در آغوشش میگرم و بهش میگم چقدر دوسش دارم و اینکه از انتخابم خیلی راضی هستم و بهش افتخار میکنم.
وقتی ازش جدا میشم چه توی خانه و چه توی خیابان دستشو میبوسم
غذا درست میکنه آخه خیلی حساسه روی غذایی که درست میکنه همیهش میگم خوب و خوشمزست البته واقعا هم دستپختش خوبه(فقط یکبار سیب زمینی رو اینقدر شور کرد خداوکیلی هرکاری کردم نتونستم بهش نگم شوره)
به خانودش خیلی احترام میزارم و دوسشون دارم و هرووقت هم میگه بریم اونجا استقبال میکنم(انصافا دستپخت مادر خانومم چون ترک هم هستش خوبه)
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)