به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 30
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.


    چند نفر رو برات مثال بزنم که یه ایرادی تو ظاهرشون دارن اما واسه دیگران جذابن.
    باور کن واسه دلخوشیت نمیگم اما زیبایی چهره فقط یه فاکتور از چندین فاکتور جذابیته.چندتا رو مثال بزنم که زیبان اما جذاب نیستن.

    خوب این اتفاق برات افتاده.دو راه پیش روته که میتونی خودت انتخاب کنی.
    زانوی غم بغل کنی.ترک تحصیل کنی.یه گوشه خونه بشینی.اعصابت به هم بریزه.هر روز پسرفت کنی.
    یا دوباره شروع کنی.رو نقاط قوتت کار کنی.اونا رو انقد پررنگ کنی که چهرت دیگه اصلا به چشم نیاد.یه تابلو پر ازرنگای سبز با یه نقطه رنگ زرد رو سبز میبینی یا زرد؟

    این کاریه که همه انجام میدن.بذار یه مثال ساده بزنم.دخترا موقع ارایش مثلا اگه دهن بزرگی دارن انقد چشماشونو ارایش میکنن تا تو چشم بیاد و کسی به دهنشون توجه نکنه.این فقط یه مثال بود درسته که جالب نبود اما خواستم منظورمو واضح بگم راحت بگیری.

    مردم چیزی رو میبینن که تو نشونشون میدی.تو الان ناامیدی،ضعف،شکست ،غصه،نازیبایی رو نشونشون میدی انتظار نداشته باش زیبایی ازت ببینن.

    اگه دوست داری خوبیاتو ببینن باید خوبیاتو نشونشون بدی.باید خوبیاتو انقد پررنگ کنی که جزاون چیزی نبینن.

    روزای خوب میاد؟...بله میاد...منی که روزسخت و اسون دیدم بهت میگم میاد.اما روزخوب دیدن شرایط میخواد.برای پیدا کردن شرایط سختیا رو سرمون میبارن.انقد سختی میباره که اماده روزای خوب بشیم.

    ضمنا مشکلی که با تصادف برات بوجود اومده نباید باعث بشه از رسیدگی به ظاهرت غافل بشی.سر و ظاهر مرتب،بوی خوش،مدل مویی که بهت بیاد و...هزاران فاکتوری که میتونه رو چهرت اثر بذاره.امتحان کن.ببین با ریش بهتری یا بدون ریش.هزار راه هست فقط باید ناامیدی رو کنار گذاشت.
    خسته ای...خوب خستگیتو در کن...اینجا غر بزن...خودتو تخلیه کن....سبک شو...بعد سرپا شو شروع کن.


  2. 4 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (جمعه 09 دی 90)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 مرداد 91 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1390-10-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    944
    سطح
    16
    Points: 944, Level: 16
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    ممنونم ازتون

    دیگه دردودلامو کردم. البته خیلی چیزای تلخی که برام تو این 7 سال مخصوصا همون سال اول افتاد رو نگفتم. با گریه خوابم میبرد. اون اتفاق منو هل داد تو یه دنیای دیگه.

    دوست دارم تو یه شب مهتابی برم لب دریا... بزنم به دل دریا... آب بشم با امواج دریا یکی بشم.

    حالا میخوام از فردا درسامو شروع کنم. 18 واحد تخصصی و سخت دارم این ترم. 2 هفته هم مونده به امتحانا هیچیم نخوندم هنوز.

    همکلاسیام همه فارق التحصیل شدن رفتن...

    راستش خودمم فکر میکنم لیاقت یکم خوشی رو دارم بعد این سالها.

    برام دعا کنید.


  4. 6 کاربر از پست مفید 1nafar تشکرکرده اند .

