به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 27 , از مجموع 27
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reza_SS
    خارپشت جان ... با توجه به اون سوالا که پرسیدی و جوابی که دادم نظری رو ندادید .. ؟؟!!!

    بله متوجه شدم




    میشه مثال بزنید که مثلا در مسائل اعتقادی و فکری چه جایگاهی داشته باشه ؟ یعنی چی ؟؟!!!!

    منظورم داشتن چارجوب و مبانی فکریه
    اینکه برای خودش اصولی داشته باشه و بر مبنای اون زندگی بکنه
    در برهه های مختلف زندگی وضعیت معیشتی تربیت بچه ها ارتباط با همسر و خونواده و . . .
    منظورم اینه که دین و متعلقات اون چقدر توی زندگیش نقش داره
    خیلی پیچیده نیست
    رجوع کنین به خونواده خودتون ببینین رنگ و بوی دین چقدر امیخته با زندگی شماست
    شما چجور خونواده ای رو میخواین ؟؟


    تقریبا بگم واسه آیندش برنامه خاصی نداره و کلا هم شخصیتی داره که تصمیم گیرنده نیست و همیشه من در مورد یه حرف مهم تصمیم میگیرم و اون نظرشو میگه و همیشه من تصمیم گیرنده ی نهایی بودم و فردی هست که اگرکاری چیزی ازش بخوای انجام بدم و حرف گوش کنه و ... منظور اینه که آدم مغروی نیست که حرف حرف خودش فقط باشه ... نهایت از اخلاق بدش میشه گفت یه خورده لجبازه که من معمولا کوتا میااام ...


    خب تا حدی طبیعیه
    22 سال سن زیادی نیست
    ولی این لجبازی دقیقا نقطه مقابل انعطاف پذیریه !!!!
    بالاخره قراره شما کوتاه بیای یا ایشون؟

    چقدر اصول دینی رو در زندگی ایندش حفظ کنه ؟
    رابطش با خدا و امور معنوی چطوری باشه ؟
    و . . . . .


    به حلال و حرام معتقد باشه مخصوصا تو حجاب با نامحرم و سایر مواردش ....
    رابطه به خدا همون نماز رو بخونه که فعلا هردو بعضی اوقات میخونیم ولی باز اون خیلی کمتر از من اون به دلیل سطح مذهبی بودن خانواده هاست ....


    شما از خونواده هاتون جدا میشین
    اما تاثیرات تربیتی خونواده دائما با شماست
    ایا مثلا شما تمایلی دارین ایشون در نماز و حجاب و احکام اولیه (همون ظاهری که خونوادت روش تاکید دارن ! و نه فقط چادر) ارتقا پیدا بکنن ؟
    ایا اصلا رشد در مسائل معنوی براتون اهمیت داره ؟
    ایا میخواین یه خونواده مقید و مذهبی (نه لزوما متعصب یا متحجر )داشته باشین یا نه؟



    من جایگاه خودم رو تقریبا پیدا کردم و با توجه به صحبت هایی که کردم فکر کنم متوجه شده باشید.. ایده آل های من به طرف گفتم چون دیدم طرف با اون ایده آل یه خورده فاصله داره .. ایشون کامل پذیرفتم و حتی گفتم طوری نباشه بعد از ازدواج به این فکر باشی که دوباره مثل الان خودت بشی و ... که رد کرد و ...


    ایده ال شما در فکر و عقیده نیست در ظاهره درسته ؟
    به زور که نمیشه کسی رو معتقد کرد اما میشه ظاهرش رو درست و یا پذیرفتنی برای خونواده کرد درسته ؟
    میخوام به این فکر کنی که ایا مشکل فقط در ظاهره ؟


    دقیقا اینا تاپیک رو به دلیلی همان عنوانی که انتخاب کردم باز کردم .. یعنی میخوام الان مشکل رو طوری با خانواده حل کنم که اختلافی به وجود نیاد .. یعنی طوری نشه که اونا سر حرف خودشون رو چادری بودن بمونن و بعد منم رو حرف خودم اینجوری بشه که نهایت اونا به زور تن به این ازدواج بدن که من اصلا این حالت رو نمیخوام و نمیپسندمممم

