من هم موافق هستم. وقتي كه ميگي كارهارو هل هلكي ثبل از اومدن تو انجام داده معلومه كه اين دو روز بيكار نبوده و يه سرگرمي داشته. حتماً دنبال علت باش و ببين كه اون دو روز چي كار كرده اما اصلاً مستقيماًازش نپرس
تشکرشده 40 در 25 پست
من هم موافق هستم. وقتي كه ميگي كارهارو هل هلكي ثبل از اومدن تو انجام داده معلومه كه اين دو روز بيكار نبوده و يه سرگرمي داشته. حتماً دنبال علت باش و ببين كه اون دو روز چي كار كرده اما اصلاً مستقيماًازش نپرس
تشکرشده 54 در 21 پست
سلام بهار جان
خواستم بهت بگم منم اولین بار که شوهرم رو تنها گذاشتم و رفتم مسافرت با عکس العمل عجیب و مشابه شوهر شما مواجه شدم. با این تفاوت که به محض رسیدن من به مقصد عکس العملش شروع شد. جواب تلفن نمیداد و ...!
منم پاک گیج شده بودم و نمی دونستم چه اتفاقی افتاده!
حال و روزت رو درک می کنم.
وقتی برگشتم بعد از کلی مشاجره فهمیدم که رفتار همسرم از دلتنگیش بوده، خودش هم فهمیده بود کارش بچه گانه است. نمی تونست تصور کنه در حالی که خودش تنهاست من دور از او خوش باشم! خوشبختانه خودش اعتراف کرد و قضیه حل شد. اما این ترس همیشه در وجودم هست که اگر بار دیگه مجبور بشم تنهایی برم جایی و تنهاش بزارم، دنیا رو رو سرم خراب می کنه! هر چند خودش میگه دیگه اون اتفاق نمی افته ولی من مار گزیده شده ام!! جالبه که همسر من هم گاهی مجبوره بره مسافرت و من رو تنها می زاره!
منم با نظر دوستان موافقم. همسر شما زیادی به شما وابسته است و بدون شما خیلی بهش سخت گذشته.
به نظرم اگه در فضای آرام باهاش در این باره حرف بزنین، خودش اعتراف می کنه!
ولی کلا نمی دونم چطور میشه از این رفتارا پیش گیری کرد!
شاد باشی
nazanin_60 (شنبه 24 دی 90)
تشکرشده 3,762 در 695 پست
سلام
هنوز نتونستی باهاش ارتباط خوب برقرار کنی و دلیل رفتارش رو ازش بپرسی؟
باید الان یک نتیجه کلی رو از صحبتهای دوستان گرفته باشی و اون هم اینکه دلتنگیه زیاد بهش فشار اورده نتونسته اونطوری که شما دلت می خواست ازتون استقبال کنه
پس اینهمه به این مشکلت پروبال نده دیگه باید الان متوجه دلتنگی های او شده باشی و هرچقدر کشش بدی بیشتر بزرگتر میشه
پاشو دختر دیگه وقتشه که اوضاع رو به زمان قبلیش برگردونی این همه هم فکر نکن که چرا اینو گفت و چرا این کارو کرد و چرا ....
چشمک (شنبه 24 دی 90)
تشکرشده 118 در 39 پست
خوب با عجله مرتب كردن خونه 2 تا دليل ميتونه داشته باشه
1- از من ميترسه !مثلا مي ترسه غر بزنم كه اين چه خونه زندگيه و...
2-واسه اينكه به من نشون بده فرضيه جديدش درسته يعني كاراي خونه مثه آب خوردنه و من كلا آدم بي خاصيت و بي عرضه اي هستم
و گزينه 2 صحيح است چون اين حرفو صراحتا گفت و گفت تو دروغ ميگي كه بچه بهونه ميگيره و شيطنت مي كنه!!
آخه بچه بهونه بابايي كه روزي 16-17 ساعت كار ميكنه نمي گيره؟؟خوب مرد حسابي تو پيشش بودي بهونه چي رو بگيره؟
از شروع اين ماجرا تا الان هر بار حرفو شروع كرديم همين اراجيفو تحويل داده از بس گفته بي عرضه اي باورم شده!!
