به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 76
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 شهریور 90 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 58 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    المیرای عزیز از حرفایی که برام گفتی ازت ممنونم و از راهنمایی که کردی سپاسگزارم .من تو تاپیکم گفتم که عاشق فرید هستم و او هم همینطور .من بارها تو جوابم گفتم که اصلا به فکر جدایی از همسرم اونم فقط بخاطر آینده پسرم نیستم و نخواهم بود .من مشکلم با خودمه که نه میتونم نبودن فرید رو تو زندگیم تحمل کنم و نه داشتنش رو .از طرفی هم هر چی رو همسر خودم کار میکنم که همونی باشه که من میخوام یا حداقل کمی به من و احساسم اهمیت بده درست نمیشه .فرید 34 ساله شه و دو تا بچه ام داره من اینو میدونم که اگه بخوام از زندگی خودم جدا بشم و بخوام با اون ادامه زندگی بدم و اگه روزی زنش بفهمه مطمئنا میذاره میره و اونوقت من بجز آینده پسر خودم آینده بچه های اونم به خطر انداختم .من نمیتونم خودخواه باشم هر چند که خودم تو این زندگی واقعا دارم روزای جوونیم رو به هدر میدم .نمیدونم که میتونی زندگی بی عشق رو تصور کنی یا نه ؟
    شما میگی از کارم استعفا بدم ولی باور کنید چندین بار اقدام کردم و به فرید گفتم که نمیتونم ادامه بدم و اون با گریه هاش و التماسش بازم منصرفم کرده .شما راست میگی اون منو خودخواهانه میخواد خودشم اینو میگه .میگه یا باید با من بمونی و یا اینکه نمیزارم برای شوهرت هم بمونی .از اینکه اون منو واقعا میخواد شکی ندارم چون به عشق خودمم ایمان دارم .میدونی المیرا جان من مشکلم با خودم.اگه اینجا مشکلم رو مطرح کردم واسه این بود که سبک شم و شاید کسی باشه که چیزی بگه و آرومم کنه .من با همه علاقه ای که به فرید دارم اصلا راضی نمیشم که نه اون و نه خودم بخوایم با آینده بچه هامون بازی کنیم وفرید به من میگه بزار با هم باشیم تا آخر عمرمون تا ببینیم خدا چی میخواد .میگه گذر زمان همه چی رو درست میکنه .اون میخواد به امید این بشینه که یا زن اون و یا همسر من بخواد به خواست خدا از زندگیمون برن بیرون .میگه این اتفاق بالاخره میفته که یکی از اونا دیگه نباشن .چه میدونم از این جور دلخوشی های الکی .بهر حال از همدری شما ممنونم .ازتون میخوام که تو این شبای احیا حتما برام دعا کنید که خدا یه راهی جلوی پای من و امثال من بزاره .

  2. #12
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,082 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    سلام
    حکایتی هست که می گویند مجرمی را محکوم کردند که یا باید 10 کیلو پیاز بخورد، یا 50 ضربه شلاق بخورد یا اینکه یکسال زندانی شود.
    فرد با زرنگی خودش فکر کرد. شلاق که خیلی بد است، یکسال زندانی هم که خیلی زیاد هست بهتر هست که پیاز ها را بخوره بهترین راه هست.
    شروع به خوردن پیاز شد، هر چه بیشتر خورد حالش بد و زجرش بیشتر شد تا اینکه بعد از خوردن چند کیلو پیاز کوتاه آمد و با خود گفت شلاق ها را سریع می خورد و راحت میشود.
    50 ضربه شلاق خوردن را امتحان کرد. تحمل کرد و تحمل کرد اما نتوانست تا 50 ضربه طاقت بیاورد، کوتاه آمد و گفت همان یکسال زندان را تحمل می کنم.

    شما هم توجه داشته باشد دقیقا حالت مثل همین مثال ماست.
    بالاخره یا متعهد به زندگی با همسرت باش، یا طلاق بگیر یا....
    اگر اشتباه انتخاب کنی محکوم به همه زجر ها هستی.
    تصور کن وقتی مسئله دیر یا زود لو برود هم آبرویت می رود، هم طرد می شوی و هم طلاق می گیری و هم بچه ات را از دست می دهی و هم کسی حاضر به آن زندگی پر مشکل با تو نخواهد بود.

