موضوع: من خواستگار ندارم

دوستان از بابت غلطهاي املايي كه در اين پست نوشتم عذر خواهي ميكنم .
موفق به ويرايش مطلب نشدم .
در ضمن اين لينك تايپيك
" مردها ترجيح ميدن با يك دختر معمولي و زيرك باشن تا با يك دختر زيبا و احمق كه در اين مورد هم تايپيكي باز كردم كه مورد استقبال دوستان قرار گرفته "
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1205

نوشته اصلی توسط a_b

دوستان از بابت غلطهاي املايي كه در اين پست نوشتم عذر خواهي ميكنم .
موفق به ويرايش مطلب نشدم .
در ضمن اين لينك تايپيك
" مردها ترجيح ميدن با يك دختر معمولي و زيرك باشن تا با يك دختر زيبا و احمق كه در اين مورد هم تايپيكي باز كردم كه مورد استقبال دوستان قرار گرفته "
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1205

ولی نظر من کاملا با نظر شما متفاوت است به نظر من مردها یک دختر احمق وزیبا را به یک دختر باهوش ترجیح میدهند و این جدای از تحسینی است که در ذهنشان نسبت به دختر باهوش دارند .

اقای مدیر همدردی من مرتب این موضوع را چک میکنم و میخواهم بدانم منفعل نبودن ونقش فعالتر در این زمینه یعنی چه مثلا اگر به دنبال کاری بیرون از خانه میرویم با یک تیر دو نشان بزنیم هم فرد مورد نظر را پیدا کنیم هم به کارمان برسیم ؟ اخر اگرهم پیدا شد نمیتوانیم که پا جلو بگذاریم مگر با یک سری ترفند های خاص و زیرکانه دخترانه که من به شخصه تا به حال این کار را نکردم شاید هم بلد نیستم راهنمایی بیشتر

سلام عرض میکنم جناب اقای مدیر با تشکر فراوان از به راه انداختن این تشکیلات مقدس و خدا پسندانه اگر به خاطر داشته باشید من هم عضو این انجمن هستم .
اقی مدیر مشکل من عیننا مثل بقیه دختراست که نه اینکه خواستگار ندارم دارم ولی نمیپسندم هست . من زیاد از خونه بیرون نمیام که انتخاب کنم به نظر شما اگه مرتب بیرون برم و در فعالیت های اجتماعی زیادی خودم رو شرکت بدم ایا میتونم انتخاب داشته باشم

اقای مدیر پس چرا جواب منو نمیدین من همه راه ها رو رفتم ولی بی نتیجه بوده جددا میخوام بدونم منضورتون چیه از منفعل نبودن دقیقا چیکار باید بکنم تا موفق بشم

مدیر گرامی همدردی و دوستان عزیز
سلام
من چند روز پیش تاپیکی درسایت گذاشتم با همین موضوع و دقیقاً همین مشکل را دارم که یکی از دوستان منرا به این تاپیک راهنمائی کردند
حرفهای خیلی خوبی در این تاپیک خواندم و خیلی چیزها دستگیرم شد
اول از همه اینکه این تنها مشکل من نیست
البته این موضوع بیشتر از آنکه منرا خوشحال کند(بخاطر اینکه تنها نیستم) ناراحتم کرد که چرا دختران ایرانی برای آنکه سنگین و با وقار جلوه کنند باید امیال و خواسته هایشان را زیر پا بگذارند و انتظار بکشند

یکی از مواردی که مدیر همدردی از دوستان خواسته بودند این بود:
چند راه برای یک مسائل همسر گزینی، خواستگاری و ازدواج برای دختران و پسران می شناید، یا به ذهن خلاقانه شما می رسد؟

