پیش از ازدواج حتما چند جلسه مشاوره حضوری با نامزدتون برید .
بیشتر تحقیق کنید.
کمتر زنگ بزنید.
مراحل شناختتون رو عمیقتر و طولانی تر طی کنید.
تشکرشده 2,844 در 585 پست
پیش از ازدواج حتما چند جلسه مشاوره حضوری با نامزدتون برید .
بیشتر تحقیق کنید.
کمتر زنگ بزنید.
مراحل شناختتون رو عمیقتر و طولانی تر طی کنید.
یک زن امیدوار (پنجشنبه 10 آذر 90)
تشکرشده 492 در 162 پست
دوستانم از توجهتون ممنونم
تقریبا همه دوستان نتیجه گیری کردند که این وضعیت غیرطبیعی هست،منم میدونم ؛با ابن وجود یه سری نکاتو میگم تا کمکم کنید بهتر بشناسمش
پدرایشون ادم جدی وباشخصیتی هست،فوق لیسانس هست و مامانش هم فرهنگی بازنشسته؛پس جو خانوادگیشون ظاهرا سالم هست.
خودش از خانوادش مذهبی تره،دنبال خانم سنگین و متین با حجاب میگشته،ومنم با اینکه با حجابم ،بهم گفته دوست دارم چادر سرت کنی
نماز خودندن هم براش اهمیت زیاد داره؛اوایل یه بار امتحانش کردم،گفتم اگه خانمت نماز نخونه اشکال داره?(این کارو کردم تا پیش زمینه منفی بهش بدم تا حقیقتو بگه)،گفت اره؛پس نماز خون بودن همسرش براش مهمه
ادم غیرتی هم هست
ومیگه اهل دوست دختری که باهاش بیرون بره نبوده -وضمنا خودش اول ازم پرسیده بود که تابحال دوست پسر داشتی که این سوال تابحال هیچ خواستگاری ازم نپرسیده بود،ومن این سوالو نشونه این میدونم که این مسایل براش مهمه وخودشم نترسیده اگه منم ازش میپرسیدم؛چون اکثرا در مورد این مسائل حرف نمیزنن تا گذشته خودشون رو نشه،وحتی بعضیا در برابر سوال من در مورد حدود روابطشون میگن کاش نپرسده بودید! خلاصه اینکه به این نتیجه رسیدم گذشته بدی نداشته که بخواد پنهونش کنه
تمام خصوصیاتش مطابق معیارهای منه وحتی انتظاراتش دقیقا همونیه که من هستم،در مورد اینا خیلی با هم صحبت کردیم و واقعا همونی هست که میخوام وشباهتای فکری زیادی با هم داریم
فقط باهمین موضوع به شدت فکرم مشغول شده که اگه قرارباشه با هرمشکلی اینطوری خودشو داغون کنه که حتی اعصاب منو نداشته باشه که حتی یه sms بزنه یا یه دقیقه صحبت کنه،فاتحه اون زندگی خوندست ومن تحمل همیچین رفتاریو ندارم
ولی ایا واقعا این رفتارش باعث میشه من بهش جواب رد بدم؟!!!
من چون بهش مشکوک شدم شبها زنگ میزنم ببینم چیکار میکنه(چون در شهر دوری از خانوادش هست برای پروژه کاری 3،4 ماهه)اوایل خوب بود و همیشه جواب میداد ودقیقا بعد ازینکه یه ok نصفه نیمه بهش دادم جواب دادناش کم شد وهمش بهونه میاورد که نمیتونه صحبت کنه و دوستاش پیشش هستن ؛ولی باز وقتی سرش خلوت بود توجهش خوب بود وبی احترامی نمیکرد وهمه چی خوب بود فقط مشگل زمانی ایجاد میشه گه به هر دلیلی اعصابش خرد شه (تا الان به خاطر سردرد یا همون موضوع کارگرش)نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
واسه مشاوره هم از اولش اون بود که میگفت باید بریم مشاوره ؛ وبعد از مقداری شناخت بهم گفت من دقیقا همونی هستم که میخواسته :d
منم یه جای خوبی واسه مشاوره پیدا کردم،قراره وقتی اومد با هم بریم :)
کتاب "ایا تو ان گمگشته ام هستی؟" رو خونده بودمش،ازم خواست بهش بدم تا بخونش،اونم خوند.