    شما تا یکدله نشوی با همسرت نمی توانی مشکلاتت را با او حل کنی. سعی کن راه باز سازی زندگی را پیدا کنی نه بهانه ای برای بودن با آن مرد


    کسی اگر بخواهد کاری بکند راهش را می یابد و اگر نخواهد انجام دهد بهانه اش را

  3. 24 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    mohammad6599 (چهارشنبه 09 مرداد 92), مدیرهمدردی (جمعه 28 مرداد 90)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    عزیزم این خیلی خوبه که این وسط به فکر همه (پسرت، اون اقا همسرت، بچه های اون اقا) هستی اما گویا خودت رو فراموش کردی. ایا ارزش شما در این حد است که ابرو، پاکی ، جسم و روح خود را بدون تامل به حراج بگذاری. می دونم که الان میگی خوب در ازای این من حمایت عاطفی از اون اقا دریافت می کنم.اما ایا این حمایت عاطفی هزار ناراحتی روحی برای شما نیاورده که شما رو برای درد دل به این تالار کشانده؟
    امیدوارم درست ترین راه رو انتخاب کنی نه سریعترین راه و در اینده ای نزدیک به انتخابی که کردی افتخار کنی نه سرافکنده و شرمگین باشی.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  5. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (یکشنبه 30 مرداد 90)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 شهریور 90 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 58 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    ممنونم آقای مدیر همدردی شما درست میگی منم درست مثال همون شخصی روکه گفتید دارم .شما درست میگی من همش دارم دنبال یه چیزی میگردم که خودمو توجیه کنم که رابطه ام رو با اون ادامه بدم .یا به قول گفتنی هم خدا رو میخوام هم خرما رو البته اگه درست گفته باشم .شما درست میگی آخرش اینه که بازم بعد اینکه بفهمن اخرش به جدایی ختم میشه و از دست دادن پسرم .از شما هم دلجوی دلتنگ سپاسگزارم فرمایش شما هم درسته من فکر همه رو میکنم الا خودم .فکر کنم آخرش به این نتیجه باید برسم که یا باید قید خودمو دلمبزنم یا اینکه قید زندگی مشترکمو .اینم که مثل روز روشنه که بخاطر پسرم موندن رو رفتن ترجیح میدم .خیلی برام سخته بخوام از دست دادن عشق رو تجربه کنم ولی با فرمایشات شما چاره ای جز این برام نمیمونه .برام دعا کنید بتونم اراده کنم و تصمیم عاقلانه بگیرم .ولیمشکلم اینجاست که چطور و دیگه چیکار باید کنم که همسرم رفتارش عوض بشه .باور کنید آقای مدیر زندگی بی عشق خیلی سخته .همسرم هر چی براش توضیح میدم هر چی ازش میخوام که بهم توجه کنه زیر بار نمیره .خیلی آدم خوبیه و خوش قلبه .دست بزن و بد دهنم نیست فقط کمی لجبازه .ولی همه ی این خصوصیات خوبش با یه بی توجه ای و رابطه سردش داره گند میزنه به این زندگی و روحیه من .امشب کلی رو خودم کار میکنم که فردا بخوام با فرید خیلی جدی در این مورد صحبت کنم و ازش بخوام که این رابطه تموم بشه .هر چند میدونم که خیلی برام سخته و از این میترسم که سر لجبازی به تهدیدی که کرده عمل کنه .شما هم برام دعا کنید

  7. 2 کاربر از پست مفید دوراهی تشکرکرده اند .

    دوراهی (یکشنبه 30 مرداد 90)

  8. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    خود اونم براش ابروش مهمه مگه میشه مهم نباشه مگه اینکه مشکل روحی داشته باشه نگران نباش اگر خود اون براش مهمه که خاناومش نفهمه و رعایت می کنه پس خود اونم حفظ ابروش براش مهمه
    یه چیزیم که علاوه بر صحبتای بقیه میگم اینه که زیاد از عشق اون اقا مطمئن نباش این سن برای مردا 34 تا حدود 37 38 سالگی سن بدیه خیلیا رو دیدم که تو این سن با وجود متاهل بودن به کسی علاقه مند بودن واقعا هم بودن نه اینکه بخوان الکی بگن اما بعد یه مدت همه چی براشون تموم شده اونوقت شما می مونی و یه زندگی که دیگه راه برگشتی نداری ضمن اینکه شما به خاطر حس پاکت دنبال این مسئله رفتی اما دید عمومی نسبت به این مسئله چیه و و جهه شما چه بلایی سرش میاد اگه از شوهرت ناراضی هستی این راهش نیست

  9. کاربر روبرو از پست مفید bahareh.v تشکرکرده است .

    bahareh.v (شنبه 29 مرداد 90)

  10. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 شهریور 90 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 58 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    نمیدونم شاید هم همینطور باشه شاید اونم بعد یه مدتی به این نتیجه برسه که راهی که داریم میریم اشتباهه .مشکل من با همسرم سر نارضایتی نیست سر بی علاقه ای به ایشون .مخصوصا وقتایی که بحثمون میشه یا یه کارای میکنه که بدم میاد بیشتر ازش متنفر میشم .انقدر که وقتی میبینم کاری ازم برنمیاد فکر خودکشی میزنه به سرم .نمیدونید تو این شرایط زندگی کردن چقدر سخته ولی مثل اینکه با نظرات بقیه دوستان چاره ای جز این ندارم که بمونم و بسازم .

