اون دوست شما داره با شما عادی برخورد میکنه مثل بقیه دوستاش . اما شما بخاطر کمبودهایی که ذکر کردید و بخاطر اینکه بادیگران ارتباط خیلی کم برقرار میکنید و از ظاهرتون خجالت میکشید وابستگی شدیدی پیدا کردید .
اگر ظاهر شما با جراحی حل میشود بجای غصه خوردن و زانوی غم بغل کردن به فکر رفع این ضایعه باشید با بتوانید از این وابستگی نجات پیدا کنید .
ممکنه زمانی این دوست از شما کاملا فاصله بگیره بخاطر شغل و یا هر مسئله دیگه شما میمونید و اون وابستگی که شما رو از پا در میاره و مایع دیگر فعالیتهای شما میشه .
بنظرم سعی کنید مشغولیات ذهنی دیگری برای خود فراهم کنید ارتباط بیشتری با دیگران برقرار کنید . نترسید از هیچی اعتماد بنفس را ازدست ندهید و به یک مشاور مراجعه کنید که شما را بهتر راهنمایی کنه .
بهترین سالهای زندگیتونو با این وابستگی و خستگی و خجالت و انزوا از بین نبرید .
یادمان باشد که: هرگر به تمامی ناامید نمیشوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)