به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36
  1. #11
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    نازنین خواهرم،
    این مشکل ایشون به نظر می رسه نوعی اختلال هست که می تونه با کمک روانشناسی که در رابطه با اختلالات خوردن اطلاعاتی دارند حل بشه...
    با این حال:
    - باید ببینید دقیقا چه زمانهایی شروع به خوردن می کنند و اشتها دارند، در این لحظات به ایشون کمک کنید تا توجه ایشون از خوردن صرف کارهای دیگری بشه.
    - به هیچ وجه سرزنشش نکنید. مدیریت کنید اوضاع رو...
    - از رژیم غذایی خونه برنج، نان، نشاسته و کربوهیدراتها، قند رو کامل حذف کنید و چربی و نمک رو به حداقل برسونید.
    - از گوشتهای قرمز و سفید بدون چربی و نان استفاده کنید
    - احتمالا ایشون بسیار سریع غذا می خورند... با ایجاد فرصتهای کافی برای غذا خوردن، پخش موسیقی، ایشون رو به آرامش هنگام غذا خوردن دعوت کنید
    - وعده های غذایی رو به آرامی کم کنید... مثلا تعداد پیمانه های برنج رو/ مقدار غذا رو آرام کم کنید
    - رژیم غذایی خونه رو یک دفعه تغییر ندهید چون پایدار نخواهد بود.. آرام اما پایدار و با برنامه
    - شیرینی و شکلات رو از دم دست بردارید
    - حواسشون رو پرت کنید تا هنگام عصبی بودن و ناراحتی چیزی نخورند/ در این مواقع چای سبز (که البته با طعم های عسل و لیمو و ... ) در بازار موجود است استفاده کنید
    - تنقلات ممنوع ( مغز و ... )
    - کافئین ممنوع ( چای سیاه، قهوه، نسکافه، کولا و ... )
    - سالاد و فیبر قبل از غذا بدون سسهای پرچرب بصورت زیاد
    - آب بنشوند حتما
    - صبحانه می توانید از کرن فلکسهای رژیمی با شیر استفاده کنید و پنیر و میزان کنترل شده نان/ از چای شیرین ترجیحا استفاده نکنید
    - ایشون فقط به دکتر تغذیه نیاز ندارند بلکه به روانشناس نیز نیازمندند پس حتما مراجعه حضوری رو جدی بگیرید
    - به نظرم حتما با یه پزشک متخصص برای انجام آزمایشات مشورت کنید تا آزمایشاتی برای ایشون بنویسند. جای نگرانی نیست... اما بسیار لازمه
    - عدم رضایت جنسی رو مطرح کنید و دنبال مقصر نگردید... از پوزیشنهای مناسب و متناسب استفاده کنید
    سوالی بود بپرسید
    مشکلی نیست.. حل می شه خواهرم!

  2. 12 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (چهارشنبه 23 آذر 90)

  3. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اردیبهشت 91 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 95 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    سلام
    من میخواستم بپرسم که شما به عنوان زن خونه چجور کاری کردین براش
    غذا و خورد و خوراک که حتما دست شماست

    بنظر من نگید من لاغرم و اون لاغر کنه خودش
    شما هم همراهیش کنی خیلی بهتر نتیجه میگیری
    غذاهایی که دکتر میده با برنامه دقیق رعایت کن و بپز
    باهم برید پیاده روی

    تو که زن خونه هستی و مدیر خونه خیلی راحت میتونی
    چرا تا حالا نشده؟

  4. 3 کاربر از پست مفید چرخ و فلک تشکرکرده اند .

