موضوع: چرا خشمگین می شویم ؟

چگونه می توانم بر زندگیم مسلط باشم
ایا من بر زندگیم تسلط دارم
سو ا لات اساسی خواسته ها مسیر ارزشیابی برنامه ریزی
عادت پیوند زننده همدلی صحبت کردن را ز دار بودن حمایت کردن همکفری عاطفی عشق و همبستگی درک کردن
توجه خالص نمودن اعتماد کردن گوش دادن حمایت کردن گفتگو کردن تشویق کردن دوست شدن مجدد
عادت دور کننده سر زنش کردن پرخاشگری بی مهری تنبیه کردن افسردگی مقایسه کردن قهر کردن انتقاد کردن ایجاد اضطراب

احساسات خوشحا لند ارامش راضی اند انکار به حا ل فکر می کند انجام دادن ها محبت می کنند لبخند می زنند
انکار به حا ل فکر می کنند با هم باشند کامل ترند می خواهند بیشتر با هم ارتبا ط داشته باشند فداکاری کنند اعتماد دارند

از نظر من:
خشم یک احساس طبیعی است که در همه انسان ها بروز می کند
خشم از نارضایتی ما سرچشمه می گیرد
زمانیکه اتفاقی بر خلاف میل ما می افتد و از ان بابت ناراحت هستیم خشمگین می شویم
احساس خشم کاملا طبیعی است
ولی روش بروز این خشم ممکن است غیرطبیعی باشد
که اگر بتوانیم خشم خود را کنترل کنیم از بروز غیر طبیعی خشم هم جلوگیری کردیم.
وقتی خشم گین می شویم که ناراضی هستیم ولی ناراضیاتی ما در مراحل اولیه به صورت خشم بروز نمی کند.
بلکه تحمل می کنیم و صبر می کنیم و حرفمان را نمی زنیم
یک جمله از یک فیلم رو هیچ وقت از یاد نمی برم که می گفت
زمانی که از کسی دلخور هستی به او بگو و حرفات رو تو دل خودت نگه ندار
چرا که حرفایی که تو دلت می مونه یک روزی یک جایی به صورت خیلی غیر منطقی بیرون می ریزه
من فکر می کنم یک راه جلوگیری از خشمگین شدن می تونه بیان نظرات انتقادات و دلخوری ها در مراحل اولیه نارضایتی باشه.
در هنگامی که خشمگین می شویم نمی توانیم منطقی فکر کنیم ممکن است خشم خود را با داد زدن
برخورد فیزیکی ،گریه عصبی...
پرتاب اشیا یا حتی فحش دادن نشان دهیم.
تکنیک هایی وجود داره که میشه با کمک اونها از این رفتارهای آنی که اکثرا بعد از انجام اونها پشیمون می شیم جلوگیری کنیم.....

دلایل بیرونی هر چیزی که بیرون از ذهن ادمکی و به شکل واقعی وجود دارد و می تواند هر کسی را خشمگین کند مثلا بی حرمتی پایما ل شدن حق و درگیری های خانوادگی
معمولا این علت ها در دسته های نا کامی می گنجند

گاهی ممکن است بروز خشم به صورت صدای بلند و برخورد فیزیکی و رفتار خشونت امیز ...نباشد
گاهی افراد خشم خود را با تمسخر کردن دیگران نشان می دهند
برای مثال در محیط کار همکاری که از پیشرفت همکار هم سطح خود خشمگین می شود در ظاهر خوشحال است و خشم خود را نشان نمی دهد ولی پشت سر همکارش اورا مسخره می کند و باعث می شود دیگران به اون بخنند.
این هم نوعی نشان دادن خشم است .

گاهی ما خشمگین می شویم ولی خشم ما به دلیل سو تفاهم ایجاد شده است.
گاهی ما منظور طرف مقابل رو بد برداشت می کنیم و خمشگین می شویم ولی اگر در ان لحظه زود قضاوت نکنیم و خشمگین نشویم و فقط به طرف مقابلمان توضیح بدهیم این حرف شما من را ناراحت کرده!
خود اون فرد برای ما توضیح می دهد که چه منظوری داشته و قریب به نیمی از درگیری های بین افراد به دلیل سو تفاهم ایجاد می شود.....

این سوتفاهم ها در محیط مجازی هم رخ می دهد
حتی بیشتر از محیط واقعی
چون ما ممکن است یک جمله خواهشی را با لحن دستوری بخوانیم یا ....
در کل ممکن است نوشته را براساس طرز فکر خودمان تحلیل کنیم ولی منظور نویسنده چیز دیگری باشد.
در این مواقع بهتر است قبل از اینکه خمشگین و ناراحت شویم با فرد مقابل خود صحبت کنیم و از او بخواهیم توضیح دهد چه منظوری داشته!
تا این سو تفاهم ها بر طرف شوند.