به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 38
  1. #21
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    میشه به من بگید این شرایط و قانونی که گذاشتم درست هست یا خیر؟اینکه ماهانه به من پول بده و من اونو واسه کلاسام ارایشگاه لباسام و...................خرج کنم وبا این پول برنامه ریزی داشته باشم؟

  2. 2 کاربر از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده اند .

    شاپرک جون (شنبه 30 بهمن 89)

  3. #22
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    کمکم کنیدددددددددددددددددددددد ددددددددددددددددددددددددد دد

  4. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده است .

    شاپرک جون (شنبه 30 بهمن 89)

  5. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 فروردین 90 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1389-9-10
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,870
    سطح
    25
    Points: 1,870, Level: 25
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 60 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    سلام عزیزم اول باید آرومتر بشی و سعی کنی مشکلات رو بزرگتر از چیزی که هست نبینی و تصمیم بگیری که حلش کنی نه اون تو رو حل کنه بعدش خودت رو دستکم نگیری و احساس ندامت رو از خودت دور کنی و مسیر جدیدی رو برای خودت در نظر بگیری تازه بعد
    خوب بشین با شوهرت خیلی آروم و بی سرو صدا صحبت کن از مشکلاتت بگو از اینکه مسئولیت هاش تو زندگی چیه از اینکه خیلی دوست داری واسه زندگیتون و شوهرت خیلی ناراحتی و دوست داری عشق رو تو زندگیتون پررنگ کنی از اینکه تو هم دوست داری مث خیلی ها با خانوادش رابطه ی خوبی داشته باشی از اینکه بعضی اوقات دوست داری یه چیزی براش بخری ولی پول نداری.
    بگو دلت میخواد با شوهرش حسابی پوز بده فخر بفروشه(در حد متعارف) بگو در کنارش خوشبختی بیا سعی کنیم زندگیمون قشنگتر بشه . مثلا داستان یه زندگی رو تعریف کن که یکی از خصوصیات بد مرد پررنگ باشه و شوهرت اون خصلت رو نداشته باشه (مراقب باش حالت کنایه ای نباشه که ناراحت بشه)و بعد بگو من خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم که تو اینقدر خوبی و این خصلت رو نداری بگو یه فیلم دیدم که یه هنر پیشه خشکل و خوش تیپ داشت مث تو بود من خیلی خوشحالم که تو جذابی خلاصه همین طوری تعریف کن و یه مدت اصلا عکس العملی نسبت به خانوادش نشون نده تا خودش بپرسه ازت که چی شده دیگه .... بعد بگو تو انقدر بران مهمی که دلم نمی آید کاری کنم که تو ناراحت بشی بالاخره تو هم خانوادت رو دوست داری . تو مسائل جنسی هم همینطور دیگه ..... خلاصه سعی کن یه جورایی که خودت میدونی خصلت های خوب همسرت رو بهش یادآوری کن و قدر بدون و گاهی هم خاطره های خوبی رو که با هم داشتید مرور کن و خدارو شکر کن و بعد آروم آروم با هر بار تمجید نظرش رو راجع به خودت بپرس (البته حواست باشه اگه یه چیزی گفت خدای ناکرده موضع نگیر بگو اگه کمکم کنی درست میشه) حواست باشه خیلی هم اعتماد به نفسش بالا نره که فکر کنه تو کمتری (ببخشید من منظوری ندارم ) اگه مقایسه میکنی که اصلا کار خوبی نیست خوبی هی همسرت رو مقایسه کن وقتی زندگیتون ان شا ءالله رو غلطک افتاد به خساستش بپرداز خسیسی مهرشدنی هست اما معالجه قطعی نداره باید این رو بپذیری و به شوهرت کمک کنی تا درمان بشه (البته اگه وضع مالی بدی دارم و واقعا نمی تونی خرید داشته باشه شرایط فرق میکنه و سطح توقعات پایین تر میاد) . باید مرتب با قربون صدقه رفتن و تشکر از خرید های جزئی و .... این خصلت رو در شوهرت پنهان کنی (البته این امر همیشگی نیست و یواش یواش به جایی میرسی که دیگه واسه خرید احتیاج به قربون صدقه و .. نداشته باشی البته اگر که عادت کرده باشی خیلی هم عالی چون مطمئنم تا اون موقع شوهرت هم عادت کرده و زندگی زودتر از اونچه تصور میکردی به کامتون، انشاءالله برات آرزوی سعادت دارم.

