موضوع: چگونه منفعل نباشيم ؟

جناب آقاي sci:
ضمن تشكر از فرمايشات شما، بنده هم در بعضي موارد در بحث برخورد جرأتمندانه به مشكل برخورد مي كنم كه ذيلا براي شما شرح مي دهم انشاءالله كه پاسخ جنابعالي مفيد فايده خودم و ساير خوانندگان قرار گيرد.
- گاهي اوقات پيش مي آيد كه رسيدن به يك خواسته اي براي ما خيلي مهم است. وقتي كه آنرا جرأتمندانه مطرح مي كنيم بدليل گذاشتن حق انتخاب گفتن "نه" براي طرف مقابل و بدليل اينكه لحن گفتار حالت پرخاشگري ندارد طرف مقابل نيز با انتخاب راحتترين راه ممكن يعني صرف كمترين انرژي و انتخاب "نه" يك دلخوري كوچك را در قلب ايجاد مي نمايد. چه اينكه ممكن است بدليل مطرح كردن خواسته موردنظر در فضاي امن و آرام، طرف مقابل اصلا متوجه اهميت موضوع نشده و چون مطرح كردن با پرخاشگري همراه نيست ممكن است اين تصور ايجاد شود كه قضيه آنقدرها هم مهم و قابل توجه نيست و برآورده نكردن آن مشكلي بوجود نمي آورد.
مثال:
آقا بسيار مشغول است و فرصتي براي گذاشتن وقت براي همسر ندارد. مشغوليت هاي آقا شامل انواع و اقسام جلسات از پيش قول داده، باشگاه ورزشي، سر زدن به مكانيكي براي چكاب اتومبيل و ... مي باشد. مسلما همه اين كارها براي آقا خيلي مهم و جذاب هستند.
خانم با آقا تماس مي گيرد:
عزيزم مي دونم سرت خيلي شلوغه و كار داري اما مدتهاست نياز دارم با هم به يك پياده روي دونفره بريم تا حالم خوب بشه. اگر امكان داره و امروز ميشه عصري با همديگه يك سر بريم بيرون.
آقا:
خانم جان مي دوني كه سرم خيلي شلوغه! مي فهمم چي مي گي اما واقعا نمي تونم امروز وقت بگذارم...بذار براي يك وقت ديگه.
خانم:
باشه.
...
خانم گوشي رو قطع مي كنه و مي بينه با اين رفتار جرأتمندانه اصلا حالش بهتر نشده. ذخيره انرژيش مدتهاست تخليه شده و انقدر آقا از OPTION "نه" استفاده كرده و بروي خودش نياورده كه ديگه حالش داره بد مي شه!
خانم:
... ببين! من حالم اصلا خوب نيست! نياز دارم به اين پياده روي برم!
آقا:
گفتم كه عزيزم! امكانش نيست! لطفا شرايط رو درك كن.
خانم: درك مي كنم و مي فهمم و از تو هم مي خوام شرايط رو درك كني.
آقا: باشه يه وقت ديگه واقعا نمي تونم..
خانم: باشه پس از من توقع محبت و مهربوني نداشته باش!
آقا: يعني چي؟
خانم: يعني همين! من ديگه هيچ انرژي واسه گذاشتن براي تو ندارم. دارم بهت ميگم حالم خوب نيست اگر نمي خواي براي خواسته هاي من احترام قائل بشي لطفا توقعي از من نداشته باش!...
(كم كم لحن پرخاشگرانه به خود مي گيرد...)
...ادامه:
خانم: يا همين امروز يه فكر ي مي كني يا اينكه من ديگه نمي تونم پيش بيني كنم چه شكلي ميشم!
..
آقا(كمي نگران): ببينم چي ميشه...خبرت مي كنم...
آقا گوشي را قطع مي كند و با خود فكر مي كند ظاهرا وضع وخيم است و اورژانسي بايد كاري كرد. اينجاست كه...
آقا: خانم جان!(...با كمي منت!)... يكي دو جلسه رو كنسل كردم! بخاطر شما امروز باشگاه رو نمي رم... مكانيكي هم كلي غر زد گفتم نمي شه بايد حتما برم منزل، كلي مسخرم كرد كه زن زليل و ... ولي براي من مهم نبود بخاطر شما امروز اين وقت رو ميگذارم تا حال شما خوب شه... ببينم باز چيزي هست شما غر بزني؟؟ بازم بگو شوهرم به فكرم نيست!
.
و خانم راضي و خوشحال از رسيدن به خواسته اش ...
.
.
.
جناب آقاي sci! اگه ميشه كمي اين ماجرا رو تحليل كنيد، جايگاه و اثر رفتار جرأتمندانه رو مشخص بفرماييد و براي همسران تنبل و پشت گوش انداز نيز طي طريق بفرماييد.