تشکرشده 74 در 27 پست
سلام
قبل از عقد همه مشکلات رو حل کن
چقد با هم راحت هستین؟؟
شاید سرش شلوغ میشه توی رودربایسی نمیتونه بگه زنگ نزن یا اس نده کار دارم و نمیخوات تورو ناراحت یا خجالت زده کنه ... ولی بیتوجه ازش نگذر .... هنوز توی دوران آشنایی هستی این آقا مسلما با خودش میگه الان که انقد تحت کنترل هستم پس وای به حالم بعد ازدواج
اصولا مردها این ذاتشون هست وقتی خانمی خیلی پیگیر کارهاش میشه (درصورتی که قصد خانم فقط ابراز عشق و نگرانیست) اونها حس میکنن خانومه روش سلطه داره
zahra52 (پنجشنبه 10 آذر 90)
تشکرشده 476 در 164 پست
دوست عزيزم منم موافقم با نظر دوستان
اينكه ايشون حالا هرچقدر هم كه مشغله كاري داشته باشن يا مشكلاتشون زياد باشه بازم رفتارشون طبيعي نيست!!! مشكوكه...
خوب دختر مهربون عزيز گفت نبايد وارد فاز احساسات شد و منم خلاف اينو نگفتم ولي به هرحال احساسات چيزي نيست كه بخواي جلوي بوجود اومدنش رو بگيري به وجود كه مياد ولي بايد كنترلش كرد و جلوي بي مهابا زياد شدنش رو گرفت... خوب بلاخره آدم هرچقدر هم كم، نسبت به طرف مقابلش بلاخره احساس پيدا ميكنه ولي رفتارهايي كه نامزد شما نشون ميده اينو ميرسونه كه اين احساسات هنوز در ايشون بوجود نيومده... ( خوب يا بدش رو نميدونم ولي من اينطور به نظرم مياد) و مهم تر از همه اينكه اونقدرها كه بايد به شما اهميت نميده... خوب عزيزم اينكه ايشون چقدر به شما اهميت ميده يا نه كه به نظرم از همين رفتارهاش مشخص ميشه!!! حالا مواقع معمولي خيلي از شما خبر ميگيره درست ولي چرا توي اين مواقع حساس بي خبر، يه مدت طولاني چند روزه پيداش نميشه و خبر نميگيره ؟ اينجاست كه نشون ميده ايشون مسائل ديگه رو از شما و نگرانيهاتون مهم تر ميدونه !!! حالا عزيزم بازم ميگم اگه مثلا يك روز بي خبر ميذاشتتون يه چيزي ولي چندروز پشت سر هم !!!! اينو ميرسونه كه ايشون يا خيلي به شما بي احساس و بي تفاوتن كه حتي با يه تلفن ثابت يا گوشي دوست يا همكارشون نميتونن شمارو از نگراني در بيارن !!! يا اينكه يه خبرايي هست و يه مشكلاتي كه شما ازش خبر ندارين!!!! يا موضوع خيلي مهم تر از اين حرفاست كه به شما گفته !!! شايدم پاي يه كس ديگه در ميون باشه (شايد اين هم يه احتماله كه شايدم درست نباشه) ،آيا ايشون با ميل و رغبت اومدن خواستگاريتون يا خواست خانواده شون بوده؟ خوب اين احتمالات ممكنه وجود داشته باشه حالا نميخوام بترسونمتون و از كلاهبرداري و اينجور چيزا بگم ولي دوستان حق دارن شما حتما حتما بايد تحقيق كنين اونم خيلي بيشتر چون رفتارهاي ايشون مشكوكه
حالا اگه بازم شما ميگين كه ايشون نسبت به شما بي اهميت يا بي احساس نيست و از اين مطمئن هستين پس بايد خيلي بترسين از مشكلي كه براي ايشون بوجود اومده و موجب اين رفتارها از ايشون شده و بايد موضوع مهم تر از اين حرفايي باشه كه ايشون به شما زدن كه 5 روز گوشي خاموش و بيخبري و....
