به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 57
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    در مورد مهريه من خيلي فكر كردم و مي خوام ازتون مشاوره بگيرم . من دقيقا موقعي كه گريه زاري هامو قطع كردم و يه كم منطقي تر شدم به نتايج بهتري رسيدم كه البته قبول دارم بازم خودم احساساتي شدم و درست رفتار نكردم .
    اينبار مي خوام كه زود جو گير نشم و درست تصميم بگيرم . نمي دونم فكرم درسته يا نه . اگه مي شه راهنماييم كنين .
    من هيچ علاقه اي به گرفتن مهريه ندارم و دوست دارم زندگيم بر پايه پول و اين چيزا ادامه پيدا نكنه . ولي نمي تونم حدس بزنم چي تو سر شوهرم مي گذره .
    از حرفايي كه شوهرم زد فهميدم كه مي شه برگرديم و زندگي كنيم اون بنده خدا هم خيلي منطقي برخورد كرد . در مورد خانوادم و رفت و آمدمون درست گفت و حتي به من گفت تو رو هم مجبور نمي كنم كه با خانواده من رفت و آمد داشته باشي . اون آدم منطقي و خوبيه . همسرمو مي گم ولي من از يه طرف بين دو تا راه موندم . يكي اين كه نمي خوام جوگير بشم و احساساتي عمل كنم . به قول يكي از دوستام حرف قشنگي زد ديروز . گفت ببين ايندفعه تو اشتباه كردي و برگشتي سر زندگيت از كجا مي دوني دو سال ديگه شوهرت هميني باشه كه الان هست و از كجا مي دوني اون بعدا به تو خيانت نمي كنه و اشتباه نمي كنه . 14 تا سكه هم كه چيزي نيست آني مهرتو مي ده و تموم .
    از يه طرف ديگه مي دونم شوهرم آدم بدي نيست و اهل زندگيه و آدم خيانت كاري هم نيستش . اون وكيله كه اون دفعه زنگ زده بود يه پيشنهاد خوب بهم داده بود نمي دونم خوبه كه عمليش كنم يا نه . گفت بهش بگو دويست تا از مهرتو الان مي بخشي بقيشم بعد از يكسال ببخش . اينطوري يه زماني دارين كه همديگرو امتحانم بكنين و اونم نامردي نكنه . البته شوهرمن اصلا آدم نامردي نيست . ولي فكر مي كنم اگه يدفعه انقدر كوتاه بيام خيلي شخصيت خودمو خورد مي كنم . از طرف ديگه هم نمي دونم اگه اين شرطو كه وكيله بهم ياد داده بهش بگم چه برخوردي مي كنه .
    در مورد خانوادم هم قبول دارم كه اشتباه كردم كه اون حرفو زدم . البته يه صحبتي بينمون پيش اومد كه متاسفانه من نتونستم جلوي دهنمو بگيرم باز . يعني شوهرم يه بار ازم پرسيد چرا انقدر خودتو اذيت مي كني پس خواهرت و شوهر خواهرت كه انقدر مي گفتن حمايت ميكنن چي شدن خب برو خونه اونا با هم بريد بيرون . من احمقم برگشتم گفتم چرا اتفاقا خيلي دعوتم مي كنن برم مهمونياشون كه از اين فكرا در بيام ولي من خوشم نمي ياد تنهايي برم مهمونياي اونا خودت كه مي دوني مهمونياشون قاطيه و اگه هم قبلا چند بار رفتم به خاطر اين بوده كه تو پيشم بودي و با تو كه شوهرم بودي مي رفتم ولي الان نمي رم . ولي خب اصلا اين مسئله مهم نيست حتي بيچاره خودش گفت اگه مي خواي تو باهاشون رفت و آمد داشته باش ولي خودت شوهر خواهرتو مي شناسي كه چقدر دو رو حرف مي زنه و زندگي خراب كنه من صلاح نمي دونم با اونا رفت و آمد داشته باشي . اين مسئله رو به مرور زمان حلش مي كنم . ولي اين مسئله مهريه يه خورده اذيتم مي كنه .
    من همونطور كه از اول گفتم هيچ نيازي به مهريه ندارم ولي مواقعي مثل اين مشكل ممكنه تو زندگي پيش بياد كه همين مهريه ممكنه باعث بشه يه خورده ما صبر كنيم و درست تصميم بگيريم و عجولانه تصميم نگيريم .
    خودم هم هنوز خيلي به شوهرم علاقه دارم و وابسته هستم . و با اينكه زندگيمو دارم ادامه مي دم ولي همش آرزو مي كنم كه برگرده و دلم براش تنگ شده .
    دلم مي خواد منطقي تصميم بگيرم تو اين مورد . ولي نمي تونم عكس العمل شوهرمو پيش بيني كنم .