ديشب بعد از3 روز قهر( البته من تو قهرم وظايف خونه داريمو انجام مي دم فقط باهاش سر سنگينم و نمي خندم)
برام گل و يه كادو كوچيك گرفت منم آشتي كردم ولي موضوع برام حل نشده موند و تبديل شد به يه زخم كهنه كه بعدا يه جا سر باز خواهد كرد
جالب تر اين كه گل و كادو ميگيره ولي معتقده هيچ اتفاقي رخ نداده!!و همه چي عادي بوده و هست!
فقط اين وسط نظريه ي بي فايدگي من اثبات شده همين
ضمنا اون آدم بي پرده ايه اگه يه ريزه دلتنگ شده بود مي گفت
ديشب مي گفت اگه بي كار بودم خودم با دخترم مي موندم خونه مي گفتم تو هر قدر خواستي برو سفر
من مشكلي با اينكه دخترمونو بيشتر از من دوست داره ندارم ولي به پير به پيغمبر من بي فايده نيستم
bahar89 (سه شنبه 20 دی 90)
تشکرشده 3,762 در 695 پست
بهتره که دیگه در مورد این مساله زیاد باهاش صحبت نکنی و شما هم به همون زندگی عادیت برگرد و بهش یکمی بیشتر محبت کن شاید از یه جایی دچار کمبود محبت شده که این حرف هارو می زنه
به نظرت اون زندگیه شیرین و قشنگ و پرانرژی ارزش این قهر کردنها رو داره ؟ ببینم دلت برای اون روزهای خوب و قشنگت تنگ نشده که چقدر بهت توجه و محبت می کرد ؟
دختر خوب فرزندت چه گناهی کرده که توی اون خونه صدای خنده مامان و بابا رو نمی شنوه...
بلند شو و برو دست وصورتت رو بشور و یه صفحه قرآن بخون تا دلت آروم بگیره و یادت باشه که همیشه برای موفقیت شوهرت دعا بکنی و هروقت می ره بیرون بهش بگو که امیدوارم امروز بهترین روزت باشه می دونی که بیشترین انرژی رو توی خونه زن به مرد می ده
در ضمن خوبیهایی که می کنی لطفا بدون توقع باشه و از صمیم قلب تا شوهرت متوجه خوبی بی منت تو بشه و اونوقته که سعی می کنه همه چی رو جبران کنه
پاشو دیگه چرا نشستی پای غصه ات دیگه تمومش کن
ههههههمییشه بخندی
چشمک (شنبه 24 دی 90)
تشکرشده 118 در 39 پست
باشه ميگم و مي خندم و خودمو ميزنم به بي خيالي.
ولي اين مسئله اضافه شد به همه ي دلخورياي حل نشده سابق و البته جهت اطلاع 861010100 عزيز ما اخيرا ابدا زندگي شاد و پر انرژي نداشتيم به نظرت با روزي حد اقل 17 ساعت كار بدون تعطيلي حتي جمعه ها! انرژي باقي ميمونه كه به ما برسه؟! البته اگه هم چيزي ته ش بمونه مال دخترمونه. اغلب وسطاي بازي با دخترمون خوابش مي بره!!حتما مي گيد اين تلاش ها به خاطر توئه كه كاش بود تا دستاشو ببوسم، اينا واسه عملكرد غلطش تو مجرديه كه حالا بايد صاف و صوفش كنه
.بگذريم
اصلا اينا به بحث الان ربطي نداشت فقط اين ماجرا باعث شد من خيلي چيزا رو به خاطر بيارم و الكي سر در دو دلم باز شد
به هر حال اين تاپيك ميتونه بره تو به نتيجه رسيده ها
خوب نتيجه كه لزوما نتيجه ايده آل نيست اينم نتيجه س به هر حال
از همه دوستاي گلم ممنون كه تو اين بحران كوتاه باهام همدلي و هم فكري كردن و كمك كردن كار عجولانه اي نكنم
bahar89 (سه شنبه 20 دی 90)
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
bahar89 عزیز
همسرت شما را دوست دارد و حتی به شما وابسته است . شما هم او را دوست دارید .
