به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 17 , از مجموع 17
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مرداد 90 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-18
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,338
    سطح
    20
    Points: 1,338, Level: 20
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط پاییزان2
    سلام خانومی
    منم با نظر فرهنگ27 عزیز موافقم . چرا خواهرشوهرت تا الان مجرد مونده ؟ اصلا قصد ازدواج داره ؟
    خودت میتونی یه شوهر براش پیدا کنی
    فکر می کنم علت مجرد بودنش وابستگی شدید به پدر و مادرش و عدم توانایی تصمیم گیری در مورد خواستگاراش البته که تصمیم به ازدواج داره ولی فکر کنم به بلوغ عاطفی نرسیده خودش میگه از زادواج میترسه

    نقل قول نوشته اصلی توسط مريم صوفي
    قبل از ازدواج با شما هم رابطه همسرتون با خواهرشن همينجوري بوده؟يعني از بقيه چيزي در اين مورد نشنيدي؟
    نه مثل اینکه بعد از ازدواج ما این طوری شده قبل از اون رابطه ی اونها این قدر خوب و صمیمی نبوده البته این رو من از فامیل های نزدیکشون شنیدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamdam 96
    سلام عزیزم
    رابطه خیلی صمیمی اونا تا بحال به تو ضرری زده؟
    چون سنش بالاتره همسرت بیشتر حرفهاش رو قبول داره
    هیچ وقت بدش رو پیش شوهرت نگو تو هم رفتارت رو با خواهر شوهرت به ظاهر خوب کن ولی نذار تو زندگیت دخالت کنه
    آره یه جور احساس اینکه من برای شوهرم نفر دوم هستم یا گوشه و کنایه های فامیل در این مورد آزارم میده . اگه باهاش خوب باشم از اون آدمهایی که رو بدی استر هم می خواد ولی من احترامش رو نگه میدارم در ضمن چند بار هم که به کاراشون اعتراض کردم گفتن که من فکر می کنم رابطه ی اونها عادی نیست همه ی خواهر برادر ها همین جورهستن یا با همسرم بحثمون شده

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 دی 90 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1389-10-20
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    1,657
    سطح
    23
    Points: 1,657, Level: 23
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 88 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    سلام
    به نظر من بهتره بيشتر از قبل به شوهرت نزديك بشي .تو جمع ها هميشه كنارش باش .به طور خاص بش محبت كن. تو جمع با القاب خاص صداش كن مثل عزيزم ،عشقم و...
    براي اينكه رو خواهرش بيشتر حساس نشه اصلا نبايد پشت سرش پيش شوهرت بد بگي يا گله كني
    مسافرتها وتفريحات دونفريتونو بيشتر كن .بيشتر وقتشو برانامه ريزي كن تا وقت اضافه نداشته باشه

  3. #13
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:10]
    تاریخ عضویت
    1389-12-24
    نوشته ها
    116
    امتیاز
    2,526
    سطح
    30
    Points: 2,526, Level: 30
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 74
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    282

    تشکرشده 291 در 66 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    زياد از خودت حساسيت نشون نده چون اون يك خواهر شوهره ممكنه ازت نقطه ضعف بگيره وباهات لج كنه واوضاع بدتر بشه.سعي كن بي تفاوت با قضيه برخورد كني

  4. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 دی 90 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1389-10-20
    نوشته ها
    57
    امتیاز
    1,657
    سطح
    23
    Points: 1,657, Level: 23
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    84

    تشکرشده 88 در 44 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    تو جمع بايد بيشتر به شوهرت محبت كني .ازش تعريف كن. تاييدش كن.

    همانطوري كه مريم اشاره كرد خودت را بايد بي تفاوت نشون بدي . اگه بفهمه تو به اين مساله حساسي ممكنه به عنوان نقطه ضعف براي اذيت كردنت استفاده كنه

  5. #15
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 مرداد 90 [ 17:31]
    تاریخ عضویت
    1390-5-18
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,338
    سطح
    20
    Points: 1,338, Level: 20
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    مرسی از همگی

