به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 60
  1. #21
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,001 در 7,404 پست

    Rep Power
    1092
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    سلام talebi90 عزیز

    به تالار همدردی خوس آمـــــــــــــــــــــدی


    می دونم جه احساسی داری .

    تصور می کنی مطلوب و ایده آلت رو پیدا کردی ، علاقمند شدی و از طرفی برای آینده و عدم امکان آمدن مرد رؤیاهایت نگرانی . به نظرت میاد این نقده چرا رهایش کنی به امید نسیه .

    این واگویه های درونی احساسی و آبیاری اون ، باعث میشه ناخودآگاه در وضعیت بین این خانم و آقا بی طرف نباشی و ناخودآگاه طرف اونی باشی که بهش وابستگی عاطفی داری و نسبت به طرف مقابلش راه قضاوت را در پیش بگیری . قضاوتی که در شرایط احساسی باید از آن پرهیز کنی .

    می خواهم از این موضوع ، از این آقا و همسرش کمی فاصله بگیری ، از بیرون نگاه کنی ، ( سعی کن اوج بگیری و از دور نگاه کنی . اونوقت کمی این موضوع و این آقا کم رنگ میشه ، نقطه میشه . هرچه بیشتر در متن باشی ، بیشتر گرفتاری . خارج شو و ببین ، چی را ببینی ؟ خودت را ، توانائیهایت را ، وجود با ارزشت را ، و عشق را که در جستجوی آنی و تصور می کنی اینجا و در وجود این آقا پیدایش کرده ای .

    عزیزم ، نازنینم ، کمی بیشتر به خودت نزدیک شو ، خودت را در آغوش محبتت بگیر ، به صورت خودت دست بکش ، نمی بینی سر به زیر دارد و غریبی می کنه ، می دونی چرا ؟ چون سالهاست در انتظاره که تو سراغش بری باهاش رفیق باشی ، و دوستش بداری اما تو از او غافل بودی و او از تو دلگیر . ببین او به تو در این مورد چی میگه

    عمیق که بشوی ، دقیق که بشنوی ، با اون صدای از ته دل و ظریفش که بارها با تو حرف زده و نشنیدی ، بهت میگه :

    چرا خودت رو دست کم می گیری ؟ چرا خودت رو ذلیل می کنی ؟ تو حیف نیستی ؟ نشسته ای منتظر تا بر ویرانه ای آشیانه سازی ؟ تا از پس مانده های یک زندگی ارتزاق کنی ؟ چرا ؟؟!!!! چون فکر می کنی دوستت می دارد ؟ نه تو نمی دانی ، من خوب می دانم ، او خود را دوست دارد ، تو باور نداری اما از اینان فراوانند . چرا او را بهتر از خود می بینی در حالی که تو برای من بهترینی .

    خودت به تو می گوید : تو در پی عشقی گمشده هستی که در درون توست ، تو در بیرون پی اون می گردی چرا ؟ آنهم در وجود دیگر ی ..... آنهم چنین دیگری ای ؟ چرا فکر می کنی حال که او به تو می گوید عاشقت است ، غنیمتی است که نباید از کف دهیش . تو نمی بینی اما من چینهای پشیمانی را بر پیشانی آینده ات از هم اکنون می بینم ( اگر وصال او را از آن خود کنی ). بیا و از اندرزهای آنانی که هم خود دیده اند تجربه این زندگی ها را و هم دست مردم را دیده اند بهره ببر که عین عاقلی است .

    عزیزدلم !

    ما با اون خانم و این اقای زن و شوهر کار نداریم که چه وضعی دارند و می خواهند به کجا برسند ، با تو کار داریم که گوهر وجودت را در پی خریداری قابل به اشتباه به خزفی نفروشی به تصور مروارید عشق .

    دریاب خودت را نازنین .

    خودت را دور کن مدتی ، روی خودت کار کن که از وابستگی بیرون آیی ، نگرشت را به زندگی و عشق تغییر بده و ... بعد از آن ببین نظرت در این مورد چیه .


    خواستی در این مسیر که گفتم ما همه کمک و همراهت خواهیم بود . نظرت چیه ؟

    اینراهم دیدم در نت برداری همدردی آمده . تقدیم به تو تا در مسیر تغییر نگرشت در مورد عشق آغازی باشه برایت .

    آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم


    عشق همین نزدیکیست ، در لحظه ای که پلکهایت با آرامش از فعال و مفید بودنت در طول روز بر هم می افتد و ترا به خوابی شیرین مهمان می کند .

    زیر شیر آب ظرفشویی وقتی لیوانی را می شویی و می بینی که دستانت سالم هستند و تویی که سر پایی و آب را حس می کنی و کاری برای انجام دادن داری و غباری از ظرفی می روبی در حالی که همه اینها می توانست نباشد ، می شد نباشی .... عشق را می توانی در این لحظه در خنکای آب بر روی دستانت لمس کنی .

