یکی دیگه از بزرگترین رفتارهای نادرست من تداعی خاطرات بد گذشته است.خاطراتی که در زمان خودشون برام عزیز و شیرین بودن ولی به مرور و با گذشت زمان مخصوصا با مقایسه های افراطی من تلخ و تلخ تر شدن.و مشکل اصلی اینه که من همسرمو توی این تلخی مقصر میدونم(میدونستم).هنوزم تا حدودی با این مشکل درگیرم.مرور.... مقایسه....ناراحتی....انفجار
راه حلشم واقعا نمیدونم چیه.چون عملا اون روزها تکرار نمیشن تا من ترمیم و اصلاحشون کنم.وقتی این جوری میشه بیشتر از همه از خودم ناراحت و دلگیر میشم.احساس میکنم اگه این همه عجله نداشتم و درست تصمیم میگرفتم و البته دیگران هم یه کوچولو همراهی میکردن شاید میشد اون روزها به نحو بهتری میگذشت و من از این احساس ناراحتی و بی ارزشی حالا نجات پدا میکردم.اما متاسفانه دیگه امکان پذیر نیست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)