نوشته اصلی توسط سوسا
سلام
دلیلش رو مشاور بهم گفتن
به علت خیانت همسر سابقشون نمی تونن به این راحتی به کسی اعتماد کنند و باعث گریز از جنس مخالف هستش که مشاور به من گفتن که بعد از چند جلسه مشاوره و همکاری خانمم این قضیه حل میشه فقط یکم زمان می خواد
تشکرشده 386 در 151 پست
نوشته اصلی توسط سوسا
سلام
دلیلش رو مشاور بهم گفتن
به علت خیانت همسر سابقشون نمی تونن به این راحتی به کسی اعتماد کنند و باعث گریز از جنس مخالف هستش که مشاور به من گفتن که بعد از چند جلسه مشاوره و همکاری خانمم این قضیه حل میشه فقط یکم زمان می خواد
mta (چهارشنبه 11 خرداد 90)
تشکرشده 634 در 321 پست
mta
من شخصا" با کلمه سرد مزاجی که شما دارید مطرح میکنید موافق نیستم البته این نظرم شاید اشتباه باشه ولی تصور میکنم شما اولین کلمه ای که با این مشکل به ذهن هر ادمی خطور میکنرو دارید میگید .فکر میکنم مساله اصلا" جنسی نیست مساله جنسی بازتاب مسایل دیگه ای هست تصور میکنم بهتر بدور از هرگونه پیش قضاوتی با ذهن باز مسالرو یکم ریشه ای تر نگاه کنید
یه سوال : همسرتون علت خاصی داره که با رفتن پیش مشاور مخالف ؟؟؟ راستش اغلب خانوم ها از مشاور استقبال می کنن یه کم این مخالفت جای سوال داره برام میخواستم علتش بدونم
یه سوال دیگم داشتم : علت اصلیتون واسه انتخاب همسرتون چی بوده ؟ و علت ایشون برای انتخاب شما چی بوده؟
منتظر پاسختون هستم
sahra100 (پنجشنبه 12 خرداد 90)
تشکرشده 386 در 151 پست
نوشته اصلی توسط sahra100
سلام
مشکل نیومدن پیش مشاورش رو نمی دونم چیه اما میگه من مشکلی ندارم که بیام مشاوره تو مشکل داری و خودت برو مشاوره
علت انتخاب همسرم نمیدونم چی بود و اون هم نمیدونم چرا من رو انتخاب کرد ولی در یک تاپیک مجزا کامل توضیح دادم که چی شده
http://www.hamdardi.net/thread-16385.html
مشکل من با نامزدم
تشکرشده 634 در 321 پست
mta سلامنوشته اصلی توسط mta
برادر خوبم من تصور میکنم اگر واقعا" دنبال حل مساله اید اولین جوابی که به ذهنتون میرسه و ساده ترین جواب ندید یه کم فکر کنید رو سوال ها و حرفای دوستان
این جمله که من مشکلی ندارم اگر تو داری خودت برو پیش مشاور بیانش از طرف یه خانم یکم جای سوال ایجاد میکنه مخصوصا" قبل ازدواج بهتره خیلی منطقی و جدی ولی با بیان نرم ازش بخواین پیش مشاور بیاد
راجع به علت انتخابتون با توجه به سنتون یکم بعیده بدون هیچ علتی با یکی ازدواج کردن بهر حال به نفعتون به نظرم یکم جدی رو این سوال ها فکر کنید پاسخ هایی براشون پیدا کنید تا به حل مساله کمک شه
ازدواج شوخی بردار نیست مسایلش 10000 برابر این دوران یکم برای حل مسالتون جدی تر باشید و توی مساله جنسی گیر نکنید
sahra100 (جمعه 13 خرداد 90)
تشکرشده 386 در 151 پست
نوشته اصلی توسط sahra100
سلام دوست من
من از شما معذرت می خوام اون روزی که این پست رو نوشتم حالم خوب نبود به دلیل اینکه
مشاور گفته خانمت رو بیار تا باهاش صحبت کنم اما خانمم تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که به مشاور بیاد با خانوادش صحبت کردم اونها مجبورش کردن بیاد و قبول کرد که بیاد اما یواشکی به من گفت که
ببین چجوری حالت رو بگیرم که دفعه آخرت باشه میری پیش خانوادم چوقلی میکنی ببین چجوری گریه ات رو در بیارم به غلط کردن میندازمت باید بیایی التماس کنی ولی من میام مشاور اما به حرفش گوش نمی کنم و فقط میام که تو نتونی بگی که نیومدم مشاور
میام اما به حرفاش اهمیتی نمی دم
آخرش هم گفت که سکه های مهریه ام رو حاضر کن که برات دارم
با خنده عصبی گفت که کی میشه که پشت میله های زندان ببینمت
