سبکتکین عزیز من هم دقیقا عین خودت بودم .ترجیح می دادم بمیرم توی خونه خانواده خودم بر نگردم .الانم اونجا همیشه جنگ و دعواست .اگه شرایطی داری که بتونی جدا ازشون زندگی کنه اما کمی هم بهشون نزدیک باشی خیلی از من جلوتری !! خیلی باید خوشحال باشی و خدا رو شکر کنی .سعی کن شوهرت رو توی زندگیت حذف کنی حتی اگه هنوز جدا نشده باشین .عکسهاشو و عکسای مشترکتون رو از جلوی چشم بردار .وسایلش رو همه رو جمع کن .لباسهاشو که مدام جلوی چشمت هستن رو بردار فیلم عروسی و هر چیزی که اونو به یادت میاره حتی کادویی که بهت داده .سخته می دونم ولی تا اینکار رو نکنی آروم نمیشی .فضای خونتو عوض کن .حتی اتاق خوابتو عوض کن اگه می تونی رای خودت وسایل جدید بخر و محیط اتاقت رو تغییر بده .اصلا نترس خانمی هیچ اتفاقی نمی افته تنها اتفاقی که قراره بیفته اینه که یه روح یه آدم خودپسند رو داری از خونت دور می کنی .باید از یه جایی شروع کنی .به توانایی خودت ایمان داشته باش .تو می تونی به خودت کمک کنی .می تونی رو پای خودت بایستی فقط هنوز بلند نشدی .
اگه می تونی حتما ورزش برو .اونقدر ورزش کن که وقتی بیای خونه حال نداشته باشی روی پاهات راه بری .اگه بتونی ورزش های گروهی بری خیلی برات بهتره ..وحشتناک مفیده امتحان کن .اگه یوگا باشه عالیه.
خواهر خوبم همه چیز درست میشه ولی باید خودت بخوای .تا زمانیکه اینقدر به اون مرد(سعی کن اینجوری توی ذهنت ازش اسم ببری) فکر نکنی .مطمین باش که می تونی .
علاقه مندی ها (Bookmarks)