    نمي دونم زنگ بزنم و راجع به اين موضوع باهاش صحبت كنم يا نه صبر كنم تا ارديبهشت ماه .
    الان كه فكر مي كنم مي بينم ديروز يه جوري حرف زدم كه انگار با شرايطش موافقم . و فكر مي كنم بهتره اگه در اين مورد مهريه نظرم عوض شد قبل از رفتن پيش مشاور منم شرطامو بهش بگم . شما چي فكر مي كنين فكر مي كنين فعلا حرفي نزنم يا اينكه منم نظرمو بهش بگم و بزارم اونم فكر كنه به اين مسئله ؟
    از يه طرف فكر مي كنم اگه شرط اونو بدون چون و چرا قبول كنم اينطوري نشون مي دم كه آدم ضعيف و بي منطق و احساساتي هستم و نمي خوام ديگه بيشتر از اين شخصيتم خورد بشه . مي خوام يكمي محكم تر باشم ولي ته دلم نگرانم كه نكنه قبول نكنه . چون هنوز ترس از دست دادنش تو وجودم هست به شما كه نمي خوام دروغ بگم .

    يه چيزه ديگه هم كه بايد بگم اينه كه پدر شوهرم خيلي هميشه به شوهرم و من اصرار مي كرد كه از خانواده من دورتر شيم و همش مستقيم و غير مستقيم مي گفت اينا تو زندگيتون مشكل ايجاد مي كنن . و واقعا هم يكي از مشكلات شوهرم خانوادم بودن چون برادرم خيلي بهش بي احترامي مي كرد و حتي چند بار باهاش گلاويز شد . و من خودم از اين موضوع شرمنده ام يا همين شوهر خواهرم بارها به جاي اينكه كمك كنه به درست شدن زندگيمون و ارتباطمون زير زيركي يه الم شنگه هايي راه انداخت كه نگو . خودمم راضيم كه يه كم دورتر باشم از خانوادم . و الان هم پدر شوهرم به شوهرم ياد داده كه بايد مهريه در حد توانت باشه تا اگه يه وقت اختلافي پيش اومد خانواده زنت نكننت تو زندان . و فكر مي كنم شوهرم خيلي تحت تاثير حرفاي پدرشه و دائما تو حرفاش مي گه بابام راست مي گه و منطقي حرف مي زنه اما خوب همش از جانب خودش و خانوادش اين قضيه رو مطرح مي كنه و نفع من رو نمي بينه .

  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 مرداد 90 [ 12:11]
    تاریخ عضویت
    1389-10-30
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,330
    سطح
    35
    Points: 3,330, Level: 35
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 186 در 103 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    سلام عزيزم
    به نظر من اصلا بهش زنگ نزن اصلا ، در مورد مهريه ات ميدونم برات گرفتنش مهم نيست و چون زندگي و همسرت رو دوست داري حاضري هركاري انجام بدي ولي در اين مورد صبر كن با عجله تصميم نگير مهريه ات رو كم كن ولي نه ديگه يكدفعه 14 تاش كني ، همسر شما خوب و منطقي ولي عزيزم هيچكس از فرداي خودش خبر نداره و نميدونه قراره براش چي پيش بياد ، درسته شما به قول خودت همسرت رو خيلي اذيت كردي و ايشون هم به شما خيلي فرصتها داده براي تغيير رويه تون ولي به اين فكر كن كه همسرت الان خيلي حساستر از قبل شده و بخاطر اينكه واقعا بدونه شما نسبت به گذشته فرقي كردي يا نه ، خيلي بيشتر روي رفتار شما زوم ميكنه از حالا به بعد و اگه انشاءاله قرار باشه دوباره برگردين سر خونه و زندگيتون ، و ممكنه با هر تقي كه به توقي ميخوره بگه آهان ديدي تو هموني هستي كه بودي من نميتونم باهات زندگي كنم و از اين حرفا و وقتي مهرت رو هم 14 سكه كرده باشي ديگه براش كاري نداره انجام بقيه مراحل كاراش پس به نظرمن بهتره اينكارو نكني و اگه هم اين تصميم رو داري كم كن ولي نه ديگه 14 تا . نظر بقيه ي دوستاي عزيزم در اين مورد حتما از نظر من كاملتر خواهد بود و اميدوارم راهگشاي شما دوست خوبم باشه .