در ضمن قبل از اینکه با من صحبت کنه با وکیل خانوادگیشون داشت صحبت میکرد و وکیلشون گفته هیچ نگران نباش که تا قرون آخرش رو برات نقد میکنم
حالا من که تا حالا یه بار هم کلانتری نرفتم باید برم زندان و شغلم که به سختی به دست آوردم و آبرو حیثیت رو از دست رفته میبینم
اون روز بخاطر این قضیه من کمی ناراحت بودم ببخشید که نتونستم کامل جواب شما رو بدم
اما دلایل انتخاب من و خصوصیات خوب خانمم
1 - دختر مودب و با شخصیتی هستن در برخورد با اطرافیان
نظر دیگران اینه که چه دختر خوبی گیرت اومده
2 - چشم و دل سیره هیچ وقت از من چیزی نمی خواد همه این کار ها رو من خودم براش کردم از من توقعی نداره و میگه هیچ چیزی تو زندگی از من نمی خواد ( از نظر مالی )
3- اهل بچه بازی و لوس بازی این چیزها نیست
4- اهل خیانت و نگاه کردن به پسر ها و این جور چیز ها نیست
5- خانواده دوست هستش خانواده خودش رو که خیلی دوست داره
6 - دل نازکه
8- اهل پیشرفته دوست نداره همیشه یه جا بمونه
9- با اینکه از نظر مالی در سطح خیلی بالایی هستن هیچ وقت به رخ من نکشیده
یه آپارتمان تو ونک داره یه 206 زیر پاشه یه مغازه داره که در آمدش از حقوق کارشناسی من بیشتره حالا هی برو درس بخون بشی مهندس این مملکت و حساب بانکیش که کسی از موجودیش خبر نداره
10- رو پای خوش میتونه زندگی کنه نیازی به کسی نداره
11 - و چیز های دیگه مثل خونه داریش که حرف نداره وتو آشپزی حرف اول رو میزنه
mta (شنبه 14 خرداد 90)
تشکرشده 10,678 در 2,786 پست
همون اوایل ازت پرسیدم:
آقای مدیر هم تو اون یکی تاپیکت به همین مسئله اشاره کرد.با توضیحاتی که دادی من فکر می کنمنوشته اصلی توسط فرهنگ 27
ایشون مجبور شده به شما بله بگه.طبق تجربه اییم که از همینجا به دست اُوردم دخترانی که به اجبار
بله می گن از رابطه امتنا می کنن.راجبه به این مسئله تحقیق کن.
البته من جای شما بودم حتمن دنبال کارهای طلاق می رفتم زنی که به فکر دیدن شوهرش پشت
میله هاست،ارزش همراه با آدم بودن رو نداره.
یه چیزی همین الآن به ذهنم اومد،ولی قبلش به چندتا سوال جواب بده.
از اینکه همسر قبلیش خیانت کرده مطمعنی؟(نه اینکه خود خانم گفته باشه)
از نظر مالی خانوادش در چه سطحی هستن؟
این دارایی هایی که گفتی (ماشین،خونه ... ) خانوادش دادن یا از کجا به دست اُورده؟
مهریه ش چند سکه ست؟
فکر می کنم با این سوالات متوجه شده باشی چی به ذهنم اومده.
فرهنگ 27 (جمعه 13 خرداد 90)
تشکرشده 386 در 151 پست
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
سلام
راستش دنبال کار های طلاق که وکیلشون هست به من هم گفته آماده باش که برای دادگاه خبرت میکنیم مثل اینکه وکیلشون خیلی قدرتمنده و حسابی پارتی داره و قاضی پرونده هم از آشناهای وکیلست یعنی پام برسه دادگاه یه راست برام آب خنک میارن و حالا حالا ها مهمونشونم
از اینکه همسر قبلیش خیانت کرده مطمعنی؟(نه اینکه خود خانم گفته باشه)
نمی دونم همه اینطور میگن و من هم تحقیق نکردم
از نظر مالی خانوادش در چه سطحی هستن؟
خیلی بالا هستن پدر خانمم یه گاوداری داره که دست برادر خانمم هستش و خودش هم کارخانه تولید قطعات برای ایران خودرو و یه کار خانه تولید دستگاه تصویه آب و همچنین تو کار ساخت و ساز آپارتمان هم هستن 2 تا ویلا تو 2 جای شمال و یه خونه ویلایی تو زعفرانیه و یکی مهرشهر و چند تا آپارتمان دیگه تو چند جای تهران دارند
این دارایی هایی که گفتی (ماشین،خونه ... ) خانوادش دادن یا از کجا به دست اُورده؟
همش مال پدر خانمم هستش که به بچه هاشون دادن
مهریه ش چند سکه ست؟
500 سکه بهار آزادی
فکر می کنم با این سوالات متوجه شده باشی چی به ذهنم اومده.
