به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 اردیبهشت 90 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1390-2-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,431
    سطح
    21
    Points: 1,431, Level: 21
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    ممنون از همه ی دوستان
    یه سؤال داشتم و اون اینه که آیا راه حلی وجود داره که مادر شوهرم دست از این رفتارهاش برداره من اصلا دوست ندارم روابطمون اینجوری باشه دوست دارم که مادر شوهرم با من خوب باشه و دست از این تهمتهاش برداره.آخه من هر چه محبت میکنم این خانوم محترم با من سر ناسزگاری داره.مادر شوهرم 3 تا زن برادر داره و رابطش با اونها هم مثل رابطه اش با منه .مثلا اگر برادراش یه هفته نیان خونه ی مادرشوهرم، مادر شوهرم میگه خانماشون نمیذارن و به من میگه تو هم مثل زن داداش هایم هستی و همانطور که زنهای برادرانم میخواهند میانه ی ما رو بهم بریزند تو هم میخواهی پسرم رو ازم بگیری.ولی من دوست دارم مادرشوهرم این فکر رو نکنه که من میخوام پسرشو ازش بگیرم و دوست دارم منو دوست داشته باشه و این فکرای منفی رو از سرش بیرون کنه ولی تا الان که ناموفق بوده ام.چه کار کنم رهنمایی ام کنید پیشاپیش خیلی ممنون

    من تا حدود 4 ماه پیش توی یه مهد کار میکردم ولی متاسفانه کارم رو از دست دادم حقوقم ناچیز بود و فقط میتونستم قسمت کمی از خرج تحصیل شوهرم رو بدم.خودم خیلی دوست دارم که برم سر کار ولی فعلا امکانش نیست برام.
    مشکل اصلی من رفتار بد مادر شوهرم هست اونا توانایی مالی خوبی دارند مشکل اینه که نسبت به من بدبینه و من رو به عنوان کسی که پسرش رو ازش جدا کرده میدونه.

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 شهریور 91 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1389-5-28
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,798
    سطح
    32
    Points: 2,798, Level: 32
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    232

    تشکرشده 238 در 85 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    نجمه عزيز به نظر من قهر كار درستي نيست به قول دوستمون سال را كه ساختيد ماه را هم بسازيد تا زمستون هم صبر كن هر چند ميدونم سخته تا اينكه درس شوهرت تموم شه و يه كار جفت و جور كنه
    به نظر من اصلا اصلا سر كار نرو در اين صورت شوهرت از اول بي مسوليت بار مياد چون اين بلا سر من اومده كه ميرفتم سر كار و شوهرم خونه تخمه ميشكست كه خدا را شكر بعدها تونستم با ياري خدا و دوستان همدردي مشكلم را حل كنم فعلا سر كار نرو با مادر شوهرت بساز وقتي درس شوهرت تموم شد و رفت سر كار اونوقت شما هم براي كمك به شوهرتون و اثبات محبتتون به شوهرتون ميرين سر كار
    موفق باشي
    براي اينكه ارامش داشته باشي هرگز باهاشون يكي بدو نكن و فقط بشنو هر چند عمل نكني اين يه سياسته
    گاهي مادر شوهر منم يه دستورايي ميده فقط ميگم چشم مادر جون اما تو عمل هرگز

    در ضمن اگه كار كني ديگه اون حمايت مالي را كه الان ازتون ميكنند را نميكنند و ميگن خودشون درامد دارند اون موقع است كه مشكلاتت دو برابر ميشه

  3. 3 کاربر از پست مفید پاييز خزان2 تشکرکرده اند .

    پاييز خزان2 (چهارشنبه 14 اردیبهشت 90)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 اردیبهشت 90 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1390-2-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,431
    سطح
    21
    Points: 1,431, Level: 21
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    خیلی ممنون از همه ی شما عزیزان
    امیدوارم که روزگاری همراه با موفقیت ،شادی و تندرستی داشته باشین.

  5. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اردیبهشت 90 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1390-2-01
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    1,671
    سطح
    23
    Points: 1,671, Level: 23
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    273

    تشکرشده 268 در 90 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    نجمه خانم،

    قهر را که فعلا بی خیال شو.

    فکر اصلاح مادرشوهر را هم از سرت بیرون کن. ایشون یک عمر شخصیتشون این جوری شکل گرفته، حالا دیگه قابل عوض کردن نیست. تنها کاری که می تونی بکنی اینه که در روابطت با ایشون کاری کنی که کمترین آسیب را ببینی. خیلی خودت را درگیرش نکن.

