به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 32
  1. #11
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: یک سئوال

    بهشت گرامی
    من یک سری مطالب رو به همین نوشته در بالا اضافه کردم.

    بهشت عزیز
    حق با شماست بهتر بود این موضوع رو در ادامه موضوع قبلی میاوردم ولی از اول قصد نداشتم ایم موضوعات رو با هم قاطی کنم.
    این روهم اضافه کنم ما یک کلاسی در دانشگاه داشتیم که استادمون موجی بود و بسیار حرفهای زشتی می زد من تنها پسری بودم که حرفهای زشت اون نمی خندیدم اون هم تنا دختری بود که نمی خندید و رفت به زور با یک استاد دیگه اون درس رو گرفت من سر این کلاس مدام فکر می کردم ایا واقعا دختری هست که به این حرفها نخنده؟و اون تنها دختری بود که نخندید
    و مسئله ی دیگه خوابی بود که خواهرم دیده بود که من پام رو کردم توی یک کفش می خوام برم خواستگاری یک دختری که سرطان لوزول معده داره این سرطان سرطانیه که هیچ درمانی نداره و طرف بعد از 1 ماه فوت میکنه 4 ماه بعد از شروع رابطه بود که خواهرم این خواب رو دید زمانی که من می خواستم دیگه با هاش ادامه ندم
    تعبیر این خواب این بود:برادر شما دختری رو دوست داره که یک سری مشکلاتی داره اون هم یک سری مشکلات داره ولی مشکلات جفتشون حل می شه و خوبه !
    استخاره هم کردم چون واقعا نمی دونستم ادامه بدم یا نه
    جواب استخاره اومد خوبه ولی سختی داره،یک ماه پیشم همین جواب دوباره اومد
    عجیب نیست؟
    با خودم می گفتم شاید قسمته سر راهه هم قرار بگیریم تا من بهش کمک کنم و یک جور ازمایش باشه
    این بود که کاری رو انجام دادم که شاید چندان منطقی بنظر نمی یومد
    نمی دونم اشتباه کردم یا نه معمولا در روز چندین مرتبه به این موضوع فکر می کنم

    بهشت عزیز
    مطمئنم شخص دیگه ایی به غیر از دوست سابقش نبوده کاملا.من شخصیتی دارم که دخترها معمولا بهم اعتماد می کنن و دردو دل میکنن نمی دونم چرا سنگ صبورم گاهی که دیگه نمی خوام باشم.
    من هم بهش این مطلب رو بعدا بهشگوشزد کردم و اون هم پذیرفت . من امید داشتم تا 2 سال دیگه که مشکلات من حل می شه با پخته تر شدن اون این مشکلاتش هم حل بشه.از وقتی رفته بود سر کار کمی بهتر شده بود.
    روانشناس هم نظر شما رو داشت اون گفت صبر کن تا خودش رو بهت اثبات کنه همین ادمیه که می گی ولی سلامت روان نداره بهش فرصت بده
    نمی دونم کجا رو اشتباه کردم؟

    اون اوایل احساس می کردم خیلی روی حرفام حساب میکنه و براشون ارزش قائله
    بار اول که باهاش حرف زدم بهم گفت حرفهایی که تو در مورد ارتباط قبلیم زدی رو کسی بهم نزده بود حتی پخته تر از برادرم که 3 سال از تو بزرگتره هستی

  2. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (یکشنبه 29 اسفند 89)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: یک سئوال

    امروز داشتم فکر می کردم که باید به شما می گفتم قطعا نباید به امید تغییر کسی باهاش ازدواج کرد.

    ازدواج شما دو نفر به امید اصلاح ایشون اشتباه است. اینکه مشاورتون گفتند صبر کنید اگر اصلاح شدند ازدواج کنید، تصمیم سختی است. اگر شما دو سال با ایشون ارتباط داشته باشید و بعد از دو سال اگر اصلاح نشدند رهایشان کنید وضعیتشان بدتر می شود و شما هم در این وضع مقصرید.

    به هر حال ایشون که دیگه نیستند. اما هیچوقت به امید تغییر کسی نمی شه ازدواج کرد. زندگی مشترک خودش اینقد دردسر داره و کنار اومدن دو نفر و دو خانواده با فرهنگ و پیشینه ی متفاوت اینقد انرژی می گیره که جایی برای اصلاح دیگری نمونه.

    اصلاح و تغییر یک نفر دیگه کار بسیار سختیه و جزو هدفهای ما در ازدواج هم نمی تونه باشه.