    آن عشق که سراب شده و می جوییم و نیست ، به واقع عشق نیست تصوری افسانه ای است نه عشق حقیقی .

    همین دو سال پیش ، تعطیلات نوروز خانواده مسافرت رفتند و من به خاطر اموراتی چند نتونستم همراهی کنم ، بخاطر مشغله هایی پیش آمده فرصت گرد گیری ایام عید رو هم پیدا نکرده بودیم ، از فرصت خلوتی و تنهایی استفاده کردم و دست تنها اما در کمال لذت به نظافت پرداختم ، کارهایی که سنگین بود به من فرصت خلاقیت برای انجامشان را می داد و این شعف مرا بیشتر می کرد ، هر کاری که انجام می شد رضایت و لذتی برجان من می نشست ، حقیقتاً که از خستگی های گاه گاهی هم ، لذت می بردم ، می تونم بگم با عشق تمام به امورات می پرداختم و... چند روز تعطیلات اینگونه گذشت . وقتی اهل منزل بازگشتند ، دختر خاله ام که از قبل مدتی منزل ما بود و دوباره اومده بود ، چندین بار گفت خونه یه حال و هوایی پیدا کرده ، تو چه کار کردی ؟ گفتم همینایی که می بینید ، ( این فعالیتها هر ساله به کمک گارگر و اعضاء خانواده انجام می شد و در ظاهر کار ویژه ای انجام نشده بود و او هم برای همین براش سئوال شده بود و می گفت چکار کردی ؟) و تکرار اینکه خونه یه حال و هوایی ( خوب ) پیدا کرده ، باعث شد با خود فکر کنم ، راستی چه فرقی کرده ؟ ، و این تفکر مرا به اینجا رساند که وقتی به معمولی ترین کارهای زندگی با نظری لذت بخش و عاشقانه می پردازی ، انرژِی حاصله که محتوایی از لطافت عشق را با خود دارد در تمام زوایای منزل و اشیاء و هرجا دست زده ای وارد می شود و فضا را سرشار می کند و حال و هوایی فرحبخش می بخشد و دیگران را هم سرخوش و بهره مند می سازد .

    آری من فهمیدم این عشقه ، که از زوایای وجود من به بیرون فوران شده و حال و هوایی دیگر بخشیده . عشق از دورن میجوشد با نگاهی لذت بخش به هر آنچه داری در زندگی و به همین امور روزمره زندگی به عنوان تابلوهایی که پیامها از او دارد .

    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست .

    و همین جا فهمیدم که چرا وقتی وارد اون خونه محقر کاه گلی با وسائل ابتدایی ولی تمیز و مرتب ( از یکی از بستگان بسیار دور ) در شهرستان می شدیم آن همه لذت می بریدم . یادمه وقتی سالها پیش هر از گاهی با دختر خاله ها میل به رفتن منزل اونها را پیدا می کردیم با خود می گفتیم چرا اینقدر این خونه صفا و آرامش دارد ؟ . و تحلیل می کردیم به خاطر این که صاحبخونه و زن و فرزندانش با روی باز و صادقانه برخورد می کنند ، اما همین سالی که این یافته را در سئوال دختر خاله ام در رابطه باحال و هوای منزل خود داشتم فهمیدم صفای اون خونه هم از آن بود که صاحبخانه از داشته هایش راضی بود و از آن لذت می برد و احساس کمبود نمی کرد ، این که خدا از او راضی باشد نزد او برهرچیزدیگری ترجیح داشت و خدا را هم دور دست و غایب نمی دید ، چون در میان همه حرفهای پند آموزش خدا بود و در تمام اعمالش نظر به این که خدا چه نظر دارد . پدرم هم همینطور بود و من می دیدم بی دغدغه آینده و غم گذشته ،در زمان حال با عشق وافر مشغول کار و فعالیت و زندگی بود و همه آرزویش داشتن بچه هایی صالح و رضایت خدا بود و دیگر هیچ ، هرگز اجازه نداد لباسش از دوسه دست بیشتر باشد و اما تمیز و مرتب ، می گفت بیشتر از این داشته باشم که چه شود من با همینها سرحالم و راضی ، مهم اینه که خودت چطور باشی نه این که لباست چگونه و چند دست ، برای همین اضافه بر نیاز را می بخشید و نیاز اضافی را هم با هیچ توجیحی از سوی ما و دیگران تو کتش نمی رفت ، و همین پدر با همین حال و احوال برای ما و برای دوست و آشنا و همشهریها بسیار دوست داشتنی و محترم بود ، و وقت فوتش نیمی از شهر افسوس می خوردند و بودند کسانی که ما نمی شناختیم و بر سر زنان منزلمان می آمدند و می فهمیدیم کسانی هستند که بی آن که ما و هر کس دیگر بداند دستگیریشان را کرده ، چند سال پیش در خواب به من گفت دخترم :
    هرکس خدا را داشته باشد همه چیز دارد ، هرکس خدا را نداشته باشد هیچ چیز ندارد . و من از عمق همین کلام ، صادقه بودن این رویا را دیدم .