  3. کاربر روبرو از پست مفید ailara77 تشکرکرده است .

    ailara77 (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  4. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    شما از دو ماه پیش تا حالا ده جور تصمیم مختلف واسه مهریه ات گرفتی.

    لازم نیست زنگ بزنی و تصمیم امروزت را بگی. چون فردا عوض می شه و باز باید دوباره زنگ بزنی!!!!!!!!!

    فعلا زنگ نزن.

  5. 4 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  6. #24
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    خودمم فكر مي كنم بهتره صبر كنم ولي از يه طرف ديگه چون فكر مي كنم اون فكر مي كنه كه من موافقم مي خوام در اين مورد به يه نتيجه منطقي برسم و بهش خبر بدم كه اگه مي خواد اونم به شرايط من فكر كنه . ولي واقعيتش اينه كه نمي دونم كار عاقلانه كدومه . اونم با توجه به اين شرايط .
    فرشته مهربون و ساير كارشناساي تالار اگه ممكنه راهنماييم كنين كه بتونم در مورد مهريه تصميم بهتري بگيرم .
    فعلا صبر مي كنم . متاسفانه شماره اون وكيل رو هم گم كردم مي خواستم با اون هم مشورت كنم بالاخره اون چهار تا پيرهن بيشتر از من پاره كرده و از اونجا كه با شوهرم هم در ارتباط بوده مي تونه نظر خوبي بده .

    بهشت جان ممنونم از نظرت
    در مورد مهريه من از اول ورودم به تالارم همش مي گفتم كه اصلا علاقه اي به گرفتن مهريه ندارم . ولي خب تو اين شرايط متوجه اين مسئله شدم كه همين مهريه باعث شد كه يه مدت هم من هم شوهرم زمان داشته باشيم كه بيشتر فكر كنيم . و از اين نظر خوبه .
    به خاطر همين مي خوام عاقلانه ترين كار رو انجام بدم .

  7. کاربر روبرو از پست مفید saboktakin تشکرکرده است .

    saboktakin (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  8. #25
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saboktakin

    خيلي دارم سعي مي كنم مقالات روانشناسي رو بخونم
    ولي تا حالا هر چي خوندم نوشته بودن كه دو طرف بايد بخوان كه مشكلشون حل بشه و برن پيش مشاوره .
    شوهر من نمي خواد
    در اينصورت من چيكار مي تونم بكنم .

    خب بمعلومه كه اگه اون نخواد مشاوره نمي تونه كاري كنه .

    رفتن پيش مشاوره فايده اي داره وقتي اون نخواد ؟

    واقعا نمي دونم چكار بايد بكنم . اينجوري كه دارم مي خونم همه حرف همون مشاور قبلي رو كه رفتيم دارن تكرار مي كنن يعني اين كه اگه شوهرم نخواد هيچ كاري نمي شه كرد .
    من چيكار مي تونم در اين زمينه بكنم . شوهرم با وجود اينكه من بارها و بارها از صميم قلب ازش خواستم كه منو ببخشه مي گه نمي تونه اين كارو بكنه .
    به نظرتون مشاوري پيدا مي شه كه بتونه كمكي بهم بكنه ؟


    مدیر همدردی نوشته


    معمولا كمتر حساب كشی های درون خانواده جواب می دهد. ولی این به این معنی نیست كه یك نفر نقش قربانی به خود بگیرد. اما تجارب مشاوره ای نشان می دهد،‌اگر حتی یك نفر برای مدتی بین 6 ماه تا یكساله بدون حساب كتابهای مرسوم و چشمداشت ارتباط بر قرار كنه ، طرف دیگر دچار تغییرات مطلوب می شود.(به شرط اینكه طرف مقابل دچار اختلال اساسی شخصیت نباشه)