  6. 4 کاربر از پست مفید sogandpiar تشکرکرده اند .

    sogandpiar (شنبه 30 بهمن 89)

  7. #24
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    سلام سوگند عزیزم ممنونم از نطرت راستش چند روزه که اخلاقمو تغییر دادم احساس میکنم بهتره.اما تا کی باید قربون صدقه ی مرد رفت شاید شوهر به این کار عدت کنه و همیشه برای خرید کوچکترین چیز توقع داشته باشه؟
    در مورد خانوادش باید بگم من اصلاااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااا رابطه ندارم در واقع 7 ماهه که اونا منو ول کردن انگار نه انگار که عروسی دارن به اسم من.اما باور کنید من برام مهم نیست فقط میخام منو همسرم خوشبخت باشیم

  8. 3 کاربر از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده اند .

    شاپرک جون (شنبه 30 بهمن 89)

  9. #25
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    سلام و تشکر از مدیر محترم وسلام به همه عزیزان وقتی وارد این تالار میشم حس میکنم هیچ مشکلی نیست که حل نشه راستش من یک سال نمیشه که ازدواج کردم اما از وقتی وارد خونم شدم تمام رابطم با خانواده شوهرم قطع شده خودمم نمیدونم چرا راستش خواهر شوهر حسودی دارم که تا قبل عروسی جهازمو دید دیگه به من محل نداد. وقتی تو خیابون میبینمشون انگار جن دیدن فرار میکنن و میرن تو خونشون درو هم محکم میبندن. هیچ کس به من احترام نمیزاره حتی دختر خواهر شوهرم که 11سال بیشتر نداره منو تو خیابون که میبینه همچین نگاه میکنه انگار میخاد خونمو بریزه. راستش شوهرم خانوادشو میشناسه اما با مساله جور دیگه برخورد میکنه.وقتی بهش میگم من ارزش مهمانی پا گشارو نداشتم میگه مامانم اینا خواستن دعوت کنن اما تو چون زیادی حساسی نمیخوام بریم اونجا در واقع از خداشه که با هم رابطه نداشته باشیم نمیدونم چی بگم ولی این در صورتیه که خانوادش منو فراموش کردن.خلاصه من هیچ مشکلی با شوهرم ندارم در این مورد فقط. ولی ایا کار من درست هست ایا به همین طریق با بیخیالی تمام نسبت به خانواده شوهرم زندگی کنم?

  10. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده است .

    شاپرک جون (شنبه 30 بهمن 89)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 دی 00 [ 03:31]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    30,655
    سطح
    100
    Points: 30,655, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    138
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    شاپرک جون اصلا رو این موضوع تمرکز نکن .
    سعی کن همونطوری که شوهرت میخواد و دوست داره با خانوادش در ارتباط باشی . از یک جهت این یک حسن هست که همسرت نمیخواد که خانوادش وارد مسائل زندگیش بشن .

    سعی نکن در رابطه با نوع ارتباط باخوانوادش ، با همسرت بحث کنی .

  12. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    baran.68 (یکشنبه 01 اسفند 89)

  13. #27
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    باران ازت ممنونم درسته

  14. کاربر روبرو از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده است .

    شاپرک جون (شنبه 30 بهمن 89)

  15. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 13 تیر 90 [ 14:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-05
    نوشته ها
    349
    امتیاز
    2,831
    سطح
    32
    Points: 2,831, Level: 32
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 69
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,381

    تشکرشده 1,389 در 345 پست

    Rep Power
    48
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    به به

    پیشرفت خیلی خوبی در همین مدت کم می بینم.تبریک می گم.

    شما انعطاف پذیری بالایی دارید و همین می تونه در به ثمر رسیدن زحماتتان فوق العاده مثمر ثمر باشد

    شما فرموده بودید :

    اما یک سوال دارم من اگر بخواهم از کلماتی استفاده کنم که بار مثبت داشته باشن شاید بخاهم تو روحیه خودم ارامش ایجاد کنم یا بهتر به مسائل نگاه کنم اما هیچ تغییری در همسرم ایجاد نمیشه
    کاملا درسته.اصلا هدف ما همین است.ببینید تغییر دادن آدم ها بسیار سخت است و کار یکی ، دو روز نیست.ولی تغییر زندگی شما امکان پذیر است.