    خونوادت عروس چادری میخوان چون مسائل عقیدتی و معنوی براشون اهمیت داره
    اما به دلایلی فکر میکنن دختر چادری از بایت داشتن شخصیت و خونواده مذهبی قابل اعتمتد تره !
    بیخود اونها رو به سطحی نگری و ظاهر بینی محکوم نکن
    اینکه چجوری موضوع رو با خونوادت مطرح کنی که سوال اصلی شماست یه موضوع فرعیه
    مسئله اصلی تردیدها و نگرانی های شماست

    اما با این حال اگه مطمئنی همین دخترو میخوای
    راجع به راهکارهایی برای جلب رضایت خونوادت بحث میکنیم
    ولی مشکل جای دیگه است . . .

  2. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 15:36]
    تاریخ عضویت
    1390-2-21
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    2,182
    سطح
    28
    Points: 2,182, Level: 28
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 79 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    ممنون من به این چیزا اصلا فکر نکرده بودم امیدوارم با کمک شما البته سایر دوستان اگه بیان به یه نتیجه منطقی و درست برسیم ... الان وقت احساسی فکر کردن نیست،البته درسته تا حدودی به هم وابسته،دلبسته و .. شدیم ولی اگر به جایی برسم تموم شدن رابطه برای هردوی ما بهتر هست ،تمومش میکنم ...


    منظورم داشتن چارجوب و مبانی فکریه
    اینکه برای خودش اصولی داشته باشه و بر مبنای اون زندگی بکنه
    در برهه های مختلف زندگی وضعیت معیشتی تربیت بچه ها ارتباط با همسر و خونواده و . . .
    منظورم اینه که دین و متعلقات اون چقدر توی زندگیش نقش داره
    خیلی پیچیده نیست
    رجوع کنین به خونواده خودتون ببینین رنگ و بوی دین چقدر امیخته با زندگی شماست
    شما چجور خونواده ای رو میخواین ؟؟

    والا من خودم زیاد رو این موضوع متمرکز نشده و فکر نکردم و وقتی هم فکر میکنم چیز خاصی به ذهنم نمریسه !! یعنی هنوز به بلوغ فکری تو این موارد نرسیدم ؟!!!! طرفم که از من بدتره :ی یعنی فکر کنم درسته 22 سالشه ولی فکر کنم و اینجور که متوجه شدم به بلوف فکری و استقلال کامل نرسیده یا کلا همینجوریه اخلاقش و ....

    در مورد دین هم تو بعضی چیز ها رنگ و بوی خانواده رو داره و بعضی چیز ها مثل نوع موسیقی که گوش میدم نوع فیلمی که میبنیم ... نوع رفتار و پوششم با افراد مقابل مثل مثلا همکار خانم در محیط کار و ... که از نظر خانواده مورد پسند نیست و ...

    من یه خانواده همچون خانواده خودم تقریبا تو مایه های خانوده خودم با یه سری اصلاحاتی که الان خودم هستم تو رفتار و ظاهر خودم و ..... رو میخوام ...



    خب تا حدی طبیعیه
    22 سال سن زیادی نیست
    ولی این لجبازی دقیقا نقطه مقابل انعطاف پذیریه !!!!
    بالاخره قراره شما کوتاه بیای یا ایشون؟

    چقدر اصول دینی رو در زندگی ایندش حفظ کنه ؟
    رابطش با خدا و امور معنوی چطوری باشه ؟
    و . . . . .
    بله دقیقا ایشون تو بعضی چیزها لجباز هستند و تا الان خود من همیشه کوتاه میومدم که البته تو بیشتر این موارد مقصر ایجاد اختلاف و مشکل و اعصبانیت من بودم و من به خاطر همین کوتاه میومدم و لجبازی نمیکردم و با عذرخواهی و قبول اشتباه خود مسئله رو تموم میکردم و ...