راستي عزيزم شما چطور باهم آشنا شدين؟ و چقدر نسبت به خانواده شون شناخت دارين؟ آشنا هستن يا غريبه؟ تا حالا تحقيق كردين راجع بهشون كه ببينين چطور آدمايين؟ به نظر منم بهتره كه اون شهرستاني هم كه نامزد شما كار ميكنه هم برين تحقيق از محل كارش .....
اين حرفي هم كه ميگه اگه شما زنم بشي رفتارم با شما بهتر ميشه و تغيير ميكنه خوب يه كم به نظرم درست نمياد خوب شما كه دوست دختر ايشون نيستي كه !!! به اصطلاح نامزدين،خانواده هاتون هم مطلعن و خواستگاري كردن، اين مراحل هم مراحل آشناييتون هستش وقتي اين مراحل براشون اينقدر بي اهميته و رفتاراشون اينجوريه چه تضميني وجود داره كه بعد از ازدواج اينطوري نباشن !!! بلاخره ايشون الان هم نسبت به شما مسئولن
ولي با اينكاراشون انگار نشون ميدن ميلي هم به ازدواج ندارن يا آمادگيشو ندارن يا براشون فرق نداره همسرشون شما باشي يا كس ديگه.
عزيزم بازم ميگم اينا نظرات شخصي منه ممكنه اشتباه باشه
عزيزم و اين نكته كه ميگه نميتونه صحبت كنه و دوستاش پيشش هستن هم بازم به نظرم قابل قبول نيست
چون شما دوست دخترش نيستين كه بخواد شمارو از بقيه پنهان كنه ، به اصطلاح نامزدش هستين كه نبايد ترسي از معرفيت به ديگران داشته باشه !!! حالا نه اينكه شما زنگ بزنين يك ساعت حرف بزنين ولي ديگه 5 دقيقه ميتونه جوابتون رو بده حالا جلوي دوستاشه بره يه اتاق ديگه 5 دقيقه جواب بده و بياد
البته اينم بگم اگه شما هميشه به ايشون زنگ ميزدين و ميخواستين طولاني صحبت كنين كه خوب ايشون حق دارن كه نتونن جلوي دوستاشون طولاني با شما حرف بزنن ولي اينكه ديگه كاملا بيخبر بذارتون به اين دليل كه دوستاشون پيششون هستن اصلا كار درستي نيست
حنان (پنجشنبه 10 آذر 90)
تشکرشده 166 در 52 پست
سلام دوست عزیز
اینجور که از حرفاتون برمیاد انقدری که این آقا تو دل شما جا باز کرده شما براشون اهیمت نداری، چون ایشون بجای اعتماد سازی که لازمه این دوران هست و یکی از مراحل شناخته دقیقا عکسش رو انجام میدن و بی اعتماد شدن شما براشون اهمیت نداره و بی اعتمادی شما = از دست دادن شما
در حالیکه الان باید به دنبال محکم کردن جای خودش تو دل شما باشه نه اینکه با رفتارای مشکوک و بی اعتنایی شما رو سرد کنه .
به فرض که ایشون مشغله زیادی دارن و اون مواقع اینطور رفتار میکنن در این صورت هم کارشون منطقی نیست و اینو نشون میده که قدرت تفکیک مسائل رو ندارند و در آینده نیز این مساله پررنگ تر خواهد شد.
خدایا
دستم به آسمانت نمی رسد
اما تو که دستت به زمین می رسد
\"بلندم کن \"
**عسل** (دوشنبه 14 آذر 90)
تشکرشده 492 در 162 پست
باربارا دی انجلس رو حتما همه میشناسن نویسنده سرشناس کتابهایی در زمینه روانشناسی وشناخت زنان و مردان و ...