متشكرم

با اجازه ی خانم آنی و آقای sci ، در جواب خانم eghlima:به نظر من چیزی که شما گفتید بخشی از رفتار جرات مندانه است نه همه ی اون.رفتار جرات مندانه به مفهوم پافشاری روی خواسته هامون نیست بلکه به معنی سبک و سنگین کردن این خواسته و در درجه دوم پیدا کردن موقعیت مناسب برای بیان این خواسته و درنهایت پیدا کردن زمان مناسب برای ابراز این خواسته است.مسلما اگر فقط پافشاری روی یک خواسته هدف نهایی رفتار جرات مندانه باشه این موضوع نه تنها باعث خوشحالی ما نمیشه بلکه در دراز مدت ممکنه عواقب سنگینی رو متحمل شیم.
اگر همسر شما حساسیت زیادی روی خانواده اش داره و شما ازاین موضوع مطلعید پافشاری روی این موضوع که من میخام آخرهفته با همسرم تنها باشم به نظر من یک رفتارجرات مندانه نیست مخصوصا اگر درپی دعواهای سابقه دار باشه بلکه رفتار جرات مندانه در این حالت بسته به شرایط میتونه: 1.زمینه سازی فکری در همسرتون برای پذیرش این موضوع که شما حساسیت منفی نسبت به خانواده اش ندارید. 2.ایجاد رابطه مثبت با خانواده ی همسرتون 3.بعد ازگذشت زمان و این مقدمه چینی ها در زمان و مکان و با بیان مناسب ابراز علاقه به این موضوع که شما دلتون میخواد بعضی از آخر هفته ها رو با همسرتون سپری کنید. و مقدمه چینی در این زمینه نقش حیاتی رو بازی میکنه که گاهی ممکنه چندین ماه هم به طول بیانجامه.

سرافراز جان اگرپایان داستان به اون نحوی که شما گفتید باشه که حیلی خوبه اما گاهی ممکنه واقعا اون آقا اون روز وقت نداشته باشه و امکان کنسل کردن جلسات رو هم نداشته باشه و در نهایت این بحث با یک دلخوری تمام شه. اینجا ایراد از رفتار جرات مندانه نیست به نظر من پذیرش شرایط حتمی بخشی از رفتار جرات مندانه است.اگر حقیقتا این آقا اون روز نتونه و وقت نداشته باشه که خواسته همسرشو اجابت کنه مشکل از رفتار جرات مندانه نیست بلکه مشکل از طرز تفکر اون خانمه.
اما اگر کسی همیشه تنبل و پشت گوش انداز باشه که اون وقت قضیه فرق میکنه...

eghlima عزیز

یکبار دیگه عزیزم مطلبت را بخوان و من هم برات بخش هایی از آن را قرمز می کنم . متاسفانه شما و همسرت این موضوع را دست آویز بازی کرد ه اید یک بازی تکراری و فرسایشی با استفاده از حساسیت های احساسی همدیگر !نتیجه ی بازی را هم برات قرمز می کنم .

نوشته اصلی توسط eghlima

ولی به دلیل بحثهای مکرر من و همسرم در رابطه با این موضوع این مسئله از حساسیت بالایی در زندگی ما برخورداره رفتار جراتمندانه میگه که من با احترام به نظر همسرم همیشه نظر خودم بگم و عکس العمل همسرم همیشه مخالفت با من در این ضمینه است خوب نتیجه میشه چی کوتاه اوندن همیشگیه من و یا پافشاری روی نظر خودم و حالت وسط نداره.......
شاید بگید اونم باید رفتار جراتمندانه رو یاد بگیره ولی حساسیت اقای همسر روی خانواده اش اجازه جراتمندی رو بهش نمی ده یه جور عکس العمل عاطفی داره همیشه.........
و این مسئله همیشه حل نشده باقی میمونه و صحبت درموردشم فایده ای نداره

اول دیدگاه مطلق نگری و "همیشگی بودن " وقتی خودت این تفکر را داری که البته برای من قابل درک است چطور فکری می کنی می توانی به نتیجه برسی ؟!
چرا فکر می کنی یا حرف تو بر مبنای احساس و یا حرف همسرت بر مبنای احساس ( از نگاه تو و آنچه تو می گویی ) و حالت سومی وجود ندارد ؟!‌


قاعده ی به هم ریختن بازی

عزیزم خودت می دانی که خیلی دوست دارم که آخر هفته و تعطیلات در کنارت باشم اما به واقع تصمیم دارم این هفته تنها بمانم - به مامانم سر بزنم - یا ............. . و به نظر من تو برو پیش مامان اینا و من می مانم . بهت خوش بگذره عزیز . به مامان و.......سلام برسون ( این حالت سومی است که تا به حال به شکل جدی و مستمر به آن فکر نکرده اید و انجام نداده اید )

مطمئن باش مردی که آنقدر نسبت به دیدار خانواده اش حساس است نسبت به زن و بچه و زندگی خودش هم همین حساسیت را داره .

