به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 23
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 21:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    براستی چرا این اتفاق به پدیده ای عادی تبدیل شده ایا اون زنی که اینطور وارد زندگی ها می شه وجدان نداره انسانیت نداره یک سال تمومه که نمی خندم مانند انسانی مات ومبهوت به اطراف نگاه میکنم اطمینانم رو به همه از دست دادم می دونم که این بحران درس های نهفته ای هم با خود داره اما به چه قیمتی .ایا این یواشکی بازیها اینقدر جذابیت داره که به ریسک از دست دادن زندگی ومتلاشی شدن کانون خانواده بیارزه.چرا ما ادمها نمیتونیم بفهمیم که این دنیا انقدر کوتاهه که تا چشم به هم بزنی باید بری .دوست دارم یک اقا یا یک خانم که خیانت را به راحتی وبا لذت انجام می ده به من و امثال من جواب بده که چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید لیلای تنها تشکرکرده است .

    لیلای تنها (چهارشنبه 02 آذر 90)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    نقل قول نوشته اصلی توسط لیلای تنها
    براستی چرا این اتفاق به پدیده ای عادی تبدیل شده ایا اون زنی که اینطور وارد زندگی ها می شه وجدان نداره انسانیت نداره یک سال تمومه که نمی خندم مانند انسانی مات ومبهوت به اطراف نگاه میکنم اطمینانم رو به همه از دست دادم می دونم که این بحران درس های نهفته ای هم با خود داره اما به چه قیمتی .ایا این یواشکی بازیها اینقدر جذابیت داره که به ریسک از دست دادن زندگی ومتلاشی شدن کانون خانواده بیارزه.چرا ما ادمها نمیتونیم بفهمیم که این دنیا انقدر کوتاهه که تا چشم به هم بزنی باید بری .دوست دارم یک اقا یا یک خانم که خیانت را به راحتی وبا لذت انجام می ده به من و امثال من جواب بده که چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ليلاي عزيز من
    در جامعه افراد ي هستن مثه موريانه سرگردان كه ميتونن بناي زندگي خودشون با خوردن بناي زندگي يكي ديگه بسازن.اما موريانه ها سراغ پولاد نميرن..سراغ چوبي ميرن كه خوب رنگ و لعاب نخورده و در معرضه آسيبه..و زندگي شما هم متاسفانه نشتي هايي داشته كه اين به اصطلاح خانم از وجود اونها استفاده كرده و در زمان معيني هم تاوانشو خواهد پرداخت.دير و زود داره سوخت و سوز نه!
    الان مشكل شما اين نباشه چرا اون خانوم.... اون خانوم نباشه امثال ايشون تو جامعه زياده..الان شما بايد رو خودت زندگيت همسرت كار كني.. زندگيتو عليه اينجور آسيبا واكسينه يواشكي بازي ها واكسينه كني..
    فعلا به عنوان مثال از مهارت غير كلامي شروع كنيد . شام خوبي بپزين.واسه همسرتون زيبا بشين. بچه ها رو موقع اومدنشون به پيشوازشون بفرستين اما حرفي نزنين.وقتي همسرتون و شما باهميد رفتار ها تون باهم چطوره؟