اما
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مهارتهای رفتاری ( اعم از کلامی و زبان بدن و .... ) را در رابطه با هم درست به کار نمی گیرید .
برای نمونه :
حال و احوال درونی و واقعی همسرت >>>ایشان دلتنگ از نبود مدتی چند شما بوده و با سختی بچه داری مواجه بوده و به احتمال قوی یک ذهن خوانی داشته که شما خوش و راحتیتد و اصلاً یاد او نیافتادید و........
رفتار ناشی از این احوال >>> زمان بازگشت شما ، نوعی ناز کردن را از خود بروز داده اما از آنجا که مرد هست به روش مردانه ، یعنی با زمختی ..... ( که همگی همانطور که گفتم حکایت از واکنش وارونه دارد )
حال و احوال شما وقت برگشت و مواجهه با رفتار همسر >>> یکه خوردن و غیر منتظره بودن این رفتار ، ناراحتی و گله گذاری و ...... درگیری ذهنی که چرا چنین کرد و همچنین نسبت به حرفهایش یک واگویه درونی غم انگیز از اینکه چرا .... ؟ و حل نشدن تعارض و .....
روش نهایی همسر در این ماجرا >>> آشتی و ..... ( همراه با حفظ غرور با تکرار بعضی حرفها )
روش نهایی شما در این ماجرا >>> آنچنانکه در پست اخیر عنوان داشته ای ، " اجتناب " است
الگوی رفتاری درست در این مواقع :
ما در اینجا آنچه مربوط به همسر شماست را بیان نمی کنیم ، که هم ایجاد توقع نکرده باشیم ، هم اینکه تصور وابسته بودن الگوی رفتاری شما به رفتار درست ایشان پیش نیاید ( رفتار شما مستقل از هر رفتاری که همسر داشته باشد می تواند رفتار درست باشد )
زن به سفر می رود ...... همسرش برای نگهداری بچه استقبال می کند و همسرش را راهی می کند و حتی واکنش عاطفی ناشی از دلتنگی را در همون زمان رفتن خانمش ( بغض و .... ) بروز می دهد
الگوی رفتار مناسب و سازنده ای که شما می توانستی به کار بگیری :
ابزارها >>> زبان بدن و مهارتهای کلامی
رفتار پیشنهادی به عنوان نمونه :
خانم در هنگام بدرقه توسط آقا >>> با یک نگاه عمیق عاطفی : ( آرام ، گرم و شمرده بخوان ، یعنی همانطوری که باید بیان کرد ) عزیزم خیلی دلم برات تنگ میشه ، همش دلم پیشت خواهد بود ، کاش می تونستی بیایی و کنارم باشی و ..... نزدیک به حرکت : در رابطه با خونه زندگی سخت نگیری ها ، دست به چیزی نزن ، خودم که اومدم جمع و جور می کنم . می دونم همینکه بچه را نگهداری می کنی خیلی به زحمت می افتی ، الهی قربونت برم دلم نمیاد اینجوری تنهات بزارم آ ه ه ه ه ه ه ه ه ولی چاره چیه ! . .....
خانم در سفر >>> تماس تلفنی هر از گاهی و ابراز دلتنگی با عشوه بیان و .... توصیه به مراقبت از خود ( مواظب خودت باش ) ، بچه اذیت که نمی کنه ؟ ببینم نکنه با دخترت خلوت کردی منو پاک از یاد بردی ؟؟؟؟ ( با حالتی عشوه گرانه و شوخ طبعی ) ...... اگر خلاقیت به کار گرفته شود کلی پیامها قشنگ میشه انتقال داد .
خانم در راه بازگشت >>> تماس با همسر و بیان اینکه : دارم لحظه شماری می کنم برای دیدنت ، بال در میارم ، زمان چقدر کند میگذره . انگار یک ساله ازت دور بودم و ...
