سلام
اول اینکه این خانم چه نقشی در زندگی شما دارد . به جز یک سری حرف که از زبان شوهرتان شنیده اید . آیا این دلیل خوبی برای به قیاس کشیدن است ؟!
1- کی گفته که همه ی حرفهای شوهر شما درسته و همه ی این کارها را کرده ؟!
2- شما پای حرفهای آن خانم نشستی و دلائل ایشان را می دانی ؟
3- چرا کسی که وجود ندارد و نقشی هم ندارد برای خودت تابو رنج ازش می سازی ؟
آن زندگی اگر موفق بود ( با هر آنچه که در آن بود و نبود ) که الان شما کنار دست همسرت وجود نداشتی . و اگر موفق نبوده چرا خودت را با یک ادم غیر موفق مقایسه می کنی ؟( غیر موفق یک کلمه است نه چیزی بیشتر )
اما از نظر من شما این مقایسه کردن را بهانه قرار داده ای تا با یک اصلی که با آن مخالفی و از آن ناراضی هستی حرف بزنی . حال یا حقوقت ؟ یا ..................
نارضایتی اصلی چیست ؟!
علاقه مندی ها (Bookmarks)