به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 28
  1. #11
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    به نظر من یه روز بشین باهاش حرف بزن
    بگو درست نیست مامانم همه خرج زندگی ما رو بده
    اون باید الآن بره مسافرت زیارت نه اینکه خرج خونه ما رو بده من میخوام با هم همفکری کنیم یه چاره ای پیدا کنیم
    تو بالاخره مرد این خونه ای و نظرات تو خیلی مهمه اینجوری خوردش نمی کنی در ضمن مشکلتو هم میگی
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  2. #12
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    ممنون الينا اميدوارم اين گفتگو به سرانجام برسه توي اولين فرصت باهاش حرف مي زنم
    كاش ميشد به راحتي دكمه دليت اشتباهات رو پاك كرد .

  3. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 آبان 91 [ 17:29]
    تاریخ عضویت
    1386-7-17
    نوشته ها
    1,333
    امتیاز
    16,003
    سطح
    81
    Points: 16,003, Level: 81
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 347
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    484

    تشکرشده 498 در 242 پست

    Rep Power
    150
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    باید از اشتباهاتمون درس بگیرم و دیگه اون اشتباهات رو تکرار نکنیم
    حتما" با شوهرت صحبت کن عزیزم
    درد من حصار برکه نیست درد من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور

    نکرده است\"


  4. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 خرداد 88 [ 05:57]
    تاریخ عضویت
    1387-8-07
    نوشته ها
    264
    امتیاز
    4,364
    سطح
    42
    Points: 4,364, Level: 42
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 186
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 81 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    دوست عزیز
    مادرتون در حق شما و شوهرتون دوستی نکرده. اون شوهر شما رو آماده خور بار آورده. با مادرت صحبت کن که کمکهاشو کمتر کنه. من فکر کنم شوهر شما رو درک کنم. ایشون از یک طرف بدش نمییاد مخارج زندگیشو مادر زن بده چون در شرایط مالی خوبی نیست و از طرف دیگه که محتاج به مادرتون هست ناراحته و احساس حقارت میکنه همون طور که گفتید وقتی مادرتون نیست اخلاق بهتری داره. به مادرتون بگید به جای اینکه ماهی به شوهرتون بده ماهی گیری یادش بدن. با هم کمک کنید تا یک کار بهتری پیدا کنه و مادرتون کم کم کمکها شو قطع کنه. اگر شما و شوهرتون در تامین مخارج زندگی تنها بودید و مادرتون نقشی نداشت.شوهرتون وجود شما رو کاملا لمس میکرد و قدردانی می کرد ولی چون مادرتون آمده نقش شما کم رنگ شده . شما باید روش زندگی و امرار معاش خودتون رو تغییر بدین. مطمئنا خیلی سخت خواهد بود ولی شوهرتون میتونه خودی نشون بده و کمک شما رو احساس خواهد کرد.اون موقع هست که کوچکترین کمک مادرتون رو هم قدر می دونه .مادرتون یک فرشته هست و به خاطر اینکه شما در سختی نباشید کمک می کنه در حالی که به دامادشون کمک نمی کنن. ایشاالله مشکلت حل بشه و موفق باشی

  5. #15
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    186
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    دلناز عزیز، به نظر من نباید طوری با همسرت صحبت کنی که غرورش بشکنه، عزیزم بهتره یه طور دیگه قضیه رو مطرح کنی، مثلا بهش بگو می دونم خیلی سختته که مادر من خرج ما رو میده، من درکت می کنم، هر وقت خودمو جای تو میذارم می فهمم چقدر سخته که خرج زندگی یه مرد رو یکی دیگه بده، بهش بگو کمکش می کنی تا از این شرایط نجات پیدا کنه، بگو بهش اطمینان داری و می دونی که می تونه بهترین زندگی رو فراهم کنه..
    بعد با هم فکر کنید ببینید تا کی باید به این شکل ادامه بدین، یه مهلت برای خودتون در نظر بگیرید، طوری برخورد کن که همسرت احساس کنه کاملا درکش می کنی.
    عزیزم سعی کن طوری برخورد کنی که همسرت باور کنه نگران اون هستی، در غیر این صورت فکر می کنه داری از مادرت طرفداری می کنی و وضعیت از این هم بدتر میشه..

  6. کاربر روبرو از پست مفید shad تشکرکرده است .

    shad (چهارشنبه 04 آبان 90)

  7. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 01 آذر 89 [ 18:47]
    تاریخ عضویت
    1386-12-20
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    4,323
    سطح
    41
    Points: 4,323, Level: 41
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    26

    تشکرشده 28 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    البته شما خود قبول دارید که ایشان از این شرایط ناراضیند.خودتان را جای ایشان بگذارید دوست دارد مثل یک مرد خواسته های همسرش را برآورده کند دوست دارد در زندگی مستقل باشد .از اینکه نان خور مادر زن است خسته شده است (هر چقدر هم که مادر زن مهربان باشد) در ضمن برای همه چیز مدیون همسر و مادرزن است. از لطفشان تشکر می کند بار دیگر تشکر می کند وبار دیگر وبار دیگر ...............
    به نظر من این ماجرا بیش از شما برای ایشان دردناک و زجرآور است . خود شما گفتید همسرتان آقا منش است پس درک کنید برای یک انسان شریف این گونه زندگی واقعا سخت است. حالا با این همه فشار کسی هم بگوید چرا تو آن طور که باید تشکر نمی کنی؟!!