    نقل قول نوشته اصلی توسط saboktakin

    يه باره ديگه تاپيك بالهاي صداقت رو كامل خوندم
    . فكر مي كنم هيچوقت نمي تونم مثل بالهاي صداقت عزيز بي خيال شوهرم بشم . خوش به حالتون بالهاي صداقت . من اين توانايي رو ندارم كه بي خيالش بشم . احساس مي كنم شوهرم مال منه و نمي خوام دست كسه ديگه اي بهش برسه . خيلي تو اين مورد حسودم .
    وقتي نوشته هاتونو خوندم ديدم تو يه مقطعي با اين كه قبلش خيلي تلاش داشتين زندگيتونو حفظ كنين بي خيال شدين و خودتون راضي به طلاق شدين . برام جالب بود اما من نمي تونم اينكارو بكنم . خيلي حساس و زودرنجم . خدا كنه هيچوقت كارم به اونجا نرسه .
    به هر حال برات خيلي خوشحالم در مورد برگشتن شوهرت .


    نقل قول نوشته اصلی توسط saboktakin


    من چيكار مي تونم در اين زمينه بكنم . شوهرم با وجود اينكه من بارها و بارها از صميم قلب ازش خواستم كه منو ببخشه مي گه نمي تونه اين كارو بكنه .

    سبکتکین عزیز یه سوال
    میشه لطف کنی و جواب بدهی؟

    آیا شوهرت رو دوست داری؟
    عاشقش هستی؟


  9. 3 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  10. #26
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    ببخشيد بالهاي صداقت عزيز من يه كمي گيراييم كمه . يه كم كه چه عرض كنم
    منظورتو از مقايسه كردن حرفاي من و مدير نفهميدم و ارتباطشون رو .
    در مورد حرفاي مدير اين برداشت من بود ببين درست متوجه شدم يا نه اگه منظور ديگه اي داشتي بهم بگو .
    منظورت از كسي كه بين 6 ماه تا يكسال بدون حساب و چشمداشت ارتباط برقرار كنه اينه كه بهتره من اينطوري باشم تو اين شرايط ؟ اگه منظورت اينه پس متوجه جمله اولت نشدم ( معمولا كمتر حساب كشی های درون خانواده جواب می دهد. ولی این به این معنی نیست كه یك نفر نقش قربانی به خود بگیرد )
    اين شرايط پيش اومده و من بايد تصميم بگيرم نمي خوام عجله كنم و بگم زود مي خوام جواب بدم بهش نه . حالا كه قراره تا دو ماه ديگه صبر كنم برام چند ماه بعدشم فرقي نمي كنه اما نمي دونم بالاخره چشمداشتي به اين مهريه داشته باشم يا اين كه نداشته باشم .
    اگه مي شه واضح تر راهنماييم كن .
    معذرت مي خوام كه گيراييم انقدر كمه و شما به زحمت مي يوفتي .

    شايدم منظورت اينه كه با اينكه من فكر مي كردم و مي كنم كه تلاشهاي يك نفره من جواب نمي ده ولي داره جواب مي ده ؟ ها ؟
    درست مي گم ؟

  11. #27
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    سه شنبه 30 خرداد 02 [ 12:14]
    تاریخ عضویت
    1388-7-01
    محل سکونت
    همین حوالی
    نوشته ها
    2,572
    امتیاز
    64,442
    سطح
    100
    Points: 64,442, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialRecommendation Second ClassTagger First Class50000 Experience Points
    تشکرها
    13,202

    تشکرشده 14,121 در 2,560 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    305
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saboktakin

    شايدم منظورت اينه كه با اينكه من فكر مي كردم و مي كنم كه تلاشهاي يك نفره من جواب نمي ده ولي داره جواب مي ده ؟ ها ؟
    درست مي گم ؟




  12. 4 کاربر از پست مفید بالهای صداقت تشکرکرده اند .