    چرخ و فلک (چهارشنبه 23 آذر 90)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    اس سی ای عزیز مرسی که جواب دادین .واقعا مرسی.اول جواب چرخ و فلک رو که زحمت کشیده و برام جواب دادم میدم بعد چند تا سوال از جناب اس سی آی دارم.چرخ و فلک راستش من هر جور کاری که بگی کردم.اما شوهرم قبل از ازداجمونم چاق بود من کمکش کردم حدود یه سال اول زندگی هیچ اضافه وزنی نداشته باشه و وزنش ثابت باشه اما بعد چون کارش عوض شد و ظهرها خونه نمیاد عملا مدت زیادی خونه نیست و من کنترلی روی خورد و خوراک این مدت طولانیش ندارم.بهش ناهار میدم میبره اما میدونم که بیشتر از اون میخوره من نمیگم چون من لاغرم اونم باید خودشو لاغر کنه فقط نگران سلامتیشم.غذاهای رژیمشم کامل میپزم اما وقتی سیر نمیشه خودش میره سر یخچال مثلا نون پنیرمیخوره این قدر تند غذا میخوره که منی که نصف اونم غذا نمیخورم ده دقیقه بعدش غذام تموم میشه.میدونی تا خودش نخواد من که نمیتونم دستاشو ببندم یا مدام مواظب خورد و خوراکش باشم من میخام یهجوری بشه که خودش بخواد.
    اما جناب اس سی ای حدس شما کاملا درست بود شوهرم خیلی تند غذا میخوره و وقتی استرسم داره بیشتر میشه خودمم متوجه شدم که فقط دکتر تغذیه کافی نیست و باید از روانشناس کمک بگیرم اما نمیدونم چه جور باید مطرحش کنم که قبول کنه و حقیقتش روانشناسیم که تو این زمینه تخصص داشته باشه سراغ ندارم.البته شوهرم آدم منطقیه و اگه درست مطرح کنم قبول میکنه اما نمیدونم راهش چیه؟
    توصیه های دیگه تونم خیلی عالی ود اما شوهرم عاشقه برنجه(بزرگترین عامل اضافه وزنشم همینه) و علاقه ای به غذاهای نونی یا بدون نون نداره اما سعی میکنم رفته رفته مقدار برنجشو کم کنم.اگه در مورد سوالم راهنماییم کنید خیلی ممنون میشم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید nazanin83 تشکرکرده است .

    nazanin83 (چهارشنبه 23 آذر 90)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اردیبهشت 91 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 95 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    نازنین اول اینرو بگم که من اگه زن داشتم فکر میکردم زنه من اومده این تاپیک رو زده
    آخه از اولش هرچی گفتی دقیقا عین من هست ظاهر و باطن

    من تازگی شروع کردم به لاغری و اینجا هم تاپیک زده بودم و تا اینجا فقط 1کیلو لاغر شدم
    من توی مقاله ای خوندم که عدم توانایی تغییر شرایط بد یکی از نشونه های تنبلی هست!!

    من خودم هروقت یکی منو توصیه و زور کرد به لاغری بدتر خوردم و چاقتر شدم


    من هم موافقم که تا وقتی که خودش نخواد نمیشه کاری کرد

    اما چون میگی تا حالا چندین بار هم تلاش کرده,پس معلومه عین من میخواد لاغر کنه ,اما از تنبلی ادامه نمیده و ول نمیکنه
    یعنی خودش میدونه که باید لاغر کنه,اما تنبلی و عدم قبول فشار نمیذاره اقدام کنه

    در کل نظر من روی این هست که باید دزدکی و بدون ایجاد حساسیت کارت رو جلو ببری
    اصلا دیگه در این مورد حرفی بهش نزنی

    اما از یه طرف غذاهای کم کالری و کم حجم بپزی
    اونهم آروم آروم و بدون جلب توجه,قدم قدم جلو بری

    از اونطرف هم کاری کنی که خودش به فکر لاغری بیفته
    اونوقت تو هم همراهیش کنی
    مثلا روزنامه و مجله هایی که توش در مورد چاقی و لاغری حرف زدن بذاری دمه دست
    یا لباسی براش کادو بخر اما یه سایز کوچکتر

    خلاصه حرفم اینه که اصلا شوهرت رو تحریک نکن و تحت فشار نذار

  8. 5 کاربر از پست مفید چرخ و فلک تشکرکرده اند .

