سلام دختر گلم
در غم از دست دادن عزیزان وبه سوگ نشستن صبری میخواهد عظیم ا رزو میکنم وسعت صبرت به اندازه ی دریای غمت باشه. ، برای تو و خانواده محترمت صبر و شکیبایی و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستارم .
روحشون شاد.
تشکرشده 130 در 19 پست
سلام دختر گلم
در غم از دست دادن عزیزان وبه سوگ نشستن صبری میخواهد عظیم ا رزو میکنم وسعت صبرت به اندازه ی دریای غمت باشه. ، برای تو و خانواده محترمت صبر و شکیبایی و برای آن عزیز در گذشته غفران و رحمت واسعه الهی را خواستارم .
روحشون شاد.
shahnaz66 (سه شنبه 16 اسفند 90)
تشکرشده 614 در 130 پست
آرسنای عزیز
می تونم به خوبی درکت کنم. با این تفاوت که من مرد هستم و پدرم رو از دست دادم. اونم وقتی که فقط 22 سالم بود.
دقیقا ارتباطی رو که با مادرت داشتی، من این ور با پدرم داشتم. صمیمی ترین دوست کل زندگیم بود و هنوزم نتونستم دوستی به خوبی اون برای خودم پیدا کنم.
احساساتت رو که میگی، انگار خود منم که دارم احساساتم رو میگم.
ولی این رو بدون که مادرت، فقط جسمش از کنارت رفته و روح مهربونش تا زمانی که زنده ای کنارته و داره تورو نگاه میکنه.
پس باید همون طور که قبلا به عشق اون سر کار میرفتی، دانشگاه میرفتی و تلاش میکردی، الان هم ادامه بدی.
سعی کن کم کم به زندگیه عادیت برگردی و قوی باشی. مطمئن باش روح مادرت هم این طوری آروم میگیره. نظار که نگرانت باشه، وقتی که دستش از دنیا کوتاهه.
در مورد برادرهات و پدرت هم الان تو آینه ی تجلیه مادرتی براشون. هواشون رو داشته باش. بعد از نبود مادر، خواهر ستون خونه اس.
hamdardi1390 (چهارشنبه 24 اسفند 90)
تشکرشده 25 در 14 پست
سلام آرسناي عزيز
من هم به تو دوست عزیز تسلیت می گم و برات از خدای مهربون که بهت اين داغ داده طلب آرامش برای خودت و خانوادت می کنم!
وقتی مطلبت رو خواندم اشک در چشمام حلقه زد و واقعا متاسف شدم! چون خودم هم 10 سال پيش چنين مساله اي برام پيش اومد. آره عزيزم، منم وقتي 23 سالم بود مادرم رو از دست دادم. منم مثل تو دانشجو بودم. و يك خواهر داشتم و يك برادر كه از هر دوي اونها بزرگتر بودم. پس به ناچار تمام مسئوليت خونه افتاد رو دوش من. الان كه حدود 10 سال از اون روز ميگذره فقط خدا مي دونه كه اين روزا رو چجوري سپري كردم. هيچ چيزي و هيچ كسي نمي تونه جاي خالي مادر رو پر كنه. از اين به بعد روزهاي سختي در پيش داري عزيزم، من اينا رو مي گم كه از الان آمادگي داشته باشي و بتوني از پس همه مشكلاتت بر بياي.
ولي عزيزم چيزي كه تو بايد مدنظر داشته باشي اينه كه تا مي توني قوي باش. به فكر خانوادت باش. نذار به خاطر نبود مادر ، خونتون از هم بپاشه. اينا همش وظيفه توست. مي دونم خيلي سخته. الان حتما مي گي چطوري؟ ولي عزيزم خدايي كه به ما اين داغ رو مي ده مي دونه كه مي تونيم از پسش بر بياييم. فقط نمي دونم ما اين وسط چه گناهي كرديم كه بايد اينطوري بشيم؟ من همه اين روزا رو گذروندم. درسم رو خوندم و الان هم تو يك شركت خوب مشغول به كار هستم. خواهرم كه از من كوچكتره ازدواج كرد و الان با پدر و برادرم زندگي مي كنم.
پس تو هم بايد درستو بخوني و به همه آرزو هايي كه داري برسي. فقط با اين كارهاست كه مي توني روح مادرتو آرامش بدي. اون از ديدن موفقيت تو و برادرات خوشحال مي شه.
سعي كن به زندگي عاديت برگردي. فقط تويي كه با آرامشت مي توني به خانوادت آرامش بدي. پس مراقب خودت و اونا باش. به اميد روزي كه اين روزهاي سخت رو با موفقيت سپري كني به خدا مي سپارمت.
roya56 (جمعه 19 اسفند 90)
تشکرشده 10,022 در 2,339 پست
سلام دوست عزیزم
منهم به نوبه خودم تسلیت میگم
به جرات میتونم بگم بارها تاپیکت رو دیدم ولی میترسیدم واردش بشم چون واقعا موضوع دردناکیه
دیشب که داشت خوابم میبرد یاد تاپیکت افتادم و گفتم بیام و شاید بتونم حداقل یک جمله مثبت بگم و بتونم یک اپسیلون از ناراحتیت رو کم کنم
امروز که شب جمعه هست من برای مادر عزیزت .برای بهترین موجود روی زمین...قران میخونم و صلوات میفرستم
مطممئن باش ا اخر عمرم شبهای جمعه یاد مادر عزیز و گرامیت میکنم
روحش شاد
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
maryam123 (پنجشنبه 18 اسفند 90)
تشکرشده 16,567 در 3,447 پست
عزیزم نیازی نیست در این شرایط به خاطر دیگران نقاب قوی بودن به چهره بزنی اگر فکر می کنی گریه آرامت می کند گریه کن و اجازه بده احساساتت بیرون ریخته بشه . قطعا این حالت برای پدر و برادرهای عزیزت بهتر است و آنها هم می توانند رنج و غم تو را درک کنند .
گریه دلیل ضعف نیست تو حتی با گریه کردن هم در این شرایط قوی هستی اما فقط به این نکته توجه داری که احساسات خودت را نباید سرکوب کنی و به آنها اجازه ظهور بدهی .
نازنین دختر مهربان با احساسات و افکارت همگام باش . طبیعی است که وقتی مادر از دست رفته تو ناراحتی و واکنش ناراحتی هم در این شرایط گریه و غم و.......است . به لحاظ عملی هم با افکار و احساساتت همگام شو .
ani (چهارشنبه 24 اسفند 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)