سهيل جان من فكر ميكنم مادر خانم بيشتر از اين كه با سياست باشه ،ساده است
همين كه درباره مهريه به مادرتون اونجوري گفته از رو سادگي خواسته يه شوخي بكنه كه خوب شما همچين شوخي هايي را قبول نداريد و زشت ميدونيد
البته به نظرم شما هم زيادي حساس شديد و خيلي داريد قضيه را برا خودتون بزرگ ميكنيد(حالا يا خواسته يا ناخواسته)ميگي نه اينم يه نمونه كه خودت تو اين چند كلمه كه نوشتي گفتي:
اینم بگم مادرزن هرهفته برای دیدن پدر و مادرش و خواهرش میره تهران و نزدیک 4-5 روز اونجاست، دخترها و شوهرو همرو تنها میذاره میره ... بدون غذا
اخه عزيزم چطور هر هفته 4-5 روز ميره يعني هفته اي دو روز خونشونه
تازه حتي اگه بره،فكر نمي كنم اين موضوع به شما ربطي داشته باشه،شما فقط داماد اون خانواده هستيد نه بيشتر
خود خانواده اگه با اين مسئله مشكل داشتن حتما به ايشون تذكر ميدادن،پس شما چيكار داري كه كاسه داغ تر از اش ميشي و الكي خودتا ناراحت ميكني
در مورد مسافرت هم عرض كنم كه حالا خوب يا بد اين رسميه كه بعضي خانواده ها دارن نميزارن دخترشون بره مسافرت يا خونه پسر بخوابه
البته ممكنه به خاطر ترس از رابطه قبل از عروسي باشه
كه خوب شما هم كه تا حدود 3ماه ديگه عروسي ميكنين خدا را شكر و ديگه اين مشكلات را نخواهي داشت
پس الكي دوران عقد را به خودت و خانمت تلخ نكن شما حالا بايد لذت ببري
بي خيال اين كه كي چي ميگه،برو دنبال زندگي و كيف و كوكت
علاقه مندی ها (Bookmarks)