موضوع: چطور میتونم بدونم یه دختری همونه که من میخوام؟

سلام آقا هادی عزیز
به تالار خوش اومدی

با خوندن پست اول، میخواستم ازت بپرسم که شما خواهر داری یا نه. که دیدم خودت اشاره کردی داری.
اختلاف سنیت با خواهرت چقدر هست؟ همین یه خواهر رو داری؟
چقدر با خواهرت صمیمی هستی؟
با مادرت چطور؟

شاید مشکل بزرگ من همین باشه که میخوام از دور همه چیز رو بدونم.

تا حدی این حرفت رو قبول دارم.
شما اگه بخوای اینایی که گفتی رو متوجه بشی، باید با فرد مورد نظر در ارتباط باشی.
اینجور که معلومه شما اهل رابطه ی دوستی نیستی (خدا رو شکر)
پس میمونه خواستگاری رسمی.
شما چه جوری میخوای اول طرف رو آنالیز کنی بعد پا پیش بذاری؟
توی کلیات میشه اول آنالیز کنی.
اما چیزایی که شما گفتی یه مقدار جزئیات هم توش هست.
اول باید پا پیش بذاری تا بستر برای آنالیز کردن فراهم بشه.


اگه هم بر فرض از کسی جواب منفی گرفتی، مسئله ای نیست که!
بالاخره ایشون هم اختیار داره و میتونه انتخاب کنه. ایشونم معیارایی داره از نظر خودش.
شاید همه ی چیزایی که گفتی رو داشته باشه اما (مثلاً) ظاهر شما به دلش نشینه یا یه چیز دیگه پیش بیاد.

من باید پیدا کنم اینه کار رو سخت میکنه.

باور کن پیدا شدن هم به اندازه ی پیدا کردن سخته :)
اما به خدا اطمینان کن.
با امید برو جلو.
کاری برای خدا سخت نیست.
برای خدا کاری نداره دو نفر که شبیه هم هستن رو سر راه هم قرار بده.

برات آرزوی موفقیت میکنم

دختر مهربون ممنون که وقت گذاشتین.
خواهر بزرگم 4 سال ازم بزرگتره با هاش راحتم و فقط روی اون حساب میکنم.سه تا خواهر دیگم ازم کوچیکترند برادر هم ندارم.
با روش آزمون و خطا موافق نیستم .نمیخوام باعث آزار کسی بشم.این از تایپیک چرا من خواستگار ندارم هست
"نميدونم چرا هركي ميومد خونمون منو ميديد ميرفت پشت سرشو نگاه نميكرد!!!!!خلاصه خواستگارام كم بودن
خيلي زجراور بود مخصوصا اينكه بعد از رفتنشون جلوي خونوادم تحقير ميشدم "
یعنی چی بریم حالا این دختر رو ببینیم بدلمون ننشست یکی دیگه چیزی که زیاده دختر.من این حرفو قبول ندارم.
خواهر من شما میگی مسئله ای نیست ولی برا من هست.البته تا حالا پیش نیومده شایدم نباشه.

"اما به خدا اطمینان کن.
با امید برو جلو.
کاری برای خدا سخت نیست.
برای خدا کاری نداره دو نفر که شبیه هم هستن رو سر راه هم قرار بده."

قبول دارم اما باور کن اونقدر دست به دامن خدا شدم که دیگه ...

ببین وقتی می خوای لباس بخری،از پشت ویترین که نمی تونی جنس و اندازشو تشخیص بدی.باید لمس کنی،بپوشی،ببینی اندازته

به تنت می شینه بعد تصمیم بگیری.ازدواج هم همینطوره،نمی شه دخترو از دور دید تصمیم گرفت.باید رفت جلو

شناخت بعد تصمیم گرفت.قرار هم نیست وقتی می ری خاستگاری دیگه حق منصرف شدن نداشته باشی.

وقتی دختر حق داره نپسنده،تو هم حق داری خوشت نیاد.

خاستگاری به معنای ازدواج حتمی نیست،جهت آشنایی،شناخت و تصمیم گیری ست.

نوشته اصلی توسط فرهنگ 27

ببین وقتی می خوای لباس بخری،از پشت ویترین که نمی تونی جنس و اندازشو تشخیص بدی.باید لمس کنی،بپوشی،ببینی اندازته

به تنت می شینه بعد تصمیم بگیری.ازدواج هم همینطوره،نمی شه دخترو از دور دید تصمیم گرفت.باید رفت جلو

شناخت بعد تصمیم گرفت.قرار هم نیست وقتی می ری خاستگاری دیگه حق منصرف شدن نداشته باشی.

وقتی دختر حق داره نپسنده،تو هم حق داری خوشت نیاد.

خاستگاری به معنای ازدواج حتمی نیست،جهت آشنایی،شناخت و تصمیم گیری ست.

يعني صد تا تشكر هم واسه آقاي فرهنگ بذاري كمه همچين مثال ميزنه كه ديگه آدم ميمونه جواب بده.

به نظر من بهترین راه اینه که به دوستان ، همکاران و فامیل بگین که قصد ازدواج دارین و معیارهاتونم بگین و بخواین اگر مورد مطابق با معیارهاتون سراغ دارن بهتون معرفی بکنن.بعد برای خواستگاری اقدام کنین و سعی کنین طی جلسات متعدد خواستگاری ازشون شناخت به دست بیارین. مطمئن باشین هیچ دختری از اینکه خواستگار بیاد خونشون ناراحت نمیشه!

[size=large]دوستان از همه تون ممنونم که منو از نظرات ارزشمندتون بهرمند کردین.
از قدیم گفتن حرف حساب جواب ندارد.الانم شما دارین حرف حساب میزنین.
شاید برم پیش یه مشاور یا روانشناس .شایدم نرم و خودمو بسپارم دست سرنوشت ببینم چی برام تدارک دیده.
خدا رو شکر میکنم که افرادی هستن که می خوان بهم کمک کنن هرچند همدیگه رو نمیشناسن باور کنین خیلی خوشحالم که هنوز بنی آدم اعضای یکدیگرند و در سایت همدردی به التیام دردهم کمک میکنن.[/size]
بزرگترین کاری که میتونم براتون انجام بدم اینه که از خدا براتون خیر طلب کنم.