به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 27
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 اردیبهشت 90 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1390-2-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    همش توی فکر بود دیگه مثل سابق با من برخورد نمی کرد من احساس می کردم که نسبت به من سرد شده
    نمی دونستم چی باید بگم ولی شوکه شده بودم از این همه سردی و سکوت
    من فکر می کنم همسم بیشتر دنبال اینه بگه دیدی کی رو از دست دادی بره با کسی ازدواج کنه بعد من افسوس بخورم
    بله می اد خونه و به دخترش سر می زنه ولی به بهانه دخترش می اد تا مرا اذیت کنه

  2. #12
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    عزيزم

    ارام باش

    درك مي كنم . اما به نظر مي آيد كه شما خيلي احساسي با مسائل زندگي رو به رو شده ايد . يادت باشه كه در دعوا حلوا خيرات نمي كنند. آنچه مسلم است اين است كه همسرت هنوز هم مرد مسئولي است به اين دليل كه مي توانست همين اندازه هم براي دخترش نكند .

    و باز از ديد من بهتر است شما روي رفتارها ي خودتان كاركنيد روي احساسات و افكارتان نيز كار كنيد .

    بايد خودتان را به لحاظ آگاهي و مهارتي و توانايي در رويا رويي با مسائل زندگي قوي تر كنيد و از تجربه اي كه داريد به نفع خود و زندگي و همسر و دخترت استفاده كني .

  3. 4 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  4. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 اردیبهشت 90 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1390-2-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    می شه چند تا مثال بزنید چه کار می تونم در این شرایط بکنم

  5. #14
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    شما بايد بيشتر از خودتان و زندگي تان براي ما تعريف كنيد تا ما بتوانيم بهتر به شما راهنمايي كنيم اما آنچه از ابتداي رابطه معلوم است بي مهارتي و عدم كنترل احساسات و ايجاد فضاي سوتفاهم است .

    لطفا شما از خودت بيشتر بگو از همسرت بگو اوائل زندگي زابطه چگونه بود با حضور بچه رابطه چگونه شد . بايد حرف بزني نبايد منتظر سئوال باشي هر آنچه كه فكر مي كني بايد گفت بگو . راحت باش در اين فضا كسي تو را نمي شناسه .

    انشالله همه چيز درست مي شود اما خودت بايد همكاري كني و به اندازه ي لازم حرف بزني . شرايط زندگي ات شرايط بحران است .

  6. 2 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (شنبه 03 اردیبهشت 90)

  7. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 24 اردیبهشت 90 [ 15:18]
    تاریخ عضویت
    1390-2-01
    نوشته ها
    109
    امتیاز
    1,671
    سطح
    23
    Points: 1,671, Level: 23
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    273

    تشکرشده 268 در 90 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    دوست عزیز،

    این لینک را هم ببینید. راهنماییهای قشنگی توش هست.

    ضمن خواندن راهنمایی های مربوط به تاپیک خودتون به تاپیک های مرتبط هم سر بزنید.

    مثلا دو پست 33 و 34 در این تاپیک هم می تواند به شما کمک کند.

  8. 2 کاربر از پست مفید آراام تشکرکرده اند .

    آراام (شنبه 03 اردیبهشت 90)

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 اردیبهشت 90 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1390-2-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    من و همسرم مشکلات ریز و درشت زیاد داشتیم هم من بچه بازی زیاد داشتم و هم شوهرم
    ولی من سعی کردم روز به روز کامل تر بشم و اشکلاتم رو برطرف کنم ولی همسرم نه
    من سوالم اینه زندگی که به این مرحله رسیده ارزش حفظ کردن داره یا نه ؟ اگه داره براش تلاش کنم دوست ندارم چند سال دیگه باز توی این شرایط قرار بگیرم
    البته اعتراف می کنم هنوز دوستش دارم و خیلی دلم می خواست حال و روزم اینچنین نبود

  10. #17
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    سلام

    ارزش ها را ما تعيين مي كنيم با آنچه كه فكر و احساس و عمل مي كنيم .

    شما دختري داريد كه نياز به حضور مستمر پدر و مادر در كنار خود دارد
    مشكل شما محصول احساسات - افكار - اعمال ناسالم است به نوعي شما و همسرتان سهم و بهاي اين عدم سلامتي و عدم توجه به رابطه را مي دهيد .
    شما اين آقا را دوست داريد
    و....

    به نظر شما اين ها دليل كمي است براي يك حركت جديد و سازنده ؟!

    از ديد من بله زندگي شما ارزش بازسازي و تلاش براي ساخته شدن را دارد ، نظر شما چيست ؟

    و باز از ديد من

    شما كه به اين مرحله از رشد رسيده ايد كه سعي داريد روي نقاط ضعف خود كار كنيد و ميزان آگاهي خود را بالا ببريد و چاشني مهارت و توانايي را به آن اضافه كنيد بايد از نگاه به همسر تا اطلاع ثانويه خودداري كنيد .

