به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 19 , از مجموع 19
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 20:22]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 63 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    من نمیدونم. وقتی میاد خونه میگه بهشت من اینجاست ،میگه تو نبودی میمردم ....کدومشو باور کنم حتی نمیاد معذرت خواهی کنه ، حتی قبول نمیکنه،آدم یه ذره دلش خوش باشه ناراحته ،یا منکر میشه یا میگه هیچی نبوده همین در همین حد. دیگه نمیگه طرفم چی فکر میکنه. بابا این آدمه. یه ذره توضیح بدم بهش. فقط میگه نباید میرفتی سراغ موبایلم . اونم چیزی نبوده. همین!

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 فروردین 92 [ 09:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    76
    امتیاز
    1,530
    سطح
    22
    Points: 1,530, Level: 22
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    133

    تشکرشده 135 در 55 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    سلام باران عزيز
    فكر مي كنم قاطعيت تو توي زندگي كم بوده و ازنوشته هاي اين تاپيكت به نظر مي رسه همسرتو جزو مردان تنوع طلب باشه و درمورد شما خيالش راحت شده كه هر اتفاقي هم بيفته شما رو ازدست نميده. اينجورمردها هيجان شناختن پديده هاي جديد و شكار رو دارند وتو اگر كمي توي زندگي خودت سياست زنانه داشتي و مرموزتر رفتارمي كردي وبه اصلاح همه كتاب زندگيت رو يكباره براش بازنمي كردي اون هنوز هم بايد دنبال شناخت تو مي بود نه زنهاي ديگه.
    الانم ديرنشده مطمئن باش رو تواناييهات كه كاركني وقاطعيتت رو بالاببري اون دنبال تو مي افته. بايد مهارتهاي اين كار رو يادبگيري اونوقت ميشي ملكه زندگي اين آدم و مي بيني كه چطور دور بقيه زنها رو خط ميكشه.
    بجاي تمركز روي اين موضوع ببين خودت توي چه زمينه هايي ضعف داشتي و به كارهاو سرگرميهاي مورد علاقه خودت برس.
    مگه نمي گي مي خواي از اين مرد جدابشي خوب اول تلاشت رو براي تقويت توانمندهاي خودت بكن اگه نتونستي اونوقت تركش كن ولي نه از روي ضعف بلكه با آگاهي و جرأت مندانه.
    اگه شوهرت اهل مشاوره هست حتماً با هم پيش يك مشاورخوب هم بريد.

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 91 [ 09:17]
    تاریخ عضویت
    1390-6-03
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    1,295
    سطح
    19
    Points: 1,295, Level: 19
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    164

    تشکرشده 166 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    باران عزیز

    این پست آقای sci برای یکی از کاربرا هست من خودم خیلی ازش استفاده کردم
    امیدوارم به شما همم کمک بکنه


    بذار برات در رابطه با خيانت كمي حرف بزنم.... ببين به چه زني خيانت مي شه؟؟ آيا زني كه شوهرش رو و زندگيش رو دوست داره و به شوهرش محبت مي كنه و به عبارتي از هيچ چيزي تو زندگي كم و كسر نگذاشته و تمام جونش رو وقف زندگيش كرده، اگر شوهرش با شخص ديگري رابطه اي عاشقانه داشته باشه، احساس خيانت مي كنه!؟ يا زني كه بي قيد است و .... مي بيني كه زن اولي هست كه احساس خيانت مي كنه! پس براي همين مي گم محبت براي نگه داشتن مرد شرط لازم هست،‌اما كافي نيست! چه در مورد نگه داشتن مرد در زندگي چه در مورد زن..

    اما خيانت با چه بهانه هايي اتفاق مي افته؟

    - گاهي خيانت از روي هوس و تنوع طلبي است... اين خيانت نبايد بخشيده شود! و اگر بخششي در كار باشد حتما بايد اول مرد منفعل رو اصلاح كرد... مردي كه نمي تواند نه بگويد! بخشش بي چون وچرا،‌ يعني انحطاط زندگي! يعني تكرار و تكرار...

    - گاهي خيانت كاملا يك اتفاق است... هيچ قصدي در كار نبوده! مرد از زندگي خودش راضي است! اما معمولا به دليل فاصله اي كه به هر دليلي بين دو نفر در زندگي رخ مي دهد... مرد به خارج از زندگي كشيده مي شود كه البته فرد سوم هم گاهي بي تقصير نيست!!! كه البته اين روزها زياد هم شده اين موارد... يعني شوهر شما برنامه اي ندارد... اما نفر سوم دقيقا برنامه دارد! اين نوع خيانت تكرار نمي شود... و قابل بخشش است! معمولا همسري كه عهد شكني كرده به شدت از كرده خود پشيمان و نادم است!