نه این خبر ها نیستش اونها انقدر دارن که نیاز به مهریه ندارن قضیه رو کم کنی منه لج کرده می خواهد که حال من رو بگیره تا الان هم که بدجور گرفته
خانوادش من رو خیلی دوست دارن و همیشه با خانمم صحبت میکنند که اخلاقش رو بهتر کنه اما خانمم لجبازه و گوش نمیکنه پئرش من رو مثل پسر خودش دوست داره من هم اونها رو دوست دارم خانواده خیلی خوبی داره
راستش من از زندان میترسم یعنی نرفتم تا حالا
می خوام با زبون راضیش کنم که بی خیال زندان و مهریه بشه
این مهریه شده بلای جون من و حربه خانمم
آرامش ندارم
البته هنوز پدر خانمم در جریان نیست چون ناراحتی قلبی داره میترسم حالش بد بشه ولی اگر قضیه جدی بشه میخوام بگم
mta (جمعه 13 خرداد 90)
تشکرشده 12,256 در 2,217 پست
آقای mta عزیز،
از آنجا که اخیراً بحثی بین شما و خانمتان پیش آمده (همین قضیه مهریه و طلاق) به شما پیشنهاد می دهم که این موضوع را در تاپیکی جدید مطرح کنید تا دوستان راهنمایی کنند.
به خاطر اینکه الآن شما مشکل دیگری دارید که مربوط به مسائل جنسی نمی شود.
همینطور حتماً خودتان در این شرایط سخت حضوری پیش یک مشاور خوب بروید.
امیدوارم بتوانید با زبان نرم مشکل را حل کنید.
hamed65 (شنبه 14 خرداد 90)
تشکرشده 634 در 321 پست
mta برادر خوبم
از شرایط پیش اومده جدا" متاسفم .دلایل انتخابتون فکر نمییکنی قدری برای انتخاب یک فرد کم هست !!!شما میگید چشم ودل سیر ولی با نحوه برخورد روز زنش من اینو نمی بینم . ببین خیلی واضح بگم من تصور میکنم همسرتون دلایل جدایی از همسر قبلیش مستقیما" خیانت نبوده مساله یه کم پیچیده تر هست خیلی بهتره که تحقیق کنید.
در عین حال همسرتون بخاطر شرایطش یه جورایی ببخشید اصلا" شمارو در حدو اندازش نمیبینه و خیلی به صراحت بگم شما اینقدر بیش از حد و زیادی بهش بها دادید مرزهاش گم کرده من جای شما بودم یکم تغییر رویه می دادم که متوجه شه شما احترام و شخصیت دارید . ببین تهدید کردن سر مهر یه کم حرکت شبه برنگیزی هست نمیخوام دیدتون خراب کنم فقط می خوام بگم یکم خودتون پیدا کنید حرفایی از قبیل :
((ببین چجوری حالت رو بگیرم که دفعه آخرت باشه میری پیش خانوادم چوقلی میکنی ببین چجوری گریه ات رو در بیارم به غلط کردن میندازمت باید بیایی التماس کنی ولی من میام مشاور اما به حرفش گوش نمی کنم و فقط میام که تو نتونی بگی که نیومدم مشاور))
signal های خوبیرو نمیرسونه و من شخصا" مشکل همسرتون مساله ضربه از همسر قبیلش سرد مزاجی غیره نمی بینم من حس میکنم ایشون میخواد تو نقش یه مرد ظاهر شه و شما بشید عروسکش البته عذر می خوام اگر منم جای ایشون بودم می دیدم به همسرم توهین میکنم تحقیر میکنم بازم نازم می کشه یه جورایی بدتر می کردم من جاتون بودم یه کم مردونه تر دست نیافتنی تر و قاطع تر عمل می کردم بد نیست یکم واسه داشتنتون تلاش کنه وگرنه با این رویه بعد ازدواج شک نکنید یا کاملا" مردونگی تون از دست میدید یا با تنفر ازش جدا می شید
خلاصه بازم میگم داستان شما یه دعوای ساده نیست داستان گم شدن نقش هاتون هست
sahra100 (یکشنبه 22 خرداد 90)
تشکرشده 41 در 30 پست
اگه خانومی از لحاظ روانی سالم باشه و هدفش واقعا زندگی كردن باشه. از معاشقه و روابط جنسی استقبال میكنه.
اشتباه شما این بوده كه قبل از عقد فرصت ندادین همدیگه رو بشناسین.
وقتی ایشون اینقدر تحقیرامیز با شما برخورد میكنه تو هم همونجوری باهاش برخورد كن. یه وكیل خوب بگیری نمیتونه سوء معاشرتو ثابت كنه، واقعا هم شما باهاش سوء معاشرت نداشتی. اینجا همهچی به نفع توئه نگران نباش با زیركی پیش برو.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)