    اما در مورد همسرت و بی مسئولیتی ایشون، قضیه را جدی بگیر. یعنی چی که درس و کار با هم سخته. اکثر دانشجوها شاغلند. این چه حرفیه؟ سخت بود، می خواست ازدواج نکنه.

    لی لی به لالاش نذار. شما نوشتی وقتی ازدواج کردیم همسرم دانشجو بود. الان هم سه ساله دانشجو است. به قول معروف آپولو که هوا نمی کنه. ایشون اگه دلش می خواست زندگی کنه حتما سعی می کرد درسش را تموم کنه. از این تنبلی و الکی زندگی کردن خوشش می آد.

    علت دفاعش از شما هم شاید همینه. میخواد مساله را کنترل کنه که مبادا شما بگید بریم یا خانواده اش برای رفتن شما جدی بشن. می خواد فضا را برای تنبلی خودش آروم نگه داره.

    این که کار کردی و حقوقت را خرج تحصیل شوهرت کردی هم اشتباه بوده و کمک کردی و دامن زدی به بی مسئولیتی ایشون. عجب مرد بی غیرتی که از زنش پول می گیره و خودش میگه کار کردن سخته !!

    باز هم اگه دوست داشتی برو سرکار. حتی اگه حقوقت ناچیز باشه. از سروکله زدن با مادرشوهر که بهتره. در ضمن توی فضای کار رشد اجتماعی فرهنگی بیشتری خواهی داشت. اما !!

    حقوقت را اصلا به شوهرت نده. تنبل تر از اینی که هست می شه. یا پس انداز کن واسه خودت یا اگه به زور ازت می گیرن، سریع خرجش کن که اصلا چیزی نمونه که بدی به اونا. خرج سر و وضعت کن. لباس بخر، طلا بخر ... اصلا و ابدا به شوهرت کمک مالی نکن.

    تنبلی و بی مسئولیتی شوهرت را جدی بگیر.

  6. 2 کاربر از پست مفید آراام تشکرکرده اند .

    آراام (پنجشنبه 15 اردیبهشت 90)

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    سلام
    با توجه به اطلاعاتی که شما دادی می خوام نظرم و بگم و نمی دونم چقدر درسته.
    اما به نظر من خانواده همسرت فهمیدن که همسر شما کمی تنبل شده و با این روش دیگه کمکتون نمی کنیم و از خانه ما برین بیرون می خوان همسرت و وادار کنن که کار کنه.
    به هیچ عنوان شما سر کار نرید که کمک خرج منزل باشید چون به تنبلی همسرتون بیشتر دامن می زنید. بهتره شما هم به همسرت کمی فشار بیاری که زودتر برای خودش کاری دست و پا کنه.
    من اگه جای شما بودم به جای لج کردن با خانواده همسرم با اونا هم نوا می شدم تا زودتر همسرم و مجبور کنم کار کنه چون خانواده او ولو که قول داده باشن وظیفه ندارن که شما رو بعد 3 سال هنوز تامین کنن.
    موفق باشید

  8. 2 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (پنجشنبه 15 اردیبهشت 90)

  9. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 مهر 90 [ 13:59]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    145
    امتیاز
    1,878
    سطح
    25
    Points: 1,878, Level: 25
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    308

    تشکرشده 310 در 114 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    عزیزم اگه مادر شوهرتونو دوست داشته باشین و هر چی میگه به شما شما به چشم بد نگاه نکنید بعد از یک مدت بجای تحمت زدن با شما همراه میشوند. مثلا مادر شوهرتون میگه این پسره از وقتی که زن گرفته اینطوری شده. شما در جواب بگید : وای راست میگید یعنی من لوسش کردم. حتما تازه کارم شما بهم بگید چی کار کنم. به نظر میاد مادر شوهرتون میخواد محبت شما و همسرتون رو به خودش جلب کنه پس شما هم بی چشمداشت بهش محبت کنید. البته خودتونو کوچیک نکنید اما اگه باهاش مثل دوست رفتار کنید و گله هاشو از روی احساس برداشت کنید می بینید یکدفعه از این رو به اون رو شد یکی دوبار امتحان کنید . من خودم یکبار یکی از مشکلات شوهرمو به مادر شوهرم گفتم مادر شوهرم گفت این که قبلا از این مشکلات نداشت. ولی من ناراحت نشدم بهش گفتم عجب بدشانسم من که حالا داره! و ازش کمک خواستم. خبرشو به ما هم بدین که چکار کردید موفق باشین.