پیام این رفتار از سوی خانم >>> عشق و علاقه ، ارزشمندی همسر ، به یاد بودن در سفر ، و ..... کلاً انتقال انرژی عاطفی قوی که به استحکام رابطه می انجامد .
نتیجه احتمالی :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آقا >>> پیام را دریافت و لذت می برد و برای دیدار خانم لحظه شماری می کند ، سختی دوری برایش آسان تر می شود ، تمایل به مرتب کردن منزل دارد تا خانمش که توصیه کرده دست به هیچی نزن و ..... وقتی میاید و می بیند خوشحال شود و .....
( حالا عزیزم خودت را جای همسرت بگذار و با این الگوی رفتاری به عنوان یک زن با خودت به عنوان یک شوهر رفتار کن >>> چه حسی پیدا می کنی ؟ چه اثری دارد ؟ و در شما تولید چه رفتاری می کند ؟
نازنینم :
این که همسرت با عجله جمع آوری کرده >>> دقیقاً برای این بوده که تو اومدی خستگی توی تنت نمونه ، خوشحال بشی و .... اما هم ناشی بوده ، هم دیر جنبیده ( چون تجربه بچه داری اون هم به تنهایی را نداشته بیشتر وقتش را بچه گرفته ، و خانه داری را هم بلد نبوده ، در نبود شما هم بیشتر احساس ناتوانی می کرده )
و اما :
رفتار اجتنابی در پیش نگیر >>> ابتدا دیدت را عوض کن ( مثبت تحلیل کن و ببین حتی اگر مثبت نبوده باشد )، بعد مطابق آن لحنت را هم بهتره تغییر دهی ( لحن شما بنا به نوع صحبتت در این تاپیک و نمونه هایی که در رابطه با همسرت بیان کرده ای ، کمتر ظرافت و لطافت زنانه و عاطفی ای که از آن برخورداری را در خود دارد ، لذا نیاز به بازنگری دارد ( و بهره گیری بیشتری از استعداد زنانه ات ) چون این روند همسرت را به واکنش منفی وا می دارد >>> مردان نیازمند عاطفه زنان هستند که بیشتر هم هنر زبان و نگاه است که آنرا منتقل می کند ) .
سپس در یک موقعیت عشقولانه >>> احساس منفی ات را از روز آمدنت را بیان کن ، کاملا ًعاطفی و به دور از سرزنش ، همراه با نشان دادن اینکه توی دلم موند و احساس کردم دوستم نداری و خوشت ازم نمیاد .... ( برات مهم نیستم و ارزش ندارم و .... اثر منفی می گذارد چون اینها پیام منطقی دارد در حالی که باید پیام عاطفی ارسال کنی ، وقتی می گویی دوستم نداری و خوشت ازم نمیاد خیلی فرق می کنه با اینکه برات مهم نیستم و .... )
مهم :
بکار گیری این الگوها و مهارتها بسیار مهمه که از دل برآید . اینجاست که صرف به کار گیری مهارت کافی نیست ، از دل برآمدن آن مهارت منشاء اثر است ( دلی شدنش هم با مثبت بینی و تغییر نگرش از منفی به مثبت ممکن می گردد )
از اطاله کلام عذر خواهم
پاورقی
=====
چون تاپیک را جمع کردی ، حرفهایم را در یک پست قرار دادم و سریالی نکردم .
.