    1nafar (سه شنبه 13 دی 90)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    آفرین عالیه
    به دوستات فکر نکن که فارغ التحصیل شدند
    مقایسه سمه
    به خودت فکر کن
    بهت تبریک میگم

    منم مثل تو هم,تازه خوش به حالت امتحانات 2 هفته دیگه شروع میشه,مال من که یه هفتی دیگه شروع میشه
    پس ببین تنها نیستی
    بشین بخون و 18 واحدو راحت پاس کن
    موفق باشی

  6. 4 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    شوکا (جمعه 09 دی 90)

  7. #24
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    سلام
    تاپیکتون رو خوندم
    خواسته بودی بیام و نظرم رو بگم
    حتما
    23 پست در تاپیک زده شده
    میشه اونها رو دسته بندی کنی؟
    جوری که مشکلات شما و راهکارهایی که دوستان داده اند جمع بندی بشه ؟
    شما درخواست راهکار عملی و جز به جزء داری
    بنابراین خودت کمک کن تا مشکلات جز به جز بشه و اونهایی که راه حلشون رو پیدا کردی مشخص بشه تا مابقی رو هم بتونیم با همفکری کابران حلشون کنیم
    حواست باشه بالای 50 پست تاپیک قفل میشه :)
    به همین خاطر باید تا قبل از 50 مشکلت حل بشه ها

  8. 2 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (شنبه 10 دی 90)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 شهریور 94 [ 14:10]
    تاریخ عضویت
    1390-6-12
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,076
    امتیاز
    13,834
    سطح
    76
    Points: 13,834, Level: 76
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 216
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,166

    تشکرشده 6,121 در 1,114 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    سلام دوباره.... 1 نفر

    گفتی روزهای خوب می اد؟
    آره روزهای خوب می اد....
    تو تنها کسی نیستی که منتظر روزهای خوبی
    خیلی از ماها داریم روزهامون رو سپری می کنیم به امید روزهایی خوبی که قراره بیاد!!!
    منم مثل تو منتظر روزهای خوبم
    روزی که پدر بزرگم کسی که حق پدری به گردنم داره کسی که نزدیک ترین کسمه و پابه پای من تو تمام مراحل زندگیم اومده کسی که خیلی بیشتر از یک پدر بزرگ بهم نزدیکه ،دوباره اسم من رو یادش بیاد.....دوباره صدام کنه و یادش بیاد من کی هستم ...
    روزی که یک سوال رو هزار بار نپرسه ...روزی که قرص های آلزایمرشو همه شو بریزم تو سطل آشغال و بگم تو سالم شدی..
    می دونی چقدر زجر می کشم وقتی می بینم کسی که همیشه حامیم بوده همیشه پشتیبانم بوده کسی که مثل کوه بوده و بهش تکیه می کردم ...الان حتی اسم خودش رو به یاد نداره...!!
    منتظر روزیم که بتونم از این پایان نامه دفاع کنم و از درس و دانشگاه خلاص شم.منتظر
    روزی که وقتی از بیرون وارد خونه می شم دیگه نبینم چشمای مامانم سرخه از اشک
    روزی که ی سر کارم بیمه هم برام رد کنن
    روزی که نیمه گمشده زندگیم رو پیدا کنم
    روزی که بتونم فراموش کنم اتفاقا بد گذشته رو
    روزی که مجبور نشم از خجالت دست چپم رو توی جیب کاپشنم قایم کنم که ی وقت کسی ازم نپرسه پس حلقه ات کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    .......بازم بگم....!!!
    با این وضعیت من امید دارم که روزهای خوب می اد....
    ولی سهم من از اومدن اون روزهای خوب چیه؟؟؟؟
    نشستن و غصه خوردن و منتظر بودن؟؟؟
    نه عزیز من خوب معلومه این جوری هیچ وقت اون روزهای خوب نمی اد...
    باید بلند شم تصمیم بگیرم به سمت روزهای خوب حرکت کنم
    ی چیزایش دست من نیست ولی خیلی چیزاش دست منه
    ی چیزایی دست تو نیست ولی خیلی چیزا دست توست

    راهکار عملی می خوای ...اون چیزهایی که دست تو هست رو مشخص کن و براشون برنامه ریزی کن ...وقت بزار تلاش کن تا به اون روزهای خوب برسی
    اون چیزایی که دست تو نیست به خدا بسپار ....(اینم یادت باشه اگر با من نبودش هیچ میلی ...
    چرا ظرف مرا بشکست لیلی...)