    - بي توجهي به همسر :

    گاهي شوهر شما مورد بي توجهي قرار مي گيرد! بدون اينكه شما بخواهيد...بدون اينكه شمامتوجه شويد... روزمرگي موجب بي توجهي شما شده است...

    - عدم جذابيت همسر:
    بعضي خانومها و يا آقايون، خودشون رو مطابق با تمايلات همسرشون تغيير نمي دهند و از سياست همين است كه هست استفاده مي كنند... اين هم بستر مناسبي است!

    - بي اعتبار سازي:
    ببينيد هيچ چيزي بد تر از بي اعتبار سازي نيست! شايد بي اعتبار كردن يك همسر خيلي هم عاشقانه و محترمانه اتفاق افتد....اما بي اعتبار كردن، بي اعتبار كردن است و شاخ و دم ندارد! موجب جدايي شديد همسران مي شود

    - عدم داشتن رابطه جنسی متناسب!

    - منفعل بودن يا پرخاشگر بودن زن!

    - عدم تاييد و يا تمجيد زن! (چيزي كه در زنان در ابتدا شكل قوي تري دارد و بعدها رفته رفته شكل بدي بخود مي گيرد)

    - و مهمتر از همه اينكه زني به خودش احترام نگذارد! از خواسته هايش صرف نظر كند! رفتار جرات مندانه اي نداشته باشد...[/color]

    معمولا وقتي خيانت اتفاق مي افتد بايد آرام باشيد... چون به غير از مورد اولي كه گفتم ( هوسراني مردان) در باقي موارد مرد به دنبال سكس موفق در بيرون خونه نيست... بلكه به دنبال موارد ديگري است مثل اعتبار! نه حتي محبت! مثل تمجيد از كاري خوب! مثل داشتن يك همدل!!! حالا اگر زني مثل دوست شما با يك برنامه حساب شده، با دانستن مشكلات زندگي شما،‌ وارد اين قصه شود چه بسا كه مي تواند از هر آنچه مي داند براي به دست آوردن يك زندگي بهره برد!!! چنين چيزي ممكن است...
    پس براي نگه داشتن مردي در زندگي، شرط لازم و كافي،‌داشتن رفتار جرات مندانه،‌ عزت نفس و احترام به خود است!

    - شوهر شما متاسفانه تنها مونده.... ناراحت نشو! بهش نمي رسي... بهش بي توجهي كردي و چيزي كه بهش مي دي رو لازم نداره... اون اعتبار مي خواد!!! فقط اعتبار!!!

    - هر شب براي شوهرت وقت بذار،‌ باهاش حرف بزن... بيشتر شنونده باش از 5 دقيقه شروع كن! تا 15 دقيقه ادامه بده/ تو اين حرف زدنها سرزنش/ دادن راهكار/ انكار احساسات نكنيد/ مقايسه با ديگران/ زندگي در گذشته/ نبش قبر/ پل زدن/ رج زدن/ ممنوع ! فقط درك مي كنيد... فقط درك مي كنيد... كمي از احساس خودتون بالاتر بريد! فقط كمي بالاتر از احساس خودتون دركش كنيد / لازم نيست حتي كارش رو تاييد كنيد/ به مثالي توجه كنيد:
    زيبا و محمدرضا/ زيبا بسيار خوب آداب گفتگو و همدلي رو بلد بود/ محمد رضا يه روز كه از برادر زيبا به شدت عصباني بود پيش زیبا مياد و مي گه : اه مي بيني! هر قت من رو مي بينه! خودش رو مي گيره! يكي نيست بهش بگه مگه از دماغ فيل افتادي! مگه چه هيزم تري بهت فروختم مرتيكه!؟!؟ بعد تو هي مي گي داداشم داداشم!
    زيبا مي تونه داد و بيداد راه بندازه! اما مي دونه مي بازه... حتي مي تونه بگه: نه اصلا اينطور نيست كه مي گي ! داري اشتباه مي كني! ( انكار احساسات كنه) پس آروم مي كنه و همدلي مي كنه اما توهين هاي محمد رضا رو تاييد نمي كنه! احساسش رو تاييد مي كنه،‌ مي گه: آره عزيزم! مي فهمم چه احساسي داري! خيلي حس بديه يكي جلوي آدم اينجوري رفتار كنه/
    محمد رضا: ديدي چه طوري به من نگاه مي كرد؟
    زيبا: مي فهمم... خيلي حس بدي داشتي! منم يه بار با يكي از همكارام ( نه با خواهرت،‌ يا بردارت) همين مشكل رو داشتم... تجربه بديه! آدم يه احساس خفگي مي كنه... يه حس بد! خوب مي فهمم چه احساسي داري...
    محمد رضا: خيلي دلم شكسته!
    زيبا: فدات شم ... خيلي خوب دركت مي كنم! خب من هم مرحمتم! هم محرمت ديگه!
    محمد رضا: دوستت دارم زيبا!