  10. کاربر روبرو از پست مفید 100maah تشکرکرده است .

    100maah (پنجشنبه 15 اردیبهشت 90)

  11. #17
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 اردیبهشت 90 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1390-2-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,431
    سطح
    21
    Points: 1,431, Level: 21
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    ممنون عزیزانم.
    این ماجرایی که میخوام تعریف کنم مربوط به چند روز پیش هست.
    مادرشوهرم به شوهرم میگه که به یکی از اشناهاشون که ازدواج کرده زنگ بزنه و تبریک بگه شوهرم هم به روی خودش نمیاره و چیزی نمیگه.(خیلی وقت پیش قبل از ازدواج ما مثل اینکه خانواده ی شوهرم با این اشناشون اختلاف داشتن ولی نمیدانم چند وقتی هست که مادرشوهرم رابطشو با این اشناشون دوباره از سرگرفته).بعد از دو روز مادر شوهرم میگه زنگ زدی به فلانی تبریک بگی شوهرم هم میگه نه تا اونا از من به خاطر رفتارهای زشتشون معذرت نخوان من زنگ نمیزنم در اون لحظه من تو اتاقمون بودم و شوهر و مادرشوهرم توی اشپزخونه و من کاملا صداشون رو میشنیدم.بعد مادرشوهرم با صدای بلند گفت که حتما اون ض...ج...(یه فحش) نگذاشته که تو زنگ بزنی( منظورش به من بوده)شوهرم هم خیلی خیلی ناراحت شد گفت من دوست ندارم زنگ بزنم به خانومم چرا فحش میدی خیلی جالبه که خاله شوهرم هم خونه ی مادر شوهرم بود و خطاب به مادر شوهرم گفت تو تا چند وقت پیش ارزوی مرگ فلانی(همون اشناشون) رو داشتی حالا اونا شدن فامیلت و چه کار به دختر مردم داری.شوهرم هم باعصبانیت وارد اتاق شد و گفت شنیدی مامانم چه طور بهت بی احترامی کرد و من که همه ی حرفا رو شنیده بود داشت تمام بدنم میلرزید که یکباره دیدم مادر شوهرم با عصبانیت وارد اتاق شد و شدیدا با شوهرم دعوا و مشاجره کردن و به شوهرم میگفت چرا دروغ میگی من این حرف و نزدم و گفتم اگه خانومت نمیخواد حرف بزنه نزنه نگفتم که اون نمیذاره و من هم انگار که اب سردی روی سرم ریخته شده باشه فقط میلرزیدم.و واقعا در تعجبم و نمیدونم چرا این خانوم محترم بامن این برخورد ها رو داره در صورتی که من همه ی حرفاشون رو شنیدم.شاید باورتون نشه که بعضی مواقع پدرشوهرم میگه که خانومم پشت سرت بهت فحش میده.و واقعا من افسرده شدم.من با وجودی که میدونم مادرشوهرم با من بده ولی همش احترام میذارم و اصلا بروش نیاوردم که من شنیدم .این فقط یکی از اون همه تهمت و فحشیه که من شنیدم و به روی خودم نیاوردم.

  12. کاربر روبرو از پست مفید najmeh44 تشکرکرده است .

    najmeh44 (یکشنبه 18 اردیبهشت 90)

  13. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 اردیبهشت 90 [ 01:57]
    تاریخ عضویت
    1390-2-13
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    1,431
    سطح
    21
    Points: 1,431, Level: 21
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر محترم

    یه سؤال از شما دوستان دارم .آیا در برابر توهین های مادر شوهرم سکوت کنم و یا اینکه جواب تهمتها و توهین هایش رو بدم ؟باتوجه به اینکه ما با خانواده شوهرم زندگی می کنیم برای حداقل تا یک سال دیگه.آیا در رابطه با ماجرایی که نوشتم بهتره به مادر شوهرم بگم یا نه؟یه مشکلی هست اونم اینه که حرفاش و حرکاتش رو نمیتونم از یاد ببرم وهمیشه یه ترس خیلی زیاد ازش دارم چون رفتاراش غیر قابل پیش بینی هست.چه راهکاری رو شما پیشنهاد میدین که من بتونم رفتارهای گذشته مادر شوهرم رو فراموش کنم و از رفتارها و حرکات بدش در آینده اینقدر ناراحت نشم.به نظر شما چه کار کنم؟
    خیلی ممنون



 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.