به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 56
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
    سلام.باید در مورد حرفاتون فکر کنم.چندان موافق ناز کشیدنش نیستم.

    دوست خوبم "يك زن اميدوار " عزيز

    هر چند موافق نيستم كه اسم اينكارو بزاري ناز كشيدن ( چون مسلما خودت هم در بوجود اومدن اين مسئله بي تقصير نبودي ) ولي حتي اگه اسمشو اين مي ذاري چه اشكالي داره كه اينكارو بكني ؟ اگه زندگي تو دوست داري و شروع كردي به تغيير و ساختن زندگيت ، پس از همين الان شروع كن . قرار نيست هر محبت كردن به همسرت رو اسمشو بزاري ناز كشيدن و فكر كني غرورتو داري زيرپا مي ذاري .
    همونطور كه خودت گفتي و قبول كردي صبور نبودي و تو تماس آخرت كارتون به دعوا كشيده . پس حالا كه سهمتو از اشتباهت پذيرفتي چرا نمي خواي نازشو بكشي ؟ بعضي از اين نازكشيدنا خيلي تهش شيرينه ها ... بالهاي صداقت خيلي قشنگ واست نوشته ... ببين طرز حرف زدن و ناز كشيدنو .... در عين اينكه غرورشو زيرپا نزاشته ببين چقدر اين مكالمه با شوهرت مي تونه اونو به عرش ببره و تو رو عزيز كنه واسش .



    میخام زندگی مشترکم درست شه اما به این ضرب المثلم اعتقاد دارم که:از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن!!!

    من فكر مي كنم تو هم بي اشكال نبودي تو بوجود اومدن اين مشكل و اگه قرار باشه هر دوتون منتظر شين تا اونيكي يك اشاره كنه كه اوضاع پيچيده تر ميشه . وقتي مي توني با يه زنگ كوچولو و محبت آميز از فرصت استفاده كني و شوهرتو بيشتر عاشق خودت كني چرا كه نه ؟
    تازه شوهرت كه زودتر از تو اين اشاره رو كرده و وقت مشاوره گرفته و مي خواد بره پيش مشاور ، پس چرا شما نمي دوي به سويش....؟



    البته مسلما اگه بره پیشه مشاور اونم اشتباهات رفتاریشو تا حدودی متوجه میشه(چون آدم یک دنده ای نیست و حرف حساب رو به راحتی قبول میکنه)
    فکر میکنم بهتره فعلا موضوع فعلا راکد بمونه تا بره پیشه مشاور.(البته خدا میدونه این انتظار کشیدنهای در اوج بیکاری چقدر برام سخته!!)

    ميشه بگي چرا فكر مي كني اگه اين قضيه راكد بمونه بيشتر به نفعته ؟



    بعد ببینم چه عکس العملی نشون میده و منم در قبالش تصمیم بگیرم.

    چرا منتظري تا اون يه كاري كنه تا تو در قبالش يه عكس العمل نشون بدي . حتي اگه خودت اين خلاقيت و ابتكارو نداشتي كه چيكار كني و قصد داشتي منتظر بموني تا شوهرت يه عملي انجام بده الان بالهاي صداقت زحمتشو كشيد و به جات خلاقيت از خودش در كرد .من جاي تو بودم رو هوا مي قاپيدمش و خلاقيتشو مي دزديم .

    البته اين براي من و تو كه هنوز اول راهيم طبيعيه كه تقلب كنيم و از خلاقيت هاي ديگران كپي كنيم . چون اگه اينكارو نكنيم يه خورده قضيه رو نادانسته پيچيده تر مي كنيم ولي اصلا غصه نخور ، كم كم خودمون هم ياد مي گيريم كه چجوري مثل بالهاي صداقت از خودمون خلاقيت در وكنيم .



    منم تو فکر یک بیزینس شخصی برای خودم هستم.(حالا نتیجه ی رابطه ی من و همسرم هر چی میخاد بشه بشه) تا بتونم برم سر یک کار و از این همه فکر و خیال نجات پیدا کنم.البته خیلی دلمم میخاد دوباره فوقمو بخونم(البته نه رشته ی خودمو بلکه یک رشته ی دیگه با بازار کار بهتر) اما فعلا با این شرایط روحی توان درس خوندن ندارم!

    خب پس خودت شروع كن تا از اين وضعيت روحي زودتر دربياي .