ایشون در کتاب رازهایی درباره مردان اینطور نوشتند:
"چنانچه مردی نسبت به شغل و توانایی های حرفه ای خود احساس خوبی نداشته باشد ،به سختی خواهدتوانست توجه خودرا به روابط عشقی و احساسیش معطوف کند"
ودر ادامه گفته:"چنانچه مرد زندگیتان در رابطه با شغلش مایوس وسرخورده است،یا نگران یک پروژه یا زیر فشار اقتصادی باشد،یا احساس کند دریکی از مراحل موفقیتش درمانده،از لحاظ احساسی وعاطفی تمام وکمال در درسترس شما نخواهد بود"
نظر دوستان درباره این جمله و مشکل من چیه؟
البته اینم اضافه کنم چون دراین مورد یک بار رفتار بدی داشتم ودائم پشت سرهم زنگ میزدم،وقتی بعد سه روز گوشیشو روشن کرد 35 miss call ازم دید،واسه همین این دفعه هم فکر میکنه همون کارو میکنم وتاموقعی که مشکلشو حل نکنه حوصله جواب پس دادن به منو نداره؛ولی ایندفعه میدونم اتفاقی براش نیفتاده ودرگیره پس بهش زنگ نزدم،ولی ازینکه قول داد وعمل نکرد عصبانیم.
تشکرشده 3,560 در 934 پست
دوستان گلم شما نه عقد کرده هستید و نه ازدواج کرده اید و نه بچه دارید
چرا سعی می کنی خودت رو از حقیقتی که باید ببینه و لمس کنه و دیدی و لمس کردی دور کنی؟ فردای روزگار خودت را سرزنش نکنی که دیدی و اعتنا نکردی
اگر لحنم تند هست منو ببخش چون هرگز دوست ندارم دختری سختیهایی رو که من تو این دوران کشیدم بکشه ، بنابراین اینجا دارم میگم که آلارم ها و نشانه های خطر رو جدی بگیرید. خواهر گلم آخه ایشون شبها کجا تشریف دارن که نمی تونن جواب شما رو بدن؟ کی پیشش هست؟ شما نامزدش هستید نه دوست دخترش، دوست دخترش هم بودید باز این رفتار مشکوک بود چون پسره و پسر اگر بخواد تلفن جواب بده میره راه پله ای جایی جواب می ده. مشغله کاری خودشم توی این دوران اصلا و ابدا بهانه مناسبی برای حرف نزدن با شما نیست. من دارم بوی خطر را می شنوم ... دوست گلم باربارا اولا یه سری حرفها را واسه فرهنگ غربی گفته و توی فرهنگ ما نمی خونه و این حرفها رو برای بعد ازدواج گفته که مثلا 5 سال از ازدواج گذشته و آقا یه گرفتاری براش پیش اومده، بعله اونموقع نمیشه توقعی داشت که آقا عین پروانه دور سر آدم بچرخه ولی تو دوران نامزدی و گل و بلبل این کار اصلا طبیعی نیست.
البته خانوم جان 53 تا میس کال کار هر کسی نیست ها ، ایشون اشتباه کردند و شما هم شدیدا آویزون بازی در آوردید. الان نامزد هستید یه مقدار سر سنگین باشید و به جای این کارها بدون این که به این آقا چیزی بگید اصلا فردی رو از خانواده مامور کنید یواشکی بره ببینه این اقا شب ها کجا تشریف داره و چرا جواب تلفن نمیده
نیلا (پنجشنبه 10 آذر 90)
تشکرشده 476 در 164 پست
خوب عزيزم خوب اگه هيچي هم نباشه و همه چيز اوكي باشه و ايشون به خاطر مشغله كاري و مشكلات كاريشون اينجوري شده باشن اين شناختو به شما ميده كه ايشون همچين اخلاقي دارن... كه بايد انتظار داشته باشين كه توي زندگي هر اتفاقي براشون پيش بياد كه مطابق ميلشون نباشه كلا چند روز نسبت به شما سرد ميشن و حال و حوصله انجام هيچ كاري و جواب دادن به شمارو ندارن.... مثلا شبا دير بيان خونه و صبح ها زود برن.... دائما توي خودش باشه... خودشو زود ببازه
خوب اين جمله ميگه كه از نظر احساسي و عاطفي نميتونن تمام و كمال در دسترس شما باشن يا توجهشون رو به مسائل عاطفي معطوف كنن درسته ولي عزيزم نه اينكه ديگه اصلا به شما اهميت ندن، عاطفي چيه؟ بحث عاطفه الان مطرح نيست بلكه بحث اهيمت دادن ايشون به شما و مسئول بودن ايشون نسبت به شما هست.... خوب شما كه فقط نبايد از نظر احساسي و عاطفي توي زندگيشون باشي شما قراره همسرشون باشي و ايشون به همين خاطر بايد بيشتر بهتون توجه نشون بدن احترام بذارن.... ولي اين چندروز بي خبري و اهميت ندادن ها!!!!
