این چند سوالی که براتون نوشتم رو از خودتون بپرسید، شاید علت ناراحتی همسرتون اینها باشه
آیا شما فکر می کنید که بعد از پرسیدن نظر همسرتون تصمیم آخر رو باید خودتون بگیرید؟
آیا شما فکر می کنید به خاطر اینکه تجربه و سنتون از همسرتون بیشتره در تمامی زمینه ها از همسرتون بیشتر می دونید؟
آیا شما فکر می کنید در تمامی کارها از همسرتون موفق ترید؟
آیا در یک رقابت یا مسابقه دوست دارید همسرتون یار شما باشه یا احساس می کنید همسرتون توانایی کافی نداره و باعث باخت شما می شه؟
آیا وقتی به غذای همسرتون اولین نگاه رو میندازید در ذهنتون با غذای مادرتون یا رستوران مقایسه اش می کنید؟
آیا وقتی به ظاهر همسرتون نگاه می کنید به افراد خوش تیپ و قیافه فکر می کنید؟
آیا هنگامی که کار بزرگی رو به همسرتون واگذار میکنید تردید دارید که بتونه اون کار رو انجام بده؟
تعداد پاسخ های مثبت و منفی که به سوالات بالا داده اید اصلا مهم نیست... مهم این است که دیدگاه سوالات بالا "نادرست" هستند و به نظر من وقتی چنین سوالاتی در ذهن کسی به وجود میاد یعنی دیدگاه اش نسبت به همسر و زندگیش نادرست هست. سوالات بالا مثل این هستند که شما مرتب فکر کنید که بین پدر و مادرتون باید یکی رو به دیگری ترجیح بدید، درحالیکه اگر کسی مستقیما از شما نپرسه کدوم یکی رو ترجیح می دید طبیعتا خودتون هیچ وقت به همچین موضوعی فکر نمی کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)