  8. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    از دوستان عزيز به خاطر حسن نظرتون ممنونم اما
    يه روزي يكي از آقايون شايد آقاي santatian گفته بودن چرا وقتي صحبت يه مرد پيش ميياد خانم ها بهش حمله مي كنيد
    من ابتداي پستم نوشتم همسرم بهترينه منطقيه اقا منشه اهل دوز و كلك نيست همه جا هوادارمه من يه نويسنده ام و امروز و اين ساعت مديون مردي هستم كه حرف به حرف نوشته هاي منو مي خوند و دلسوزانه نقدشون مي كرد امروز من با ذهني باز دنبال ادامه تحصيلم و اگر اصرار همسرم نبود در مخيله ام هم نمي گنجيد كه درسم رو ادامه بدم در مقطع ارشد با دوتا بچه و شغلي كه انرژي زيادي ازم ميگيره .
    من گفته بودم همسرم شغل پرآوازه اي داره اما از بد روزگار كم شانسي مياره و به خرابي بازار برخورد مي كنه مثل اغلب بازاري هايي كه سرمايه شان زياد نيست اما اهن و تلپ كاري اشان بالاست در كل من از اينكه خرج خونه بدم يا مادرم كمكم باشه ناراضي نبودم چون فشاري متحمل نمي شم مشكل من اين بود : چرا همسرم ديگه خوبي ها رو نمي بينه چرا قدرشناسي نمي كنه
    زماني كه خوندم خانم شادزي مَردم رو آماده خور خطاب كرده از خودم بدم اومد من راه كار مي خواستم براي بهتر شدن زندگي ام براي آرامش بيشتر زندگي ام نه شنيدن توهين .
    نازنين عزيزم اليناي خوبم راهنمايي هاتون رو به كار بستم اما قبل از اونكه با همسرم صحبت كنم با مادرم حرف زدم
    به اين نتيجه رسيدم كه يه كمي نقش مامان كمتر بشه مثلا به همسرم بگم تا تو وضع كاري ات تثبيت بشه يا مثلا كارت درست بشه من ماهيانه به مامان مقداري خرج مي دم اما دوست دارم وقتي كارت روي غلطك افتاد تو اينكار رو بكني
    من همسرم رو هرگز خرد نكرده ام و نازنين عزيزم رابطه مادر و فرزندي اونها به واسطه من بهتر از دوران مجردي همسرم شده . اين رو اطمينان دارم .ولي همسرم هرگز به خانواده اش در رابطه با كارهاش حتي مشورت هم نمي كنه چون به گفته خودشون هر وقت مي فهمن سود كرده ام دهانشون باز مي شه و طمع مي كنن و هر وقت ضرر مي كنم اينگار لذت مي برن البته من هم تا حدودي حرفهاتو قبول دارم وقتي من توي خانواده ام قرار مي گيرم بعد كه مثلا مهموني تموم مي شه گاهي يه جمله مي گه مثلا فردا مي رم خونه با با م يا زنگ مي زنه خونه مادرش من با اين مسئله مشكلي ندارم به هر حال همه محتاج محبت خانواده ايم مطمئنم اگر اونها كنارمون بودن روزگار بهتر و شادتر مي گذشت اما به زور كه نمي شه آوردشون توي خونه . اونها بنا به دلايلي كه اغلب براي خودم هم نا مفهومه دوري مي كنن شايد در ادامه اين تاپيك به نتايجي در مورد خانواده اش رسيديم شايد خستگي امروز همسرم از برخوردهاي نامناسب خانواده اش باشه شايد...
    اما به خدا اونها خودشون با هم مشكل دارن من هم گاهاً دچار آسيب هاي پس لرزه اي آونها مي شم .
    از همه دوستان ممنونم
    آهان ديروز بيمه ماشين رو پرداخت كردم شب كه شوهرم اومد گفت ممنون سعي مي كنم تا دو ماه ديگه مبلغ رو بهت پرداخت كنم . اما دگه نگفتم قابل نداره . لبخندي زدم كه يعني بله مي دونم كاراهات به هم ريخته اما اين يه قرضه . فكر كنم اينطوري بهتر شده .