شما حد اقلش سزاوار اين هستين كه قبل گوشي خاموش كردن ها بهتون خبر بده يا بگه من اين مشكلو دارم و چند روز ازم خبري نميشه لطفا تماس نگير!! يعني ميگين توي رودربايستي گير ميكنه روش نميشه بگه تماس نگير؟ اينطور بگه خيلي بهتر از اين هستش كه گوشيشو رو شما خاموش كنه يا جوابتون رو نده
عزيزم حالا بازم ميگم اگرم اين آقا فقط به خاطر مشكل كاريشون هستش كه اينطور رفتار ميكنن به نظر منم قبل عقد بازم يه مشاوره هردو باهم برين و اين مشكلتون رو عنوان كنين و اينو بفهمين كه آيا واقعا ايشون توي همه مشكلات اينجور عمل ميكنن يا اين مشكل جزو استثنائات بوده و سابقه نداشته!!! راستي ايشون كلا ارتباطشون رو با همه قطع ميكنن يا فقط با شما؟ مثلا اون زماني كه گوشيشون خاموشه آيا به خانواده شون اطلاع داده بودن يا نه؟
اگه به كسي اطلاع نداده باشن كه يعني اخلاقشونه ولي اگه به خانواده شون اطلاع داده باشن ولي به شما نه يعني براشون اهميت ندارين
نميدونم اين كار درسته يا نه ولي شما نميتونين از طريق خانواده شون از ايشون خبر بگيرين كه مثلا به خانواده شون بگين چند روزي هست كه گوشيشون خاموشه و خبري ازشون ندارم شما از ايشون خبري ندارين؟؟؟ البته شايد اين پيشنهادي كه من ميدم اصلا درست نباشه ها شايد دوستان ديگه بيان ردش كنن ولي خوب اين به نظرم رسيد كه اينطوري بفهمين كه رفتارش با خانواده اش هم همينطوره يا فقط با شما
حنان (پنجشنبه 10 آذر 90)
تشکرشده 492 در 162 پست
فقط همین رفتارش این موضوعو میرسونهنوشته اصلی توسط **عسل**
وگرنه توی بقیه مسائل عادی هست،بعد ازینکه شناختمون درمورد معیارهای اولیه ok شد و ایشون در رفتارم دید من همونی هستم که در صحبتهام گفتم ودید واقعا صادق هستم،وازاونجاییکه تقریبا ادم ساده ای به نظر میرسه وبرخلاف من خوشبین هست،تصمیمش به با من موندن قطعی شد وخیلی دوست داره هرچه زودتر عقد کنیم ومدت عقدهم کوتاه باشه وسریع بریم سراغ خونه زندگیمون!!!
