ببین،
- این طور که من در دور و اطرافم دیدم، بعد از جدایی، حالا چه به هم خوردن نامزدی باشه، چه ازدواج، خانواده های دو طرف، برای این که بگویند مقصر فرزند خودشون نبوده، مشکلات طرف مقابل رو بزرگ می کنن و بیان می کنن!
مسئله ی شما هم که نامزدی بوده و خانواده ی دختر برای این که اطرافیان نگن دختره یه عیبی داشته و پسره نخواسته، اندکی بزرگ نمایی کردن!
- شما اگه به همین منوال پیش برید، صد در صد زندگی متاهلی آیندتون تحت تأثیر قرار خواهد گرفت!
شما برای بار اول، مزه ی یه لذتی رو چشیده اید و چون بار اول بوده، این قدر برایتان شیرین و جذاب بوده، که تصور می کنید فقط همین شخص می تواند چنین لذتی را به شما بدهد!
معمولاً افراد بعد از جدایی، اگر ازدواج کنند، وارده فازه مقایسه شده و زندگی خود را به کام خود، تلخ می کنن و همیشه در سر، رؤیای فرده قبلی را پرورانده و به خاطرات شیرین گذشته شاخ و برگ داده و می گویند با همسره قبلی ام یه مزه ی دیگری داشت!
شما اگر می خواهید به خود کمک کنید، از این لحظه به بعد، حتی یک ثانیه هم به این دختر نباید فکر کنید، خیال پردازی و مرور خاطرات ممنوع!
توی همین سایت یه جستجو کنید راه های توقف فکر، مطالب خوبی براتون می یاره!
شاید مرور خاطرات هم برا شما لذت بخش باشد، اما به پایداری این خاطرات کمک کرده و آسیب بزرگی به زندگی آینده شما خواهد زد و این لذت اندک، شما را از لذت بزرگتری محروم خواهد کرد.
- و یه مسئله ی دیگه، این که اصلاً نمی خواد برای اون دختر دل بسوزونی و هی با خودت فکر کنی اون چی کار میکنه و شکسته روحی نخوره و وای و فلان و از این چیزا! اون خودش می تونه گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون! دو روز دیگه هم می ره با یکی دیگه ازدواج می کنه و با ماشین شوهرش می یاد جلوی تو یه ویراژ می ده و می ره! اون وقت تو هنوز داری براش دل می سوزونی! خلاف شرع که نکردی، مجبورش هم نکرده بودی! خودش خواسته بود! شما بهتره به فکره خودتون باشید!
موفق باشید دوست گرامی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)