  9. #18
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    سوءتفاهم نشه دوستان همسرم بيكار نيستن فقط هم بد شانسن هم امسال توي مناقصه برنده نشدن . به قولي مثل اسب عصاري داره دور خوش مي چرخه و مدام منتظره تا بازار كارش رونق پيدا كنه گاهي از صبح ساعت 7 با من از خونه بيرون مي ياد و ساعت 9 شب كلافه و عصبي بر مي گرده ديشب پسر بزرگم وقتي باباش رو ديد دقيقاً 20 دقيقه پر صدا گريه مي كرد . شوهرم شركت ساختماني دارن شركتي كه هميشه درش بازه اما... خدا كنه بازار مسكن درست بشه. تو رو خدا دعا كنيد

  10. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 تیر 91 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    نوشته ها
    1,019
    امتیاز
    7,536
    سطح
    57
    Points: 7,536, Level: 57
    Level completed: 93%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    650

    تشکرشده 657 در 204 پست

    Rep Power
    117
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    سلام دلناز جان
    ببین اینجا همه می تونن نظراتشونو بگن حرفاشونو بزنن حالا تو از بعضی هاشون خوشت می یاد وازبعضی هاشون دلگیر می شی این هنر شماست که ازز بین این حرفا بتونی راهی برای خودت پیدا کنی
    بعدشم عزیزم اولا باید افتخار کنی به خودت که تو شرایطی که شوهرت بهت نیاز داره تکیه گاه خوبی براش هستی درسته که حس می کنی اون وظایفشو فراموش کرده یا گاهی اوقات از این همه فشار خسته می شی ولی عزیزم زندگی مال هردوی شماست کم کم با سیاست های زنانه جوری که همسرت فکر نکنه داری سرش منت می زاری یه سری چیز ها رو بر عهده ی اون بزار و اگه چیزی برات می خره سعی کن جوری برخورد کنی که از خریدنش لذت ببره و بخواد که دوباره این کارو تکرار کنه مثلا آگه برات شامپو می خره و می گه من 6 تومن پول شامپو دادم نگو همیشه من می دادم یه بارم تو این برخورد خیلی بده می تونی بجاش بگی به نظرم این شامپویی که تو خردیدی خیلی بهتر از اونی بود که خودم خریده بودم بهش بگو تو هر وقت برام خرید می کنی خیلی با کیفیت در می یاد تو خوب خرید می کنی من مثل تو نمی تونم خوب خرید کنم و این حرفایی که بهش ثابت بشه مرده خونست و حتی تو خرید توانایش از شما بیشتره این که شما به همسرتن بها بدین اونو در نظر بگیرین خیلی مهمه هیچ وقت با کسی مقایسه اش نکنین هی نگین همه ی مردا دارن کار می کنن خرج زنو بچچه شونو می دن تو چرا نمی دی مردا از مقایسه بدشون می یاد
    در مورده مادرتون هم باید بگم که از اول باید زندگیتونو مستقل می کردین اون حسی که شما به مادرتون دارین انتظار نداشته باشین شوهرتون هم داشته باشه چند لحظه جاتونو با همسرتون عوض کنین آیا حاضر بودین با مادرشوهرتون توی یک خونه زندگی کنین ولو اینکه اون خرجتونو بده
    اینم بگم فکر نمی کنم همسرتون هم زیاد از این قضیه خوشحال باشه که نمی تونه خرج بده مطمئن باشیداونم داره عذاب می کشه

  11. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 دی 89 [ 16:43]
    تاریخ عضویت
    1387-4-03
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    5,593
    سطح
    48
    Points: 5,593, Level: 48
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 157
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    58

    تشکرشده 59 در 40 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: همسرم را دوست دارم ولي...

    BLOOM عزيز من حرفهات رو كاملا قبول دارم مادر من زن بسيار مهربونيه كه تابش نور مهربوني هاش غريبه و خودي نمي شناسه اما گاهي خودم هم خيلي دلم مي خواد مستقل بودم و حالا كه شرايطش رو ندارم حالا كه مي دونم اون در حقمون داره لطف مي كنه دلم نمي خواد بي احترامي بهش بشه شايد باورش سخت باشه اما وقت هاي زيادي خانواده همسرم بهم در قالب كنايه يا بي محلي بي احترامي كرده ان اما من مجددا ً با ادب و احترام باهاشون مراوده برقرار كرده ام و سعي كردم توي خونه ام ميزبان خوبي باشم و توي خانه شان ميهماني كور و كر كه احمقانه همه چيز رو مي فهمه اما سكوت مي كنه
    هرگز با خانواده شوهرم بلند صحبت نكرده ام توي صورتشون ناراحتي هام رو بروز نداده ام اما همسرم اين چنين نيست وقتي هم بهش گفتم (قبلاً) تو با مادر خودت هم اينطور برخورد مي كني گفت: من با مادرم زندگي نمي كنم كه رفتارهاش برام اهميت داشته باشه اما با مادر تو يه زندگي داريم و دلم نمي خواد از غريبه ها نقاط ضعفش رو بشنوه حرفش كاملا منطقي بود اما مي شه با زبون مهربوني هم حرف زد البته مامان هم مي گه تو به مسأله ما كاري نداشته باش ما خودمون مي دونيم چه مي كنيم ام گاهي هم دلش مي شكنه
    اما اون چه مسلمه همسرم اطمينانش به مادر من خيلي بيشتر از مادر خودشه هميشه وقتي دلش از خانواده اش مي گيره و من خونه نباشم پيش مادرم گلايه مي كنه اما خيلي هم عصبيه .
    مطمئنم اگر خونه ام جدا بود اون احترامش به مادرم بيشتر مي شد . تو رو خدا برام دعا كنيد.


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:57 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.