    بالهای صداقت (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  13. #28
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    آره خيلي عاشقشم و دوستش دارم و خيلي هم بهش اطمينان دارم كه آدم نامردي نيست كه اگه من مهريه رو به اسمش كنم فرداش بزاره بره . حتي از حرفاشم مي شه اينو فهميد كه در رابطه با ادامه زندگيمون حرف زد و از چيزايي كه هميشه نگرانش مي كرد مثل تاثير بد خانواده هامون حرف زد . اگه نمي خواست ادامه بده يا نامردي كنه اصلا اين بحثا رو پيش نمي كشيد . مي تونست فقط در مورد مهريه حرف بزنه پس اونم راضي شده كه از اين بلاتكليفي در بياد ولي مي خواد كه اشتباهاي گذشته رو تكرار نكنيم ولي خب اتفاقه ديگه ممكنه چند سال بعد اصلا همه چي عوض شه . البته بازم مي گم شايد شايد اگه چند سال بعدم پامون به دادگاه و طلاق و اين چيزا برسه بازم فكر مي كنم حرفم همونه و ازش مهريه نمي گيرم . چون وقتي خونه رو به اسم من كرديم پيش خودم قرار گذاشتم كه در عوضش مهريمو بهش ببخشم . چون خونه كه دارم و توانايي در آوردن خرج خودمم دارم . و نياز مالي ندارم ولي از اين لحاظ كه همين مهريه مثل اين شرايط باعث مي شه پروسه طلاق طولاني تر بشه و بيشتر به هم زمان بديم يه خورده فكرم مشغوله . ولي از يه طرف هم نمي دونم اگه بگم بهش كه با شرايطش موافق نيستم چه عكس العملي داره و وقتي خودمو مي ذارم جاي اون مي گم با اين رفتارايي كه از من ديده و بقول خودش خيانت هام . اگه بگم مهريمو نمي بخشم پيش خودش فكر مي كنه پس حتما بازم ممكنه اين خيانتها تكرار بشه و از طرفي هم خيلي خانوادش روش تاثير گذاشتن و مي ترسه . يه جورايي هم دارم از طرف اون فكر مي كنم .

  14. کاربر روبرو از پست مفید saboktakin تشکرکرده است .

    saboktakin (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  15. #29
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط saboktakin

    از لحاظ اين احساساتي بودنم نمي دونم انگار دلم نمي خواد درست بشم . چون فكر مي كنم اگه ديگه احساساتي نباشم و بهش فكر نكنم ظرف يه مدت كوتاه زندگيمون از هم مي پاشه .
    ریشه تمام مشکلاتت همینجاست

    ریشه بی توجهی به مشاروه ها و راهکارها همینجاست

    ریشه خودسری و خودمحوری همینجاست

    و ریشه این هم ترسه ، " ترس " از این که اگر رها کنی از دست می دهی ، در حالی که چنین نیست .

    اونهایی که رها کردن ( مثل بالهای صداقت ) به دست آوردن .

    سبکتکین ، با عرض شرمندگی باید بگم اگر تاپیک به همان شکل با طرح جزئیات هر روزه زندگیت بخواد بگذره مجبورم قفلش کنم .

    روی پای خودت بایست ، مطالعه کن ، مشاوره برو و بخواه که از وابستگی همسرت بیرون بیایی و روی پای خودت بایستی و اشتباهاتت رو پیدا کنی و تلاش کنی در رفعشون و مهارت بیاموزی .

    باز هم میگم اگر انرژیت رو روی برگشت شوهرت بزاری بدون این کارهایی که گفتم نیازه با خودت کنی باز هم زندگیت دچار مشکل خواهد شد مطمئن باش


    و اما در مورد این تاپیک :

    شما فقط وقتی مسئله کاملاً جدیدی که قبلاً براش راهنمائی نشدی پیش آمد بیا و راهنمایی بخواه . در غیر اینصورت پست نزن و از آنچه میگذره نگو و به آنچه گفتم مشغول باش .

    این قدرت مهار احساس و استقلال و خلاقیت در مدیریت مشکل را بهت میده و اگر رو خودت متمرکز بشی و برای خودسازی تلاش کنی که پیشرفتت عالی خواهد بود .

    سبک تکین از تمرکز بر شوهرت بیرون بیا ، رهاش کن ، رهاش کن ، رهاش کن . و دیگه در مورد او پست نزن و در مورد خودت فقط موقع راهنمائی خواستن در جهت خود سازی و مهار احساس و ... پست بزن .


    در غیر اینصورت مجبورم باز هم تاپیک را قفل کنم .