  4. 2 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (چهارشنبه 02 آذر 90)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 21:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    ما ظاهرا مشکلی نداریم وهمچی ارومه اما یه چیزی سر جای خودش نیست .ما فقط روز مرگی می کنیم .بعد از اون همه طوفان که به پا شد الان دریای زندگیم ارومه .شوهرم اون قضیه رو رد نمی کنه ولی میگه همه چی تموم شده چون اون خانم موافق این رابطه نبوده ظاهرا خود اون خانم وقتی با خیانت شوهرش مواجه میشه خیلی بهم میریزه واین مساله رو درمحل کار عنوان میکنه شوهر من دلش براش میسوزه واین شروع رابطه احساسی اونها بوده منهم اون زمان باردار بودم وبا حال وروز بد نفهمیدم که کار به کجا رسیده بهر حال وقتی فهمیدم وزود جنبیدم و از طریق یه رابط پی به قضیه بردم .اون خانم با شوهرش اشتی کرد و دست رد به سینه شوهرم زد اما جای این شکاف هنوز در رابطه ما به چشم می خوره .من مدام در ذهنم کلنجار می رم که الان کجاست وچکار می کنه .ما دو روز پیش با هم صحبت طولانی رو داشتیم اون از من خواست یه بار بهش فرصت بدم اما باز هم اصرار داره اون احساس که توی اون رابطه داشته با من نمی تونه داشته باشه من حسابی بریدم از لحاظ اجتماعی زن موفقی هستم وبا اینکه شاغلم به خوبی از عهده زندگی و بچه ها بر اومدم اما حال میبینم شوهرم عاشق زنی ضعیف و کاملا معمولی شده شاید در اونجا خودشو کارا تر می دیده می تونم بگم اگه فامیل و اطرافیان نبودند بهتر تصمیم می گرفتم شاید یه مدت تنهاش می گذاشتم تا هر دو درست تصمیم بگیریم اما الان نمیشه ما در فامیل به زوج خوشبخت معروفیم.این برزخ بدجوری اذیتم می کنه اما به خودم گفتم این هم یک امتحانه وبایدبراش از جون مایه بذارم حتی اگه قلبم اسیب دیده باشه.

  6. 2 کاربر از پست مفید لیلای تنها تشکرکرده اند .

    لیلای تنها (چهارشنبه 02 آذر 90)

  7. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    نقل قول نوشته اصلی توسط لیلای تنها
    ما ظاهرا مشکلی نداریم وهمچی ارومه اما یه چیزی سر جای خودش نیست .ما فقط روز مرگی می کنیم .بعد از اون همه طوفان که به پا شد الان دریای زندگیم ارومه .شوهرم اون قضیه رو رد نمی کنه ولی میگه همه چی تموم شده چون اون خانم موافق این رابطه نبوده ظاهرا خود اون خانم وقتی با خیانت شوهرش مواجه میشه خیلی بهم میریزه واین مساله رو درمحل کار عنوان میکنه شوهر من دلش براش میسوزه واین شروع رابطه احساسی اونها بوده منهم اون زمان باردار بودم وبا حال وروز بد نفهمیدم که کار به کجا رسیده بهر حال وقتی فهمیدم وزود جنبیدم و از طریق یه رابط پی به قضیه بردم .اون خانم با شوهرش اشتی کرد و دست رد به سینه شوهرم زد اما جای این شکاف هنوز در رابطه ما به چشم می خوره .من مدام در ذهنم کلنجار می رم که الان کجاست وچکار می کنه .ما دو روز پیش با هم صحبت طولانی رو داشتیم اون از من خواست یه بار بهش فرصت بدم اما باز هم اصرار داره اون احساس که توی اون رابطه داشته با من نمی تونه داشته باشه من حسابی بریدم از لحاظ اجتماعی زن موفقی هستم وبا اینکه شاغلم به خوبی از عهده زندگی و بچه ها بر اومدم اما حال میبینم شوهرم عاشق زنی ضعیف و کاملا معمولی شده شاید در اونجا خودشو کارا تر می دیده می تونم بگم اگه فامیل و اطرافیان نبودند بهتر تصمیم می گرفتم شاید یه مدت تنهاش می گذاشتم تا هر دو درست تصمیم بگیریم اما الان نمیشه ما در فامیل به زوج خوشبخت معروفیم.این برزخ بدجوری اذیتم می کنه اما به خودم گفتم این هم یک امتحانه وبایدبراش از جون مایه بذارم حتی اگه قلبم اسیب دیده باشه.
    ليلا جان
    نمايش زن ضعيف دلشكسته تنهاي نيازمند يك مرد قوي نقشي يه كه خيلي از خانمها آگاهانه يا نا آگانه در جامعه بازي ميكنن و البته جواب هم ميده!اول معمولا نيت كمك از سوي آقاست اما بعد تعادل رابطه خيلي وقتها بهم ميخوره و..
    تعجب نكنيد خيلي از آقايون عاشق نقش شاهزاده نجات دهنده هستن و در انتخاب نقش مقابل اشتباه ميكنن و به قول خودت با احساس كارايي در جاي ديگه موجب يك خطاي احساسي شدن.
    نه همسر شما حتي والدين هم گاهي اوقات توجهشون رو فرزندي متمركز ميكنن كه بيشتر گريه ميكنه يا..اين نوع رفتار از دو ضعف منشاء ميگيره. ضعف اون خانوم و ضعف همسر شما در برابر ضعف اون خانوم. يحتمل شما خانومي بوديد نيرومند و همسر تون نقشي رو كه درباره شما موظف به داشتنش بودن دادن به كسي كه انو ازشون به نوعي طلب كرد.اعم از اين كه حق داشت يانه!
    همچنان نيرونمند عمل كند اما سخت دل نشين عزيزمن!
    اگر دلتون شكسته قرقر نكنيد .. خشمگين نشين نذارين زخم قلبتونو سخت كنه.. گاهي اجازه بدين گريه كنين!ببخشيد اينو ميگم خودم بسختي در جمع اشكم درمياد اما اگه دلتون شكسته احساستونو بنويسيد ( بدون ناسزا يا قضاوت و برا همسرتون جايي فقط خودش ببينه و بخونه بذارين)گاهي اندوه تون رو نشون بدين..
    ميدونم سخته به كسي كه اعتماد نداريد تكيه كنيد اما بعضي از بارها رو برعهده ايشون بذاريد. در ضمن لازم نيست در نشون دادن اين كه خوشبختيد مبالغه كنيد . آبرو داري با مبالغه در شرايط فرق ميكنه..اگر گاهي دلخسته و غمگين هستيد خودتونو ملزم در حضور در يك مراسم ندونيد ..