    در مورد این موضوع هم که کی قرار کوتاه بیاد هم صحبت شده و گفتم که اگر اشتباه از من باشه من کوتاه میام ولی اگر از تو باشه انتظار اینه تو کوتاه بیای و ....

    شما از خونواده هاتون جدا میشین
    اما تاثیرات تربیتی خونواده دائما با شماست
    ایا مثلا شما تمایلی دارین ایشون در نماز و حجاب و احکام اولیه (همون ظاهری که خونوادت روش تاکید دارن ! و نه فقط چادر) ارتقا پیدا بکنن ؟
    ایا اصلا رشد در مسائل معنوی براتون اهمیت داره ؟
    ایا میخواین یه خونواده مقید و مذهبی (نه لزوما متعصب یا متحجر )داشته باشین یا نه؟
    بله درسته ...
    همون ظاهری که خانواده تاکید دارن نه ... همون چیزی که من بخوام، مثل همون ظاهری که اشاره شد .
    رشد در مسائل معنوی یعنی چه مواردی ؟؟ از نظر من همون نماز خوندن روزه ...تشخصیص فرد محرم با نامحرم خود و نوع برخورد در رفتار و ظاهر با آن ...

    ایده ال شما در فکر و عقیده نیست در ظاهره درسته ؟
    به زور که نمیشه کسی رو معتقد کرد اما میشه ظاهرش رو درست و یا پذیرفتنی برای خونواده کرد درسته ؟
    میخوام به این فکر کنی که ایا مشکل فقط در ظاهره ؟

    تا اینجا که بیشتریت چیزی که در طرف مقابل دیدم مورد اشکال بود ظاهرش بوده که از ایده آل بنده دور بود.
    مشکل دیگه فعلا بروز داده نشده یا دیده نشده و یا من فقط رو ظاهرش موندم و چیز های دیگه رو ندیدم ..
    که اگر چیز هایی دیگه هست مثلا چه چیز هایی ؟؟


    خونوادت عروس چادری میخوان چون مسائل عقیدتی و معنوی براشون اهمیت داره
    اما به دلایلی فکر میکنن دختر چادری از بایت داشتن شخصیت و خونواده مذهبی قابل اعتمتد تره !
    بیخود اونها رو به سطحی نگری و ظاهر بینی محکوم نکن
    بله بابت این نظر و حرفشون هیچ حرفی ندارم و همین هم به من زدن و نتونستم جوابی بدم .. یعنی از نظر من کاملا درسته .. ولی اینی که میگن یه بی چادری کامل یا 80% غیر قابل اعتمادن رو قول ندارم ..


    اما با این حال اگه مطمئنی همین دخترو میخوای
    راجع به راهکارهایی برای جلب رضایت خونوادت بحث میکنیم
    ولی مشکل جای دیگه است . . .
    من کامل مطمعن نیستم در مورد انتخابم .. وگرنه تو این تاپیک چیزهایی دیگه ازش نمیگفتم و فقط فکر و ذکرم راضی کردن خانواده بود که فعلا اینطور نیست و موندم اصلا این وسط کدم الویت داره و به چی فکر کنم و به چی فکر نکنم و ....


  3. کاربر روبرو از پست مفید reza_ss تشکرکرده است .

    reza_ss (پنجشنبه 02 تیر 90)

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط Reza_SS
    ممنون من به این چیزا اصلا فکر نکرده بودم امیدوارم با کمک شما البته سایر دوستان اگه بیان به یه نتیجه منطقی و درست برسیم ... الان وقت احساسی فکر کردن نیست،البته درسته تا حدودی به هم وابسته،دلبسته و .. شدیم ولی اگر به جایی برسم تموم شدن رابطه برای هردوی ما بهتر هست ،تمومش میکنم ...

    بسیار عالی

    والا من خودم زیاد رو این موضوع متمرکز نشده و فکر نکردم و وقتی هم فکر میکنم چیز خاصی به ذهنم نمریسه !! یعنی هنوز به بلوغ فکری تو این موارد نرسیدم ؟!!!! طرفم که از من بدتره :ی یعنی فکر کنم درسته 22 سالشه ولی فکر کنم و اینجور که متوجه شدم به بلوف فکری و استقلال کامل نرسیده یا کلا همینجوریه اخلاقش و ....