    - به چه صورت ؟

    - ببینید این اصلا مهم نیست که همسر شما چطور آدمی است و چه خصوصیات خوب و بدی دارد.این مهم است که شما احساس خوشبختی کنید.با یک مثال توضیح می دهم :

    1 ) یک خانومی یک خانه در درقوز آباد سفلا می گیرد ، می آید تمام خانه را با رنگ های شاد تزیین می کند ، همسرش هر روز با لبخند وارد خانه می شود و بوی غذایی که خانم با دقت پخته به مشامش می رسد.کنار هم قرار می گیرند و خدا رو شکر می کنند و از زندگی نهایت لذت را می برند.واقعا خوشبختی را با تمام وجود لمس می کنند.این خانواده یک خوشبخت واقعی اند

    2 ) یک خانومی ، به اتفاق همسر خود در زعفرانیه یک منزل تهیه می کند.انواع لوازم لوکس و ماشین آلات اعم از ظرف شویی ، رخت شویی ، ... و هر نوع شویی دیگر را هم می خرد.ولی همسایه شان از آن ها پولدارتر است.پس همیشه به همسایه شان حسرت می خورد.همسرش وقتی وارد خانه می شود خود به خود این حسرت را در فضای خانه احساس می کند و سرد می شود.هیچ موقع این خانواده طعم خوشبختی را نمی چشند.در حقیقت این خانواده یک بدبخت واقعی اند

    ببینید.اینکه اخلاق همسرتان چطور باشد و چقدر پولدار باشید و ... همه می توانند تاثیر گذار باشند و کسی این تاثیر را انکار نمی کند.ولی یک نکته خیلی مهم است:

    شما خوشبختی را با ذهن خود احساس می کنید نه چیز دیگر

    شما با این کار (منظورم استفاده از کلمات با بار مثبت است) ذهن خود را آماده ی پذیرش خوشبختی می کنید.حتما بعد این چند روز این موضوع را به صورت عملی خودتان درک کرده اید.البته این شیوه به صورت غیر مستقیم در اخلاق همسرتان هم تاثیرگذار است.وقتی همسرتان ببیند شما همیشه لبخند به لبتان هست و شاد و سرزنده هستید خود به خود گرم می شود و زندگی رونق پیدا می کند

    هیچ کس از خوب زندگی کردن و شاد بودن بدش نمی آید

    پس اگر همسرتان برایتان طلا نخریده ، برایتان مهمانی خوبی نگرفته اند و ... مهم نیست.این مهم است که شما چه احساسی داشته باشید.احساس خوشبختی یا ...

    تاپیک زیر را حتما مطالعه بفرمایید:

    http://www.hamdardi.net/thread-15326-post-137572.html

    فرموده بودید :

    ولی مشکل اساسی من این هست که من ازحرف زدن و اوردن دلیل برای کوچکترین چیزها خسته شدم واقعا سخته که بخای برای خرید کردن همش راجع به جنس مورد نطرت همش همش همش حرف بزنی .وتو این مقاله راه حل هارو با صحبت کردن نوشته بود ولی این برای من سخته که تمام حرفای من وهمسرم با حرف زدن در مورد خرید کردن بگذره و مشکل اینجاست
    ببینید ارزان ترین و راحت ترین چیزی که در این جهان وجود دارد حرف زدن است.البته مسلم است شما از چانه زدن و بحث کردن خسته شده اید.ولی من یک سوال می پرسم.

    آیا انتظار دیگری داشتید؟

    ببینید فیزیک واحد اندازه گیری کار و واحد اندازه گیری انرژی را "ژول" نامیده.در حقیقت فیزیک ثابت کرده

    بدون صرف انرژی کاری صورت نمی گیرد

    حتما می دانید در فیزیک کار یعنی تغییرات ضربدر نیرو.یعنی وقتی کار انجام شود تغییرات انجام می شود.بنابر این این خیلی واضح است که شما :

    برای ایجاد تغییر در رفتار همسرتان = یعنی انجام کار بر روی همسرتان = باید انرژی صرف کنید

    یا اگر بر عکس پیش برویم

    اگر انرژی صرف نکنید = کاری انجام نمی شود = پس رفتار همسرتان هم تغییر نمی کند

    كنفسيوس می گه :


    به جاي آنكه به تاريكي لعنت بفرستيد ، يك شمع روشن كنيد


    فرموده بودید :
    حسابگری درون شوهرم هست وانگار تغییر ناپذیره
    ریاضیات ثابت کرده همه چیز در این جهان تغییر پذیر است و یا اگر بهتر بگم همه چیز در این جهان در حال تغییر است.اگر بخواهم در این مورد مثال بزنم که چه آدم هایی ، چی شدند و چه تغییرات بزرگی در رفتار و اخلاقشون دادند باید تا آخر عمر این مطلب را ادامه بدهم.منتها فراموش نکنید :

    تغییر ایجاد کردن "در جهت دلخواه" هنر می خواهد!

