به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 55
  1. #21
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    نميدونم چرا زندگي شما رو كه خوندم ياد زن پسرعموم افتادم متاسفانه پسرعموم اصلا كار نميكنه مغازه داشت ولي تعطيلش كرد طفلي زنش هم شاغله هم كار بيرون ميكنه هم بچه داري تازه آقا طلبكار هم ميشه همه فاميل طرف زنشن ولي هيشكي حريف پسرعموم نميشه.حق داري خيلي سخته چون دارم از نزديك ميبينم زنش چه عذابي ميكشه من راه حلي ندارم فقط خواستم بگم ميدونم چي ميكشي ايشالا خدا بهت صبر بده و مشكلتون حل بشه
    نقل قول نوشته اصلی توسط جان سخت

    مشاور جلوي اون به من حرفهاي بدي زد گفت خودت خرجو بده وقتي اون نمي تونه فكر كن دوست پسرته حالا كه داره كار مي كنه گفت احساسي كه بينتون هست حيفه كه طلاق بگيري و اينك اگر دو نفر هميدگرو دوست داشته باشند تو يه اتاق 9 متري با يه تخت مي تونن زندگي كنن ............. دلم بچه مي خواد و اون گفت بچه مي خواي چيكار مگه حتما بايد بايد بچه داشته باشي
    مطمئنيد ايشون مشاور بودن؟!!!!!!!!! حرفاشون از صدتا دشمن هم بدتره ...............

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    1,745
    سطح
    24
    Points: 1,745, Level: 24
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    393

    تشکرشده 401 در 117 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    سلام خانم اميدوار از اينكه به من توجه مي كنيد ممنون شما رو نديده دوست دارم حرفهاتون بهم آرامش ميده راستي مي خواستم بدونم شما چند سالتونه همينطوري از رو كنجكاوي .
    از راهنمايهاتون استفاده مي كنم در مورد تاپيك آقاي مدير ديروز اين كارو كردم و گوشت نداشتيم و بدون اون درست كردم اما چون مرغ داشتيم گفت مرغ بريز توش منم هيچي نگفتم و انجام دادم اون با هر چيزي رازي ميشه مثلا اگر سه روز هم غذا نخوره براش مهم نيست مثلا توخونشون هم همينطور بوده هميشه اعتصاب غذا مي كرده .
    الان يادم اومد كه بگم اوايل زندگي همشه بامن سر هر مسئله اي 3 روز 3 روز قهر مي كرد .

    منم خيلي دلم مي خواد زودتر نظر آقاي sci رو بدونم . و كمكم كنه كه ايرادهامو برطرف كنم .

    راستي همسرم به خوانوادش خيلي حساس بود الان بهتر شده البته الان من باهاشون رفت و امد ندارم .
    راست ميگين نبايد تلويزيون مي خريدم اما چون عروس اورده بوديم و يعني برادرم ازداج كرده بود من مجبور شدم چون ابروم مي رفت به خاطر خودم اين كارو كردم ولي از ادارمون قسطي برداشتم كه اشتباه كردم چون همين يه معزل دعوا شده چون خانوادش از من خواستن كه اين كارو برا اونها هم بكنم و هي به همسرم فشار مي آوردن خلاصه حرفهاي خالي اي و خيلي اذيت شدم و عيدم هم خراب شده عيد بدي داشتم و اولين سال شيفتيم بود همسرم هم بيكار و من همش تو عيد سركار بودم اون موقع شيفت شب هم داشتم الان سه ماه كه ندارم و حالم خيلي بهتره شيفت شب خيلي آزادرم ميداد .

    گلنوش خانم ممنون كه همدردي كرديد ممنون .راستي شما هم تو تالار مشكل دارين تاپيكتون كدوم موضوعه؟

  3. 2 کاربر از پست مفید جان سخت تشکرکرده اند .

    جان سخت (دوشنبه 16 آبان 90)

  4. #23
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط جان سخت
    راست ميگين نبايد تلويزيون مي خريدم اما چون عروس اورده بوديم و يعني برادرم ازداج كرده بود من مجبور شدم چون ابروم مي رفت به خاطر خودم اين كارو كردم ولي از ادارمون قسطي برداشتم كه اشتباه كردم چون همين يه معزل دعوا شده چون خانوادش از من خواستن كه اين كارو برا اونها هم بكنم و هي به همسرم فشار مي آوردن ........
    يعني چي دليل نداره كه شما واسشون تلويزيون بخريد.مگه نميبينن زندگي پسرشون رو چرا نبايد درك كنن؟اين جاي كمك كردنشونه؟

    من مشكلي داشتم كه خدا را شكر با عروسي كردنمون حل شد ولي چون خواسته بوديد اين هم لينكش
    http://www.hamdardi.net/thread-17701.html

  5. کاربر روبرو از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده است .

    گلنوش67 (دوشنبه 16 آبان 90)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    1,745
    سطح
    24
    Points: 1,745, Level: 24
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    393

    تشکرشده 401 در 117 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    سلام خوشحالم كه مشكلت حل شد مطلبت هم جالب بود . برا منم دعا كن .