    مشکل اینجاست که خونوادت رو علی رغم اینکه متاثر از باور هاو اعتقادات اونها هستی قبول نداری
    شما تازه 23 سالته و چون احساس میکنی (دقت کن میگم احساس میکنی ممکنه واقعی نباشه !!) تیپ خونوادت رو بطور کامل نمیپسندی تصمیم گیری برات سخت تره
    چون برای مشورت با خونوادت و توصیه اونها ارزش قائل نیستی


    در مورد دین هم تو بعضی چیز ها رنگ و بوی خانواده رو داره و بعضی چیز ها مثل نوع موسیقی که گوش میدم نوع فیلمی که میبنیم ... نوع رفتار و پوششم با افراد مقابل مثل مثلا همکار خانم در محیط کار و ... که از نظر خانواده مورد پسند نیست و ..

    موسیقی اقتضای سنته
    نوع پوشش یعنی چی ؟ مثلا چی میپوشی ؟ لابد یه مقدار خوش تبپی !
    نوع رفتار ؟؟ با خانوما ؟؟ احتمالا خیلی سختگیر نیستی !
    خب
    تموم شد
    اعتقاد تو ایمانت باورهات همینا بود ..... نه !
    شخصیت و طرز تفکرشما با این باورها سرشته شده در حقیقت باطن رفتاری شما کاملا متاثر از تربیت دینی شماست اما ظاهرتون مطابق عرف روزه قرار نیست همه شکل هم باشن بعضی چیزا سلیقه ایه
    خونوادت به روش خودشون تو این 23 سال میخواستن ازت مراقبت کنن در حالیکه با سختگیریشون این سوظن رو برای شما به وجود اوردن که فکر و دل شما با خونوادتون یکی نیست
    در حالیکه بعد از ازدواج با ورود به خونواده ای که بسیاری از ویژگی های مذهبی و فرهنگی شما رو ندارن احساس خوشایندی ندارین


    من یه خانواده همچون خانواده خودم تقریبا تو مایه های خانوده خودم با یه سری اصلاحاتی که الان خودم هستم تو رفتار و ظاهر خودم و ..... رو میخوام ...


    کاملا موافقم
    راجع به این اصلاحات بیشتر صحبت کن



    بله دقیقا ایشون تو بعضی چیزها لجباز هستند و تا الان خود من همیشه کوتاه میومدم که البته تو بیشتر این موارد مقصر ایجاد اختلاف و مشکل و اعصبانیت من بودم و من به خاطر همین کوتاه میومدم و لجبازی نمیکردم و با عذرخواهی و قبول اشتباه خود مسئله رو تموم میکردم و ...

    به امید ایجاد تغییر در یه ادم باهاش ازدواج نکن
    طبیعیه که فقط داره حرف میزنه شاید فکر میکنه این شمایید که باید تغییر کنین!!!!!!
    در مورد صفت لجباز بودن چون محل بحث نیست صحبت نمیکنیم
    تعجب میکنم که چرا گفتین انعطاف پذیره !!!


    در مورد این موضوع هم که کی قرار کوتاه بیاد هم صحبت شده و گفتم که اگر اشتباه از من باشه من کوتاه میام ولی اگر از تو باشه انتظار اینه تو کوتاه بیای و ....

    نگین تو رو خدا !
    اونوقت کی تعیین میکنه کی داره اشتباه میکنه ؟؟
    چه منبع مشترکی برای رجوع به اون و حل اختلاف برای شما وجود داره وقتی دین نقطه اشتراک فکری شما و اون خانم نیست ، برای شما که میخوان دیندار باشین شرایط سخت میشه


    بله درسته ...
    همون ظاهری که خانواده تاکید دارن نه ... همون چیزی که من بخوام، مثل همون ظاهری که اشاره شد .
    رشد در مسائل معنوی یعنی چه مواردی ؟؟ از نظر من همون نماز خوندن روزه ...تشخصیص فرد محرم با نامحرم خود و نوع برخورد در رفتار و ظاهر با آن ...

