با سلام و عر ض ادب خدمت ملاحت گرامی
ورود شما را به تالار همدردی خوش آمد می گویم. و امیدوارم در کنار اعضاء دلسوز، همراه و همدل تالار همدردی بتوانید جراحت خود را تسکین دهید و در کنار آن بتوانید به مرور از فشاری که در این مرحله از زندگی برای شما پیش آمده به سلامت و امنیت گذر کنید.
متاسفانه محیط مجازی و نوشتاری حاصل بر آن نمی تواند جایگزین مشاوره چهره به چهره شود، مخصوصا اگر شدت و عمق مشکل زیاد باشد. و حتما شما باید از طریق مشاوره حضوری مسئله خود را پیگیری نمائید. اما من در اینجا سعی می کنم به طور خلاصه نکاتی را در مورد مشکلتون بیان کنم. و اما در تعامل و پیگیری مشکلات شما، شاید فرصت بازخورد و پاسخهای بعدی پیش نیاید.
یکم :
مواردی از این دست همانطور که سایر مراجعان مورد اشاره قرار داده اند هم در مشاوره و هم در تالار همدردی زیاد به چشم می خورد و ما هم مکررا جواب داده ایم. که شما در همین انجمن می توانید مطالعه فرمایید و به کار گیرید.
دوم:
شما بسیار آزرده اید. و تحت مسائلی که شرحش داده اید احساسات شما به شدت جریجه دار شده است. در چنین مواقع آنچنان فکرهای منفی و اتوماتیک به ذهن ما هجوم می آورد که فرصت تصمیم گیری صحیح را از ما سلب می کند. این فکرهای منفی ابتدا در مورد همسرمان شروع می شود و به تدریج به همه چیز حتی به سایرین و حتی خدا هم تعمیم می یابد. و زندگی را برای ما بی هدف جلوه می دهد. بعد از اینکه این افکار منفی ما را بمباران کردند و قدرت تصمیم گیری ما را از کار انداخت ، نوبت به احساسات ما می رسد. این احساسات هم تحت تاثیر ا فکار منفی و رفتار اشتباه همسرمان آسیب می بیند. و بخش مثبت احساسات ما مثل عشق ، دوستی، مهرورزی، محبت، گذشت و ... کاملا به حاشیه رفته و زمین گیر می شود و از آن طرف ا حساسات منفی ما مثل انتقام، نفرت، دلخوری، غم، ناامیدی، رنجش و از همه مهمتر حس تنهایی همه وجودمان را می گیرد.
خلاصه این بند:
پس افکار و احساسات آسیب دیده و منفی، وجودمان را لبریز می کند و احساسات و افکار مثبت و سازنده تسلیم و گوشه نشین می شوند. بر این اساس کسی که تحت این بحران و فشار قرار می گیرد تصمیم گیری های او واکنشی می باشد. یعنی واکنش منفی به اشتباهات همسرش نشان می دهد.
نتیجه این بند:
چنین فردی باید از تصمیم گیری های مهم زندگی در این لحظات اجتناب کند. و فرصت بازسازی و التیام زخمهای خود را به خود بدهد
.
سوم:
در چنین مواقعی نسخه واحد نمی توان پیچید. مسائل انسانها بسیار پیچیده هستند. نمی توان به سادگی به فردی در این وضعیت گفت باید زندگی کنی، یا طلاق بگیری یا فلان کار را بکنی.
بر اساس وضعیت هر شخص به طور جداگانه باید تصمیم گیری انجام گیرد. و تصمیم گیری وقتی به درستی انجام می شود که فرد آسیب دیده از حالت منفی خارجی شود یعنی باید بند دوم را که شرح دادم پشت سر بگذارد.