که متاسفانه غیر از یک نفر که موسسات مربوطه را معرفی کرد بقیه هیچ پاسخی به این سوال ندادند
البته ظاهراً این تاپیک مربوط به چند ماه پیش است اما خوب مسئله ای نیست که فقط به یک زمان خاص مربوط شود
نظرات من:
1- این سنت اشتباه و غلط که فقط پسرها باید به خواستگاری بروند را از بین ببریم
پدر و مادر من از هیچ کمکی برای حل این مسئله دریغ نمی کنند اما خود شما خواننده گرامی اگر مادر من از برادر یا پسرتان برای من خواستگاری کند شما چه فکری می کنید؟
آیا اصلاً قبول می کنید که من را ببینید؟ یا پیش خودتان می گویید حتماً دختره یک عیبی داره که مامانش مجبور شده براش دنبال شوهر بگرده
خیلی از ما در حرف و سخن می گوییم خوب اشکالی نداره اما در عمل حتماً بیشتر ذهنمان طرف معیوب بودن دختر می رود و ...
و حتی ممکنه پیش خودتون بگید بخاطر موقعیت خوب برادرم(پولداری-شغل خیلی خوب و ...) این تصمیم رو گرفتند

2- از کودکی به فرزندانمان بفهمانیم که جنس مخالف یک موجود فضایی نیست او نیز یک انسان است و احساسات و عواطف خاص خود را دارد باید یاد بگیرد چه وقت احساسات را باید کنترل کرد و چه وقت آنرا ابراز کرد متاسفانه در جامعه اسلامی این چیزها اصلاً اموزش داده نمی شود از بچگی به دختر می گن پسر جیزه و به پسر هم همینطور می گن دختر جیزه

3- رابطه سالم بین دختر و پسر را آموزش دهند الان متاسفانه همه می گن دوست دختر خوب نیست و عواقب بدی دارد اما به نظر من اگر یک رابطه سالم و کنترل شده باشد قطعاً سازنده است چه بسا کمک می کند که بتوان همسر بهتری را انتخاب کرد
هرچقدر هم کتاب درمورد جنس مخالف خوانده شود و یا گفته شود تا ما با آن روبرو نشویم و با هم صحبت نکنیم دعوا نکنیم همپا نشویم و ... نمی توانیم واقعیت را درک کنیم البته گفتم باید قابل کنترل باشد تا سازنده شود درغیر اینصورت نه تنها سازنده نیست بلکه مخرب است
اما اینکه بدانیم کدام خوب است و کدام بد متاسفانه آموزش نمی دهند
همانطور که دوست خوبمان a-bگفتند که اگر خواستگارها واقعیت درونی او را می شناختند قطعاً او را انتخاب می کردند خوب این شناخت فقط از رابطه بدست می آید باید با هم حرف زد راه رفت و ... تا شناخت پیدا کرد و این دقیقاً مشکل من است چون من موقعیت اجتماعی خوبی دارم و خدا را شکر هم در دانشگاه و هم محیط کار دیگران من را دوست دارند و اعتماد خیلی زیادی به من دارند اما خواستگاری ندارم البته چند تا از تهران بودند اما چون ما در یکی از شهرستانهای استان تهران زندگی می کنیم نیامدند مادرم یکبار گفت 2 سال بریم تهران زندگی کنیم (کاری که چند تا از اقواممان انجام دادند و نتیجه گرفتند جالبه که خودشان هم برای پسرشان از تهران زن گرفتند) من گفتم خوب پسرهای خودمون که هستند گفت اونها دیگه کلاسشون رفته بالا از تهران زن می گیرند

4- این سنت غلط که جلسه اول پسر نیاید را بردارند نمی دانید چه حس بدی دارد وقتی چند چشم خیره خیره نگاه و براندازت می کنند و هیچی نمی گن حقم دارند جلسه اول فقط برای دیدن آمدن
جالبه برای خواهرم خواستگار می خواست بیاد مادرم گفت که اول برید فروشگاه ببینیدش اگر پسنیدید با پسرتان تشریف بیارید آنها قبول نکردند و گفتند دختر بدون چادر جلوه دیگری دارد (می ترسیدند خواهرم کچل باشد تازه قدیمی ها روی گوش دختر هم دست می کشیدند تا مطمئن باشند زیر موها دوتا گوش وجود دارد)
4- پسرها بجای دخترها تصمیم نگیرند آدمها با هم متفاوتند و علایق و خواسته های متفاوتی دارند یک دختر ممکنه نه سواد آنچنانی داشته باشد نه موقعیت خوبی اما آنقدر پر توقع باشند که فقط به افراد پولدار و تحصیلکرده فکر می کنند اما در مقابلش هم دخترانی هستند که موقعیت خوبی دارند تحصیلکرده و شاغل اما توقعی نیستند مثل نمونه ای که یکی از دوستان گفتند دکتر و کارشناس ارشد با توقعات کم و حتی خواهرها هم با هم متفاوتند
من موقعیت خیلی عالی ندارم اما در حد خودم فکر می کنم خیلی خوب عمل کردم و از فرصتهای زیادی که خدا به من داده استفاده کردم هم دانشجو هستم هم شاغل منظور از شاغل کارمند یا فروشنده نیست من خودم صاحب یک شرکت هستم اما متاسفانه خواستگاری ندارم