    در مورد نماز که میگین خیلی مقید نیست
    در مورد حجابش به خاطر شما قراره بیشتر رعایت کنه درسته ؟
    همین که الان با هم ارتباط احساسی دارین و میگین وابسته شدین نشونه خوبی نیست نه برای شما و نه برای اون
    خب اینا سرنخه
    رهاش نکنین
    سعی نکنین پنهانش کنین یا فعلا کوتاه بیاین به امید تغییر در اینده
    بیشتر باید فکر کنین !


    تا اینجا که بیشتریت چیزی که در طرف مقابل دیدم مورد اشکال بود ظاهرش بوده که از ایده آل بنده دور بود.
    مشکل دیگه فعلا بروز داده نشده یا دیده نشده و یا من فقط رو ظاهرش موندم و چیز های دیگه رو ندیدم ..
    که اگر چیز هایی دیگه هست مثلا چه چیز هایی ؟؟

    با خونوادتون مشورت کنین اونا شمارو بهتر از من میشناسن
    حتی علایق شمارو که مطابق میلشون نیست تشخیص میدن
    بحث چادر رو بذارین کنار و باهاشون راجع به ویژگی هایی که یه دختر ایده ال از نظر اونها باید داشته باشه صحبت کنین
    به نظرم زودتر این مورد رو هم با نظارت خونوادتون بررسی کنین
    تنهایی راه به جایی نمیبرین (البته اگه حاضر به همکاری نیستن خب این بحث دیگه است یه مقدار با عطوفت باهاشون برخورد کنین )



    بله بابت این نظر و حرفشون هیچ حرفی ندارم و همین هم به من زدن و نتونستم جوابی بدم .. یعنی از نظر من کاملا درسته .. ولی اینی که میگن یه بی چادری کامل یا 80% غیر قابل اعتمادن رو قول ندارم ..

    این درصدا رو از کجا میارن ؟؟!!!
    با خونوادتون با موضع گیری اولیه بحث نکنین کاملا این احساس رو در اونها به وجود بیارین که شما دارین باهاشون مشورت میکنین
    و به شدت به مشورتشون نیاز دارین چون واقعا هم همینطوریه ضمن اینکه اینجوری بیشتر همکاری میکنن




    من کامل مطمعن نیستم در مورد انتخابم .. وگرنه تو این تاپیک چیزهایی دیگه ازش نمیگفتم و فقط فکر و ذکرم راضی کردن خانواده بود که فعلا اینطور نیست و موندم اصلا این وسط کدم الویت داره و به چی فکر کنم و به چی فکر نکنم و ....

    موافقم

  5. کاربر روبرو از پست مفید meysamm تشکرکرده است .

    meysamm (پنجشنبه 02 تیر 90)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 15:36]
    تاریخ عضویت
    1390-2-21
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    2,182
    سطح
    28
    Points: 2,182, Level: 28
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 79 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    مشکل خیلی مهم من الان اینه که واقعا بخوام به حرف های بالا و یا به این موضوع یه خورده منطقی فکر کنم نمیشه سری احساساتم مانع از ادامه فکر کردن و به نتیجه رسیدن میشه ... و اصلا موندم این احساساتم رو چطور سرکوپ کنم تا بتونم درست فکر کنم به موضوع ... یه لحظه که منطقی فکر میکنم اختلاف خانواده هارو میبنیم، فاصله تو شهر من و اون که 85 کیلومتر فاصله هست ولی هردو تو یه استان هست ... و احتمالا شیوه و نوع و سطح زندگی روزمره هم اختلافی هست و اون یه خورده تو ناز و نعمت بیشتر و بهتری بزرگ شده و به نظر سختی کمتر دیده و مخلص کلام سوسول هست :ی ... که به اینا فکر میکنم میخوام که سری قیچی بشه و همه چی تموم ... باز از یه طرف میبینم طرف تو بعضی چیزا مثل اخلاق و نوع برخورد و قیافه و .. همون چیزیه مه من مورد ایده آل بوده هست میمونم که آیا این چیزا که هست با اون اختلافات بشه تا حدودی حل کرد و فاصله کم میشه امید به یه زندگی ایده آل و یا حداقل متوسط و خوب داشت یا نه همون اختلافات باعث میشه تمام تفاهم هایی که تو چیز هایی دیگه دارم کمرنگ یا نادیده گرفته بشه و ....