  4. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (دوشنبه 01 فروردین 90)

  5. #13
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: یک سئوال

    بهشت گرامی
    بار اول که رفتم پیش مشاور (البته من ایشون رو هم از نظر اخلاقی و هم کاری قبول دارم) گفت اگه زودتر اومده بودی بهت می گفتم وارد این رابطه نشو ولی حالا که شدی یک کاغذ بردار چیزهایی رو که بهت می گم یاداشت کن
    از نظر روانشاسی این ادم حالش خرابه
    باید بهش کمک کنی یعنی نگذاری عاشقت بشه
    بسیار حساس و زودرنجه
    ادم ضعیفیه
    وایسا خودش رو بهت اثبات کنه من در این ادم فعلا چیزی برای ازدواج نمی بینم
    دوهفته ی بعد که رفتم پیشش دقیقا روزی بود که بهم برای بار اول گفته بود خداحافظ،مشاور گفت کسی که روزی 60 تا اس ام اس می زد و گفته خداحافظ بسیار ناپایداره و به درد ازدواج نمی خوره
    ولی بعد از اینکه چند وقت بعد برگشت من قصد داشتم که بهش کمک کنم چون همش فکر می کردم شاید یک جور امتحانه البته بهش علاقمند هم شده بودم برای همین هم ادامه دادم بعد هم ماجرای تعبیر خواب خواهرم و استخاره پیش اومدکه شرحش و گفتم و مشاور گفت اگه برای ازدواجه و خانوادهاتون می دونن خوبه من هنوز نمی دونم که اون از تو چی می خواد ... و بجلسه ی بعد که 3-4 ماه بعد رفتم پیشش گفت این یک ارتباط عادیه معلومه از تو خوشش میاد وگرنه که این همه با هم نبودید ولی باید دید به چه عنوان این دقیقا زمانی بود که بهم توهین کرده بود و دعوامون شده بود گفت امیدوارم اگه می خواد برگرده تکلیفش رو بدونه این که هی بخواد بره بیاد یعنی اینکه خوله یک مدت دیگه باهاش تماس بگیر که چند وقت بعد دوباره برگشت و الان هم که سری اخر خداحافظیش بود ...
    الان مدام به این فکر می کنم من که این همه خوبی بهش کردم حتی به عنوان یک دوست هم برام ارزشی قائل نشد یعنی جواب من این بود که بهمه بگه ازت متنفرم ؟یعنی می شه کسی انقدر قدر نشناس باشه؟
    همش به این فکر می کنم که کجا رو اشتباه کردم؟
    ما یک سری چیزهایی دست هم داریم که به خاطر این چند وقت دیگه باید بهم برگردونه به احتمال زیاد با هام تماس می گیره ،نمی دونم بهش حرفی بزنم بهش بگم چقدر به خاطرش هزینه دادم اذیت شدم؟یا اینکه سکوت بهترین جوابه؟
    گاهی اوقات به خودم هم می گم برمیگرده چون خری مثل من پیدا نمی کنه ولی برگشتنی که بخواد اینطوری ادامه بده بهتره نباشه
    گاهی هم می گم شاید من نتونستم خوب بهش کمک کنم ...

    قطعا اشتباهه اگر کسب می خواد تغییر کنه باید قبل از ازدواج باشه نه به امید بعد.من می خواستم اگه تغییر کرد باهاش ازدواج کنم چون می خواستم خوشبختش کنم نه بد بخت.


  6. 3 کاربر از پست مفید tamas تشکرکرده اند .

    tamas (دوشنبه 01 فروردین 90)

  7. #14
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 02 آبان 90 [ 15:01]
    تاریخ عضویت
    1389-10-09
    نوشته ها
    114
    امتیاز
    1,795
    سطح
    24
    Points: 1,795, Level: 24
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    242