  7. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    اين دو تا تاپيك رو بخوون اميدوارم بدردت بخوره
    بي مسئوليتي همسر
    مشكل حمايتهاي افراطي من و بي مسئوليتي شوهرم

  8. کاربر روبرو از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده است .

    گلنوش67 (دوشنبه 16 آبان 90)

  9. #26
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    خواهرم،
    پست 18 رو خوندم...
    پستی که خواهم نوشت طولانی خواهد بود.. سر فرصت مطالعه کنید!

    می دونم آزرده هستید و احساس بسیار بدی رو تجربه کردید اما:

    0. بپذیرید که علت اصلی همه مشکلات شما شوهر شما نیست... هیچ زن و شوهری شبیه و الزاما مورد قبول هم نیستند... شاید 10 تا 20 درصد نظراتشون همپوشانی داشته باشه... مثل دو تا دایره رنگی که روی هم قرار می گیرند... یک دایره قرمز و یک دایره آبی... اورلپ overlap این دو دایره رنگ بنفشه...که شاید پر رنگ و شاید کم رنگ باشه... پس هر کسی مشکلات خودش رو داره! نقاط مثبت و منفی خودش رو داره!
    - عواطف خودتون رو بشناسید و نسبت به عواطفتون حساس باشید/ ببینید در چه موقعیتی ناراحت شدید! احساس بدی داشتید! اون موقعیت رو شناسایی کنید و دیگه در اون موقعیت قرار نگیرید
    همینطور در مورد شوهرتون!

    1. برچسب بی مسئولیتی رو برای مدتی از شوهرتون جدا کنید! برچسب نزنید!

    2. به حقوق فردی خودتون و شوهرتون احترام بگذارید
    وقتی می گیم حقوق فردی بسیاری از موارد در ذهنمون می آد، مثلا لوازم شخصی... شاید بسیاری از خانمها تصورشون از حقوق فردی چک نکردن وسائل شوهرشون باشه! اما حقوق فردی به اینجا ختم نمی شه ... شما باید به ایشون حق بدید:
    - تنهاباشند (و تنها باشید)
    - اشتباه کنند ( البته هر کسی اشتباه می کنه باید عواقب اشتباه رو بپذیره) اما نباید سرزنش بشه!
    - نه بگویند
    - تغییر عقیده بدهند
    - گاهی سکوت کنند ( توجه داشته باشید که مدت سکوت باید مشخص باشه)
    - تصمیم بگیرند ( در مواردی که به خودشون مربوط می شه، ایشون مختاره که کار خودش رو خودش انتخاب کنه!)
    - اظهار نظر کنند
    - با نظر شما موافقت نکنند
    - آنچه دوست دارند رو بگویند! ایشون دوست نداره بره تو آژانس کار کنه! نمی تونید بگید چون دوست نداری پس بی مسئولیتی! دوست نداره سوار پراید بشه! بگید نه! باید سوار پراید بشی!

    3. به شخصیت، نظرات، پیشنهادات و تجربیات ایشون احترام بگذارید. به عبارت بهتر اعتبار زیادی برای ایشون قائل باشید

    4. یک نکته بسیار مهم! فراموش نکنید! ایشون شخص اول زندگی شماست! شخص اول، اولویت اول!

    5. به گذشته خودتون و تصمیماتی که گرفتید احترام بگذارید! به هیچ وجه هرگز تکرار نکنید که روزی من اشتباهی کردم و با ایشون ازدواج کردم... اینکه آیا عشق برای ازدواج کافی هست یا نیست... پول چه نقشی داره! ببینید.. مثالی می زنم! وقتی می خواهید تابلو رنگ روغن رو بسازید... بوم نیاز دارید! اما این بوم، تابلو نهایی است؟ نه... این بوم سفید، عشق شماست... قلم بر می دارید و نقش می زنید... گاهی لازم هست این نقش ها رو با روغن یا تربانتین رقیق کنید... گاهی لازم هست که ترکیب کنید... گاهی نقشی می زنید و دلچسب نیست! دوباره می کشید... من عاشق دستمال رنگی نقاشم! نوک قلمهاش رو با اون پاک می کنه... گاهی رنگهای اضافی رو جمع می کنه... پول حکم یکی از رنگهای اصلی رو داره مثل زرد! بدون زرد می شه نقاشی کرد.. اما یه مونوکروم monochrom یا تک رنگ... یا یه کار ترکیبی اما نه یه کار عالی!
    تو زندگی اگر بوم نداشته باشی... رنگ زردت به هیچ دردی نمی خوره! اما اگر بوم داشته باشی... حتما رنگ زرد رو خواهی داشت! می تونی امتحان کنی!
    شاید لازم باشه خیلی کار کنید... شاید لازم باشه قسط خونه رو بدید! قسط تلویزیون رو! خرج خونه رو!
    اما اول خدا رو شکر کنید که می تونید... و خدا رو شکر کنید که ایشون هم سالمند و شما هم!
    و دوم اینکه قانون داشته باشید! یعنی بسیار خوبه که شما کمک می کنید و به دلیل استعداد و توانایی بیشتر، درآمد بیشتری دارید! اما این درآمدتون الزاما مربوط به خرج خونه نیست... پس می تونید بدون اینکه مراقب باشید و بترسید قانون خرج درآمدتون رو بطور شفاف بیان کنید. مثال : من 700 تومن درآمد دارم که از این 700 تومن ماهیانه 200 تومن قسط می دم و 150 تومن خرج منزل می کنم.. باقی پول رو پس انداز شخصی می کنم! وسلام!