    چرخ و فلک (پنجشنبه 24 آذر 90)

  9. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 04 بهمن 92 [ 23:53]
    تاریخ عضویت
    1390-7-02
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,769
    سطح
    24
    Points: 1,769, Level: 24
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 31
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    23

    تشکرشده 23 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    با سلام
    هر چند که فرمودید به پزشکهای متعددی اشاره کرده اند و ممکن است قبلا اینها را شنیده باشید، امیدوارم که توانسته باشم کمکی کرده باشم:
    سعی کنید ایشون رو با شیر و ماست ترجیحا کم چرب سیر کنید. نگران مقدارش نباشید. کلسیم موجود در لبنیات چربی را تجزیه می کند. اگر بازهم گرسنه شدند از شیر یا ماست خلص یعنی بدون غذای دیگر و بدون نان استفاده کنید. همان شام را اینطور بگذرانید کافی است. میتوانند جهت طعم از یک تکه کوچک شکلات (مانند یک تکه کوچک قند) استفاده کنند.فقط در صورت گرسنگی دوباره شیر یا ماست میل کنند تا خوابشان ببرد. کلسیم باعث خواب الودگی هم می شود و زودتر خواهند خوابید و امکان خوردنشان کمتر خواهد شد. حتی می توانید با هم میل کنید.
    هر ورزشی را مثلا پیاده روی را فقط به انگیزه سرحال شدن وسالم ماندن انجام دهند. بهیج وجه خسته نشوند وگرنه دلزده خواهند شد. فراموش نکنید مهمترین و مهمترین ومهمترین بحث در انجام ورزش مثلا تردمیل یا پیاده روی مداوم بودن انست. باز هم تاکید میکنم اصلا خسته شان نکنید. سعی کنید مفرح باشد و حتما پیوسته. یعنی حتی خیلی کم ولی هر هفته ترک نشود.
    من خودم نتیجه گرفتم.

  10. 2 کاربر از پست مفید ketetefid تشکرکرده اند .

    ketetefid (چهارشنبه 23 آذر 90)

  11. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    189
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    به نظرم اگه ميتوني سعي كن به بهانه هاي مختلف روزي حد اقل نيم ساعت باهاش برو پياده روي....تاثير پياده وري واقعا سريع و محسوسه...

    ضمنا همسر شما بايد از جهت سلامت غدد و هورمون هاي بدنش بررسي بشه پس پيشنهاد اولم اينه كه پزشك متخصص داخلي مراجعه كنيد و ازمايشات لازم رو انجام بديد بعد به فكر رژيم و تردميل و ...باشيد

  12. 6 کاربر از پست مفید parnian1 تشکرکرده اند .

    parnian1 (چهارشنبه 23 آذر 90)

  13. #17
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin83
    شوهرم خیلی تند غذا میخوره و وقتی استرسم داره بیشتر میشه خودمم متوجه شدم که فقط دکتر تغذیه کافی نیست و باید از روانشناس کمک بگیرم اما نمیدونم چه جور باید مطرحش کنم که قبول کنه و حقیقتش روانشناسیم که تو این زمینه تخصص داشته باشه سراغ ندارم.البته شوهرم آدم منطقیه و اگه درست مطرح کنم قبول میکنه اما نمیدونم راهش چیه؟
    توصیه های دیگه تونم خیلی عالی ود اما شوهرم عاشقه برنجه(بزرگترین عامل اضافه وزنشم همینه) و علاقه ای به غذاهای نونی یا بدون نون نداره اما سعی میکنم رفته رفته مقدار برنجشو کم کنم.اگه در مورد سوالم راهنماییم کنید خیلی ممنون میشم.
    نازنین،
    همانطور که گفتم هیچ کدوم این کارها رو نمی توانید یک دفعه شروع کنید.. پس برنامه ریزی/ مدیریت / کنترل، برای اجرای راهکارها الزامیه
    مطمئنا ایشون از این وضعیت راضی نیستند و اگر می بینید که مقاومتی نمی کنند چون نمی توانند و قدرت اون رو ندارند... و البته تشخیص این نوع اختلال معمولا سخت هست و کمتر متوجه می شوند... گاهی حتی ریشه های افسردگی هم می تواند داشته باشد که با ریشه یابی صحیح، این مشکل هم حل خواهد شد.
    به هیچ وجه تخریب نکنید، سرزنش نکنید، ایراد نگیرید، عزت نفس ایشون رو پایمال نکنید، مقایسه نکنید و هرگز از این جملاتی مثل اینکه " تو این زندگی حروم شدم" رو برای خودتون هم تکرار نکنید... زندگی همانطور که گفتید همواره در فراز نیست، گاهی نشیب و گاه فراز... زیبایی زندگی رو صد چندان می کنه...
    کمکشون کنید که زودتر به حالت اول بازگردند... که البته با راهکارهایی که گفتم حتما این اتفاق خواهد افتاد
    مسلما تصمیم ایشون جهت بهبودی نقشی اساسی خواهد داشت..
    و بدونید که شوهر شما نفر اول نیست که با این مشکل روبرو شده و نفر آخر هم نخواهد بود.. بسیاری این مشکل رو داشته اند و با رسیدگی به موقع برای همیشه مشکلشون حل شده... پس محکم باشید و با برنامه ریزی دقیق ادامه دهید.
    می توانید با روانشناسی قبلا صحبت کنید و بعد موضوع رو با شوهرتون در میون بگذارید و حتی دلیلی غیر از مشکل خوردن ایشون بیاورید... اگر ایشون مشکلی ندارند و منطقی برخورد می کنند بهشون بگید برای رفع مشکلشون بهتره به یک روانشناس مراجعه کنید...
    متخصصین روانشناسی در این رابطه بسیارند، (اگر لازم بود و نتوانستید بیابید بطور خصوصی معرفی خواهم کرد.)
    ضمنا راهکارهای درمانی خیلی سریع جواب می دهند و ایشون بطور شگفت انگیزی بهبود می یابند.
    سوالی بود حتما مطرح بفرمائید
    موفق باشید