    تشکرشده 235 در 97 پست

    Rep Power
    25
    Array

    RE: یک سئوال

    نقل قول نوشته اصلی توسط tamas
    بهشت گرامی
    بار اول که رفتم پیش مشاور (البته من ایشون رو هم از نظر اخلاقی و هم کاری قبول دارم) گفت اگه زودتر اومده بودی بهت می گفتم وارد این رابطه نشو ولی حالا که شدی یک کاغذ بردار چیزهایی رو که بهت می گم یاداشت کن
    از نظر روانشاسی این ادم حالش خرابه
    باید بهش کمک کنی یعنی نگذاری عاشقت بشه
    بسیار حساس و زودرنجه
    ادم ضعیفیه
    وایسا خودش رو بهت اثبات کنه من در این ادم فعلا چیزی برای ازدواج نمی بینم
    دوهفته ی بعد که رفتم پیشش دقیقا روزی بود که بهم برای بار اول گفته بود خداحافظ،مشاور گفت کسی که روزی 60 تا اس ام اس می زد و گفته خداحافظ بسیار ناپایداره و به درد ازدواج نمی خوره
    ولی بعد از اینکه چند وقت بعد برگشت من قصد داشتم که بهش کمک کنم چون همش فکر می کردم شاید یک جور امتحانه البته بهش علاقمند هم شده بودم برای همین هم ادامه دادم بعد هم ماجرای تعبیر خواب خواهرم و استخاره پیش اومدکه شرحش و گفتم و مشاور گفت اگه برای ازدواجه و خانوادهاتون می دونن خوبه من هنوز نمی دونم که اون از تو چی می خواد ... و بجلسه ی بعد که 3-4 ماه بعد رفتم پیشش گفت این یک ارتباط عادیه معلومه از تو خوشش میاد وگرنه که این همه با هم نبودید ولی باید دید به چه عنوان این دقیقا زمانی بود که بهم توهین کرده بود و دعوامون شده بود گفت امیدوارم اگه می خواد برگرده تکلیفش رو بدونه این که هی بخواد بره بیاد یعنی اینکه خوله یک مدت دیگه باهاش تماس بگیر که چند وقت بعد دوباره برگشت و الان هم که سری اخر خداحافظیش بود ...
    الان مدام به این فکر می کنم من که این همه خوبی بهش کردم حتی به عنوان یک دوست هم برام ارزشی قائل نشد یعنی جواب من این بود که بهمه بگه ازت متنفرم ؟یعنی می شه کسی انقدر قدر نشناس باشه؟
    همش به این فکر می کنم که کجا رو اشتباه کردم؟
    ما یک سری چیزهایی دست هم داریم که به خاطر این چند وقت دیگه باید بهم برگردونه به احتمال زیاد با هام تماس می گیره ،نمی دونم بهش حرفی بزنم بهش بگم چقدر به خاطرش هزینه دادم اذیت شدم؟یا اینکه سکوت بهترین جوابه؟
    گاهی اوقات به خودم هم می گم برمیگرده چون خری مثل من پیدا نمی کنه ولی برگشتنی که بخواد اینطوری ادامه بده بهتره نباشه
    گاهی هم می گم شاید من نتونستم خوب بهش کمک کنم ...

    قطعا اشتباهه اگر کسب می خواد تغییر کنه باید قبل از ازدواج باشه نه به امید بعد.من می خواستم اگه تغییر کرد باهاش ازدواج کنم چون می خواستم خوشبختش کنم نه بد بخت.

    مورد من که باعث شد این انجمن رو پیدا کنم از بعضی جهات شبیه مورد شما بود. البته مورد من به صورت خصوصی مطرح شد. هر چقدر که از اون مشکلم می گذره ، متوجه میشم تمام آدمهایی که وارد زندگی ما میشن ، هر چقدر هم که خصوصیات ناپسندی داشته باشن ، این ما هستیم که باید احتیاط کنیم. کسانی که احساسی هستن ، بدی های جنس مخالف رو وقتی باهاش هستند ندید میگیرن. من خودم اینطوری بودم و هستم.

  8. 2 کاربر از پست مفید montana تشکرکرده اند .

    montana (دوشنبه 01 فروردین 90)

  9. #15
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: یک سئوال

    montana عزیز
    سال نو شما مبارک
    من بدیهاش رو می دونستم و البته به قول شما ندید هم میگرفتم،من تا اونجا که می تونستم بهش کمک کردم وشاید این محبتهای بیش از حد بود که باعث بشه فکر کنه من خیلی دم دستشم من نمی خواستم اون احساس تنهایی بکنه برای این همیشه سعی می کردم پیشش باشم
    الان مدام ذهنم به این مشغوله که ایا اشتباه کردم بهش محبت کردم و فکر کردم ممکنه تغییر کنه؟ذهنم به این نشغوله که با این همه محبت یکی چطور می تونه برگرده به ادم همچین حرفی بزنه؟
    در ارتباط دختر و پسر وقتی طرفین از هم خوششون بیاد یا تحت تاثیر احساس قرار داشته باشن خودشون رو به هم راضی می کنن

  10. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (دوشنبه 01 فروردین 90)

  11. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,811
    سطح
    32
    Points: 2,811, Level: 32
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 70 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)