    - شما این روزها، در این سنین، اختلالی رو تجربه می کنید که قبلا در این تالار توضیح داده ام و اون سندرم سی سالگی است که شاید تا یکی دو سال دیگه همراه شما باشه... سندرم سی سالگی چیزی شبیه حس بلوغه که شما رو از دوران جوانی خارج می کنه و به دوران میانسالی راهنمایی می کنه.. این سندرم با اختلالاتی شبیه حس پریشانی، غلبه افکار منفی، احساس پشیمانی از کارهای گذشته، نا امیدی، نارضایتی از وضعیت کنونی و ... رو بهمراه داره با تمرینات ریلکسشن، مدیتشن، عبادت، سعی کنید که آرامش رو بدست بیارید.. تمرینات تنفسی برای شما بسیار مهم خواهد بود
    ضمنا هر وقت افکار منفی به شما هجوم می آورند که متاسفانه کم هم نیستند... تمرین تنفس کنید و به اون افکار استپ بدهید!

    6. از شوهرتون تمجید و تعریف کنید!
    شما مدتها با سرزنشها، از خونه بیرون کردنها، تهدیدها، و خطاهای مهارتی که انجام دادید ایشون رو به موضع انفعال هل دادید و عملا عزت نفس ایشون رو به عنوان یک مرد ویران کردید! فکر نکنید که مرد شما در خونه اینگونه است و در بیرون شیر غران!!! به هیچ وجه اینطور نیست... در بیرون منزل دهها برابر منفعل تر است! علت بیکاری و عدم اشتیاق به کار ایشون رو در رفتارهای خودتون ( که به جای رفتار جرات مندانه و صریح، رفتاری پرخاشگرانه رو انتخاب کردید) باید جستجو کنید. ایشون سر کار نمی ره! چون احساس خوبی نداره... چون احساس نمی کنه کار مهمی داره می کنه! چون اصلا کسی بهش تکیه نکرده...

    7. بدون انکه بترسید به ایشون تکیه کنید! بگذارید زمین بخوره... بلند می شه! مطمئن باشید قویتر بلند می شه! بگذارید مرد شما باشند ایشون!

    8. از همین الان گذشته رو فراموش کنید و به هیچ وجه نبش قبر نکنید! این رو گفت... این رو گفتم! دیپلم داشت... نداشت... دروغ گو بود... نبود... فراموشش کنید! سخته اما تمرین کنید! این پرونده های راکد، که هنوز بایگانی نشده رو بایگانی کنید و فراموششون کنید! بگذارید نابود شوند... این فکرها مانع از آن خواهد شد که انرژی لازم رو برای ساختن زندگی داشته باشید و روابطتون بازسازی نشه

    9. از امروز که عید هم هست! ( راستی دوباره عیدتون مبارک) روش زندگیتون رو تغییر بدید
    قوانین زندگیتون رو تعیین کنید، تصویب کنید/ برای هر چیزی باید قانون داشته باشید: روابط داخلی، مخارج، مالی، روابط خارجی، سکس، دوستان، خانواده ها، برای هر چیزی!
    مثال:
    قانون1. هر موقع کسی از دیگری ناراحته، بهش بگه! این یه قانونه... اگر شما از ایشون پرسیدید که ناراحته یا نه! گفت نه... پس رها کنید و بگذارید تنها باشه
    قانون 2. هیچ کجا بدون هم نمی روید!
    قانون 3. در مورد مسائل مالی توافقات رو بنویسید!
    و و و

    10. گفتگو کنید. از امشب 10 دقیقه با شوهرتون گفتگو کنید. سر مسائل ساده... مثلا ماشین...

    11. به هیچ وجه! توجه کنید به هیچ وجه! روی خط قرمزهای هم نروید... به هیچ وجه! این یه قانونه! مثلا ایشون از ماشین بسیار خوشش می آد... فورا نگید ای بابا! بازم ماشین!!!