  14. 12 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (جمعه 25 آذر 90)

  15. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 12:13]
    تاریخ عضویت
    1390-4-23
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,321
    سطح
    20
    Points: 1,321, Level: 20
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 18 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    از همه عزیزان که زحمت کشیدن و پاسخ دادن یک دنیا ممنونم.

    چرخ و فلک عزیز:ازت خواهش میکنم حتما به طور جدی پیگیر کاهش وزنت باشی.شاید باور نکنی اما این اضافه وزن اثرات بسیار بدی ذر زندگی مشترکت در آینده میزاره.نزار خانمت در آینده با این حجم از نگرانی و استرس که منو تا مرز افسردگی پیش برده رو به رو شه.نا امیدنشو و مثل شوهر من تصمیمهای آرمانی هم نگیر.آخه شوهر من همیشه میخاد یه ماه 30 کیلو کم کنه! خلاصه عاجزانه ازت میخام این موضوعو جدی بگیری.از راهنماییهاتم ممنونم.

    ketetefid عزیز توصیه ی شماهم جالب بود.البته عموما شامهای رژیمی چیزی فراتر از این نیست .از راهنماییت سپاسگزارم.

    gh.sana عزیز متاسفانه شوهرم خیلی دیر میاد خونه و صبحم زود میره سر کار واسه همین خیلی خسته تر از اونیه که بیاد پیاده روی.اما من سعی میکنم که ترغیبش کنم از تردمیل استفاده کنه.تمام آزمایشهای هورمونی رو هم انجام دادیم.حتی پزشک معالجش مشکوک به کمکاری غده تیروئید بود که که جواب منفی بود.خدا رو شکر الان در سلامت کامله و من فکر میکنم علت اصلی این چاقیش ناشی از حالت روحی خاص باشه.از توجهت بسیار ممنونم.

    جناب sci عزیز: نمیدونم منظورتون از حالت مانیک چیه اما من خودم به تازگی علائمی از افسردگی در شوهرم میبینم.اینم بگم که مادرشوهرمم از افسردگی حاد رنج میبره و تحت درمان داروییه اونم وزنش بالاست و من فکر میکنم این افسردگی شاید یه کم حالت ارثی داشته باشه و به شوهر منم رسیده باشه.اگر لطف کنید و اسم یک یا چند تا از این روانشناسها رو بهم بگید ممنون میشم هر جای تهران باشه هیچ مشکلی نداره.از توجه شما هم بی نهایت سپاسگزارم.