    موفق باشی


  16. 5 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 25 اسفند 89)

  17. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: مشاوره خوب پيدا نمي كنم

    مي ترسم فرشته مهربون كه بي خيالش بشم . كي مي تونه كه تضمين كنه كه همونجوري كه مشكل بالهاي صداقت حل شد مال منم حل بشه .اگه نشد چي اونوقت مي شينم حسرت مي خورم كه چرا وقتي كه شوهرم راضي شده بود برگرده دوباره با غرور خودم اونو روندم . البته از طرفي هم نمي خوام التماسش كنم . ولي فكر نمي كنين بهتر باشه كه حالا كه اون داره نرمش نشون مي ده منم مهربونتر باشم ؟
    واقعا از يه نظر فكر مي كنم حرفاي شما درسته چون دقيقا وقتي كه ولش كردم و ديگه بهش زنگ نزدم بهم زنگ زد و گفت بريم پيش مشاوره ولي از طرف ديگه بعد از اون زنگ زدنش بهم گفت من مي خواستم بعد تعطيلات عيد برم دنبال دادگاه و اين بازيا . نمي دونم كدومشو باور كنم . دوست دارم باهاش زندگي كنم ولي بقول شما اين ترس همش باهامه كه اگه قرار باشه هر دو تامون غد بازي در بياريم كارا خرابتر بشه و ديگه يه ذره محبتي هم كه بينمون هست از بين بره . و اون هم خيلي لجبازه و كينه ايه . نمي دونم چي كار كنم ؟
    اصلا نمي دونم چه جوابي در اين مورد بهش بدم . بي خيالش مي شم و باهاش تماس نمي گيرم تا خودش زنگ بزنه ولي واقعا نمي دونم راه درست كدومه ؟ از كجا معلوم اگه همون رفتار بالهاي صداقتو پيش بگيرم منم موفق مي شم . متاسفانه من همونطور كه گفتم فكر نكنم هيچوقت مثل بالهاي صداقت به اين نتيجه برسم كه بي خيالش شم و طلاق بگيرم به خاطر همين فكر نمي كنم نتيجه خوبي بگيرم . تازه توي مورد بالهاي صداقت مشكل اصلي شوهرشون بودن ولي تو مورد خانوادگي من مشكلات اصلي رو من بوجود آوردم و البته مي دونم كه تاوانشم دادم و زيادي هم دادم ولي خب فكر مي كنم شوهرمم يه كمي حق داشته باشه كه انتظار داره هنوز من كوتاه بيام .


    از طرفي هم ديگه خودم از تنهايي خسته شدم . دفعه آخر وقتي ديدمش احساس كردم خيلي نسبت به هم غريبه تر شديم . حس زياد جالبي نداشتم احساس مي كردم از طرف اونم همش موج منفي طرفم مي ياد . به اين فكر مي كنم كه هر چقدر زمان مي گذره نسبت به هم بي تفاوت تر داريم مي شيم .
    سعي مي كنم خودمو مشغول كنم و به اين چيزا فكر نكنم وصبر كنم ولي يه موقع هايي بهش فكر مي كنم و نگراني و ترس همه وجودمو مي گيره .
    هر وقتم كه يادش نيستم اطرافيانم سوال پيچم مي كنن و يادم مي ندازن كه بسه ديگه يه كاري بكن يكي رو واسطه بفرست . همش مي گن واقعا 3 ماهه نيومده خونه . پس ديگه برنمي گرده و اين حرفا آرامشمو بهم مي زنه .

    پيش خودم مي گم نكنه من دارم اشتباه مي كنم و به قول اونها اين دوري باعث بشه از ياد هم بريم و نسبت به هم بي تفاوت بشيم .

    چجوري اين احساساتمو كنترل كنم ؟ چجوري بفهمم كي درست مي گه و كي غلط ؟ تا خداي نكرده اشتباه تصميم نگيرم .


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خواهش ميکنم کمک کنيد راهمو برای حفظ زندگيم پيدا کنم
    توسط aram68 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: دوشنبه 01 دی 93, 20:38
  2. خانم ها چگونه همسر ايده آل خود را پيدا كنند؟
    توسط ملاحت1 در انجمن معیارهای ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 مرداد 92, 20:05
  3. من برگشم به خونه ولي يه مشكل جديد پيدا كردم.
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 34
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 اردیبهشت 91, 16:03
  4. جفتها را پيدا كن !
    توسط آرمان 26 در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 فروردین 88, 12:18
  5. پيشنهاد همكاري
    توسط آرمان 26 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: جمعه 07 فروردین 88, 19:05

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.