    12. نقاط مثبت شوهرتون رو کشف کنید و در پست بعدی حداقل 10 نقطه مثبت ایشون بنویسید ( تکلیف)

    13. وقتی ایشون صحبت می کنه و یا از چیزی ناراحته... همدلی کنید! همدلی یعنی فراتر از احساس خودتون باشید و ایشون رو درک کنید! همدردی با همدلی فرق می کنه ها! گاهی شما نمی تونید با ایشون همدردی کنید.. مثلا ایشون تصادف کرده و ماشین خراب شده! شما اگر تصادف نکرده باشید نمی تونید بگید من تو رو می فهمم!
    اما شما می تونید با یه محکوم به اعدام هم همدلی کنید... مثال: آره می فهممت! خیلی حس بدیه! آدم اعصابش به هم می ریزه!
    شما در همدلی: کار ایشون رو تایید نمی کنید، فقط احساس ایشون رو درک می کنید/ احساساتشون رو انکار نمی کنید/ سرزنش نمی کنید/ قضاوت نمی کنید/ تخریب نمی کنید/ مقایسه چه مثبت چه منفی نمی کنید/ راهکار نمی دید/

    14. با ایشون در جهت تغییر روند زندگی صحبت کنید و بگید که باید زندگیتون تغییر کنه.. و از ایشون بخواهید که سعی کنند

    15. روی آرامش خودتون کار کنید. من تمرینات تنفسی رو به شما توصیه می کنم که می تونید با جستجو در همین تالار پیدا کنید

    16. آداب گفتگو رو قبلا نوشتم، بخونید!

    خواهر خوبم! زمان، صبر و شکیبایی که خواهید داشت موجب خواهد شد که مشکلتون به مرور زمان حل بشه... تصور نکنید که انسانها مثل کامپیوتر باشند... امروز همه چیز رو پاک کنیم و دیگه چیزی نباشه! دوباره نصب کنیم...بسیاری از اختلالات و مشکلات زندگی شما، مربوط به تربیت های شما دو نفر و عدم مهارتهای زندگی شما بوده و هست... زمان می بره تا اصلاح بشه...
    شکیبا باشید

    چند تا موضوع فراموش نشه:
    1. شما یک زن هستید! ( حتما نسبت به قاعدگی و زمان آن، حساس باشید و شوهرتون رو در جریان خلق و خوی خودتون بخصوص در آغاز هفته چهارم، (یک هفته قبل از شروع پریود)، قرار بدید
    2. مراجعه به پزشک زنان و آمادگی جهت بارداری بدون اینکه این موضوع تبدیل به یک بحث در منزل بشه! این موضوع فعلا محرمانه است تا شما تستهای لازم برای آمادگی برای بارداری رو انجام بدید

    سعی کردم خیلی مختصر بنویسم
    سوالی بود بپرسید

  10. 13 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (دوشنبه 16 آبان 90)

  11. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    1,745
    سطح
    24
    Points: 1,745, Level: 24
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    393

    تشکرشده 401 در 117 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    سلام خيلي ممنون و واقعا خيلي ممنون نمي دونم چي بگم
    فعلا شكه شدم
    اين همه مشاوره رفتم تا حالا هيچ كدومشون اينطوري منو روشن نكرده بودن بازم ممنون .
    اما يكم گيجم و رو حرفهاتون خيلي بايد فكر كنم هر جملتون جاي تفكر بسيار داره .
    صحبتهايتان را واقعا قبول دارم در واقع كم آوردم
    الان سه روزه كه شروع كردم و اصلا سرزنش نمي كنم اصلا بلكه نيرو هم مي دم با جملاتي كه از تو تالار پيدا كردم
    مثلا در مورد دوستي كه گفتم به خاطر اون خيلي عذاب كشيدم سر سند خونه و اون سه ميليون ديشب گفت بهش زنگ زده و گفته بيا باهم كار كنيم يعني برگرده به كار قبليش چون اينجا حقوقشو ندادن و بدن هم اونقدري نيست من هميشه وقتي اسم اون مي اومد دادو بيداد مي كردم و مي گفتم اسم اونو جلو من نيار چطور مي توني با كسي كه انقدر بهت بدي كرده حرف بزني ...
    اما ديشب در جواب بهش گفتم تو مرد خونه اي و تو بهتر از هر كسي مي توني تصميم بگيري تصميم تو تصمييم منه هر جور صلاحه همون كارو بكن حتي دو بار نظر منو پرسيد كه چيكار كنيم ولي من اون موقع چيزي به ذهنم نرسيد فقط باهاش مخالفت نكردم .

    اما يه سئوال از صحبتهاتون برام مطرح است ؟
    كه اگر قرار ه هر كسي كار خودشو بكنه هر كس اشتباه خودشو بكنه مثلا اگر اون ماشيني كه خودش دوست داره بخره كه قبل از اين داشت مثلا 6 سيلندر بود و وسايلش اصلا نبود و حتي پولشو نداشت كه خرجش كنه و خراب بود حتي نمي تونستيم باهاش جايي بريم پس عملا خريد همچين چيزي اشتباه و من طبق گفته شما نبايد سرزنش كنم مخالفت كنم نظر بدم و تو اين مدت اين ضررها باعث عقب رفتن ما شده تازه برا كسي كه كار درست و حسابي هم نداره پس چطوري بايد بهش بگم بايد .
    بايد بزارم خودش بفهمه ؟
    به نظرتون خيلي دير نمي شه ؟
    يا يه آدم بعد از 35 سال هنوز نيمدونه چي به نفعش هست ؟
    يه آدم چقدر وقت داره اشتباه كنه از اول شروع كنه ؟
    يه وام 10ميليوني كه بايد 5 سال ماهي 200 تومان قسط بدي تبديل بشه به همچين ماشيني و در نهايت 4 تومان بمونه بازم بزارم كار خودشو بكنه و اشتباه كنه .
    و دقيقا اين كار ها رو وقتي كرد كه من رهاش كرده بودم گفتم بزار هر كاري مي خواد بكنه .
    سرزنشش هم نمي كردم نمي گم اصلا ولي يكسال تموم رهاش كردم و اون اين كارهارو كرد چند تا كار ديگه ...
    عوض كردن سيستم كامپيوتر تو شرايط بيكاري
    البته مي خوام به قول شما اين پرونده ها رو ببندم
    زندگي جديد شروع كنم و تمام و كمال بهش تكيه كنم
    شايد اون دفعها با نا اميدي منتظر بودم اين دفعه با اميد حتما درست ميشه