    فرموده بودید:
    همسرم هنوز متوجه نشده که مسولیت داره
    حق با شماست.پس ما باید دست به کار شویم تا این مسئولیت را به ایشان نشان دهیم.

    فرموده بودید :

    اقای اریکس نمیتونم از کلمه حسابگر استفاده کنم درصورتی که حتی واسه جمع کردن پول با من صحبتی نکرده
    تفاوت بزرگی بین نخواستن و نتوانستن است!

    این شمایید که راه زندگی خودتان را انتخاب می کنید.البته شکی نیست که نباید انتظار داشت شما یکروزه هر چه ما بگوییم را انجام داده و تغییر کنید.ولی اگر می خواهید در همسرتان تغییر ایجاد کنید باید اول از خودتان شروع کنید :

    کسی که نتواند در خود تغییری ایجاد نماید چطور انتظار دارد در کس دیگری تغییری ایجاد نماید

    فرموده بودید :
    واقعا وقتی داستانای عاشقانه تالار رو میخونم حسرت میخورم نمیدونم چرا
    خودتان دارید می گویید داستان!خیالتان راحت هیچ کدام حقیقت ندارد.به من اعتماد کنید.همانطور که یاسا عزیز هم گفتند : با توجه به دیدن مورد ها در این تالار می گویم این ها همه ظاهر کار هستند.

    این داستان ها فقط مال زوج هایی است که با هم زندگیشان را ساخته اند.شما در ابتدای راه هستید.اگر با صبر و حوصله شما هم زندگیتان را بسازید مطمئن باشید یک روز می نشینید و از این داستان ها می گویید :

    واضح است که برای داشتن سرپناه ابتدا باید خانه ای ساخته شود.برای داشتن یک زندگی خوب هم باید ابتدا یک گروه از تفاهم ها ، عواطف ، اعمال و ذهنیات ساخته شوند بعد ...

    یاسا یک جمله خیلی خوب گفتند :


    پس اولا فكر نكن زندگي شيرين به آسوني بدست مياد
    این کاملا درسته

    فرموده بودید:
    کاش نیت همسرم از گفتن اون جمله همون بود
    1 - از کجا می دانید که نیتشان چیز دیگری بوده؟
    2 - شما فکر کن نیتشان همان بوده.این طور بهتر نیست؟(قرار شد مثبت نگر باشیم دیگر)

    تشویق یک امر خیلی مهم در زندگی مشترک است.شما باید همواره ، حتی وقتی حس می کنید نیت همسرتان چیزی دیگری بوده ، حتی ... باز هم وقتی ایشان چنین جمله ای می گویند ، به نحوی همسرتان را تشویق کنید.این کار بسیار بسیار مهم است.اگر همسرتان کمی کوتاه بیاید و شما تشویقش نکنید امکان بازگشتش به مرحله ی قبل خیلی بالاست.

    در حقیقت حفظ تغییرات از به دست آوردنشان سخت تر است و یکی از عوامل حفظ تغییرات تشویق است


    فرموده بودید :

    میخاد ماهانه150ت به من بده که فقط خرج روزانه خودم باشه
    خیلی عالیه.
    ببینید یک زندگی چطور ساخته می شود.به همین راحتی.با کمی صبر و حوصله و گذشت.این یک پیشرفت عالی در زندگی شماست.از قدیم گفتن مرگ یکبار شیون هم یکبار.شما با این کار از تمام جنگ و دعوا های روزانه خلاص شدید (یا بهتره بگویم از اکثرش).من حس می کنم این مساله با گذشت زمان در زندگی شما کاملا حل خواهد شد.یک نکته

    اگر بدون اینکه همسرتان متوجه شود ، قسمت کمی از این پول را ذخیره کنید تا جمع شود و بعد در جایی که همسرتان واقعا به آن نیاز دارد "بدون منت" این مبلغ را به همسرتان بدهید.این کار برای همسرتان به اندازه تمام دنیا ارزش دارد و بسیار به استحکام زندگی شما کمک می کند

    فرموده بودید:
    سلام سوگند عزیزم ممنونم از نطرت راستش چند روزه که اخلاقمو تغییر دادم احساس میکنم بهتره.اما تا کی باید قربون صدقه ی مرد رفت شاید شوهر به این کار عدت کنه و همیشه برای خرید کوچکترین چیز توقع داشته باشه؟
    باز هم باید بگویم فوق العاده عمل کرده اید.این خیلی خوب است.خیالتان راحت.روانشناسان اثبات کرده اند تنها کلمه ای که هیچ گاه تکراری نمی شود "دوستت دارم است".دقت کنید این کار را باید بدون "منت" انجام دهید.