    همه چیزهایی که تو میگی درسته
    1.دوست تو یک آدم فوق العاده جذاب ،زیبا،موفق و همه چی تموم هست
    و تو تنها کسی نیستی که بهش وابسته شدی و خیلی ها بهش وابسته می شن.....
    2. مشکلی که تو ظاهر تو ایجاد شده باعث عقب افتادنت تو مسیر زندگی شده و اگر این اتفاق نمی افتاد وضعیت بهتری داشتی .
    اول باید
    سعی کنی خودت رو از این وابستگی خلاص کنی ..چرا که این وابستگی یک مانع میشه برای پیشرفتته
    اینکه از اون انرژِی بگیری و اون نباشه بی انگیزه شی ی مانع است که تو رو از رسیدن به روزهای خوب منع میکنه.
    از چیزهای مثبتی که تو اون فرد می بینی الگو بگیر
    خوب اون تیزهوشه و بسیار جذاب و زیبا و از این نعمت هایی که خدا بهش داده استفاده کرده به نحو احسنت ....می تونست از این نعمت ها سو استفاده کنه...و الان وضعیت خیلی بدی داشته باشه
    تو چی؟خدا به تو هم خیلی نعمت داده ..آیا تو از اون ها استفاده کردی مثل اون دوستت؟ ...خودت خیلی خوب می دونی از نصف ظرفیتی هم که داشتی استفاده نکردی
    ببین تو با همین ظاهر با همین سطح هوش( که مشخصه از سطح نرمال خیلی بالاتره چون اگر نبود دانشگاه قبول نمیشدی و تو زمینه الکترونیک حرفی واسه گفتن نداشتی،) کجا باید می بودی و الان کجا هستی ؟؟؟
    تو باید الان درست تموم شده باشه و هنوز نشده ....خیلی از همکلاسی هات هستن که سطح هوش پایین تر دارن ولی فارغ التحصیل شدن
    درسته قبول اون اتفاق ناگوار برات افتاد و تو اذیت شدی ولی تو قوی بودی تونستی با این قضیه کنار بیای
    تونستی این شرایط رو بپذیری و تونستی مسخره کردن دیگران رو نادیده بگیری .... ...
    در مقابل مشکل 7 سال پیش، این مشکل امروزت یعنی وابستگی به دوستات و عقب مودن درسات خیلی کوچیکه.
    به نظرم قدم اول اینکه برنامه ریزی فشرده ای برای تمام کردن درس هات بزاری ....
    می تونی این وابستگی که برات پیش اومده رو حلش کنی
    فقط کافیه که خودت بخوای این اتفاقا بیفته
    درسته ی مشکلی برات پیش اومد که دست خودت نبود و الان از نظر ظاهری چیزی رو از دست دادی
    پس باید بیشتر از قبل تلاش کنی تا بتونی اون نقص ظاهری رو با چیزای دیگه جبران کنی.
    مثل موفقیت در تحصیلات ...

  10. 6 کاربر از پست مفید نازنین آریایی تشکرکرده اند .

    نازنین آریایی (شنبه 10 دی 90)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 10:34]
    تاریخ عضویت
    1389-12-08
    نوشته ها
    390
    امتیاز
    3,339
    سطح
    35
    Points: 3,339, Level: 35
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,374

    تشکرشده 1,334 در 350 پست

    Rep Power
    53
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    وای نازنین جان اشک منو درآوردی به خدا
    منم یاد مامان بززگم افتادم
    مرسی
    یک تشکر کم بود
    میدونم این پستم حذف میشه چون چت گونست ولی باید حرفمو میگفتم
    از یکنفر عزیز عذر میخوام که احساسمو اینجا گفتم.

