سلام به دوستان عزیز
با اجازه همه من یک نقدی به این تاپیک داشتم...البته فقط نظر شخصی من هست و اگر مغایرت داره با قوانین تالار مدیران محترم زحمت حذفش رو بکشن.
به هیچ شخص خاصی هم نمیگم این مطالب رو .کلا با فلسفه خوده تاپیک مشکل دارم نه افرادی که اینجا مینویسن
در بدترین زندگی ها ، لحظات شیرینی وجود داره...اینو که قبول دارین؟!
یادمه چند وقت پیش یکی از کاربرها که خودش درگیر مشکلاتش هست گفته بود از اینکه میبینم توی تاپیک خاطرات عاشقانه این همه زن و شوهر ها همدیگرو دوست دارن، غصه میخورم.
کی حاضره نوشته هاش باعث بشه ادمهای دیگه غصه بخورن ؟!
میدونین مثل چی میمونه؟مثل اینکه بین یکسری ادم که مشکلات جسمی و معلولیت دارن، یک نفر بیاد بگه من بهترین دونده هستم و تو مسابقات اول میشم و ...
تو این تالار:
خیلیا نتونستنن ازدواج کنن(به هر دلیلی)
خیلیا ازدواج کردن و موفق نیست زندگیاشون
خیلیا در شرف طلاقن
خیلیا خیانت دیدن
خیلیا از یه رابطه زناشویی ساده محرومن وهزاران مشکل دیگه
حالا مثلا من بر فرض بنویسم همسرم این کار رو برام کرد و همسرم اون کار رو برام کرد....چه فایده ای میتونه برای ادمهایی که اینجا درگیر مسائل و مشکلاتشون هستن داشته باشه؟؟
جز اینکه باعث بشه حسرت بخورن و یا غمشون بیشتر بهش؟؟ یا اینکه با شرایط حادی که دارن خودشون رو مقایسه کنن؟
من خودم به همسرم میگم تو خیابون دست منو نگیر، شاید کسی به هر دلیل شرایط ازدواج نداره...اگر با این کاره ما غصه بخوره و یا حسرت بخوره چی؟
همه مون میدونیم که کسانی که میان تو همدردی، بدون شک مشکل دار هستند.اکثرا هم مشکلاشون با همسراشونه..
مطرح کردن خوشبختی خیلی خوبه اما در جایی که همه تقریبا سر همون موضوع مشکلات دارن کار منطقی به نظر نمیاد...
بازم تاکید میکنم مخاطبم هیچکدوم از اعضای این تاپیک نیستن.خوشبختی بچه های همدردی بدون شک اروزی تک تک ماهاست.اما کلیت این تاپیک به نظر من مورد داره.
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)