    به روند بالا مي گن همدلي كردن ساده... همين! زيبا نه كار برادرش رو تكذيب كرد... نه كار شوهرش رو تاييد! اصلا وارد بازي نشد... فقط احساس شوهرش رو فهميد و باهاش همدلي كرد... حتي راهكار هم نداد! نگفت: عزيزم اشتباه مي كني! اون دوستت داره! اخلاقش اينطوريه! محلش نذار... (اين يعني بي اعتبار سازي/ انكار احساسات/ دادن راهكار)

    - اوقات تنهايي رهاش كن... بذار آسوده باشه! سعي نكن از كارش سر در بياري... سعي نكن! مياد همه چي رو بهت مي گه!

    [color=#C71585]- تو گفتگو ها برنده نباشيد! نمي گم بازنده باشيد! اما سعي نكنيد برنده بشيد

    - از امروز يك تصميم مهمتون رو بهش بگيد و از ايشون مشاوره بخواهيد... يعني بگيد مي خوام نظر تو رو بدونم

    - از امروز فقط يك هفته! هر روز يك نكته مثبت ايشون رو بهشون بگيد... يه روز 10 تا رو نگيد! 10 روز هيچ چيزي نگيد...به جاي فكراي منفي،‌ نكات مثبتش رو پيدا كن و بهش بگو...

    - آرامش براي شما الزاميه!!!! پس تمرينات تنفسي داشه باشيد.. تا افكار مزاحم كم شوند! اين كار رو روزانه انجام بديد

    - 8 ساعت خواب احتياج داريد... بيشتر نه!

    - حتما پياده روي سريع رو در برنامه داشته باشيد يا رقص سريع!

    - يه كلاس ثبت نام كنيد! اصلا فرقي نمي كنه... اما مطمئنم كه كاري هست كه مدتها عقبش انداختيد! شروع كنيد!

    - به خودتون برسيد! از نظر ظاهري! از نظر اطلاعات... از همه نظر



    - فيلتر نكنيد!!!
    خدایا
    دستم به آسمانت نمی رسد
    اما تو که دستت به زمین می رسد
    \"بلندم کن \"

  4. 5 کاربر از پست مفید **عسل** تشکرکرده اند .

    **عسل** (جمعه 25 شهریور 90)

  5. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    عزیزم به نظرم زیادی دارید تند میرید. شما هیچ مدرکی برای خیانت همسرتون ندارید و این دلایلی که همسرتون میگه می تونه راست باشه. راستش یه سوالی از شما دارم. ایا همسرتون به شما توجه لازم رو داره؟ اگر داره پس نگران نباشید. یاد یک داستانی افتادم که زنی به همسرش شک داشت و هر بار می رفت پیش دانای شهر. اما دانا در جوابش می گفت تا زمانی که همسرت به تو و فرزندتون رسیدگی می کنه و به شما مجبت داره بهش شک نکن. واقعیت هم همینه. اگر داستانش رو برات پیدا کردم میذارم تا بخونی.

    همونطور که خودت هم می گی همسرت از زندگیش راضیه. پس نگران نباش و به خودت و همسرت و زندگیتون برس.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  6. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (جمعه 25 شهریور 90)

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آذر 92 [ 10:02]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    269
    امتیاز
    3,049
    سطح
    33
    Points: 3,049, Level: 33
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    955

    تشکرشده 950 در 237 پست

    Rep Power
    39
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    باران جان
    به نظرم توصیه های آقای sciخیلی خوب و کامل هست.نکته ای دیگه درمورد خود شماست.سعی کن تجسس نکنی تو کار همسرت چرا که جز افسردگی و ناراحتی چیز دیگه ای برات نداره.در عوض فرض رو بگذار بر اینکه تو داری اشتباه می کنی . همسرت خیانت نکرده ، با این فرض سعی کن بیشتربه اوضاع خودت برسی برای خودت تنوع ایجاد کنی توی ظاهرت تغییراتی بدی .
    صحبتهای من بر پایه نظرات شخصی ام می باشد و در زمینه مشاوره تخصصی ندارم






    [size=medium]
    مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
    اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست

    [/size]

  8. 2 کاربر از پست مفید tasnime_elahi تشکرکرده اند .

    tasnime_elahi (جمعه 25 شهریور 90)