    در مورد اینکه بخوام به خانواده صحبت کنم و مشاوره بگیرم خیلی برام سخته .. چون اون ها هنوز نمیدونم من با کسی اتباطی دارم نهایتش یه خورده شک کرده باشن ... نمیتونم طوری ازشون مشاوره بگیریم که این شک به یقیق تبدیل نشه ..

    نهایت اگه بخوام الان ازشون مشاوره بگیرم و این موضوع رو بگم 100% میدونم اول اعصبانی میشن و به صحبت های من اصلا توجه نمیکنن و با توجه به اینکه طرف بی چادری هست و واسه یه شهر دیگه بسنده میکنن به قطع رابطه ی من با اون اسرار و تاکید و جای هیچ بحثی رو هم باقی نمیزارن و ...

    --------------------

    راستی اگر تو پرافیلت درست تاریخ رو زده باشی فردا میشه تولدت که پیشاپیش تبریک میگم

    ایشالله که تو تمام مراحل زندگیت شاد و خوشبخت و موفق باشی

  7. کاربر روبرو از پست مفید reza_ss تشکرکرده است .

    reza_ss (پنجشنبه 02 تیر 90)

  8. #25
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 15:36]
    تاریخ عضویت
    1390-2-21
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    2,182
    سطح
    28
    Points: 2,182, Level: 28
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 79 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    دوستان چرا کسی نظری همدردی چیزی نمیکنه ؟!!!!!

    جدا تنهایی نمیتونم به جایی برسم ... هر بار میخوام به این موضوع فکر کنم هنگ میکنم !!! اصلا نمیتونم درست تصمیم بگیریم .. نمیتونم بسنجم تفاوت ها و شباهت هارو و حساب کنم که کدومش بیشتره ....

    کلا احساس میکنم خودم رو گم کردم .. نمیدونم چه میخوام و باید چیکار کنم .. احساس میکنم احساستم خیلی زیاده و اصلا نمیزاره منطقی فکر کنم ...

    دوستان راه حلی چیزی ؟؟ چیکار کنم من ؟

  9. #26
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    سلام اقای Reza_SS

    یکی از دوستان لینک تاپیکت رو به من داده بود منتها فرصت نکردم بخونمش ... الان هم که خیلی طولانی شده ...
    (ای خدا....)


    ********** من دختری هستم که توی خانواده مذهبی بزرگ شدم با عقایدی مذهبی و خانواده ام اصرار زیاد به چادر پوشیدن من ... تا پایان سال سوم راهنمایی که مدرسه ای مذهبی می رفتم واقعا چادری بودم و خیلی مقید به حجاب، پایان سال اول دبیرستان چادرم رو گذاشتم کنار چون عقایدم با خانواده ام تفاوت پیدا کرده بود ... مرتبا با خانواده سر این قضیه جر و بحث داشتیم ...نه از اون مانتو تنگ ها و 100 کیلو آرایش کرده ها بودم و نه از اون حجاب های پوشیده کامل که رو می گیرند... یه حجاب معمولی ... مانتو متناسب نه تنگ و نه گشاد ... و آراشم در حد یه مداد و کرم ضد افتاب ... همین ... که سرانجام در هنگام ازدواج یکی از معیارهایم همین چادر نپوشیدن بود ... و با مردی ازدواج کردم که در این زمینه صددرصد با من تناسب داشت ... *********


    حالا اگه لطف کنی و به سئوالات زیر پاسخ دهی ، شاید تجربه ی من تا حدودی به کارت بیاد