    برای مرد از همه بیشتر غرورش مهم است.اگر حس کند غرورش خدشه دار شده تمام زحمات شما بر باد می رود

    به همین شیوه ادامه دهید.به زودی شاهد تغییرات بزرگ در زندگیتان خواهید بود

    فرموده بودید :

    سلام و تشکر از مدیر محترم وسلام به همه عزیزان وقتی وارد این تالار میشم حس میکنم هیچ مشکلی نیست که حل نشه راستش من یک سال نمیشه که ازدواج کردم اما از وقتی وارد خونم شدم تمام رابطم با خانواده شوهرم قطع شده خودمم نمیدونم چرا راستش خواهر شوهر حسودی دارم که تا قبل عروسی جهازمو دید دیگه به من محل نداد. وقتی تو خیابون میبینمشون انگار جن دیدن فرار میکنن و میرن تو خونشون درو هم محکم میبندن. هیچ کس به من احترام نمیزاره حتی دختر خواهر شوهرم که 11سال بیشتر نداره منو تو خیابون که میبینه همچین نگاه میکنه انگار میخاد خونمو بریزه. راستش شوهرم خانوادشو میشناسه اما با مساله جور دیگه برخورد میکنه.وقتی بهش میگم من ارزش مهمانی پا گشارو نداشتم میگه مامانم اینا خواستن دعوت کنن اما تو چون زیادی حساسی نمیخوام بریم اونجا در واقع از خداشه که با هم رابطه نداشته باشیم نمیدونم چی بگم ولی این در صورتیه که خانوادش منو فراموش کردن.خلاصه من هیچ مشکلی با شوهرم ندارم در این مورد فقط. ولی ایا کار من درست هست ایا به همین طریق با بیخیالی تمام نسبت به خانواده شوهرم زندگی کنم?
    ببینید دانه دانه.نمی شود همه مشکلات را با هم حل کرد.فعلا این مورد را در حد امکان در نظر نگیرید.شما انرژی و تمرکزتان را روی همسرتان فعلا متمرکز کنید.مطمئن باشید :

    کسی که همسرش پشتیبانش باشد هیچ کس حتی تمام فامیل هم نمی توانند در زندگی او مشکلی ایجاد کنند.پس همیشه حمایت همسرتان را داشته باشید

    همسرتان خودش را که نمی تواند گول بزند.مطمئن باشید خودش بهتر از هر کس دیگری می داند این رفتار خانواده اش اشتباه است.با تکرار این موضوع غرورش را پایمال و وی را تحقیر نکنید.اگر به این موضوع به اصطلاح خودمانی "گیر" بدهید همسرتان یک حالت تدافعی می گرد و خیلی بد می شود ...

    در آینده ما با کمک همدیگر به طور مستقیم این مساله را هم حل می کنیم.

    شما نباید از طریق همسرتان سعی در حل این مشکل بکنید.بلکه باید خود با تکنیک های روابط اجتماعی ، بر این مشکل فایق آیید تا این مساله به زندگی مشترک شما آسیب نزند

    فرموده بودید :

    سلام ازاده جان باور کن من دنبال کادو نیستم اما هنوز که 7ماه ازدواج کردم همسرم کاری نمیکنه تا نشون بده دوسم داره هیچ کاری خیلی حسابگر هست و لی من تا حالا ندیم پولی خونه بیاره.اگه ازدواج کرده باشی متوجه میشی اگه تو نامزدی و بعد ازدواج که مدت طولانی هم میشه یک کادو نگیری چقد ناراحت کنندست.

    کم کم ياد خواهي گرفت

    تفاوت ظريف ميان نگهداشتن يک دست و زنجير کردن يک روح را

    اينکه عشق تکيه کردن نيست

    و رفاقت، اطمينان خاطر

    و ياد مي‌گيري که بوسه‌ها قرارداد نيستند

    و هديه‌ها، معني عهد و پيمان نمي‌دهند.