    فکر میکنم فعلا هرچی رابطه ام باهاش کمتر باشه تنش و استرس کمتری برای هر دومون داره تا بره پیشه مشاور(چون خیلی بهش اصرار داره و یه جورایی روش کلید کرده)
    هنوز دارم فکر میکنم...
    نظرتون راجع به حرفایی که زدم چیه؟
    الان كه همش منتظر عكس العمل شوهرتي ....
    الان كه همش پيش خودت فكر مي كني يعني جواب مشاوره چي مي تونه باشه؟ ....
    الان كه به قول خودت شرايط روحي خوبي نداري ....
    الان كه بلاتكليفي ....
    واقعا استرس كمتري داري ؟


  2. 4 کاربر از پست مفید saboktakin تشکرکرده اند .

    saboktakin (سه شنبه 22 شهریور 90)

  3. #22
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    سبکتکین عزیز ممنونم
    علت این که نمیخاستم نازشو بکشم این بود که .....ولله خودمم نمیدونم علتش چیه ولی به هر حال نمیتونم کاری که از ته دلم دوست ندارم رو انجام بدم
    علت این که فکر میکنم قضیه راکد بمونه بهتر باشه اینه که اونم فرصت داشته باشه به طور کامل فکر کنه(چون شما با تمام مشکلات رفتاری که داره آگاه نیستی من میتونم قسمتهایی که در قبال حرکات و رفتار من به وجود اومده با رفتار درست و عشق ورزیدن و سایر موارد درست میشه اما یه چیزهایی هم توی اخلاق اون هست که باید بپذیره و درستشون کنه و تقصیر منم نیست.منم باید اون رفتارهایی رو که باعث سردی رابطه مون شده به درستی شناسایی کنم و سعی کنم که رفعشون کنم.یعنی هر دومون به خوبی فکر کنیم.)
    همه اش منتظر عکس العملش نیستم.اما خودش اصرار داره که من تا نرم مشاور فکرم متمرکز نمیشه پس از دست من کاری بر نمیاد.
    راستی امروز خودش بهم زنگ زد.(منم از ته دلم خوشحال شدم) ازشم به خاطر دیشب عذر خواهی کردم.
    در هر صورت از راهنماییت ممنونم

  4. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (سه شنبه 22 شهریور 90)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 فروردین 91 [ 22:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-24
    نوشته ها
    83
    امتیاز
    1,637
    سطح
    23
    Points: 1,637, Level: 23
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    115

    تشکرشده 115 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    عزيزم زندكي بستي بلندي داره

    نميشه كه وقت خوشي با همسرمون باشيم وقت بي بولي بكيم خداحافظ
    به اين فكر كنيد كه اكه خداي نكرده مشكلي براي سلامتي شما بيش ميامد از همسرتون جه انتظاري داشتيد مسلما انتظارداشتيد كه بشتتون باشه وتنهاتون نزاره جونكه اون انتفاق در طول زندكيتون بيش اومده

    اين سوالو بايد زمان خواستكاري ميبرسيديد و شرايظ رو مي سنجيديد نه الان بعد ازدواج

  6. کاربر روبرو از پست مفید aramesh_1390 تشکرکرده است .

    aramesh_1390 (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط یک زن امیدوار
    سبکتکین عزیز ممنونم
    علت این که نمیخاستم نازشو بکشم این بود که .....ولله خودمم نمیدونم علتش چیه ولی به هر حال نمیتونم کاری که از ته دلم دوست ندارم رو انجام بدم
    علت این که فکر میکنم قضیه راکد بمونه بهتر باشه اینه که اونم فرصت داشته باشه به طور کامل فکر کنه(چون شما با تمام مشکلات رفتاری که داره آگاه نیستی من میتونم قسمتهایی که در قبال حرکات و رفتار من به وجود اومده با رفتار درست و عشق ورزیدن و سایر موارد درست میشه اما یه چیزهایی هم توی اخلاق اون هست که باید بپذیره و درستشون کنه و تقصیر منم نیست.منم باید اون رفتارهایی رو که باعث سردی رابطه مون شده به درستی شناسایی کنم و سعی کنم که رفعشون کنم.یعنی هر دومون به خوبی فکر کنیم.)
    همه اش منتظر عکس العملش نیستم.اما خودش اصرار داره که من تا نرم مشاور فکرم متمرکز نمیشه پس از دست من کاری بر نمیاد.
    راستی امروز خودش بهم زنگ زد.(منم از ته دلم خوشحال شدم) ازشم به خاطر دیشب عذر خواهی کردم.
    در هر صورت از راهنماییت ممنونم
    چه شوهر خوبي داري كه غرورشو شكسته و پيش قدم شده . خدايا از اين شوهر مهربونا نصيب همه مون بفرماااااااا . آمين .
    يك هيچ شدين به نفع شوهرت . حواست باشه براش جبران كنيا .
    ولي كار خيلي خوبي كردي كه از فرصت استفاده كردي و ازش معذرت خواهي كردي .البته دليل نميشه يك يك شين .گفته باشم .