    سعي كنيد همانگونه كه او را فراري داديد ( اين حرف به معناي اين نيست كه همسر شما بي اشتباه و خطا بوده بلكه من سعي دارم شما به سهم خودتان توجه كنيد بدون اينكه سهم او را در نظر بگيريد ) تا به مسيري قدم بگذارد كه هم به خودش و هم به شما و هم به دخترتان و هم به سيستم خانواده آسيب برساند حال دنده عقب حركت كند و سر جاي اولش برگردد ( محيط و كانون خانواده ) .

    يا علي پاكدامن . من مطمئنم كه تو از عهده اش بر ميايي .

  11. کاربر روبرو از پست مفید ani تشکرکرده است .

    ani (شنبه 03 اردیبهشت 90)

  12. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 اردیبهشت 90 [ 08:44]
    تاریخ عضویت
    1390-2-02
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,468
    سطح
    21
    Points: 1,468, Level: 21
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟


    همسرم خیلی گند زده و از بازگشت می ترسه البته اینها استنباط منه چون خودش می گه با این مسائلی که پیش اومده دیگه نمی شه برگشت
    من همسرم را رها کردم ولی گاهی به خودم می گویم این رها کردن باعث شد سمت این کارها برود دلیل رها کردنش هم این بود که می گفت اینقد به من نچسب
    من توی این مدت خیلی بزرگ شدم و تمرکزم روی خودم بود دیگه کمتر غرغر می کنم البته گاهی هم از دستم در می ره
    نمی دانم این تمرکز روی خودم و رها کردنش تا چه اندازه و چه زمانی درسته می ترسم از اون ور بام بیفتم

    من سهم خودم را در فرار دادن شوهرم می پذیرم امیدوارم بتونم سهمی در بازگشتش داشته باشم ( خوشحالم که هنوز از نظر شما این زندگی جای حفظ کردن داره چون بعضی ها می گن دیگه زندگی با این مرد فایده نداره )

  13. کاربر روبرو از پست مفید پاکدامن تشکرکرده است .

    پاکدامن (شنبه 03 اردیبهشت 90)

  14. #19
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    حال و از امروز شروع كن .

    تقريبا از آن ور بوم افتاده اي بايد شروع كني تا مبادا كه از بام نيفتي پائين و بيش از اين ضرر و زيان را وارد چرخه ي زندگي ات نكني .

    يك زماني وابسته بودي و به دليل وابستگي همسرت را فراري دادي امروز وقتش رسيده كه زندگي ات را جمع كني و مديريت درستي اعمال كني تا به زندگي برگردد .

    بايد سعي كني برايش محيطي توام با نشاط و تازگي ايجاد كني . به او محبت كن اما وابسته نباش .در محبت كردن افراط هم نكن . كاري كن كه مشتاق برگشت به خانه بشود . جلوي ضرر را از هر كجا بگيري منفعت است .


    موفق مي شوي عزيزم و يقين دارم كه بهترين و شادترين لحظات در انتظار تو و همسرت و دخترت خواهد بود . آفرين زن و مادر نمونه .

  15. 3 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)

  16. #20
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: آیا زندگی من محکوم به شکسته ؟

    سلام خانمی
    داستان زندگیت خیلی متاثرم کرد!

    نقل قول نوشته اصلی توسط پاکدامن
    من سوالم اینه زندگی که به این مرحله رسیده ارزش حفظ کردن داره یا نه ؟ اگه داره براش تلاش کنم دوست ندارم چند سال دیگه باز توی این شرایط قرار بگیرم
    عزیزم بنظر من اینجا هیچکس نمی تونه به سوالت پاسخ صددرصد بده. شاید اگه امکانش بود که با شوهرت صحبت می کردیم و نقطه نظرات اونرو نسبت به زندگی و توجیهاتش می شنیدیم، حرفی برای اظهار نظر داشتیم!
    ما شوهرتون رو از روی حدسیات و برداشتهای خودتون که شاید درست هم نباشه، می شناسیم.

    خانمی من واقعا نمی تونم بگم شوهرت بعد از تلاش شما درست می شه یا نه. ولی می گم شما که می خواهی تلاش کنی، اینروهم درنظر بگیر که شاید تغییر نکنه و اصلا قصدش از بی توجهی های اولیه، پیدا کردن بهانه ای برای این کاراش بوده، اگه این فرض رو هم در کنار فرض نجات یافتن زندگیت، توامان در ذهن داشته باشی، پس فردا نتیجه تلاشت هرچی که شد، کمتر آسیب روحی می بینی. چون هر نتیجه ای رو پیش بینی کردی.

    موفق باشی


  17. 3 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (یکشنبه 04 اردیبهشت 90)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.