    کم کم ياد مي گيري

    که حتي نور خورشيد هم مي‌سوزاند اگر زياد آفتاب بگيري

    بايد باغ ِ خودت را پرورش دهي به جاي اينکه منتظر کسي باشي تا برايت گل بياورد.

    ياد ميگيري که ميتواني تحمل کني

    که محکم باشي پاي هر خداحافظي

    ياد مي‌گيري که خيلي مي‌ارزي.



    خورخه لوييس بورخس


    سخن پایانی :

    تاپیک زیر را مطالعه بفرمایید :

    http://www.hamdardi.net/thread-9346.html

    "همسرتان را با اتفاق های عاشقانه غیر منتظره سورپرایز کنید ، این کار به گرم شدن روابطتان خیلی کمک می کند . در آینده راه کار های خیلی موثری به شما آموزش خواهم داد(البته اگر مدیر محترم مرا به خاطر این کار اخراج نکنند!:دی)"

    منتظر خبر های جدید هستیم

    با احترام


  16. 6 کاربر از پست مفید arix تشکرکرده اند .

    arix (پنجشنبه 05 اسفند 89)

  17. #29
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم

    سلام اقای اریکس باور کنید1000بار نظراتتونو خوندم واقعااااااااااااااااااااا اااااااااااا عاقلانه و قابل درک بود خیلی ازتون ممنونم خیلیییییی.دقیقا درسته که هرچی تو ذهنمون و طرز فکر ماست خوشبختی یا بدبختی رو نشون میده.
    راستش خونه تکانی باور های من از دوران نامزدی من بعد اشتباهاتم(بخشیدن مهریم)شروع شد چون مشکلاتی رو پیش اورد.من بدی های خانواده شوهرمو نمیدیدم و نمیدونستم چطور رفتار کنم(باید بگم الان هم که بدی هاشونو میبینم بازم برام مهم نیست چون به قول اقای اریکس وقتی همسر پشت و تکیه گاه باشه هیچ کس حتی کل فامیل حریفت نمیشند) ولی همین که میشناسمشون برام کافیه همین که مغزم تکونی خورده (خونه تکانی باور)ویکم از سادگی بیرون اومدم برام کافیه البته بازم نیاز دارم به سیاست های زنانه.اقای اریکس با همه مواردی که گفتید موافقم جز یک مورد و اونم اینه که:درسته انسان باید مثبت بی اندیشد و مثبت عمل کند واقعا درسته تاپیک پیشنهادیتون را خوندم درسته باید باورامونو همیشه ثابت نگه نداریم چون تو ازمایش دانشمنداهم نتیجه عالی داشت .اما به نظر من این وقتی درسته که فقط در مورد خودمون صدق کنه و ربطی به کسی نداشته باشه اما من در مورد رفتارهای ازار دهنده یک نفر دیگه(همسر)مثبت می اندیشم اینطوری حس میکنم دارم خودمو گول میزنم .حرفای شما خیلی ارامش دهندست دوست دارم مثبت فکر کنم راجع به زندگیم.خاهش میکنم بگید این گول زدن خودم نیست؟شاید همسرم منو یه ادم ساده در نظر بگیره که همه چیزو حتی بدی هارو خوب ببینم اونوقت بخاد سواستفاده کنه.


    بدون صرف انرژی کاری صورت نمی گیرد:درسته من موافقم به نظرم باید برای زندگیم بجنگم تا اونی که میخام بشه چون احساس میکنم شوهرم زمینه پیشرفت داره یعنی همه مردا و خانوما دارن.واقعا ممنونم که کمک کردید میخام یه زندگی قشنگ بسازم اگه اون وقتم نتیجه نداد بازم ازتون کمک میخام.
    راستی حتما حتما اقای اریکس من راهکارای مفیدتونو میخام .یادتون نره.


    احساس میکنم همیشه باید تجربیاتمو بیشتر کنم باید علاوه بر درس خوندنم کارای خونه و.....تجربیاتم و سیاستمو بیشتر کنم و خانوم ساده ای نباشم چون شوهرم هم نیاز به سیاستهای من داره

  18. 3 کاربر از پست مفید شاپرک جون تشکرکرده اند .

    شاپرک جون (یکشنبه 01 اسفند 89)

  19. #30
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 15:12]
    تاریخ عضویت
    1389-11-25
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    3,790
    سطح
    38
    Points: 3,790, Level: 38
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    227

    تشکرشده 229 در 108 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: در حسرت یه کادو از شوهرم



 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.