  11. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 شهریور 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,613
    سطح
    23
    Points: 1,613, Level: 23
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 66 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    نه تو جوونی هزار راه داری کسی نمیگه هر جوری هست تحمل کن ولی همه میگن مشکلت رو با اون آقا حل نکن چون اونم یه مشکل رو مشکلات قبلیته و حتی بدتر
    چرا خودتو قوی نمی کنی باید هر جور می تونی خودتو بسازی و قوی کنی که بتونی رو پاهای خودت وایسی و نیاز مادیتو کامل خودت رفع کنی باید یه کاری رو خوب یاد بگیری که بتونی در امد داشته باشی اینجوری از سر ناچاری مجبور نیستی همه چیزو تحمل کنی تو خیلی جوونی و هزار راه داری اینجوری با این افکار منفی وقت و انرژیتو هدر نده

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 شهریور 90 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 58 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    ممنونم از همدری شما ولی باور کنید که دیگه عقلمبه جایی قد نمیده .از طرفی دل کندن برام سخته از طرفی هم کارم برام مهمه .تازه یه چیزی دیگه ام بهتون بگم شاید خنده اتون بگیره شوهرم بیشتر از من نگران از دست دادن کارمه .شاید جالب باشه ولی باور کنید بارها بهش گفتم که دیگه نمیخوام با مهندس کار کنم میگه اگه کار نکنی من نمیتونم خرج ادامه تحصیلت رو بدم و باید درستو نخونی .اخه میدونید من به تشویق همون مهندس رفتم پیام نور و ثبت نام کردم که ادامه تحصیل بدم .حالا بازم موندم سر دو راهی

  13. #19
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    201
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    من به نوبه خودم برات دعا می کنم و خودتم ایه 88-87 سوره انبیائ رو خیلی بخون امشب.

    هر وقت رابطتو با اون اقا تموم کردی یک تاپیک برای حل مشکلات زندگیت باز کن. شاید دوستان بتونن کمکت کنند. شما که تا حالا صبر کردی یک مدت دیگه هم برای زندگیت با جون و دل تلاش کن به امید خدا تلاشت به نتیجه برسه.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  14. کاربر روبرو از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده است .

    deljoo_deltang (یکشنبه 30 مرداد 90)

  15. #20
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 19 شهریور 90 [ 15:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,506
    سطح
    22
    Points: 1,506, Level: 22
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 94
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    54

    تشکرشده 58 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: متاهل، ولی عاشق دیگری

    من همسرم نمیدونم چرا مثل مردای دیگه نیست اصلا هیچ حساسیتی به من نداره .حتی یه دفعه مهندس اومد خونمون گفتم شاید اگه ببینتش حساس بشه بگه جوونه و نمیخواد دیگه باهاش کار کنی و خیلی جالب بود که بعد رفتن مهندس کلی ازش تعریف کرد و بهم گفت هواست باشه کارتو از دست ندی .راستم میگفت فرید واقعا آدم مهربون و دلسوز و محترمیه چون اگه غیر از این بود نمیتونست انتخاب من باشه .ولی هر چند که این انتخاب تو این شرایط غلط تلقی میشه و منم انکارش نمیکنم .جدا شدن من از کارم به همین آسونی نیست .من تازه یکماه و نیم استخدام اون شرکت شدم و مهندسم کلی منو تو شرکت بخاطر خوب بود کارم مطرح کرده و از طرفی به قول اون اگه برم وجهی اون تو شرکت میره زیر سوال و از طرفی هم نیاز خودم به این کاره و از طرفی هم اصرار همسرم و اینکه چه توجیهی باید بهش بدم .از همه مهمتر اینکه با نبودن من فرید واقعا بهم میریزه همینطور خود من .وقتی به همه اینا فکر میکنم واقعا دلکندن برام سخت میشه .بعضی وقتا میگم به حرف اون گوش کنم و بزارم اوضاع همینطور که هست بمونه تا زمان همه چی رو معلوم کنه ولی باز نمیتونم .نمیتونم با احساس عذاب وجدان و ترسی که دارم کنار بیام .

    ممنونم دلجوی همراه ولی آخه حل مشکلم که دست من نیست اون خودش نمیخواد که درست بشه .من هر چقدر احساسیم اون سرد .من هر چقدر شوخ و بذله گو ام اون فقط با دوستاش خوش .بخدا واسه به راه اوردنش خیلی کارا کردم ولی نمیدونم چرا با اینکه میدونم خیلی بهم وابسته است و دوستم داره اینطور رفتار میکنه .به فرید میگه شوهر تو میگه هر کاری میکنی بکن فقط با من باش .خب من زنم دوست دارم شوهرم بهم حساس باشه دوست دارم رو کارام کنترل داشته باشه ولی متاسفانه اصلا اینطور نیست .من بخاطر کارم مجبورم با فرید برم ماموریت.اولش که فرید رفتن ماموریت رو برام گفت گفتم نمیتونم و شوهرم نمیذاره ولی باور کنید همسرم اصلا با این قضیه هیچ مشکلی نداره و همین بی اهمیتی اون داره کار رو بدتر میکنه .منم اصلا دوست ندارم که از این شرایط سوء استفاده کنم .ولی بعضی چیزا واسه مردا ذاتیه کاریشم نمیشه کرد


 
صفحه 2 از 8 نخستنخست 12345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.