    به هر حال مي خوام مثل يه زن سنتي باشم كه مخارج رانمي پردازه كمك ميگيره تقاضاي نظر مي كنه و هم اشتباه مي كنه و غيره ...

    10 نقطه مثبت ايشون :

    1 - با محبت است خوش قلب و آرومه مهربونه
    2- تو كارهاي خونه بعضي موقعها كمكم مي كنه غذا ميپزه
    3- مهمون داريم كمك مي كنه
    4-بهم خيانت نكرده
    5-مي دونم منو خيلي دوست داره
    6- هميشه بعد از خوردن غذا ازم تشكر مي كنه و ميگه خيلي خوبه
    7-اگر يه روز يا شباي حال نداشته باشم غذا درست كنم باهام همكاري مي كنه و هرچي بود مي خوره .
    در ضمن ما خونمونو باهم رنگ كرديم - و هفته پيش برام يه طبقه درست كرد كه وسايل اضافيمو توش بزارم (البته بعد از 6 ماه كه اون تخته رو زمين بود ) به هر حال زد اين مهمه

    اين هاي كه ميگم از نظر خودم مثبته نمي دونم واقعا :
    باها م كاري نداره گير نمي ده كه هر جا برم هر وقت بيام مگر مسافرت اما بازم هميشه قبول مي كنه به اينكه چي بپوشم از نظر حجاب كلا خيلي آزاد هستم

    بازم خيلي ممنون
    يه سئوال ديگه داشتم
    من قبول دارم كه من نبايد بهش بگم چي كار كنه مثلا بره آژانس اما آيا خودش نبايد بفهمه مثلا وقتي هيچي تو يخچال نيست الان حقوقشو ندادن مي تونه بره اين كار رو بكنه بهتر هيچي كه ...
    يعني حق داره نره ؟
    يعني تواين شرايط بايد به دوست داشتن خودش فكر كنه ؟
    پس زندگي مشترك چي ميشه و يعني چي ؟
    ببينيد منم شغل خيلي سختي دارم كه حتي اصولا آقا پسرا ازش فرارين نمي خوام بگم چي چون فكر مي كنم فهميده باشيد من شغلم نقاشيم بود تدريسم اما به خاطر زندگيم ازش گذشتم و يه شغل مردونه انتخاب كردم شايد اشتباه كردم اما خوشحالم كه استخدامم ودستم جلو كسي دراز نيست خيالم راحته به دوست داشتنمم هم فكر نكردم اون موقع شرايطم اون طوري بوده حالا اين طوري آدم اگر كسي يا زندگيشو دوست داشته باشه هر كاري ميكنه .
    آيا اين درسته كه هر كس به دوست داشتن خودش فكر كنه ؟

  12. 3 کاربر از پست مفید جان سخت تشکرکرده اند .

    جان سخت (سه شنبه 17 آبان 90)

  13. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    با سلام.جان سخت عزیز من دیروز چند سوال مشابه از آقای sci در مورد تاپیک شما پرسیدم ایشون هم بسیار عالی جواب دادن با اجازه ایشون و البته با اجازه ی خودت(چون طرف سوالات من نبودم) اون سوالات و جوابها رو به اختصار میارم.

    سوالات من در مورد قسمتهایی از پست شماره 27 آقای Sci است که اون قسمت از پست رو عینا و سوالمو پس از اون میارم:
    آنچه دوست دارند رو بگویند! ایشون دوست نداره بره تو آژانس کار کنه! نمی تونید بگید چون دوست نداری پس بی مسئولیتی! دوست نداره سوار پراید بشه! بگید نه! باید سوار پراید بشی
    این حرف شما کاملا صحیح و متناسب با حقوق فردیه(آزادی در عقاید و ابراز اونها) اما آیا در شرایطی که مثلا یک فرد بیکاره تمام مخارج به عهده ی همسرشه خونه اش قسطیه و الی اخر و ایشون به جای این که به دنبال چاره باشه به سلایق و علائق خودش اهمیت میده(اونم نه یک موضوع حیاتی بلکه موضوعی که شاید در درجه چندم اهمیت باشه.مدل ماشین!) نشانه ازمشکلی در شخصیت و تفکر ایشون نیست؟یا شاید منظور شما آزادی فقط در بیان خواسته ها بوده نه عملی کردنشون؟