  8. 3 کاربر از پست مفید saboktakin تشکرکرده اند .

    saboktakin (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  9. #25
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط aramesh_1390
    عزيزم زندكي بستي بلندي داره

    نميشه كه وقت خوشي با همسرمون باشيم وقت بي بولي بكيم خداحافظ
    به اين فكر كنيد كه اكه خداي نكرده مشكلي براي سلامتي شما بيش ميامد از همسرتون جه انتظاري داشتيد مسلما انتظارداشتيد كه بشتتون باشه وتنهاتون نزاره جونكه اون انتفاق در طول زندكيتون بيش اومده

    اين سوالو بايد زمان خواستكاري ميبرسيديد و شرايظ رو مي سنجيديد نه الان بعد ازدواج
    دوست عزیز از راهنماییت ممنونم منتها فکر میکنم شما از اول در جریان مشکل من نیستی چون من تا جایی که تونستم در مسایل مالی از همسرم پشتیبانی کردم به نحوی که حتی از خواسته های شرعی و قانونی مالیمم گذشتم منتها به نظر میرسه تو این کار زیاده روی کردم و اثر منفی گذاشته باشه.در زمان خواستگاری هم ایشون وضعیت خیلی معقولی داشتن اما متاسفانه بعد از ازدواج زندگیمون آماج مشکلات مالی قرار گرفت که تلاشهای بیشتر یک جانبه ی من هم اثری نداشت تا به امروز.

    همسرم بالاخره رفت مشاوره.البه گویا از تمام وقت مشاوره بشتر همسر من صحبت کرده و مشاور چیزی خاصی نگفته یعنی وقت نشده.امروز بازم وقت مشاوره داره.منم به توصیه بالهای صداقت عزیز که مرتب به من میگفت بعد از مشاوره هیچ عکس العمل احساسی نشون نده خیلی خوددار بودم به نحوی که علی رغم این که قرار بود شب با هم صحبت کنیم اما چون گفت خوابم میادد و خسته ام منم زیاد پاپیچش نشدم(من قبلا خیلی کم حوصله تر بودم و این جور موارد یه وقتایی میگفتم بخواب اما عملا این قدر اس ام اس و زنگ میزدم که نمیزاشتم بخابه آخرشم دعوامون میشد!).خوشبختانه انگار همسرم خیلی خوب به راهکارهای دوستان جواب میده جوری که بعد از دیشب که من باهاش مدارا کردم امروز صبح خودش زنگ زد و جریان مشاوره رو برام گفت البته من ته دلم زیاد خوشحال نبودم و یه کم هم استرس داشتم که بالاخره چی شد اما بروز ندادم و تشویقشم کردم که امروز حتما دوباره بره(خود مشاور بهش گفته) نتیجه اشم این شد که یه نیم ساعت بعد بهم اس ام اس داد:دیشب اصلا حالم خوب نبود فکر کنم از دلتنگیه

    من هنوزم دارم به زندگیمون فکر میکنم.دلم میخاد نهایت آسایش و آرامشو تو زندگی مشترک تجربه کنم چون هیچ وقت برام این جوری نبوده.
    راجع به مسایل مالیم فکر میکنم بعد از این که مشکلات دیگه مون باهم حل شه باید بیشینیم ببینیم چی کار میتونیم بکنیم
    مرسی که میاین و این تاپیکو میخونین و نظر میدین( یا نه.)حمایت شما دوستان به زندگی دلگرمم میکنه

  10. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    دوست خوبم چرا از اول تاپيكتو دنبال مي كردم و مي خوندم .
    اگه گفتم يك هيچ به نفع شوهرت به خاطر اينكه منم مثل خودت معتقدم خودت هم تو بوود آوردن مشكلاتتون بي تقصير نبودي . ( به خاطر همون زياده روي اي كه خودت گفتي و اينكه به جاي اينكه اجازه بدي همسرت نقش خودشو به عنوان سرپرست خانواده ايفا كنه شما اين زحمت رو به دوش كشيدي و حالا هم خودت خسته شدي )

    به هر حال اينا مهم نيست . مهم اينه كه حالا خودتم فهميدي اشتباه كردي و درصدد رفع اشتباهاتتي .
    خيلي عاليه كه صبوري كردي و گذاشتي همسرت حرفاشو بزنه و مزاحمش نشدي .
    خودتم ديدي كه چقدر زود نتيجه داد .
    راجع به مسايل ماليتم چرا گذاشتي بعد از رفع مشكلاتت بهشون فكر كني . الان كه تنهايي و دور از همسرت مي توني از فرصت استفاده كني . تو همين سايت كلي مطلب و مقاله هست كه مي تونه بهت كمك كنه كه چجوري از اين به بعد مسايل مالي زندگيتو حل كني . حتما اگه پيدا كردم واست لينكاشو مي ذارم .خودتم بگرد و از اين فرصت استفاده كن .