  8. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 21:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    ملاحت عزیزم از توجهت بسیار ممنونم الان که به زندگیم فکر می کنم می بینم که خیلی خیلی اشتباه کردم من خانه دار خوبی بودم مادر خوبی بودم و خیلی جاها بیشتر بار خونه رو به دوش گرفتم اما شاید زنانگی خوبی نداشتم هیچ موقع خودمو لوس نکردم از درد مردم ولی بروز ندادم همیشه مردانه جلو رفتم خیلی از موفقیت هامونم تو زندگیم به همین خاطر بوده موقع خرید خونه همه چی حتی طلاهام رو فروختم الان بیشترش رو دارم ولی خیلی کار ها رو که زنهای نسل جدید انجام می دن رو انجام ندادم مرد ها خیلی پستن و خیلی چیزها رو یادشون می ره الان یه زن تو شکل یه گربه ملوس بیشتر طرفدار داره .نسل ما دهه پنجاهی ها اینطور بار نیومدن ما تو سختیهای اون دوران ابدیده شدیم .بهر حال اگه شرایطم اینطور نبود اگه به پدر و مادرم فکر نمی کردم وهزار اگه دیگه ازش جدا می شدم .چون میبینم که این مرد لیاقتش همون زنها هستند که ماهی فلان قدر خرج قر و فرشون کنند.بهر حال من تا ابد تنهام چون این زخم خیلی عمیق و برنده بود .دلم می خواد بهم کمک کنید تا بتونم دوباره بلند شم من دو تا بچه دارم که نیاز به این فداکاری دارند

  9. کاربر روبرو از پست مفید لیلای تنها تشکرکرده است .