    دوم اینکه قانون داشته باشید! یعنی بسیار خوبه که شما کمک می کنید و به دلیل استعداد و توانایی بیشتر، درآمد بیشتری دارید! اما این درآمدتون الزاما مربوط به خرج خونه نیست... پس می تونید بدون اینکه مراقب باشید و بترسید قانون خرج درآمدتون رو بطور شفاف بیان کنید. مثال : من 700 تومن درآمد دارم که از این 700 تومن ماهیانه 200 تومن قسط می دم و 150 تومن خرج منزل می کنم.. باقی پول رو پس انداز شخصی می کنم! وسلام!
    راه حل بسیار جالبیه کاری که اکثر مشاوران در شرایط عادی برای نحوه ی خرج کردن حقوق یک حانم در منزل توصیه میکنن هم همینه.اما با شرایط این خانم فکر نمیکنید همسر ایشون عملا به این حد از حقوق ایشون تکیه کرده و با گفتن جمله ی بقیه شو پس انداز میکنم آنش درگیریهاشون شعله ورتر میشه؟

    پاسخهای ایشون:
    به نظر نمی رسه کسی که راننده تمام وقت بوده و به سختی کار می کرده، اینطور بی مسئولیت باشه! کسی که ماشینش رو به نام همسرش می کنه اون قدر دلبسته ماشین باشه و مدل ماشین و ... شاید علاقه مند باشه .
    اما در مورد حقوق فردی، باید عرض کنم که این حقوق فردی در خانواده با حقوق فردی در جامعه متفاوته! فرد حق داره تا جائیکه به زندگی مشترک مربوط نمی شه، در مورد خودش عقایدش رو مطرح و اجرا کنه. می تونه از مدلهای ماشین و یا علاقه مندی دیگه ای رو در حد مقدوراتی که داره پیگیری کنه! اما باید مرزهای این موضوع بصورت قانون مشخص باشه..
    اما وقتی خانم، به ایشون تکیه نمی کنه... وقتی ایشون پول بنزین رو خرج می کنه و خانم اون پول را جایگزین می کنه! وقتی کسی روی ایشون حسابی به عنوان یک مرد باز نمی کنه.. این رفتارها بیشتر می شه!
    اما در مجموع، منظور از این راهکار، احترام به حقوق فردی شخص در محیط خانواده است که متاسفانه در بعضی مواقع چون با ذهن خوانی ما، مخلوط می شه، رعایت نمی شه!
    مثلا می گیم: اگر امروز ولش کنم و بذارم بره دنبال علاقه اش... فردا نمی تونم جمعش کنم! فکر می کنه همینجوریه... اما وقتی می گیم به این خانم که بدون ترس بهش تکیه کن! اون نمی تونه دنبال هر کاری دلش می خواد بره... پول بنزین رو خرج کنه! تو خیابون می مونه

    -در مورد راهکاری در مورد وضع قوانین مالی، این موضوع شاید در ابتدا موجب دلخوری فرد راحت طلب بشه! اما در آینده نزدیک که معمولا 21 روز طول خواهد کشید موضوع به عادت تبدیل می شه... البته اون چیزی که گفتم مثال بود برای قانون! حالا این قانون که باید مورد توافق همسران باشه، می تونه این باشه که تمام خرج منزل رو خانوم بدن و حقوق آقا مستقیما خرج اقساط بشه... قانون بسته وضعیت مالی افراد فرق می کنه
    اما صراحت و قاطعیت می طلبه! و این نکته باید در خانواده روشن باشه که حقوق زن مال خود زنه نه خانواده!


    راستی دوست عزیز من در آستانه 25 سالگی هستم.نمیدونم تصور شما از سن من بیشتر بوده یا کمتر اما امیدوارم براساس سنم از حرفهام برداشت خوب یا بد نکنید.
    خوشحالم که میتونم با حرفهام کمی آرومتون کنم
    موفق باشید

  14. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (یکشنبه 29 آبان 90)

  15. #29
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط جان سخت
    اما يه سئوال از صحبتهاتون برام مطرح است ؟
    كه اگر قرار ه هر كسي كار خودشو بكنه هر كس اشتباه خودشو بكنه مثلا اگر اون ماشيني كه خودش دوست داره بخره كه قبل از اين داشت مثلا 6 سيلندر بود و وسايلش اصلا نبود و حتي پولشو نداشت كه خرجش كنه و خراب بود حتي نمي تونستيم باهاش جايي بريم پس عملا خريد همچين چيزي اشتباه و من طبق گفته شما نبايد سرزنش كنم مخالفت كنم نظر بدم و تو اين مدت اين ضررها باعث عقب رفتن ما شده تازه برا كسي كه كار درست و حسابي هم نداره پس چطوري بايد بهش بگم بايد .
    بايد بزارم خودش بفهمه ؟
    به نظرتون خيلي دير نمي شه ؟
    يا يه آدم بعد از 35 سال هنوز نيمدونه چي به نفعش هست ؟
    يه آدم چقدر وقت داره اشتباه كنه از اول شروع كنه ؟

