سلام
چه بحران مالي داشت ؟
ازت كمك خواست و تو نكردي ؟
تشکرشده 401 در 117 پست
سلام
چه بحران مالي داشت ؟
ازت كمك خواست و تو نكردي ؟
تشکرشده 28 در 19 پست
بحران که نه ولی مشکل مالی داشت باباش روز خواستگاری گفته بود اپارتمانشو بهش می ده ولی بعد از عقد گفت نمی دم و علی مجبور شد خودش اقدام کنه که یه مبلغی نیاز داشت اون موقع فقط 4-5 ماه از دوران عقدم گذشته بود و او هم مستقیما از من کمک نخواست ضمن اینکه خودم به فکر بودم برای یه وام 4 میلیونی اقدام کرده بودم ولی بهش نگفته بودم و در نهایت هم بهش دادم از طرف دیگه خانوادم می گفتن این وظیفه پدرش هست که ازش حمایت کنه و مشکلات مالیش به ما ربطی نداره ضمن اینکه علی منطقی و دوستانه برخورد نمی کرد اصلا حرف نمی زد فقط می خواست منو مدیریت کنه فکر می کرد من خود رایم و خود خواه وقتی وام رو بهش دادم اول ناراحت شد که چرا بهم نگفتی و بعدش هم که وام رو گرفت دریغ از یک تشکر خشک و خالی ..... از همه اینها بگذریم الان یکسال از دوران عقد ما می گذره ولی تا حالا به جز روز خواستگاری برای من حتی یه شاخه گل نخریده نمی دونم می تونی تصور کنی ؟؟؟
تشکرشده 885 در 224 پست
دختر خوب اینجوری که خیلی بد داری پیش میری!!
پایه های زندگی مشترک توی دوران نامزدی و عقد بنا گذاشته میشه اینجوری که شما شروع کردین خدا به آخر و عاقبتش رحم کنه..
عزیزم خودت بنا رو بد گذاشتی و باید خودتم با آرامش اصلاحش کنی .اصلا چه لزومی داره کارت های هویتی تو دست اون باشه؟؟؟؟ چه دلیلی داره از حساب تو برداشت کنه ؟؟ خودت بهش دادی و حالا هم می خوای یه شبه حلش کنی ..مساله اصلا این نیست که اون مشکل مالی داره یا نه ..اگه عزت نفس داشت هیچوقت حتی به فکرش هم نمی رسید که روی دارایی تو حساب باز کنه حتی اگه اندک.اونی که خودت بخوای با عشق و لذت به شوهرت بدی حسابش کاملا مجزا هست ولی این اصلا وظیفه ای برای تو نیست.
خیلی راحت می تونی اونو متوجه رفتارش بکنی ..مدارکت رو خیلی با قاطعیت و محترمانه ازش پس بگیر و دیگه خودت تصمیم بگیر که می خوای کمک کنی یا نه..
راستش من اینا رو خوندم یاد رفتاری افتادم که اینجا با خدمتکارای خونه می کنن ..پاسپورت و همه مدارکشو ازش می گیرن که نتونه فرار کنه .حقوقشم دست خودش نمی دن و دست صاحب کار می مونه .ظاهرا شوهرت شما رو با خدمتکار خونش اشتباه گرفته!!!
ببخشید خانمی ولی خیلی کفری شدم چرا ما زنا اینقدر عاطفی هستیم !!!
f_z (یکشنبه 15 آبان 90)
تشکرشده 28 در 19 پست
f-z عزیز ممنون که درکم کردی
به خدا هزار بار تا حالا محترمانه و غیر محترمانه و با ملایمت و با دعوا و با هر روشی که تو بگی من باهاش حرف زدم و خواستم که مدارکم رو پس بده ولی فایده نداشته تا می یام حرف بزنم میگه دیگه نمی خوام بری سر کار دیگه هیچ مشورتی ازت نمی گیرم تمام مسافرت هام رو هم تنهایی می رم و خلاصه مدام نقشه می کشه و تهدید می کنه که ال می کنم و بل می کنم حتی یه بار سر همین مسئله یه دعوای حسابی راه انداخت و بعدش هم زنگ زده بود به بابام که از من حرف شنوی نداره و از اینحرفا که کلی خجالت کشیدم همه فهمیدن و ابروم رفت از طرفی به خانوادش گفته بود که محیط کاریش رو دوست ندارم و پدرشون ازم خواستن که دیگه سر کار نرم و می گفتن جامعه سالم نیست و ....خلاصه غرورم شکسته بود به خدا یه مدت فقط گریه می کردم مشاور بهم گفت ازش جدا شو تحمل نکن ولی طلاق رو نمی تونم بپذیرم نمی خوام فرار کنم می خوام درستش کنم زندگیمو بسازم یعنی هیچ راه حلی نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تشکرشده 950 در 237 پست
عزیزم از چیزی بدبین نشده؟اتفاق خاصی توی محل کارت نیفتاده؟
تشکرشده 3,297 در 818 پست
به نظرم نقطه ضعف دادی دستش.هی تهدید می کنه
تشکرشده 2,035 در 738 پست
اصلا از اول به چه دليل مدارك و رمز اينترنتي حسابت را بهش دادي؟
تشکرشده 28 در 19 پست
نه هیچ نقطه ضعفی دستش ندادم اولا کارم دولتیه دوما اینکه تو محیط کار کاملا جدی ام و پست خوبی هم دارم و حجابم هم خیلی خوبه اصلا خلاف میلش رفتار نکردم
در مورد مدارک باید بگم یه روز اومد بهم گفت برای وام ازدواج لازمشون داره چند روز بعد هم گفت بابت وام می خواد پول بریزه به حساب و پول کم داره من هم اعتماد کردم و رمز رو بهش دادم که کارش زودتر راه بیفته ولی اون سو استفاده کرد می دونین تمام کارهاش با نقشه بود من سادگی کردم و هر موقع هم خواستم باهاش صحبت کنم دعوا راه انداخت اونقدر رفتارش بچگانه و غیر منطقیه که حاضر از من بدگویی کنه تا دیگران حق رو به اون بدن ضمن اینکه تمام اتفاقاتی که بینمون می افته برای مادرش تعریف می کنه .....
تشکرشده 950 در 237 پست
اقتدارش از بین رفته اینجوری می خواد جبران کنه.
تشکرشده 2,035 در 738 پست
نه كارت مشكلي داره. نه خودت. نه محيط كارت.
اينا همش بهانه است تا بتونه حقوقت را ازت بگيره.
خانوادت چي مي گند؟
اقتدار چيه تسنيم جان؟!نوشته اصلی توسط tasnime_elahi
ايشون از اول تو نقشه بوده.
ليلا موفق (سه شنبه 17 آبان 90)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)