  12. 2 کاربر از پست مفید شوکا تشکرکرده اند .

    شوکا (شنبه 10 دی 90)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 مرداد 91 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1390-10-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    944
    سطح
    16
    Points: 944, Level: 16
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    ممنون از همتون

    فکر کنم علاج دردا و مشکلاتم درس خوندنه. و ادامه دادن کارهای الکترونیمه که خیلی علاقه دارم. و همه ی مشکلاتمو فراموش میکنم. کلی کیف میکنم و با اینکه سطحش بالاست مثل سرگرمیه برام. تازه بدرد آینده و بازار کار هم میخوره.
    بیشتر منابعمو از اینترنت میگیرم. خیری از دانشگاه ندیدم تا حالا. تو دانشگاه با اینکه رشتمم همینه ولی نصف درسها رو علاقه ندارم و احتمالا هیچوقت هم به کارم نیاد.

    حالا من ترم 10 هستم و این ترمم شاید همش پاس نشه. احتمال داره اگه درس هم بخونم بازم فرصت نشه کارشناسیمو تموم کنم.

    با کارم ازدواج میکنم و به دیگرون کاری ندارم دیگه. اینجوری فکر کنم کمتر اذیت شم و موفق تر.

    نظرتون چیه؟


  14. کاربر روبرو از پست مفید 1nafar تشکرکرده است .

    1nafar (شنبه 10 دی 90)

  15. #28
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 مرداد 91 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1390-10-08
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    944
    سطح
    16
    Points: 944, Level: 16
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 56
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 16 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    بعد بررسی متوجه شدم که باید کارشناسیمو تموم کنم.

    حالا نصف واحدام مونده و ترم 10 هستم. دیگه فقط 2 ترم مجازم به ادامه تحصیل هستم و ترمهای بعدیش دیگه میره تبصره و اجازه نظام وظیفه و از اینجور چیزا شایدم اخراج. شهریشم 2 برابر میشه.

    همه ی پل ها رو پشت سرم خراب کردم. انگار وضعیتم قراره بدتر هم بشه.

    خودم به درک. جواب پدر مادرمو چی بدم؟ 10 ترم شهریمو دادن که آخر اینجوری شه؟ اونا خبر ندارن که نصف واحدام مونده هنوز.

    اینم اون روزای خوبی که منتظرش بودم. بعد 7 سال رنج و اذیت شدن این مزدمه.

    آره تنبلی کردم. سستی کردم. ولی رنج و سختی که کشیدم چی؟ من که گناهی نکرده بودم چرا باید اونجوری میشد؟ پس کی خدا عوضشو بهم میده؟

    دیگه خسته شدم. شاید خود کشی کردم.

    خیلی خستم.


  16. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    94
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    شما فعلا تلاشتو بکن... گاهی اوقات در میانه راه انقدر درهای قشنگ بروی آدم باز می شه که نگو!
    ناامید نباش داداشی! تو فعلا از فرصتهای الانت استفاده کن تا بعد! سعی کن از این به بعد نمره هات خوب شه... می تونی مشکلت رو توی شورای دانشگاه مطرح کنی و بگی نمره هام خوب شده بهم فرصت بدید... پاشو پاشو برو درس بخون ناامیدی رو بذار کنار!

  17. 2 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (سه شنبه 13 دی 90)

  18. #30
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: خستم. خیلی خستم.