    اينجا رو كليك كن

  12. 3 کاربر از پست مفید saboktakin تشکرکرده اند .

    saboktakin (جمعه 25 شهریور 90)

  13. #27
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    113
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    این همه چراغ سبز نشون داده حالا اینبار نوبت توست زنگ بزنی وگرنه فکر می کنه برات مهم نیست چی می شه. همیشه تعادل رو حفظ کن.نه راه به راه زنگ بزن نه اینکه همش منتظر باشی او زنگ بزه.
    تبریک می گم بوی بهار می یاد از زندگیت
    بی خبر نذار ما رو

  14. 3 کاربر از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده اند .

    رایحه عشق (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  15. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟


  16. 2 کاربر از پست مفید saboktakin تشکرکرده اند .

    saboktakin (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  17. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    فقط یک توضیح اضافه برای سبکتکین جان: قسمتی که گفتم شما انگار از اول در جریان مشکل من نیستی رو با دوست دیگرمون aramesh_1390 بودم ولی یادم رفت اولش بنویسم وگرنه میدونم شما سبکتکین جان از اول در جریان نوشته های من بودین اینو از تشکرهای که لطف میکردی زیر پست من یا دوستان میزدی میدونستم.
    هنوز در انتظار امشبم تا از مشاوره بیاد و حرف بزنیم
    از تاپیکایی که گذاشتی دارم استفاده میکنم
    بیشتر فکر میکنم و چقدر عجیبه حالا که ذهنم آرومتر شده هزار تا راه(برای قسمت مالی زندگیمون) در نظرم میاد که شاید درش نیازی نباشه از خانواده ام کمک بگیرم و همسرمم در جای اصلی خودش به عنوان مرد خونه قرار میگیره منم میتونم یه شغل شخصی داشته باشم!
    برام دعا کنین

  18. کاربر روبرو از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده است .

    یک زن امیدوار (پنجشنبه 24 شهریور 90)

  19. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 23 اسفند 92 [ 23:20]
    تاریخ عضویت
    1390-4-25
    نوشته ها
    643
    امتیاز
    4,583
    سطح
    43
    Points: 4,583, Level: 43
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 167
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,779

    تشکرشده 2,844 در 585 پست

    Rep Power
    78
    Array

    RE: مسایل مالی در سرنوشت یک ازدواج چقدر دخیلند؟

    سلام.بالاخره قال این قضیه ی مشاوره رفتن کنده شد!
    امشب با همسرم صحبت کردم و همون جوری که خودمم انتظار داشتم مشاور به جز یک سری راهنماییهای کلی کار دیگه ای از دستش برنیومده(که البته حقم داره) در کل همسرم با حرف مشاور متقاعد شده که ما هردومون باید تغییر کنیم و فکر میکنم(صد در صد مطمین نیستم) اونم قصد داره تغییر کنه.البته میگه برای یه مدت تلاش کنیم تغییر کنیم ببینیم زندگیمون چه شکلی میشه حالا با توجه به راهنمایی دوستان من چند تا چیز به ذهنم رسیده میخام انجام بدم:
    1.بدون توجه به تغییر یا عدم تغییر رفتار همسرم سعی کنم تا رفتار خودمو درست کنم.
    2.فعلا در مسایل مالیش دخالت مستقیمی نکنم.
    3.مرتب بهش ابراز عشق و علاقه میکنم البته بدون این که غرور و شخصیت زنانه ام لطمه ببینه و فعلا هم انتظار رفتار مشابه رو ازش ندارم.
    اما...
    هنوز در مورد برگشت به خونه حرفی نزد.منم چیزی نگفتم.
    همسرم مرتب ابراز خستگی میکرد(البته به قول خودش نه از زندگی مشترکمون بلکه کلا از نظر روحی) حالا تو این شرایط به نظرتون من پیشش باشم براش بهتره یا نه! خودم فکر میکنم بهتره که پیشش باشم اما چون خودش حرفی نمیزنه یه کم غرورم شیطونی میکنه.
    به نظرتون برگردم بدون این که بهم بگه؟
    یا بهش بگم میخام بیام ببینم عکس العملش چیه؟
    یا صبر کنم و محبت کنم(از راه دور!!) تا خودش بگه بیا.

    بعد از این برگشت میدونم که عشقمون خیلی کمرنگ شده راههایی که این عشقو بتونه دوباره زنده کنه(راههای عملی که خودتون انجام دادین چون من زیاد مقاله در مورد برگشت دوباره عشق خوندم اما به دلم ننشست) به نظرتون چی هست.
    ببخشین که هر روز میام اینجا روده درازی میکنم

  20. 2 کاربر از پست مفید یک زن امیدوار تشکرکرده اند .

    یک زن امیدوار (پنجشنبه 24 شهریور 90)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:39 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.