فرشته مهربان (سه شنبه 20 دی 90)
تشکرشده 118 در 39 پست
فرشته مهربان عزيز يه دنيا ممنون از وقتي كه گذاشتيد
2 روز پيش كه نظرتون رو ديدم چند بار خوندمش و حلاجيش كردم
بيشترش به نظرم درست بود و كاملا حق با شماست مثلا موارد زير
منو همسرم همو دوست داريم و به هم وابسته ايم ولي
1-من مهارت هاي كلامي رو درست به كار نمي برم
2-روي يه مسئله اي فوكوس كردم و اطرافشو تار ميبينم
3 -وقتي خودمو از حل مسئله عاجز ديدم رفتار اجتنابي رو پيش گرفتم
4 -و از همه مهمتر اينكه لحن و كلماتم آمرانه و تا حدي زمخت و مردونه س!!(البته اينو شما مستقيما نگفتيد من از كلامتون كشف كردم) و البته اين مورد آخر مختص دعواست
مهارت كلامي رو كه دارم سعي مي كنم ياد بگيرم
لنزم هم موقتاتنظيم شد از فوكوس برداشتم گذاشتم رو اتومات كه بقيه چيزارم ببينم
رفتار اجتنابي رو هم رها كردم و سعي كردم تا مسئله حل نشده عقب نرم
در مورد لحن آمرانه و مردونه م بعدا مفصل ميگم
و مورد اول رو آخر ميگم منو همسرم همو دوست داريم ولي من به همسرم وابسته م ولي اون ابدا! ضمنا اون دخترمونو خيييييييييييلي بيشتر از من دوست داره
به هر حال با همه ي اين تفاصيل ديشب به همسرم گفتم بيا بشين با هم حرف بزنيم چون چند تا مسئله واسه من گنگ مونده(آخه ديشب يه مسئله تازه هم اضافه شد، تو شهر بازي جلوي همه به خاطر بچه سرمن داد كشيدم)
بحث كه طوولاني و پر از فراز و فروده و بماند ولي نتيجه اين شد كه همسر اعتراف كرد حق با منه و رفتارش غلط بوده و علتشم اين بوده كه درست وقتي مي خواسته بياد دنبال من بچه پي پي ش مي گيره و همين پروژه عظيم 45 دقيقه اي وقت آقا رو ميگيره و بقيه رفتار هام واسه اين بوده كه از اين كه نتونسته به موقع بياد ترمينال از خودش شاكي بوده و اصبانيتشو سر من خالي كرده!!
ولي مورد ديشبو نپذيرفت كه مهمم نيست درس مي شه كم كم
حالا همه ي اينا به كنار من با اين لحن آمرانه و زمخت چه كنم؟؟
آخه هر وقت بوي دعوا مياد من پوسته ي زنونه م ميافته و از توش يه هر كول زبون دراز مياد بيرون!!!
يه تاپيك جدا گونه لازم داره يا خودش خوب ميشه ايشالا؟!!
bahar89 (پنجشنبه 22 دی 90)
تشکرشده 230 در 69 پست
موقع دعوا بجای اینکه تو هم مثه اون داد و فریاد کنی سعی کن از ظرافت های زنونه استفاده کنی و اگه قراره بحث کنید حداقل فضاتونو ببریش به یه فضای آروم بعد صحبت کنید.
اگه اون داد بزنه تو هم بخواهی داد بزنی مسلما میدون جنگ راه میفته.
اصلا اون یه داد میزنه تو برو تو اوج عصبانیتش ببوسش یا دستشو بگیر و یکمی با شوخی و خنده آرومش کن مجبورش کن آروم بشینه حرف بزنه.
با پنبه سرشو ببــــــُر
تشکرشده 36,001 در 7,404 پست
عزیز دلم
پذیرشت عالیه و همین رشدت خواهد داد و می دانم علاقمند به رشد و تغییر هستی ، پس آستینها رو بالا بزن ، مسائل را اولویت بندی کن و یکی یکی و به مرور براشون تاپیک باز کن تا با کمک دوستان بهش بپردازیم . البته خوب اولویتی را اول دست گذاشتی . چون زبان و نگاه در ارتباط بین زن و شوهر دو ابزار خیلی مهم و کارسازند .
منتظرم در این مورد تاپیکی با عنوانی گویا که مسئله را نشان دهد باز کنی ( چون این مسئله بسیاری از خانمها در مواقع ناراحتی و عصبانیت است و حتی بعضی ها در کل )
تا بعد و در تاپیک جدید ، خدا به همراهت نازنین
.
فرشته مهربان (جمعه 23 دی 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)