ممنون من به این چیزا اصلا فکر نکرده بودم امیدوارم با کمک شما البته سایر دوستان اگه بیان به یه نتیجه منطقی و درست برسیم ... الان وقت احساسی فکر کردن نیست،البته درسته تا حدودی به هم وابسته،دلبسته و .. شدیم ولی اگر به جایی برسم تموم شدن رابطه برای هردوی ما بهتر هست ،تمومش میکنم ...
بسیار عالی
والا من خودم زیاد رو این موضوع متمرکز نشده و فکر نکردم و وقتی هم فکر میکنم چیز خاصی به ذهنم نمریسه !! یعنی هنوز به بلوغ فکری تو این موارد نرسیدم ؟!!!! طرفم که از من بدتره :ی یعنی فکر کنم درسته 22 سالشه ولی فکر کنم و اینجور که متوجه شدم به بلوف فکری و استقلال کامل نرسیده یا کلا همینجوریه اخلاقش و ....
مشکل اینجاست که خونوادت رو علی رغم اینکه متاثر از باور هاو اعتقادات اونها هستی قبول نداری
شما تازه 23 سالته و چون احساس میکنی (دقت کن میگم احساس میکنی ممکنه واقعی نباشه !!) تیپ خونوادت رو بطور کامل نمیپسندی تصمیم گیری برات سخت تره
چون برای مشورت با خونوادت و توصیه اونها ارزش قائل نیستی
در مورد دین هم تو بعضی چیز ها رنگ و بوی خانواده رو داره و بعضی چیز ها مثل نوع موسیقی که گوش میدم نوع فیلمی که میبنیم ... نوع رفتار و پوششم با افراد مقابل مثل مثلا همکار خانم در محیط کار و ... که از نظر خانواده مورد پسند نیست و ..
موسیقی اقتضای سنته
نوع پوشش یعنی چی ؟ مثلا چی میپوشی ؟ لابد یه مقدار خوش تبپی !
نوع رفتار ؟؟ با خانوما ؟؟ احتمالا خیلی سختگیر نیستی !
خب
تموم شد
اعتقاد تو ایمانت باورهات همینا بود ..... نه !
شخصیت و طرز تفکرشما با این باورها سرشته شده در حقیقت باطن رفتاری شما کاملا متاثر از تربیت دینی شماست اما ظاهرتون مطابق عرف روزه قرار نیست همه شکل هم باشن بعضی چیزا سلیقه ایه
خونوادت به روش خودشون تو این 23 سال میخواستن ازت مراقبت کنن در حالیکه با سختگیریشون این سوظن رو برای شما به وجود اوردن که فکر و دل شما با خونوادتون یکی نیست
در حالیکه بعد از ازدواج با ورود به خونواده ای که بسیاری از ویژگی های مذهبی و فرهنگی شما رو ندارن احساس خوشایندی ندارین
من یه خانواده همچون خانواده خودم تقریبا تو مایه های خانوده خودم با یه سری اصلاحاتی که الان خودم هستم تو رفتار و ظاهر خودم و ..... رو میخوام ...
کاملا موافقم
راجع به این اصلاحات بیشتر صحبت کن
بله دقیقا ایشون تو بعضی چیزها لجباز هستند و تا الان خود من همیشه کوتاه میومدم که البته تو بیشتر این موارد مقصر ایجاد اختلاف و مشکل و اعصبانیت من بودم و من به خاطر همین کوتاه میومدم و لجبازی نمیکردم و با عذرخواهی و قبول اشتباه خود مسئله رو تموم میکردم و ...
به امید ایجاد تغییر در یه ادم باهاش ازدواج نکن
طبیعیه که فقط داره حرف میزنه شاید فکر میکنه این شمایید که باید تغییر کنین!!!!!!
در مورد صفت لجباز بودن چون محل بحث نیست صحبت نمیکنیم
تعجب میکنم که چرا گفتین انعطاف پذیره !!!
در مورد این موضوع هم که کی قرار کوتاه بیاد هم صحبت شده و گفتم که اگر اشتباه از من باشه من کوتاه میام ولی اگر از تو باشه انتظار اینه تو کوتاه بیای و ....
نگین تو رو خدا !
اونوقت کی تعیین میکنه کی داره اشتباه میکنه ؟؟
چه منبع مشترکی برای رجوع به اون و حل اختلاف برای شما وجود داره وقتی دین نقطه اشتراک فکری شما و اون خانم نیست ، برای شما که میخوان دیندار باشین شرایط سخت میشه
بله درسته ...
همون ظاهری که خانواده تاکید دارن نه ... همون چیزی که من بخوام، مثل همون ظاهری که اشاره شد .
رشد در مسائل معنوی یعنی چه مواردی ؟؟ از نظر من همون نماز خوندن روزه ...تشخصیص فرد محرم با نامحرم خود و نوع برخورد در رفتار و ظاهر با آن ...
در مورد نماز که میگین خیلی مقید نیست
در مورد حجابش به خاطر شما قراره بیشتر رعایت کنه درسته ؟
همین که الان با هم ارتباط احساسی دارین و میگین وابسته شدین نشونه خوبی نیست نه برای شما و نه برای اون
خب اینا سرنخه
رهاش نکنین
سعی نکنین پنهانش کنین یا فعلا کوتاه بیاین به امید تغییر در اینده
بیشتر باید فکر کنین !
تا اینجا که بیشتریت چیزی که در طرف مقابل دیدم مورد اشکال بود ظاهرش بوده که از ایده آل بنده دور بود.
مشکل دیگه فعلا بروز داده نشده یا دیده نشده و یا من فقط رو ظاهرش موندم و چیز های دیگه رو ندیدم ..
که اگر چیز هایی دیگه هست مثلا چه چیز هایی ؟؟
با خونوادتون مشورت کنین اونا شمارو بهتر از من میشناسن
حتی علایق شمارو که مطابق میلشون نیست تشخیص میدن
بحث چادر رو بذارین کنار و باهاشون راجع به ویژگی هایی که یه دختر ایده ال از نظر اونها باید داشته باشه صحبت کنین
به نظرم زودتر این مورد رو هم با نظارت خونوادتون بررسی کنین
تنهایی راه به جایی نمیبرین (البته اگه حاضر به همکاری نیستن خب این بحث دیگه است یه مقدار با عطوفت باهاشون برخورد کنین )
بله بابت این نظر و حرفشون هیچ حرفی ندارم و همین هم به من زدن و نتونستم جوابی بدم .. یعنی از نظر من کاملا درسته .. ولی اینی که میگن یه بی چادری کامل یا 80% غیر قابل اعتمادن رو قول ندارم ..
این درصدا رو از کجا میارن ؟؟!!!
با خونوادتون با موضع گیری اولیه بحث نکنین کاملا این احساس رو در اونها به وجود بیارین که شما دارین باهاشون مشورت میکنین
و به شدت به مشورتشون نیاز دارین چون واقعا هم همینطوریه ضمن اینکه اینجوری بیشتر همکاری میکنن
من کامل مطمعن نیستم در مورد انتخابم .. وگرنه تو این تاپیک چیزهایی دیگه ازش نمیگفتم و فقط فکر و ذکرم راضی کردن خانواده بود که فعلا اینطور نیست و موندم اصلا این وسط کدم الویت داره و به چی فکر کنم و به چی فکر نکنم و ....
موافقم
علاقه مندی ها (Bookmarks)