موضوع: مشکلات من و همسرم (درخواست راهنمایی و کمک )

دوست خوبم sci عزیز سلام
ممنون از همراهی شما.
همونطور که گفته بودین دارم به توصیه های شما عمل میکنم . یه مقدار این تغییر رفتارم براش غیر عادی میاد ولی دارم سعی میکنم که ادامه بدم .خیلی مشکل ایشون به حرف میان مثل اینکه حرف زدن براشون مشکله ولی با این حال وقتی صحبت می کنن همدردی میکنم
نکات مثبتش رو دارم بهش میگم و انصافا میشه برق خوشحالی رو از تو چشماش دید
من نوع کارم جوریه که تا ساعت 10 شب مشغولم و وقتی میام خونه واقعا خستم ایشونم عادت دارن که زود بخوابن واسه همین زمان کمی دارم که توصیه هایی که گفته بودن رو بطور کامل انجام بدم .
تماس تلفنی رو هم انجام میدم
خیلی روحیه ضعیف و شکننده ای دارن و کوچکترین مسئله ای ناراحتشون میکنه مثلا دیشب بطری خالی نوشابه رو میخواستم بذارم توی سطل بازیافت خانمم گفت که میخواستی یه آب بش زنی و بعد بزاری من گفتم که آخه داریم میندازیم دور همین ...هرچند که بعدش گفتم باشه و انجام دادم ولی همون یه جمله ناراحتش کرد
این موضوع دیگه برام غیر قابل تحمل شده آخه یعنی چی ؟حرف عادی هم دیگه نباید بزنیم؟؟؟؟!!!!!

sci عزیز سلام
ایشون تمایلی به ثبت نام در هیچ کلاسی ندارن البته میگه فعلا وقتی هم من در این مورد حرف میزنم عصبانی میشه و میگه خیلی جالبه برام که چرا میخوای و اصرار میکنی که برم کلاس.راستش میترسم دیگه در این باره حرفی بزنم

سلام به نظر من هم شما خیلی اشتباه کردید اگر می خواهید با کسی زندگی بکنید نباید هرگز اورا بشکنید مخصوصا جلوی خانوادهتان کسی که مچاله شد که دیگرنمی تواند زندگی کند

سلام
مشکل در زندگی همه هست
منم با زنم خیلی مشکل داشتم و دارم
نمیدونم گاهی میگم شاید اینم فایده زندگیه