؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تشکرشده 5 در 5 پست
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تشکرشده 5 در 5 پست
؟؟؟؟؟
؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا هیچ کس منو راهنمایی نمیکنه؟
هیچی به ذهنتون نمیرسه؟
تشکرشده 950 در 237 پست
سلام تنها 65
عزیزم خیلی عجیبه که قند و چای و .و...چیزهای دیگه خونه شما هم مامان و بابا میدن میشه علت این کار خانواده ات رو اول بگی؟؟؟
صحبتهای من بر پایه نظرات شخصی ام می باشد و در زمینه مشاوره تخصصی ندارم
[size=medium]
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست
[/size]
تشکرشده 2,035 در 738 پست
سلام
از خودت و زندگيت بيشتر بگو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آيا از اول اينطوري بودين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟يا به مرور زمان اينطوري شدين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا اينطوري شدين؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه اتفاقاتي بينتون افتاده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
كسي جواب نمي ده چون توضيحاتتون خيلي گنگه.
خواهش مي كنم دوباره تلگرافي جواب ندين.
ليلا موفق (دوشنبه 07 شهریور 90)
تشکرشده 5 در 5 پست
لیلا جون خونواده شوهر من خیلی روابط اجتماعی ضعیفی دارند مثلا من که الان چند ساله عروسشونم یک بار ندیدم مهمون شام یا نهاری دعوت داشته باشند.حتی من و شوهرم را هم شاید سالی 2 بار به شام یا نهار دعوت کنند.
احساس میکنند خیلی باکلاس و بافرهنگ هستند در حالیکه اصلا این طوری نیست.همگی اعتماد به نفس خیلی بالایی دارند.
هروقت کنار مادرشوهرم بشینید یکریز از بچه هاشون تعریف میکنند که وجدانا هم بچه های خوبی ندارند فقط از این جهت خوبند که خیلی به پدر و مادرشون احترام میگذارند .خیلی اهل مذهب و نمازو درس خوندن نیستند.بی حجابند.
اصلا با این همه تفاوت من نمیدانم چطوری با هم ازدواج کردیم.
به نظر خودم چون خیلی کمبود دارند میخواهند جلو بیفتند که پس نیفتند.
وقتی هم که ما دو نفر مشکل خاصی نداریم باز هم رفتارش با خانواده من همینه و وقتی هم که مشکل داریم این راه را بهترین روش برای اذیت کردن من انتخاب میکنند چون دقیقا من و نکته ضعفهایم را میدانند.
رفتار پدر و مادرشان هم با خانواده من هرچند که بسیار کم هم را میبینند اما همین طور سنگین هست.
این قسمت اصلا برایم مهم نیست اما دوست دارم رفتار خودش با خانواده من عالی باشد.
وقتی گله میکنم من را به بچه ننه بودن متهم میکند و سرم داد میکشد که فکر میکنید تو و پدر و مادرت چه شخصیتهای مهمی هستید؟
من اصلا از این ادمهایی نیستم که از کسی تعریف بیش از حد کنم چون میدانم تعریف و تمجید زیاد حساسیت آور است.
تشکرشده 2,035 در 738 پست
ببين من فكر مي كنم شوهرت جلوي تو و خانوادت كم مي ياره. و اينطوري مي خواد اين احساس حقارتش را جبران كنه.
به نظرم شما اولين كاري كه مي كني بايد اين احساس حقارتي را كه در شوهرت در اثر مرور زمان بوجود آمده را از بين ببري.
همونطور كه قبلا گفتم:
1. اولين كار كمك هاي خانوادت را به طور كامل قطع كن. (البته به طور كاملا نامحسوس)
2. بعد شروع كن به طور كاملا نامحسوس از شوهرت تعريف و تمجيد كني و بهش بها بدي و طوري رفتار كني كه انگار اون تنها تكيه گاه و ماواي توست.