دوست خوبم a-b من با تمام وجود شما را درک می کنم البته یک فرقی که وجود دارد این است که من فرزند دوم هستم و خواهرم مجرد است اما خانواده ما با ازدواج من مشکلی ندارند.
خواهرم سرزبان خوبی دارد و روابط عمومی بالا من باوجودیکه در محیط کار و دانشگاه موقعیت خوبی دارم اما در خانه و فامیل چنین حسی ندارم و اکثر توجهات به خواهرم معطوف است بعضی وقتها احساس می کنم اصلاً وجود ندارم
شما خود و خواهرتان را به سیب تشبیه کردید اما به نظر من اشتباه گفتید
نباید بگید قیمت یکسان دارند به نظر من بهتره این تشبیه رو بیارید:
سیب سرخ خیلی زیباست و به سبد میوه زیبایی خواصی می دهد مخصوصاً کنار خیار چون سبز و قرمز مکمل هستند اما این سیب سرخ خیلی زود خراب می شه از طرفی اکثرشون از اول خراب هستند اما ظاهرشان نشان نمی دهد
اما سیب زرد جلوه خیلی زیبایی ندارد اما اگرخراب باشد خرابیش روی پوستش هم نمایان است یعنی ظاهر و باطن یکسان دارد
بهتره خودمان را به سیب زرد تشبیه کنیم دخترانی با ظاهر و باطن یکسان
البته من درمورد خواهرت قصد توهین ندارم و نمی خواهم بگویم هرکس که زیبایی ظاهری دارد در باطن زشت است نه حضرت یوسف (ع) هم زیبایی ظاهری داشتند و هم زیبایی باطنی


در آخر به همه دوستان پیشنهاد می دهم کتاب رازهایی در باره مردان و همچنین رازهایی درباره زنها از باربارا دی آنجلیس را مطالعه نمایند چون با زبانی ساده و با مثالهای خیلی خوب و شیوا دو جنس مختلف را به ما معرفی می کند من که وقتی رازهای مردان را خواندم خیلی از نظراتم نسبت به مردان تغییر کرد و خیلی از رفتارهای آنها را که فکر می کردم بخاطر غرور بی جا و ... است متوجه شدم که اصلاً اینطور نیست و نباید برخورد مردها را با خودمان مقایسه کنیم چون نوع تربیت آنها با ما متفاوت است
من خلاصه آنرا هم تایپ کردم حدود 40 صفحه شده نمی دونم چطوری توی سایت قرار بدم
البته من قصد تبلیغات ندارم و تنها هدفم این است که تجربیات خوبم را در اختیار دوستانم قرار دهم اگر این کار در سایت مجاز نیست لطفاً به بنده بگویید تا تکرار نکنم

لطفاً سایر دوستان هم روی این سوال مدیر محترم همدردی فکر کنند و نظراتشان را بنویسند شاید بتوانیم حداقل خودمان را اصلاح کنیم تا فرزندانمان مثل ما این سختیها را نکشند

سلام
شما گفتید "برای همسریابی به جای اینکه منفعل باشیم تا کسی بیاید و ما را بیابد، سعی کنیم بر تلاشهای فعالانه خود در جهت انتخاب بیفزائیم."
لطفا توضیح بدهید :که چگونه می توانیم در این زمینه فعال باشیم؟

سلام ممنون از پست خوبتون ولی من که منفعل نیستم نمیدونم چرا این مشکلو دارم