نه عزیزم،مرسی از توجهت،واسه همین اومدم اینجا ببینم بقیه چه فکری میکنن؛اخه احساس میکنم ادم بدبینی هستمنوشته اصلی توسط سابینا
ومتاسفانه نکات ریزو کنارهم میذارم و واسه خودم منفی بافی میکنم.بعضی وقتا خودمو مجبور میکنم مثبت فکر کنم.واقعا نمیدونم چیکارکنم
نوشته اصلی توسط سابینا
میگه چندتادوستای اطلاعاتی دارم،وقتی پیشم هستن نمیتونم کارخاصی بکنم؛نمیخوام بیخودی بهم شک کنن؛(ضمنا مهندس های دیگه شرکت گاهی اوقات پیشش هستن)
نمیدونم این موضوعاتو چیکارکنم،دوسه ماه هست توی شهرA بوده واسه پروژه ،قبلشم که اونجا نبوده؛برفرض که مثلا خانمی پیشش بوده،اصلا ازین غلطا بهش نمیخوره،یعنی بلد نیست،توی دوماهم که نیمتونه اونجا دوست دختر پیدا کنه
پس این شک که شب کسی پیشش بوده تقریبا منتفیه(هرچند بازم توفکرشم که اثبات شه حقیقت)
اره میدونم،این miss call هادرطی دوروز بوده،اونم گوشیش خاموش بودهنوشته اصلی توسط سابینا
وقتی بعد سه روز برگشت گفت که مشکل براش پیش اومده ومعذرت خواست گفت دیگه تکرا نمیشه؛که متاسفانه تکرار کرد :(
متاسفانه ایشون دیگه توی شهرA نیست که کسیو بفرستم تحقیق خودمم که درفاصله بیش ار 1400 کیلومتری ام.نوشته اصلی توسط سابینا
این هفته واسه استخدامی شرکت نفت که قبول شده رفته بود کاراشو بکنه که قرار بود همین امروز فردا بیاد اینجا دوباره خواستگاری،که غیب شده
نوشته اصلی توسط حنان
میدونم خانمی؛مشکل من اول بی احترامیشه ودوم این خصوصیتش (که میتونم باهاش کنار بیام یا نه)؛دارم فکر میکنم میتونم با صحبت درستش کنم؟!
نوشته اصلی توسط حنان
اره با همه قطع ارتباط میکنه،کلا زیاد حوصله خانوادشو نداره،معمولا بهشون زنگ نمیزنه،مگه اونا تماس بگیرن،حتی یک سال هم هست که خودشو مستقل کرده یعنی توی واحد کناری خونشون زندگی میکنه؛وفقط واسه ناهار وشام میره خونه مامان وباباش (اینکارشو میگفت واسه استقلالش انجام داده وهم اینکه خونه رو بدن دست مساجر خرابش میکنه!)
من این موضوعو به عنوان هشدار در نظر میگیرم چون من اعتقاد دارم که هرفردی در اینده همون رفتاری رو با همسرش در پیش میگیره که با خانوادش داشته
اره دقیقا خودش منو انتخاب کرده و میگه هیچکس نمیتونه نظرمنو برگردونه واگه احیانا نخواستیم با هم ازدواج کنیم من سراغ هیچ دختر دیگه ای نمیرم ومیرم درسمو ادامه میدم (ارشد)نوشته اصلی توسط حنان
به نظرم یه جورایی شخصیت ازاد رو میطلبه یعنی چیزی مثل خودخواهی وزور گویی و اقتدار ونه اینکه خدای نکرده به زن و زندگیش متعهد نباشه؛یعنی دوست داره همه چیز وقتی باشه که اون میخواد،وقتی اون میخواد حرف بزنیم،وقتی اون میخواد هر اتفاقی بیفته واگه نمیخواد یا حوصله نداره ،بقیه باید دست از سرش بردارن!!
دوستانم با توجه به اطلاعات بیشتری که بهتون میدم اگه چیزی به ذهنتون میرسه برام بگید
خیلی گیج شدم
اخه اونی که اینقدر قاطع شده بود واسه ازدواج چند روز میتونه بره و توجه نکنه بهم
وبعد برگرده و باز اظهار پشیمانی ؛شرایط خیلی گیج کنندست،همچین اخلاقی طبیعی هست؟!!!!
تشکرشده 3,200 در 813 پست
دوست عزیزنوشته اصلی توسط flag
قرار نیست همه رفتارهشو برای ما توجیه کنی.
با خودت خلوت کن ببین بعد از شروع زندگی که دیگه عشق و علاقه عادی تر می شه
و مسلما این رفتارها بیشتر می تونی با ایشون کنار بیای.
فکر تعییر دادن کسی نباش.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
sanjab (پنجشنبه 10 آذر 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)