    به هر حال مي خوام مثل يه زن سنتي باشم كه مخارج رانمي پردازه كمك ميگيره تقاضاي نظر مي كنه و هم اشتباه مي كنه و غيره ...
    ***
    يه سئوال ديگه داشتم
    من قبول دارم كه من نبايد بهش بگم چي كار كنه مثلا بره آژانس اما آيا خودش نبايد بفهمه مثلا وقتي هيچي تو يخچال نيست الان حقوقشو ندادن مي تونه بره اين كار رو بكنه بهتر هيچي كه ...
    يعني حق داره نره ؟
    يعني تواين شرايط بايد به دوست داشتن خودش فكر كنه ؟
    پس زندگي مشترك چي ميشه و يعني چي ؟
    آيا اين درسته كه هر كس به دوست داشتن خودش فكر كنه ؟
    سلام خواهرم،
    بسیار عالیست که تصمیم دارید تغییرات رو ایجاد کنید و مطمئن باشید زود نتایج درخشان این تغییرات رو خواهید دید... چند نکته از فرمایشات شما و در پاسخ به سوالات شما (که البته خانم " یک زن امیدوار" بسیاری از اونها رو اشاره کرده اند و پاسخی داده ام) :

    - همه انسانها، بواسطه حقوق فردی که دارند می توانند اشتباه کنند و نباید سرزنش شوند. حتی خود شما می تونید اشتباه کنید و نه خودتون و نه هیچ فرد دیگری اجازه سرزنش شما رو نداره، اما بعد از اشتباه چند نکته رو باید در نظر گرفت:
    1. باید مسئولیت اشتباه رو به عهده بگیریم. این قانون و اصلی اساسی است که بدون توافق همسران باید بپذیریم! پس وقتی کاری می کنیم باید بدونیم که اگر اشتباه باشه، مسئولیت انرا پذیرفتیم
    2. از اشتباه باید درس بگیریم. اینگونه نیست که فردی اشتباه کند و دوباره و سه باره اشتباه رو تکرار کند بواسطه اینکه حقوق فردی او این است که می تواند اشتباه کند. یعنی بعد از اشتباه به جای آنکه شما ایشون رو سرزنش کنید که ای بابا! پولت رو خوردند! این ماشینه چی بود خریدی؟؟ به ایشون کمک می کنید! یعنی می گید مهم نیست! من بعد باید حواسمون رو بیشتر جمع کنیم و ماشینی که این وضعیت رو داره خریداری نکنیم! به شکل تجربه به اشتباه نگاه کنید... نه اینکه با منتقد درونی و ذهنی همسرتون همدست بشید و ایشون رو محکوم کنید! همواره راهی رو برای حل مسائل خودتون انتخاب کنید که منجر به حل مساله شما بشه... نه تحریک عواطف؛ دست گذاشتن روی نقاط ضعف؛ و رفتارهای هیجان زده! اگر اینگونه رفتار کنید، بی شک دیر نمی شه!
    3. یک نفر که اشتباه می کند نباید برای ان اشتباه تمام عمر خود رو تاوان پس بدهد! پس سرزنش اکیدا ممنوع!
    4. قوانینی بگذارید که منجر به تکرار اشتباه نشود و این قوانین رو توافق کنید. مثلا من بعد اگر خواستیم چیزی بخریم تحقیقات کافی رو پیرامون آن می کنیم تا سرمایه هامون خراب نشه!
    5. حدود اشتباه رو تعیین می کنیم بواسطه همون قوانینی که گفتیم! مثلا ایشون نمی تونه اشتباها معتاد بشه!


    - با اینکه مثل یک زن سنتی رفتار کنید موافق نیستم! احتیاج به تغییراتی دارید که گفتم!

    - شما 7 مورد و در مجموع 8 مورد از محاسن همسرتون رو عنوان کردید... ایشون اونقدرها هم بد نیست و زندگی شما یک بستر مناسبه برای بازسازی... خیلی امیدوار باشید!
    حتما فکر کنید و نکات مثبت دیگر ایشون رو بنویسید!

    - بله حق دارند نروند! انتخاب کار رو نمی تونید به ایشون تحمیل کنید! ایشون می توانند با توجه به روشهای مشروع ، قانونی و مورد توافق، امرار معاش کنند و هزینه شما و زندگی مشترک رو از درآمدشون بپردازند. البته شما می تونید به ایشون پیشنهاد کنید که کاری رو انجام بدهند، این هم از حقوق فردی شماست! اما شاید ایشون با شما موافق نباشند!
    در هر صورت این مشکل ایشونه که باید مخارج زندگی رو تامین کنند... ( نکته این قصه ها همونه که گفتم، بدون اینکه بترسید به ایشون تکیه کنید! بذارید دستش رو بذاره روی زانوی خودش! اگر می خواهید کمکش کنید، خیلی عالیه! اما با قانون و توافقات!)

    در انتها، خواهر هنرمندم!
    از شما می خواهم که دو نفر رو با تمام وجودت و از اعماق قلبت ببخشی! اول خودت رو و بعد همسرت رو و با توکل به خدا شروع کنی!