چهارم: تصمیم گیری و حل مسئله
اگرچه این حوادث بیشترین آسیب را به احساسات فرد می زند و افکار او را مورد هجوم قرار می دهد. اما تصمیم گیری وحل مسئله باید جدا از ا ین احساسات انجام بگیرید. شاید احساسات بگوید فرد خاطی را طرد کن، یا بگوید طلاق بگیر، یا بگوید به او آسیب برسان یا تلافی کن یا ....
اما لزوما این نوع وسوسه ها منجر به بهترین تصمیم نمی شود. بهترین تصمیم گیری باید با توجه به همه جوانب مثبت و منفی مشکل گرفته شود.
الف)فهرستی از مزایای احتمالی این زندگی (با همین شرایط که شرح دادید بر فرض اینکه شوهرتان تغییر نکند) تهیه فرمایید:
1 - ...
2 - ....
.....
ب) برای هر کدام از بندهای این فهرست ضریبی در نظر بگیرید.
حالا هر بند را که نوشته اید در ضریب آن ضرب کنید و بعد جمع هم امتیازها را به دست آورید.
امتیاز این زندگی چند است؟
ج) فهرستی از معایب احتمالی این زندگی تهیه کنید و مانند فوق امتیازش را جمعبندی کنید.
نمرات منفی این زندگی چند است؟
(حتما توجه کنید در این محاسبات براساس احساسات منفی خود عمل نکنید در این مراحل از نظرات دیگران و مشاوران بهره بگیرید.)
اگر امتیاز بندی های فوق به صورت حرفه ای و با کمک مشاوران مجرب تکمیل شود. شما راحت به تصمیم می رسید. که ادامه این زندگی یا طلاق ، کدامیک می تواند امتیازات بیشتری برای زندگی شما داشته باشد و می توانید دست به انتخاب بزنید.
پنجم: بازسازی زندگی ، کاهش نمرات منفی
در این مرحله بر اساس تصمیم گیری در مرحله قبلی باید با کسب مهارتهایی شدت مشکلات را کاهش دهید و بهره برداری را از زندگی خود به ماکزیمم برسانید. در این مرحله از انفعال محض در زندگی دست می کشید و سعی می کنید با توجه به پذیرش تبعات انتخاب خود، بازسازی را شروع کنید. باز سازی به معنی تسلیم نیست. بازسازی فرایندی سازنده است.(که نیاز به مهارتهایی دارد که در این تالار به وفور دیده می شود.)
ششم: قدرت بخشیدن به فاعلیت خود
همانطور که در بندهای فوق مشاهده می کنید. تمام نکات ما در خصوص قدرتی هست که شما در زندگی می توانید اعمال کنید. یعنی ما فرض را گذاشته ایم که شوهر شما همین فرد باشد و هیچ تغییری هم نکند. حتی در این شرایط شما با اعمال روشها و مهارتها می توانید سکان زندگی را به دلخواه در دست بگیرید.
خلاصه:
1 – خونسردی، صبر و توقف فکر تا احساسات منفی ته نشین شوند.
2 – نسخه واحدی در این گونه موارد نیست که طلاق بگیرید، زندگی کنید یا متارکه یا....
3 – اگر احساساتتان را توانستید در کنترلخود بگیرید می توانید از طریق شیوه حل مسئله به تصمیم گیری صحیح برسید. (توضیح بیشتر در مورد شیوه حل مسئله و تصمیم گیری)
4 - هر تصمیمی که گرفتید باید معایب و هزینه های آن را به حداقل برسانید. با آموزش و کسب مهارتهای مختلف می توانید نوع انتخاب خود را پرثمر تر کنید.
5 - منفعل و ساکت ننشیند که همسرتان تغییری بکند یا اقدامی انجام دهد. اگر این کار را بکنید فرصت ها را از دست می دهید. شما با قدرت و علم و منطق تصمیم گیری سکان زندگی را به دست خود بگیرید.
5 – در تمام این موارد بهتر است با توجه به فشاری که روی شما هست ، با یک مشاور مجرب به صورت حضوری ، مشاوره مستمر و پیگیر داشته باشید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)