    میشه از خودت بگی؟
    چقدر عقاید مذهبی داری؟
    نماز خوندن چقدر برایت الویت داره؟
    شده نمازت قضا بشه؟ اگه آره بعدش چه حسی داشتی؟
    اهل مسجد و دعا هستی؟
    ماه رجب و شعبان برایت معنا و مفهومی داره؟
    اهل روزه هستی؟
    اگه سحری خواب بمونی روزه ات رو چی کار می کنی؟
    زکات فطره ات رو کی میده؟
    از رساله چه کسی استفاده می کنی؟
    اگه دستت ببره و لباست خونی بشه ، آیا میشه با اون لباس نماز خوند؟
    لباسی رو که نجس شده میشه انداخت کف حموم و درحالیکه اون لباس نجس خیس شده ، رفت حموم و بدون اینکه اون رو بشوری خودت رو بشوری بیای بیرون و اون لباس هم همچنان خیس کنار حموم بمونه؟

    امیدوارم منظورم رو از طرح این سئوالات درک کرده باشی

  10. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (شنبه 18 تیر 90)

  11. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 بهمن 90 [ 15:36]
    تاریخ عضویت
    1390-2-21
    نوشته ها
    81
    امتیاز
    2,182
    سطح
    28
    Points: 2,182, Level: 28
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 118
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    79

    تشکرشده 79 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل من با خانواده در ظاهر همسر آینده ... !!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط بالهای صداقت
    سلام اقای Reza_SS

    یکی از دوستان لینک تاپیکت رو به من داده بود منتها فرصت نکردم بخونمش ... الان هم که خیلی طولانی شده ...
    (ای خدا....)


    ********** من دختری هستم که توی خانواده مذهبی بزرگ شدم با عقایدی مذهبی و خانواده ام اصرار زیاد به چادر پوشیدن من ... تا پایان سال سوم راهنمایی که مدرسه ای مذهبی می رفتم واقعا چادری بودم و خیلی مقید به حجاب، پایان سال اول دبیرستان چادرم رو گذاشتم کنار چون عقایدم با خانواده ام تفاوت پیدا کرده بود ... مرتبا با خانواده سر این قضیه جر و بحث داشتیم ...نه از اون مانتو تنگ ها و 100 کیلو آرایش کرده ها بودم و نه از اون حجاب های پوشیده کامل که رو می گیرند... یه حجاب معمولی ... مانتو متناسب نه تنگ و نه گشاد ... و آراشم در حد یه مداد و کرم ضد افتاب ... همین ... که سرانجام در هنگام ازدواج یکی از معیارهایم همین چادر نپوشیدن بود ... و با مردی ازدواج کردم که در این زمینه صددرصد با من تناسب داشت ... *********


    حالا اگه لطف کنی و به سئوالات زیر پاسخ دهی ، شاید تجربه ی من تا حدودی به کارت بیاد


    میشه از خودت بگی؟
    چقدر عقاید مذهبی داری؟
    نماز خوندن چقدر برایت الویت داره؟
    شده نمازت قضا بشه؟ اگه آره بعدش چه حسی داشتی؟
    اهل مسجد و دعا هستی؟
    ماه رجب و شعبان برایت معنا و مفهومی داره؟
    اهل روزه هستی؟
    اگه سحری خواب بمونی روزه ات رو چی کار می کنی؟
    زکات فطره ات رو کی میده؟
    از رساله چه کسی استفاده می کنی؟
    اگه دستت ببره و لباست خونی بشه ، آیا میشه با اون لباس نماز خوند؟
    لباسی رو که نجس شده میشه انداخت کف حموم و درحالیکه اون لباس نجس خیس شده ، رفت حموم و بدون اینکه اون رو بشوری خودت رو بشوری بیای بیرون و اون لباس هم همچنان خیس کنار حموم بمونه؟

    امیدوارم منظورم رو از طرح این سئوالات درک کرده باشی
    سلام ممنون بابت وقتی که در اختیار بنده قرار دادید ...

    تو این تاپیک پاسخ سوالاتتون رو دادم


    http://www.hamdardi.net/thread-16975-page-2.html


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.