چیزی که هست این است که با توجه به حساسیت موضوع هیچ کدام ایثار ندارید . اما همین به هم زیختن قاعده ی بازی تنها ظرف چند ماه برنامه ی مناسبی برای این رفت و آمدها و با هم بودن ها ایجاد می کند و قدر و ارزش هر دو شما نزد هم بیشتر خواهد شد به شرطی که سر فرمان را سمت مامانش اینا و مامانم اینا نکشی .

نکته : طول بودن با همسر مهم نیست عرض بودن اهمیت دارد به نوعی کیفیت رابطه نه کمیت آن

با اجازه ی sci محترم یک نکته را یاد آور میشم

معمولا برای اینکه درخواستی داشته باشیم باید کودک طرف را قلاب کنیم .

حال این بسته به شخصیت طرف مقابل و علائقش دارد و نسخه ی واحد ندارد سرافراز جان.
البته اولویت قلاب کردن باید مسئولانه بودن درخواست چک بشه . تو وسط کار و زار و زور و بدبختی های زندگی آقا زندگی میزنی می گی هوس پیاده روی کردم ؟!!!توقع جواب آره هم داری ؟!

اما به نظرمن تو کودک این آقا را ترساندی و قلاب کردی ..........
شاید تیپا به واکنش ترس بیشتر جواب بده ................اما برای نوع درخواست تو می شد یک برنامه ی تفریحی مفرح که باب طبع آقا هم هست در کنارش به عنوان کوبیده اضافه پیشنهاد بدهی


البته این حالتها کلی نیست گاهی با آدم های بسیار سختی رو به رو می شویم که یه هیچ صراطی مستقیم نمی شوند و گویی به "نه " نائل شده اند که این نشان از آزردگی ها ی عمیق و رسوب کرده ی آنهاست و ............پس همیشه هم جواب میشه که نگرفت

سلام
من بارها و بارها دارم اين متون رو ميخونم اما چرا نميفهمم نميدونم شايد خنگم
آخه آقاي sci وقتي در مثال بالا قدم زدن با همسرمون حالمون رو خوب ميكنه چطوري قدم زدم به تنهايي بازهم ميتونه حالمون رو خوب كنه؟!
من اگر اين جواب رو به همسرم بدهم
چون حالم خوب نبود و نياز شديدي به آرامشي داشتم كه در كنار تو بدست مي آورم،‌ از تو اين درخواست رو كردم، مسلما اگر جوابت مثبت بود احساس بهتري داشتم، اما اميدوارم وقت ديگري را در نظر بگيري... من تنها به پياده روي و خريد خواهم رفت.
"به خصوص خودم تنها ميرم "
همسرم ميگه حالا نميخواهد بري ميبرمت فردا شب ... اگه از تكنيك صفحه خط خورده استفاده كنم و عينا تكرار كنم من خودم تنها ميرم جواب ميشنوم " اصلا به من چه هركاري دلت ميخواهد بكن" تق.... گوشي رو قطع ميكنه
شايد چون از اين محكمي كلام من لجبازي منتقل ميشه
ترو خدا دوباره پاسم ندهيد كه همه مطالب رو از اول بخونم چون خوندم ...
رو همين مثال ميشه بيشتر كار كنيد؟؟؟
و ميشه مثالهاي بيشتري بزنيد؟!

سلام با تشکر از همه و سبکتکین برای ایجاد این تاپیک.
من قبلا فردی کاملا منفعل بودم به مرور زمان و همچنین اشنایی ام با رفتار جراتمندانه موجب شد که رفتارهای ضعیفم رو اصلاح کنم و تا به امروز سعی بر جراتمند شدن کردم.
خیلی وقتها تونستم جراتمندانه رفتارکنم و گاهی هم گیر کردم
یه سوال داشتم:
من بصورت اتفاقی یکی از وسایل همسرم رو خراب کردم اما قابل تعمیر است، و همسری پرخاشگر دارم
اگر بخوام از رفتار جراتمندانه استفاده کنم باید دقیقا موضوع رو چطور بیان کنم؟
باتوجه به این که مطمئن هستم یا اون وسیله رو از من میگیره و یا کلی سرزنش و انتقادم خواهد کرد

فرانک جان بهای خرابکاریت را باید بدهی .

به همسرت می گویی : عزیزم داشتم با ........ور می رفتم . می دانم که چقدر دوستش داری .اما واقعا نمی دونم چی شد که کار نمی کنه . شاید به ........دست زدم . ابدا متوجه نشدم . فکر می کنی بشه تعمیرش کرد ؟! من واقعا متاسفم . و......

در صورتی هم که ایشان داد و فریاد کرد شما باید حق را به ایشان بدهی .

داد و فریاد حکم گریه ی یک بچه را داره که اسباب بازی اش را زده اند و خراب کرده اند و او هم اسباب بازی خودش را خیلی دوست داشته .

حالا برای ساکت کردن این بچه اگر مامان خوبی باشی از چه ترفندهایی استفاده می کنی ؟!

البته به نظر من اگر برات امکان داره ببر بده درست کنند و بعد که درست کردی و درست شد بهش بگو داستان چی بوده .