    لیلای تنها (پنجشنبه 03 آذر 90)

  10. #16
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    با مادلين موافقم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط مادلین
    سلام لیلا جان من شخصا با این روشهای مسالمت آمیز مخالفم..لااقل در این گونه مسائل جدی
    فکر میکنم باید برخورد کاملا قاطع ونابود کننده باشه این رابطه با این خانم به هرقیمتی باید کات شه این گام اوله
    شوهرت ته دلش حتی نیاز به این مبارزه تو با اون خانم داره (که بفهمه واست مهمه) البته در چارچوب منطق به این شکل که شما تماس بگیری ومنطقی با اون خانم صحبت کنی که آیا به نظر شما این رابطه با مرد زن دار صحیحه؟؟آیا شوهر شما از نظرش این رابطه عشقی صحیحه؟؟و نهایتا منطقی با شوهر اون خانم تماس بگیری ودر جریان بگذاریش(هر چند به نظرم اصلا اون خانم شوهر نداره)
    باید اهمیت زشتی کار شوهرت را نشانش بدی و واسه زندگیت بجنگی..که نا محرم وغیر وارد نشه مشاور هم خیلی خوبه ولی این کارها به نظر من ضروریه تا میزان اهمیت مسئله واسه شوهرت مشخص شه رابطه عشقی آنها را هم چندان باور نکن این روابط بیشتر جنبه جنسی داره واسه آقایون تا عشقی...از موضع قدرت با شوهرت برخورد کن نه ذلت
    بگو از نظر تو رابطه شما کاملا خوب وعاشقانه است (حتی اگه نیست تو اینو بگو)و اون خانم احتمالا اهداف مالی وتلکه کردن داره اینو بارها به شوهرت بگو که اون خانم عاشق تونیست و دنبال کسب سوده...بگو که شما مردها زنها را نمی شناسید ..هیچ زن غریبه ای در راه خدا واسه چش ابرو عاشقتون نمیشه ...یا ترشیده ولنگ شوهره...یا دنبال تیغ زدن شماست ...یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)
    روابط جنسی را گرم و عاشقانه کن گرم وپر شور باش و گور بابای اون خانم...زندگیت را قهرمانانه از دست اون دزد دربیار
    كاملا با مادلين موافقم.

  11. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 شهریور 95 [ 04:50]
    تاریخ عضویت
    1387-7-19
    نوشته ها
    466
    امتیاز
    9,840
    سطح
    66
    Points: 9,840, Level: 66
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 210
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    880

    تشکرشده 885 در 224 پست

    Rep Power
    62
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    یا مطلقه وبیوه است وبا خراب کردن زندگیت میخواد عقده زندگی بد خودشو خالی کنه که بگه فقط من بد بخت نیستم همه زنها ولو شوهر دار بدبختن.(این کاملا در ناخودآگاهشه).. اینو لااقل خودت بفهم و بدون در 36 سالگی مردی عاشق نمیشه وفقط دنبال سکسه.... (ولو با یک عفریته)[color=#FF0000]
    فقط میشه برای افرادی با این طرز فکر تاسف خورد..واقعا که وقاحت هم حدی داره!!!!!

  12. کاربر روبرو از پست مفید f_z تشکرکرده است .

    f_z (پنجشنبه 03 آذر 90)

  13. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مهر 91 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1390-1-17
    نوشته ها
    94
    امتیاز
    1,948
    سطح
    26
    Points: 1,948, Level: 26
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 52
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    268