  16. 4 کاربر از پست مفید nazanin83 تشکرکرده اند .

    nazanin83 (چهارشنبه 23 آذر 90)

  17. #19
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    نازنین،
    من اون پست رو که مربوط به حالت مانیک بود در مورد شوهر شما، ویرایش کردم. اما جهت اطلاع شما افسردگی مانیا یا اختلال دو قطبی یا شیدایی و سرخوشی ، در بعضی افراد وجود دارد و نوعی افسردگی است که بر خلاف تعریف معمول از افسردگی فرد بسیار فعال، سرزنده و شاد، دارای اعتماد به نفس و در حالت های خفیف، فرد کم خواب و ولخرج هم هست...بسیاری از افراد این حالتها را می پسندند و شاید تحسین کنند و به خوشی تعبیر کنند .. این نوع افسردگی متاسفانه می تونه از طریق ژنتیکی منتقل بشه و اگر یکی از والدین مبتلا باشند به احتمال 25 درصد و اگر هر دو مبتلا باشند تا 75 درصد امکان داره فرزند مبتلا بشه...البته در مقابل این شور و هیجان قطب مخالف هم هست که بیشتر شبها نشون می ده خودش رو و فرد دچار ناراحتی شدید می شه و نگرانی و اضطراب دچار می شه...
    افزایش وزن نیز یکی از نشانه های افسردگی است همانطور که کاهش وزن می تونه نشانه ای در کنار نشانه های دیگر باشه.. من اون پست رو ویرایش کردم چرا که فکر کردم برای همسر شما نشانه های بالینی و روانی دیگری برای این اظهار نظر لازم هست که نیاز به تست و مشاوره حضوری داره...
    اگر براتون ممکن بود یا عضو همدردی بشوید که بتونم بصورت خصوصی براتون پیغام بذارم یا ایمیل خودتون رو بگذارید تا بتونم براتون مشخصات متخصصی رو بدم.
    سوالی بود بپرسید

  18. 2 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (پنجشنبه 24 آذر 90)

  19. #20
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 اردیبهشت 91 [ 17:23]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    63
    امتیاز
    1,349
    سطح
    20
    Points: 1,349, Level: 20
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 51
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 95 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس میکنم تو این زندگی حروم شدم.(چاقی شوهرم)

    سلام نازنین
    اتفاقا من اینبار که برا کاهش وزن اقدام کردم به توصیه دوستان همدردی قدمهای کوچیم تعیین کردم و تا اینجا هم شکر خدا رعایت کردم
    تصمیم دارم تا رسیدن به وزن مناسب ول نکنم
    ولی منم شده که تصمیمهای آرمانی گرفتم قبلا و نتیجه هم که معلوم هست

    انشالله شما هم موفق بشید

    راستی اینرو هم بگم که من اصلا حالت افسردگی و بیماری خاص ندارم
    فقط بخاطر تنبلی اینجوری شدم
    من احتمال زیاد میدم شوهر تو هم اینجوری هست و مشکل بزرگی نیست

    متاسفانه آدم وقتی که بیش از حد چاق میشه,دیگه چون میبینه کار خیلی سخت هست و شاید بیشتر از 1سال باید رژیم و ورزش سخت کنه.
    کلا بیخیال همچی میشه و دیگه فقط هی میخوره بی حد و مرز..........

  20. 2 کاربر از پست مفید چرخ و فلک تشکرکرده اند .

    چرخ و فلک (پنجشنبه 24 آذر 90)


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تو ارتباط با دخترها تو اجتماع مشکلی ندارم، اما وقتی دختری رو دوست دارم برعکسه
    توسط amir800 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آبان 95, 22:01
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  3. من خیلی نقص دارم هم تو رفتارم هم تو ظاهرم نمیتونم خودمو دوست داشته باشم
    توسط پونیو در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 43
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 مرداد 93, 00:20
  4. تو انتخاب کمکم کنید تو تصمیم درست مرددم روحیم داغونه
    توسط mona_joon در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: چهارشنبه 15 دی 89, 14:23
  5. لطف آن چه تو اندیشی، حکم آن چه تو فرمایی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 02 فروردین 87, 04:37

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.