    هر سوالی بود بپرسید
    هر ابهامی بود چه در این پست و چه در پست قبلی
    امیدوارم تمرینات تنفسی رو شروع کرده باشید و آداب گفتگو رو پیدا کرده باشید و بخونید!

  16. 6 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    sci (یکشنبه 29 آبان 90)

  17. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 15:41]
    تاریخ عضویت
    1390-8-02
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    1,745
    سطح
    24
    Points: 1,745, Level: 24
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    393

    تشکرشده 401 در 117 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: با همسر بي مسئوليت و بي تفاوتم چه كنم

    سلام خانم اميداور محترم و آقاي sci عزيز از اينكه انقدر به من لطف داريد واقعا ممنونم ونميدونم چجوري از شما دوستان با محبت تشكر كنم .
    من واقعا خوشحالم حالم خيلي خوب است خيلي از اينكه با اين راهكارها واقعا ارامش گرفتم و اروم شدم . و واقعا فهميدم كه كجاي كارم اشتباه بوده :
    من واقعا علي رو قبول نداشتم واين حس رو اون فهميده بود چون بهش انتقال داده بودم ناخداگاه و بهم گفته بود كه تو منو دوست نداري وقبول نداري من واقعا اشتباه كردم .

    اما با اين اس مس هايي كه اين چند روز بهش دادم اون هم از حالت خستگي و افسردگي در امده و شارژ شده و به من گفت كه واقعا احتياج داشته ازم ممنون شد و تشكر كرد .

    ما باهم گفتگو كرديم خيلي به آرامي و بسيار خوب بود در مورد ماشين و غيره
    من حتي بهش گفتم كه منم اشتباه كردم كه تو رو سرزنش كردم و اون تشكر كرد
    اون اشتباهاتش رو در مورد ماشين و غيره قبول داره .
    ببخشيد كه تو يه پست به هر دو دوست عزيز جواب دادم .
    اون همشه از پس انداز من خبر داشته و هيچ چشم داشتي نداشته وميدونه كه من پس انداز مي كنم .

    ما در باره ماشين حرفت زديم و من بهش گفتم كه خواستش برا من مهمه و قبول دارم كه نبايد خواسته خودمو بهش تحميل مي كردم و برا تصميمش ارزش قائلم گفتم كه اگه خواست مي تونه ماشيني كه دوست داره بخره .

    و خوب حال يه مشكل پيش امده !!!!! (ميشه جواب اينو زودتر بهم بدين تا فردا ؟)
    اينكه اون جو زده شد و خيلي سريع يه دوو كه اون رو هم كه خيلي دوست داره رفتيم ديديم منم موافقم و مشكلي ندارم و البته اون گفت كه بازم ماشينون به نام من مي كنه فقط نيم خواد پرايد سوار شه .
    الان مشكلم فقط اينكه اون ماشينو كه ديده تا پنج شنبه مي خواد به نام بزنه چون فروشنده عجله داره و علي ميگه ماشين تميزي و ازدستش مي ديم و علي از من يه كمكي ميخواد چون ميدونه كه من پس انداز دارم ميگه بيا اين ماشينو با پس انداز بخريم و بعد جمعه اون ميره عبدل آباد و پرايد و ميفروشه و پول منو پس ميده نمي دونم اين كارم درسته يا نه ؟؟؟؟؟؟
    آخه مادرم قبلا نا همش به من مي گفت كه خودتو داخل بازيهاي اين نكن بزار هر كاري ميخواد خودش بكنه حالا ايا دارم اشتباه مي كنم يا مسئله اي نيست .
    خيلي زود برا اون كاري كه خودش ميخواد عجله مي كنه اصلا صبور نيست
    من مي گم صبر كن اينو بفروشيم بعد حال يكي ميخريم
    يكي از ناراحتيهام هم اينكه استرس مي گيرم كه نكنه باز اشتباه كنيم و اگه خانوادم بفهمن نمي دونم چه برخوردي مي كنن خواهش مي كنم بهم بگيد كارم درسته يا نه ؟؟؟؟؟
    البته تحقيق كرده كه وسايلاش هست و 4 سيلندره و مصرفش هم خوبه .
    مي خوام بهش اعتماد كنم قبولش كنم كه بلند شه كه اعتماد به نفس پيدا كنه
    البته اينم بگم كه پول اين ماشين با اون مساوي است .

  18. 2 کاربر از پست مفید جان سخت تشکرکرده اند .

    جان سخت (چهارشنبه 18 آبان 90)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم بی تفاوته نسبت به نیاز جسمی و روحیم
    توسط EliGokiNo در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 خرداد 93, 01:35
  2. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 مهر 91, 00:29
  3. تفاوتهای فاحش من وشوهرم...(عدم ارضای روحی)
    توسط مادلین در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: دوشنبه 08 خرداد 91, 18:49
  4. محروميت هاي فرهنگي و تفاوتهاي فردي
    توسط ani در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 اسفند 88, 08:59
  5. عشق و علاقه + تمرين وتلاش = هنر آفريني
    توسط آرمان 26 در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 19 اردیبهشت 88, 02:48

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.