سلام Blue عزيز
احساسات در زندگي خيلي مهم است اما در جامعه اي كه ما داريم همه(و بيشتر آقايان) مجبورند به موقعيتهاي بهتر كاري،تحصيلي و پولي فكر كنند و ناچارند پا روي احساسات بگذارند. به قول قديمي ها كه مي گفتند: عشق واسه آدم نون و آب نمي شه.
اگر ايشان فكر مي كردند كه اگر بمانند و با شما ازدواج كنند، به طور حتم بدانيد كه در آينده اي نه چندان دور پشيمان شده و هميشه تصور مي كردند كه با شما خيلي از موقعيتها را از دست داده اند و شما عمر و شانسهاي ايشان را به هدر داده ايد. خانم عزيز خوشحال باشيد كه يك عمر سركوفت نخواهيد خورد.
مي توانيد با او صحبت كنيد و ببنيد كه آيا او قصد برگشت و ادامه زندگي با شما را خواهد داشت؟ اما صبر كنيد تا مدتي از رفتن ايشان بگذرد چون همان اول ابتدا در كشور ديگر او هم هنوز خود و اعتماد به نفسها و توانايهايش را نسبت به جامعه اي كه هست نشناخته و هنوز جوابهاي قاطعي نمي تواند به شما بدهد.
ضمناً اين چيزها پيش مي ياد.زياد خودتو اذيت نكن عزيزم. مدتي بعد وقتي دست در دست همسرت باشي، اين اتفاقات تلخ حالا برايت فقط خاطره هستند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)