3. سعي كن بي رحمانه از نظر مالي و عاطفي به شوهرت تكيه كني.
4. ديگه اصلا حرف كمك هايي را كه خانوادت به شما كردند بهش نزن و ديگه هيچ كمكي هم نگير.
5. يك مدت خانوادت را بگذار كنار و فقط رو رابطه خودت و شوهرت كار كن و مدام نگو بايد به پدر و مادرم احترام بذاري. بلكه فقط به شوهرت و خانوادش احترام بگذار.
6. از خانوادت بخواه كامل خودشون را از زندگي شما بكشند كنار و بذارند خودتون مشكلاتتون را حل كنيد. (مشكلات مادي و معنوي)
7. مي دونم الان مي گي شوهرم خودش كمك هاي خانواده من را مي خواد و اگه خانوادم به ما ندند اوضاع بدتر مي شه. مي دونم ولي تو سعي كن اصلا به روي خودت نياري كه مي فهمي شوهرت اين كمك ها را مي خواد برعكس طوري باهاش رفتار كن كه انگار اون اين كمك ها را نمي خواد و مي خواد روي پاي خودش وايسه و تو هم تمام اميدت به اونه و بهش افتخار مي كني.
8. تو روابط زناشويي خيلي باهاش گرم بگير. (مردها بيشتر مردانگي و اعتماد به نفسشون را از اين راه كسب مي كنند.)
موفق و پيروز باشي
ليلا موفق (سه شنبه 08 شهریور 90)
تشکرشده 5 در 5 پست
راست میگی لیلاجان؟!واقعا!نوشته اصلی توسط ليلا موفق
اخه خود شوهرمم خیلی گرم نیست مثلا هردو هفته یک بار.
منظورت از گرم گرفتن چیه؟ من خودم هم سرد هستم و اصلا دوست هم ندارم پیشقدم باشم.
تنها65 (دوشنبه 07 شهریور 90)
تشکرشده 2,035 در 738 پست
كتاب رازهايي درباره مردان را بخر و بخش "رازهاي درباره روابط جنسي مردان" آن را بخون. حتما حتما بخون.
ليلا موفق (سه شنبه 08 شهریور 90)
تشکرشده 1,334 در 350 پست
سلام تنها 65 عزیز
منم کاملا با حرف های لیلا جان موافقم
سعی کن به شوهرت بیشتر برسی
اشکالی نداره که بعضی وقتها تو پیش قدم شی واسه رابطه.چه اشکالی داره؟؟
اتفاقا من فکر میکنم شوهرتون بر عکس اون چیزی که نشون میدن اعتماد به نفس پایینی دارن و دارن با این کاراشون اون کمبودها رو میپوشونن.(همین طور خانوادشون)
سعی کن از لحاظ تغذیه هم بهش برسی غذایی که دوست داره واسش درست کن.
لباسایی که دوست داره تنت کن.
از لحاظ ظاهری به خودت برس و تنوع ایجاد کن مثلا برو موهاتو رنگ کن
بهش دیگه گیر نده
از کمک های خانوادت نگو.با ظرافت های خانمانه سعی کن چیزهایی که تو زندگی لازم داری رو ازش بخوای و از پول خودت و خانوادت خرج نکن.
اصلا هم کمک های خانوادتو یاد اوری نکن.
یه سرچی تو مقالات بکنین و صحبت های sci عزیز رو بخونین.خیلی موثره.
امیدوارم مشکلتون زود زود حل شه.
راستی نگفتی چرا باید میوه و شیرینی خونتون رو خانوادتون بخرن؟؟
تشکرشده 5 در 5 پست
به خاطر بی احترامی های شوهرم خیلی دلم ازش پر.
نمیتونم باهاش خوب باشم.
بعد از اون رفتار زشت جلو مامانم نه خیلی غذا درست کردم نه بهش محل میذارم.اتاقامون هم جدا از همدیگه هست.
شما باشید دلتون میاد باهاش خوب باشید؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)