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 20:22]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 63 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    ممنونم از همه دوستان.
    "پارمیدا"ی عزیزم. نه همسرم تنوع طلب نیست .قلب مهربونی داره که دلش میخواد غم و مشکلی تو زندگی هیچ کس نباشه. قبلا نمیدونست اینکه به دخترا کمک و مشاوره بده منو اذیت میکنه که وقتی فهمید کنار گذاشت
    "عسل" عزیزم این پست رو خود آقای SCI برای من هم در تاپیک قبلیم نوشته بود و من هر روز میخونمش ودارمش .ممنونم از لطف زیبات
    "دلجو"ی عزیز حق با شماست. من هم زیادی تند رفتم. هر بار که دوباره ازش پرسیدم گفت اون مرد بود و دوستم بود که اتفاقی بیرون دیدمش و اون مسیج رو بعدش بهم داد. من هم فرض رو بر صحت حرفش گذاشتم و با خودم گفتم حتما مثلا اون آقا از موبایل خواهرش یا خانمش مسیج داده اون موقع ، به هر دلیلی ، دییشب وقتی همسرم گفت دلم میخواد اعتماد داشته باشی بهم نه شک،دلم میخواد بدونی هیچ وقت جز تو با کسی نبود ه و نیستم و حالم به هم میخوره از این کارا ، حرفاش رو قبول کردم و با خودم عهد کردم دیگه تو کارش تجسس نکنم تا آرامش داشته باشم.
    در مورد توجه هم کاملا حرف شما درسته. همسرم نه تنها از توجهش هیچی کم نشده بود بلکه گل و اینا هم برای من گرفته بود (قبل از ازین دعوا) و حرف شما درسته. اگه توجهش کم میشد من باید شک میکردم
    "تسنیم"عزیزم کاملا خق با شماست. من خیلی وقته کارای مورد علاقه ام رو عقب انداختم و فقط نشستم ببینم از تو گوشی یا موبایلش چی در میارم.میخوام بیشتر به خودم برسم و زندگی مو بکنم
    -----از لطف همه دوستانم ممنونم. از اینکه چنین تالاری وجود داره ممنونم. از اینکه اینجا خیلی چیزها یاد گرفتم. سه شب خودمون رو با دعوا و گلودرد و سر درد به پایان بردیم سر چیزی که شابد بوده شاید نبوده ف من همسرم و زندگی مو دوست دارم چون اون هم عاشقانه این زندگی رو دوست داره و براش تلاش میکنه

  10. 2 کاربر از پست مفید baran-tanha تشکرکرده اند .

    baran-tanha (جمعه 25 شهریور 90)

  11. #17
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    عزیزم خیلی خوشحالم که حالت بهتره ولی از این قضیه تجربه کسب کن تا در مواقع حساس زندگیت سریع و با عجله قضاوت نکنی و بتونی بر احساساتت کمی غلبه کنی.

    اینم اون داستان که برات گفتم.: پست 306 از این تاپیک :
    http://www.hamdardi.net/thread-8106-page-36.html

    همیشه شاد و خوشبخت باشی.

    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  12. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (شنبه 26 شهریور 90)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مهر 92 [ 20:22]
    تاریخ عضویت
    1390-4-28
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,376
    سطح
    29
    Points: 2,376, Level: 29
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 63 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    سلام دوباره . میدونم که تصمیم گرفتم دیگه افکار منفی نکنم. اما یه ذره کمک میخوام . شاید بیشتر از یه ذره. مثلا وقتی سر گاز دارم غذا می پزم یه دفعه با خودم میگم "ولی من زنگ زدم و خانم گوشی رو برداشت..."و بعد میگم به من چه. بذار اگه دوست داره هر کاری بکنه .و بعد در یک تردید و شک می افتم. حالا میفهمم که ای کاش تجسس نمیکردم و چیزی نمیدیدم. این جوری من دیگه عذاب نمی کشیدم.
    چی کار کنم این افکار دست از سرم برداره ؟ رفتم شنا اسم نوشتم میخوام کلاس ساز برم .اما بازم اگه قده ذره ای تنها بمونم این افکار هست.مرسی که انقدر مهربونید که میتونم براتون حرف بزنم

  14. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: حالا میتونین بگین چی کارکنم؟

    عزیزم من کارشناس نیستم و نمی تونم نظر کارشناسانه بدم اما من خودم وقتی افکار مزاحم (مثل مورد شما یا مرور گذشته تلخ یا به یاد اوردن کمبودهای زندگی) میاد سراغم سعی می کنم شروع به شمارش نعمتهایی که خدا بهم داده و شمردن خصوصیات خوب خودم و ادمهای اطرافم (مخصوصا همسرم ) و گاهی هم شروع می کنم به صلوات فرستادن. تاثیرش فوق العادست.

    امیدوارم موفق باشی و همیشه شاد باشی عروس خانم گل.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  15. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (چهارشنبه 30 شهریور 90)


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.