    تشکرشده 271 در 78 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    ليلاي عزيز
    شما اگه نسخه ايي كه مادلين جان برات پيچيده رو رعايت كني و اون حرفا رو به شوهرت بزني به طور قطع مي گم كه شوهرت رو از دست خواهي داد. مردا عين بچه ها مي مونن اگه به يك پسر بچه تو دوران بلوغ بگي كه دوستات ناباب هستن و فلان و بهمان و كلي صفات بد بهشون بديد مطمئن باشيد كه فرزندتون شما رو ديگه به عنوان مادر يا پدر قبول نداره. حرف زدن راه داره..سياست داره...حالا درسته من اين حرفا رو بزنم خيلي از دوستان ممكنه بيان و بگن شما خودت يك پاي خيانت هستي و غيره...ولي من مي خوام به عنوان يه دوست يه حرفايي بهت بزنم. حالا كه شوهرت ديگه با اين خانم رابطه نداره (حالا چه شوهر شما نمي خواد يا اون خانم به قول شما دست رد زده) و از طرفي شما هم كه به اشتباهات احساسي خودت پي بردي بيا از گذشته چشم پوشي كن..هي نبش قبر نكن..هي خودت رو سرزنش نكن...اول شروع به شناختن خودت و شوهرت بكن ..انگار كه آشنايي اوليه است و اصلا با اين اقا 8 سال زندگي نكردي...چون خوب نه خودت رو و نه اون رو نشناختي. زن ها و مردها فكر مي كنن كه همين كه بدونن زنشون يا شوهرشون چه رنگي و چه غذايي رو دوست دارن كار تمومه.
    احساسات همسرتون رو بشناسيد چه قدر اهل عشق و عاشقي هستن. اون دوستي كه گفته مردي در 36 سالگي عاشق نميشه خودش بايد مواظب شوهرش يا شوهر آينده اش باشه. اتفاقا تو اون سن ها مردها بيشتر دنبال عشق و عاشقي هستند چون دلشون براي جووني اشون و اون حس ها تنگ شده ...و اگه زني نتونه اون حس و حال رو براشون فراهم كنه و محيط براي اينكار مساعد باشه ممكنه دنبال اين حس به كوچه و خيابون برن. پس قدم اول شناخت حس و ايجاد اون حس عاشقي ايه...بدون اين كه با شوهرت در موردش حرف بزني..بايد راه هاي گوناگون رو امتحان كني. بي پروا باش ..و مثل قديما عاشق شوهرت بشو...نكته بعدي سكس...اين رو روي صحبتم با مادلين عزيز هم هست ...سكس مكمل عشقه..اينو هنوز زناي ما نفهميدن...من منظورم سكس با خانم هايي كه از اين راه امرار معاش مي كنن نيست اگه رابطه ايي طولاني بود و توش سكس هم بود بايد ترسيد...به نظر من قشنگ ترين لحظه هاي عاشقانه تو اين مرحله اتفاق مي افته و چد بد كه زن ها فكر مي كنن كه اين كار بد و كثيف و غيره است ...شايد الان به زني بگن همسرت به تو حرفاي عاشقانه مي زنه ولي با كس ديگه مي خوابه خوشحال بشه بگه خب منو بيشتر دوست داره ولي اصلا اين خبرا نيست....به خاطر همين طرز تفكر هم از همون نقطه پاي بست خونه ها ويرون مي شه....
    اينا رو مي گم كه اگه روابط جنسي ات از روي وظيفه بوده بي حال و بي ذوق بودي و اون حس شوهرت رو تو اين زمينه نمي شناختي روش كار كني....
    شما كه زن اهل كار و تحصيلكرده هستيد بايد اينجوري در نظر بگيريد كه يه مجموعه داراي نشتي بوده حالا تو به خاطر اين موضوع و به اين علت هم كه 2 تا بچه داريد كه نمي توني بي خيال اين مجموعه بشي...بايد درستش كني... اين حرف به اين خاطره كه شوهر شما به نظر ادم چشم چرون و مريض كه در بدر دنبال دختراي ديگه باشه نمياد چون براي اون اشخاص يه فكر ديگه بايد كرد...شوهر شما به نظرم از كمبود محبتي كه مد نظرش بوده (چون ممكنه شما يه عالمه محبت كنيد ولي اون چيزي نباشه كه اون بخواد) راهشو گم كرده ..حالا تو بايد راه خونه رو بهش ياد بدي و هلش بدي

  14. کاربر روبرو از پست مفید الميرا1358 تشکرکرده است .

