RE: تغییر خانم میناچ بر اساس یک برنامه ی مشخص
نوشته اصلی توسط
del
مینا هر چقدر سعی میکنه ( مینا توی عمل سعی نمیکنه؟؟؟؟؟) مینا فقط داره حرف میزنه و توی دلش و ذهنش داره سعی میکنه! شوهر مینا هم که فقط ظاهر رفتارهای مینا رو میبینه؛ متوجه نیست که مینا سعی میکنه مقاله بخونه؛ مشاوره بگیره؛ بنابراین قدر دان مینا نیست و اون هم هیچ تغییری نمیکنه و میگه حالا که اون این جوریه؛ پس من هم این جوری ام! مینا! گریه میکنه و دلش به حال خودش و زحمت هایی که البته (زحمت های ذهنی و فکری ) خودش میسوزه و فکر میکنه چقدر داره در حقش ظلم میشه؟ اما نمی دونه که بابا! مینا! تو در عمل باید خودت رو کنترل کنی! در عمل باید به همسرت نشون بدی که خواهان تغییر هستی!
آفرين دقيقا درسته. ايشون فقط فكر ميكنه كه من چقدر دارم زحمت ميكشم و زن خوبي هستم و ... اما در عمل از يك سال قبل تا حالا مي تونم به جرئت بگم كه يك قدم مثبت به سمت بهترشدن برداشته. چي؟ همين كه قبول كرده كه سردمزاجه. همين و بس. البته در عمل هم كار خاصي براي درمانش نكرده هان. فقط قبول كرده. شايد شما تازه با ايشون آشنا شده باشيد، اما من يك ساله ايشون را ميشناسم و بيشتر از همه تو تاپيك هاي ايشون نظر دادم و ريز اخلاق ايشون دستمه. يك سال گريه و ناله و ... و فقط يك تغيير در حد كم.
خانم ميناچ ناراحت نشي هان. من از ايراد گرفتن از ديگران خوشم نمياد و نمي خوام شما را بد جلوه بدم. اين كه اين قدر وقت ميگذارم فقط مي خوام شما به آرامش برسي و براي رضاي خداست. بنابراين انتقادهاي تند مرا يه جوري هضم كن. خودت ميدوني شايد نيمي از ارسال هاي من در تاپيك هاي شما بوده و شما را كاملا مي شناسم.
نوشته اصلی توسط
مینا چ
سرافراز جونم اون اصصصصصصصصصلا به خاطر اینکه منو زده عذاب وجدان نداره میگه چون بهم گیردادی اعصابمو خورد کردی حقته. تازه سرم منت میذاره که منه بدبخت به خاطر توی.......خودمو زدم.چقدر تو بدی و.....
دليل تمام كتك هايي كه خوردي همينه. همين كه قرمزش كردم. خانم عزيز ولش كن. چي كارش داري. براش آب ببر اگر خواست بخوره و گرنه ولش كن. براش شام درست كن اگر خواست بخوره و گرنه ولش كن. اين قدر رو مخش راه نرو.
نوشته اصلی توسط
مینا چ
آخه وقتی بچه ها میگن تقصیر من بوده که گیر دادم چرا به دکتر اینو گفتی چرا اینو نگفتی عذاب وجدان میگیرم.
بي خيال. حالا با هم درستش ميكنيم. فقط گوش بده و تك روي نكن. ما يه تيم هستيم. تو بايد به ما اطمينان كني و از كمك ما استفاده كني نه اين كه تك روي كني.
نوشته اصلی توسط
مینا چ
آقای تسوکه شما که خیلی مدافع شوهرم هستید و درکشون میکنید، میشه بگین باید چی کار کنم؟
باور كن من طرفدار شوهرت نيستم. من طرفدار زندگي تونم. اما خب فعلا فقط دستم به شما ميرسه. اگر تاپيك هاتو نگاه كني ميبيني كه من بيشتر از همه ي بچه هاي تالار برات كامنت گذاشتم. پس زير و روي زندگي شما را بيشتر از همه ميدونم. به من اطمينان كن.
نوشته اصلی توسط
مینا چ
یا مثلا اگه امشب خونه نیومد؟ و در مورد رفتار کلیم؟
اميدوارم كه بياد خونه. اگر نيومد ميشينيم ببينيم چي كار كنيم. در مورد رفتار كلي ات هم نظرمو دادم. بايد از روي برنامه بري جلو. لازم نيست كه هر دم و ساعت بخواهي كه در مورد رفتارت نظر بديم. وضعيت شما مشخصه. قرار نيست كه باز دوباره از اول بريم ببينيم مشكل كجاست. مشكل معلومه. راه حل هم معلومه. فقط بايد خب عمل كني.
در مورد اين كه ميگي امشبو چي كار كنم؟ اما همه ي انتظاري كه ما از شما داريم همينه كه خانم دل نوشته:
نوشته اصلی توسط
del
مینا جان! اگه یه روزی مثل رفتنش پیش دکتر؛ اومدی و گفتی امشب کلی به خودم رسیده بودم؛ شام خوشمزه درست کرده بودم؛ زنگ زدم با عشق به همسرم که عزیز دلم! امشب با همه ی وجودم منتظرتم! بعد هم وقتی اومد خونه؛ در مقابل اخم و تخم و بی حوصلگی هاش؛ هم حسی کردم و صبوری کردم؛ بخاطر دل خودم که حال خودم خوب باشه و آرامش داشته باشم؛ بعد هم آخر شب با ناز و عشوه یه رابطه ی جنسی خوب باهاش برقرار کردم! صبح هم با روی خوش صبح بخیر گفتم و همراهیش کردم! اون موقع ست که داری روی خودت کار میکنی!
می بینی همه ی این ها یعنی مینا! نه شوهر مینا! مینا از این به بعد فقط باید جملاتت رو با من شروع کنی! من .... تا آخر!
سعي كن همين سناريو بالا را اجرا كني. به شوهرت هم گير نميدي. اگر به شامت دست نزد، حق نداري بري گير بدي كه بيا بخور. اگر شب رفتي و كنارش خوابيدي و بهت دست نزد حق نداري بهش گير بدي. فقط بايد همين سناريو را اجرا كني. من شك ندارم كه شوهرت امشب بهت محل نميزاره. اما تو بايد همه ي كارهاي بالا را درست اجرا كني. ازش نمي پرسي چرا گوشي ات را برنداشتي. فقط ميگي خيلي نگرانت شدم. اگر گفت: به تو چه كجا بودم. جواب نميدي. اگر گفت ازت متنفرم، باز گريه را شروع ميكني. نمي خواد هم همش به پروپاش بيافتي كه منو ببخش و ... نمي خواد. فقط ولش كن. بزار تنها باشه. همين.
ببينم چي كار ميكني. فردا ببينيم كه اين امتحان را رد ميشي يا قبول.
در انتهای زندگی، به خاطر پول ها و تحصیلات و پست و مقام هایی که بدست نیاورده ایم، غصه نخواهیم خورد. در انتهای زندگی، ناراحت خواهیم بود که چرا به کسانی که دوستشان داریم، بیشتر محبت نکرده ایم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)