    1نفر عزیز باید باور کنی این سختیا گریبانگیر همه است.یه چرخی توی همین تالار بزن.اینا مشتی از خرواره.اینا اون مشکلاتمونه که تونستیم بگیم.که رومون شده بگیم.که بعد کلی کلنجار رفتن خودمونو قانع کردیم که بگیم.
    من بی انگیزگی تحصیلی رو میفهمم.چون خودم کامل لمسش کردم.چون من که همه ازم انتظار رشته و رتبه خوب داشتن گند زدم به کنکور و انتخاب رشته.تو بخاطر یه چیز دیگه بی انگیزه شدی من بخاطر خیلی چیزا.میدونی سخته از رشتت از دانشگاهت متنفر باشی ولی برای اینکه جلوی بابات حفظ ظاهر کنی برای اینکه روت نمیشه تو روشون نگاه کنی و ببینی اون همه رنج و سختی 12ساله دود شد رفت هوا لبخند بزنی و به هر کی ازت پرسید رشتت رو دوست داری بگی اره،همه چی خیلی خوبه.اما تو دلت زار بزنی نه این حق من نیست.این انصاف نیست.

    من که شاگرد اول کلاس مدرسه بودم شدم شاگرد اخر.درس نمیخوندم امتحانامو نمیدادم 0 میشدم نمیرفتم حداقل یه گواهی پزشکی بیارم درسمو حذف کنن.به خودم گفت هر چه بادا باد.10 ترمه فارغ اتحصیل شدم.چیزی که اصلا سابقه نداشت.نذاشتم پدر و مادرم بفهمن.فکر میکردم اون مدرک کوفتی رو بگیرم راحت میشم نشد.

    این سیر ادامه داره.مدام میچرخه مگه اینکه خودت این زنجیرو پاره کنی.من بی انگیزه مونده بودم چه کنم نه کار نه درس مورد علاقه...اما به خودم گفتم اخرش که چی؟تا کجا غصه بخورم؟تا کجا ناله کنم؟...تصمیم گرفتم تلاش کنم.جبران کنم.به خودم نگم چرا اونجوری شد.چرا سر من شاگرد اول این اتفاق افتاد...گذشته رو پاره کنم بریزم دور...نمیخوام چند سال بعد حسرت این روزا رو بخورم...تو هم نباید دست از تلاش برداری...انقد تلاش کن که چند سال بعد جایی برای ای کاش باقی نمونه...مردونه بجنگ...با سختیا...تو این جنگیدن مرد میشی...مرد روزای سخت میشی...
    سختیایی کشیدم که جسما قلبمو به درد اورده روح رو که دیگه بذار کنار...استرسی کشیدم که همونجا سر مو گذاشتم زمین التماس خدا کردم که درستش کن...
    تو اوج سختی و ناامیدی یه نوری از دلت رد میشه که بهت میگه درست میشه.تو هم امیدوار میشی.اما باز فردا و فرداها میبینی انگار خبری نیست.راحتی در راه نیست.بعد با خدا دعوا میکنی.من بنده حقیر سر خدا داد زدم.بهش گفتم نشونم بده...

    اخ 1نفر عزیز...خدا گاهی انقد اینکارو تکرار میکنه تا وقتی بهمون جایزه میده قدرشو بدونیم

    تو این گیر و دار دعا خوندنم راه افتاد.یه دعا هست خودم هروقت خوندم به خواستم رسیدم ولی چون یه کم طولانیه تنبلیم میشه همیشه بگم.اگه دلت خواست امتحان کن.تو مفاتیح...دعای مقاتل بن سلیمان...100بار...اخه توش گفته اگه به خواستتون نرسیدین لعنم کنید

    طولانی شد.اما خواستم بگم کمی میفهمم چی میگی
    اگه الان نامیدی تو درس شکستت بده خیال نکن تموم میشه میره پی کارش.این نامیدی بازم میاد سراغت...تو کار،زندگی...اگه همین الان کلکشو نکنی ولت نمیکنه

  19. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (سه شنبه 13 دی 90)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 آبان 94, 19:18
  2. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 11 تیر 93, 10:16
  3. پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 بهمن 92, 14:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.