    الميرا1358 (پنجشنبه 03 آذر 90)

  15. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 دی 90 [ 21:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-02
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,186
    سطح
    18
    Points: 1,186, Level: 18
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    10

    تشکرشده 10 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    المیرای عزیز من با نظر شما موافقم اما شروع برایمن خیلی سخته چون شوهرم اعتقاد داره ما نمی تونیم عوض بشیم و همه تلاش منو رد میکنه میگه این مسخره بازیها رو کنار بزار اون خطا کرده اما من دارم تلاش میکنم راستش فقط میتونم بگم خیلی شرایط سختیه اینکه گذشته رو پشت سر گذاشت بهر حال من نمی خوام داستان سرایی کنم من روزهای زیادی غصه خوردم وفقط فکر کردم اما الان می بینم که باید عمل کنم چون خودم دارم داغون می شم برای نجات وسلامتی روحی خودم باید زود تکونی بخورم الان یک سوال بزرگ دارم و خواهش می کنم کمکم کنید واون اینه که شوهرم اعتقاد به تغییر نداره نه راجع به من نه خودش میگه ادمها عوض نمی شن حالا توی این شرایط استراتژی من چی باشه توجه بیش از حد -بی تفاوتی ویا ....

  16. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت شوهر با داشتن دو بچه

    نقل قول نوشته اصلی توسط لیلای تنها
    المیرای عزیز من با نظر شما موافقم اما شروع برایمن خیلی سخته چون شوهرم اعتقاد داره ما نمی تونیم عوض بشیم و همه تلاش منو رد میکنه میگه این مسخره بازیها رو کنار بزار اون خطا کرده اما من دارم تلاش میکنم راستش فقط میتونم بگم خیلی شرایط سختیه اینکه گذشته رو پشت سر گذاشت بهر حال من نمی خوام داستان سرایی کنم من روزهای زیادی غصه خوردم وفقط فکر کردم اما الان می بینم که باید عمل کنم چون خودم دارم داغون می شم برای نجات وسلامتی روحی خودم باید زود تکونی بخورم الان یک سوال بزرگ دارم و خواهش می کنم کمکم کنید واون اینه که شوهرم اعتقاد به تغییر نداره نه راجع به من نه خودش میگه ادمها عوض نمی شن حالا توی این شرایط استراتژی من چی باشه توجه بیش از حد -بی تفاوتی ویا ....
    اول از همه عزيز من براي سلامت خودتون تلاش كنيد و حفظ روحيه بچه ها بعد ديگري..
    دوم براي حفظ خودتون زيبا بشين نه ديگري
    در ابتدا گاهي شايد لازم باشهزياد هم براي ايشون فرصت نذارين. چه فرصتهايي براي استراحت و ورزش و شادي خودتونو بچه ها دارين.
    گاهي ناگزيريم زيبا باشيم ولي اول برا خودمون.اول شما اعتماد به نفس و دلشكستگي خودتونو بهبود بدين. اول ما بايد وجود خودمون محكم باشه تا بريم سراغ ديگران.
    اعتقاد شوهر تونم اعتقاد نادرستي يه. ايشون فعلا در خيال خودش زندگي ميكنه چون اين گونه زيستن فعلا براشون راحت تره و خوشايند تر. مثل كسي كه به مخدر مرگباراما خوشايندي خو كرده و ميدونه ممكنه اونو يواش يواش از پا در آره .اما بازم دست دست ميكنه. قدم اول براي شما اين باشه عزيزم:
    امروز چه كنم كه با يا بدون همسرم روز خوبي داشته باشم؟
    امروز چه كنم زيبا و توانا به نظر بيام.
    چه كنم كه خورشيد امروز به چشمم درخشان بياد؟
    اول اين.باشه؟( تو مراحل بعد به پل هاي شكسته اطرافتون فكر كنيم باشه؟)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.