  6. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    سلام گلم
    حقیقتش من هم این مشکل رو 4 سال پیش داشتم ولی از اونجایی که من تحملش رو نداشتم اعتراض خیلی شدیدی کردم راستش خواهرشوهر من خیلی صمیمی تر از خواهرشوهر تو بود اون حتی جلوی برادرش لخت می شد و وقتی اعتراض می کردم بدتر می کرد و می گفت دوست دارم برادرم و به تو ربطی نداره و حتی جوک های
    س ک س ی تعریف می کرد اونم جلوی من توی گوشش برادرش و از اونجایی که شوهرم خیلی ادم ساده ای بود همیشه بااش دم خور می شد و می گفت خوب خواهرم ولی بالاخره بعد 4سال طاقتم تموم شد و رفت وآمدم رو کم کردم و خونشون هر 6ر ماه یکبار می رفتم و هر وقت می اومد خونه مادر شوهرم من نمی رفتم و اگه اتفاقی
    می دیدمش و اگه بهمون نطری می داد جلوتر از شوهرم می گفتم من دوست ندارم و خوشم نمی یاد و شوهرم هم دیگه نمی تونست چیزی بگه خلاصه هرچی می گفت من ضایع اش می کردم تا اینکه اعتراض کرد و گفت شما خونمون نمی یایید و حتی بهمون زنگ نمی زنید و خیلی هم ضایع ام می کنید منم گفتم تا زمانی که اخلاقت بدت منو اذیت کنه همینه تازه بدترم میشه اونم بهش برخورد وچه آشوبی بپا کرد منم پا پس نکشیدم محکم رو حرفم ایستادم و به شوهرم هم اجازه هیچ کاری رو نمی دادم وبهش می گفتم ما دو تا زنیم و می دونیم چه جوری مشکلمون رو حل کنیم پس تو خودت رو قاطی این موضوع نکن به خاطر همین مسائل هم خواهرشوهرم همه چی رو قاطی کردو بدتر هر هفته میومد خونمونو از نقطه ضعف من سوء استفاده می کرد و توی زندگیمون دخالت می کرد و کم کم لباساشو یکی یکی کم می کرد فقط به خاطر اینکه منو اذیت کنه و پیش همه از من انتقاد می کرد ولی برام دیگه هیچی مهم نبود چون مهم محبت برادرش بود که به خاطر همین کاراش ازش گرفته بودم و یه کاری می کردم که شوهرم جلوی اون با اون یکی خواهرش بیشتر گرم بگیره به شرطی که از حدش نگذرونه تا اینکه اون به خواهرش هم یاد داد که جلوی ما لخت بشه تا ما از اونم دل بکنیم ولی من خودم رو بیشتر به این خواهرش نزدیکتر می کردم تا اینکه دید نه با من نمی تونه بجنگه و روز به روز با هاش بیشتر لج می کنم و برادرش رو کمتر می بینه اخلاقش رو درست کرد و کم کم خودشو با محبت به من نزدیک کرد اولش فکر می کردم اینم جزء نقشه هاشه ولی بعدا دیدم نه انگاری پشیمون شده و از یک مشاور پرس و جو کرده و اونم بهش گفته که خودش مقصره که با کاراش و حرفاش منو تحریک کرده سر ت رو درد نیارم الان باهم خیلی خوبیم وهر هفته همدیگرو می بینیم و گوش شیطون کر اخلاقش باهام خیلی خو ب شده و اگه کار خطایی بکنه بهش اخم می کنم اونم از ترسش سریع درستش می کنه باید بهت بگم تا اعترض نکنی نمی فهمند و همیشه عذاب می کشی ولی خودت رو برای یه جنگ بزرگ آماده کن تا مثل من همیشه با هم خوشحال باشید ولی یادت باشه فقط حرفهای بد بهش نزنی که بهت بگند مشکل اخلاقی داری هرکاری می کنی با آرامش موفق باشی چون راه درازی داری
    ا
    هیچگاه دلت را به روزگـــــــار مسپار که دریایی از ناامیدی هست ...
    دلت را به خــــــدا بسپار که دریایی از امید است...

  7. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 93 [ 14:46]
    تاریخ عضویت
    1390-4-05
    نوشته ها
    144
    امتیاز
    2,677
    سطح
    31
    Points: 2,677, Level: 31
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 73
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    680

    تشکرشده 721 در 128 پست

    Rep Power
    27
    Array

    RE: رابطه همسرم و خواهر شوهرم

    سلام عزیزم از قدیم رابطه خواهرشوهرا با زندگی عروسا بدون مشکل نبوده شاید دلیلش محبتیه که معمولا خواهرا به برادرشون دارن مثلا منم خیلی داداشامو دوست دارم ولی خدا شاهده همیشه طرفدار خانوم داداشامم
    ولی مشکل تو عزیزم بیشتر بخاطر مجردی خواهرشوهرته واین مشکل اصولا با ازدواجش حل میشه دنبال یه کیس مناسب براش باش ولی آمتیس جون یادت باشه غیر مستقیم !حرف ازدواجشو بزبون نیار حتی پیش شوهرت باهاش با محبت باش اصلا هم گله به شوهرت نکنی میدونم خیلی سخته چیری نگی ولی برات بهتره در ضمن میتونی بطور غیر محسوس که کسی نفهمه رفت و آمدتو کم کن اینجوری آروم تر میشی
    امیدوارم موفق باشی عزیزم محبت هم یادت نره عزیزم


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:24 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.