    دوست عزیزم همینطوری که خودتم اشاره کردی این خانم انگار اصلا ثبات نداره. راستی گفتی چند سالشونه ؟ نمیدونم شاید سنشون کمه و به اقتضای سنش اینطوری رفتار میکنه . اینکه بارها رابطه رو قطع کنند و باز به طرف شما برگردند چیز خوبی نیست . اگه شما رو دوست داره که دلیلی برای این کارا نیست . من فقط اینو میدونم که به امید تغییر با کسی ازدواج کردن اشتباهه . ادمهای زیادی بودند که چشمهاشون رو روی بعضی از خصوصیتهای طرف مقابلشون میبستند به این امید که حالا بعدا درستش میکنم . من فکر میکنم ادما تا خودشون به کار اشتباهشون پی نبرند و نخوان هیچ تغییری نمیکنند حتی اگه به شما قول هم بدند که تغییر میکنند . و من با نظر بهشت عزیز موافقم . احساس میکنم این خانم یک کمی زیادی داره کارایی میکنه که مختص خانوماست ;-) و درضمن چون ازاین مطمئنه که شما همیشه بعد از هر قهری گرمتر از قبل میپذیریش و میبخشیش به همین خاطر دیگه هیچ نگرانی و ناراحتی ای از اینکه شما رو از دست بده نداره و خیلی راحت قهر میکنه و دوباره بعد از چند وقت برمیگره پیش خودت .

  12. 3 کاربر از پست مفید نیلوفر 21 تشکرکرده اند .

    نیلوفر 21 (چهارشنبه 03 فروردین 90)

  13. #17
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)

    دوست عزیز
    ایشون 24 سالشونه،همانطوری که گفتم من می خواستم بهش کمک کنم اول برای خودش و بعد برای اینکه بتونیم باهم زندگی کنیم.اگر تا قبل از ازدواج مشکلاتش حل نمی شد هیچ وقت این کارو نمی کردم.
    بله خودم هم همین فکر و می کنم ولی من سعی می کردم منطقی و با گذشت با هاش رفتار کنم.
    منظور شما کدوم کارشه که مختص خانومهاست؟

  14. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 91 [ 01:39]
    تاریخ عضویت
    1389-9-01
    نوشته ها
    117
    امتیاز
    2,811
    سطح
    32
    Points: 2,811, Level: 32
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    70

    تشکرشده 70 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)

    د.ست عزیز خودتون هم متوجه شدید که حداقل تا الان در بی ثباتشون تغییری ایجاد نشده . نمیدونم چرا ولی حداقل در اطراف خودم دخترای زیادی دیدم که وقتی از محبت طرف مقابلشون مطمئن میشن دیگه احترامی قایل نیستن واسه اون محبت . این مختص به جنس مخالف نیست حتی شما به دوست صمیمی و همجنس خودت هم که زیادی محبت میکنی بعد از چند وقت دیگه ارزشی قایل نیست و به نوعی وظیفه ات میدونه . این قهر و اشتی ها و اینکه دوست داره هرطور شده محبت و توجه شما رو بیشتر جلب کنه رو من تو دخترای زیادی دیدم . همونطوری که بهشت عزیز گفت منم احساس میکنم که این خانم به دنبال محبت شماست و به قولی میبینه نازش خریدار داره بیشتر ناز میکنه ;-). ولی خب یک کم عجیبه که با وجود اینکه شما بهش محبت میکنید بازم به دنبال جلب توجه بیشتره.

  15. 2 کاربر از پست مفید نیلوفر 21 تشکرکرده اند .

    نیلوفر 21 (سه شنبه 02 فروردین 90)

  16. #19
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)

    خوب اگه ناز شو نکشی که می گه دوسم نداری و اگه بکشی که اینطوریه !
    پس چی کار باید کرد؟
    کلا با ناز کردن چی کار باید کرد؟

  17. #20
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)

    از کجا می شه فهمید نازه؟


 
صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم خیلی تغییر کرده است ...
    توسط mahsa21 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: سه شنبه 26 اسفند 93, 17:43
  2. آیا تغییر رفتار درست است؟ یا خودم باشم
    توسط سرنا در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: جمعه 28 مهر 91, 03:10
  3. درخواست ازدواج قبل از تغییر جنسیت
    توسط soheil02 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 بهمن 90, 02:09
  4. یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است...
    توسط بالهای صداقت در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 تیر 89, 09:49
  5. به نظر شما امیدی هست به این همه تغییر ؟
    توسط setare_tk در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 27 اردیبهشت 87, 15:24

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:45 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.