به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15
  1. #11
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,055
    امتیاز
    146,788
    سطح
    100
    Points: 146,788, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,660

    تشکرشده 35,995 در 7,403 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: درباره افسردگی حرف بزنید

    بنده هم همین الآن فی البداهه ، انگشتان را سر به فرمان حاکم لوح و قلم می سپارم ، و خود نیز به نظاره می نشینم تا چه می گوید به جوابی ، نمی دانم درخور یا به دردخور .

    و اما....
    افسرده دلی از بی دلیست . وقتی دل را در پستوی هزار توی شبان و روزان کسان و قیل و قال و قال و مقال به فراموشی نشاندیم ، این دل در انتظار مانده خود را به غربت گم گشتگی ماسپرده ، آوای غم سر می دهد تا تلنگری به ما بخورد و بشنویم و ببینیم و بیابیم و دریابیمش .

    از این رو به زعم این حقیر مهم نیست که افسرده دل شده ایم ، مهم آن است که این یعنی ندای دلی که در پس بی مهری مای سرگرم وادی سرگشتگی مانده را شنیدن . و گر نه هوشیاری چگونه به سراغ آید ؟؟

    و حکیم یکتا


    چو درد در تو نبیند که را دوا کند ؟

    هر چه هست بهتر است درد بخوانیش تا به جادوی کلام علم از روان ناشناسان دور خود نچرخی و به دوای رسم نسخه ها نسپاریش .


    "درد " بدانش ، دلت دردمند است درد بی دردی دارد ، و دلی دردمند می شود ، که از غفلت به در آمده باشد و در روشنی نور حقایق واقعیت های نامساعد بر بیدل گذشته را دیده باشد . و این دل در این درد باید بسوزد تا درمان شود ، تا آرام گیرد . بگذار بسوزد و خاکستر شود که به قول پیر عارفان قرن :

    دل چو سوزد محفل دلبر شود


    ( نشنو از نی نی نوای بی نواییست
    بشنو از دل دل حـریـم کبریاییست
    نی چو سوزد تل خاکستر شود
    دل چو سوزد محفل دلبر شود )

    و بر این درد مبارک باد گویید و گرامیش بدارید و رنج آن را به تحمل بنشینید ، اما باز هم بدانید که علاجش آتش است .


    یک شب آتش در نیستانی فتاد
    سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد

    شعله تا سرگرم کار خویش شد
    هر نی ای شمع مزار خویش شد

    نی به آتش گفت کاین آشوب چیست
    مر تورا زین سوختن مطلوب چیست

    گفت آتش بی سبب نفروختم
    دعوی بی معنیت را سوختم

    زان که می گفتی نی ام با صد نمود
    همچنان در بند خود بودی که بود

    با چنین دعوی چرا ای کم عیار
    برگ خود می ساختی هر نو بهار

    مرد را دردی اگر باشد خوش است
    درد بی دردی علاجش آتش است


  2. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    mahdyar (یکشنبه 08 دی 92), فرشته مهربان (چهارشنبه 19 مرداد 90)

  3. #12
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 فروردین 94 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1386-12-09
    نوشته ها
    2,496
    امتیاز
    42,303
    سطح
    100
    Points: 42,303, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    8,459

    تشکرشده 9,108 در 2,116 پست

    Rep Power
    267
    Array

    RE: درباره افسردگی حرف بزنید

    صبح به ورزش برويد در پارك كمي ورزش كنيدسفر هاي بلند كوتاه برنامه ريزي كنيددرونگرا نباشيد با گفتن لطيفه و خاطرهاي خوش با دوستانتان ارتباط برقرار كنيدتحصيل كنيد كتاب بخوانيد با دوست خود به سينما برويد


    ورزش کنید و فعا لیت بدنی منظم داشته باشید
    افکار مثبت را جایگزین افکار منفی گردانید
    به سرگرمیهایی که علاقه دارید پیردازید

  4. 2 کاربر از پست مفید محمدابراهیمی تشکرکرده اند .

    mahdyar (یکشنبه 08 دی 92), محمدابراهیمی (سه شنبه 06 اردیبهشت 90)

  5. #13
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 فروردین 94 [ 21:07]
    تاریخ عضویت
    1386-12-09
    نوشته ها
    2,496
    امتیاز
    42,303
    سطح
    100
    Points: 42,303, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    8,459

    تشکرشده 9,108 در 2,116 پست

    Rep Power
    267
    Array

    RE: درباره افسردگی حرف بزنید

    حا لت غمگینی با افسردگی چه تفاوتی دارد
    در حقیقت بین زمانی که انسان با یک مشکل خانوادگی شغلی و حرفه ای مواجه شده و احساس نا خوشانیدی از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه می نماید و یا هنگامی که از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه می نماید و یا هنگامی که از یک شرا یط غمناک و تا ثر انگیزی متا ثر می گردد و با احساس پاک با ان همدلی می نماید غمگین شده و احساس تا لم و غمزدگی برای مدتی و جودش را فرا می گیرد


    حا لت غمگینی با افسردگی چه تفاوتی دارد
    در حقیقت بین زمانی که انسان با یک مشکل خانوادگی شغلی و حرفه ای مواجه شده و احساس نا خوشانیدی از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه می نماید و یا هنگامی که از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه می نماید و یا هنگامی که از یک شرا یط غمناک و تا ثر انگیزی متا ثر می گردد و با احساس پاک با ان همدلی می نماید غمگین شده و احساس تا لم و غمزدگی برای مدتی و جودش را فرا می گیرد

  6. #14
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    121
    Array

    RE: درباره افسردگی حرف بزنید

    یک تک پا تشریف بیارید به تاپیک های بنده تا از نزدیک لمس کنید افسردگی چیه

  7. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 19:40]
    تاریخ عضویت
    1390-5-20
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    1,343
    سطح
    20
    Points: 1,343, Level: 20
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    174

    تشکرشده 196 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: درباره افسردگی حرف بزنید

    به نظر خودم منم افسردم
    چون هیچ چیز/ هیچ چیز منوخوشحال نمیکنه با اینکه خیلی چیزا دارم که همه در حسرتش هستند و بهم غبطه میخورند ولی خودم اصلا احساس شادی ندارم یجورایی دلمرده شدم اگر منو ببرند در یک کاخ برای زندگی بازم برام مهم نیست اصلا به خودکشی هم فکر نمیکنم ولی نمیدونم چرا اینجوریم.دلم همیشه هوای گریه داره همیشه غمگینم...


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.