    بی دلی در همه احوال خدا با او بود
    او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد .


    عشق یعنی همین احوالات
    یعنی رضایت از او ، از بودنت ، از داشته هایت و در پس این رضایت در پی شدن ، روان شدن ، در پی بهتر شدن .

    عشق هست ، ما به اشتباه فهمش کرده ایم ، درست که فهم کنیم می بینیم اگر نباشد و اگر نبود هرگز سنگ رو سنگ بند نبود .




  2. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    به نظر من اون خانم خیلی پروروه چون می دونه که شوهرش دوستش نداره ولی حاضره تحقیر بشه و از زندگی نره بیرون
    اين جملتون دل آدمي مثل من رو كه الان همسرم مي خواد طلاقم بده و من دارم خودمو مي كشم كه زندگيمو نجات بدم خيلي سوزوند . يعني زندگي من و امثال من مهم نيست ؟ شوهرا حق دارن هر وقت خواستن ما رو طلاق بدن به اين بهانه كه زندگي يه نفره فايده نداره و امثال اين جمله ؟ اون وقتي كه اومدن خواستگاريمون و ما هزار تا اميد بسته بوديم بهشون و كلي نقشه چيده بوديم براي آيندمون ما مهم نبوديم ؟ خانم گلم چرا اسم اين رو مي زاري پر رويي؟ همونقدر كه اون مرد حق داره تصميم بگيره كه اين زندگي رو ادامه بده يا نه اون زن هم حق داره . اونم با يه بچه .
    مي دونم شما هم از تنهايي رنج مي بري و فكر مي كني حالا كه يه نفر پيدا شده كه دوستت داره چرا باهاش ازدواج نكني . ولي اين راهش نيست . يكي از عواملي كه باعث شده اون مرد توي اين سالها هر روز از زنش بيشتر دور بشه خود شما بودي . چرا خودتو مي كشي كنار و مي گي من مقصر نبودم خود مرده اونو نمي خواد ؟
    مجبورم سرزنشت كنم چون خودمم الان وضعيتي مشابه زن اون آقا رو دارم و از ديد اون دارم به اين قضايا نگاه مي كنم . منو ببخشيد عزيزم ولي كمي با انصاف تر فكر كن .
    من و امثال من پررو نيستيم كه مي خوايم زندگيمونو به هر قيمتي حتي كوچيك كردن خودمون ادامه بديم . ما هم از جنس خودتيم از تنها موندن از حرف ديگران و از هزار تا چيز ديگه مثل خودت مي ترسيم .
    تو كه بچه اي نداري ولي اون زن يه بچه هم داره .

  3. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اردیبهشت 91 [ 13:01]
    تاریخ عضویت
    1387-1-25
    نوشته ها
    58
    امتیاز
    4,116
    سطح
    40
    Points: 4,116, Level: 40
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 214 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    دوست عزیزم
    چرا فکر می کنی سنت دیگه یارای یافتن عشق ناب رو نداره ؟ چرا فکر میکنی حالا که کسی بهت ابراز علاقه کرده ( مهم نیست متاهل و بچه داره ) باید به هرشکلی باید بهش برسی و ازدواج کنی ؟ اصلا برای ازدواجت معیاری داری ؟ اگر داشتی مطمئنا سمت این اقا نمی رفتی . تو هیچوقت نمیتونی بر خرابه های زندگی زنی اشیانه نو بسازی و امیدوار هم باشی که اون خراب نشه .
    مردی که با دوست همسرش ( من اینطور از نوشته هاتون برداشت کردم ) دوست میشه و خیلی خوب هم میتونه نقش بازی کنه تا همسرش شک نکنه قطعا مرد زیرکی هست و ممکنه که این بلا رو بعدها سر تو هم بیاره و تو متوجه نشی حتی اگر اینطور هم نباشه ای کابوس از دوستی شوهرت با زن دیگه ای زندگی خواهی کرد.
    همه دوستان متفق القول تو را به جدائی از این رابطه خانمانسور راهنمائی می کنند اما شما مرتبا سعی می کنید با حرفهائی از اقبیل اینکه من هم یک زن هستم و احساس دارم و ... متقاعدشون کنید
    عزیزم وقتی که اون مرد از بام اون زن و دختر 7 ساله اش پر زد مطمئن باش روزی هم از بام تو می پره و میره چون تعهد براش معنائی نداره فقط براوردن نیازهای انیش براش مهمه و بس
    اون زن رو متهم به پروروئی نکن شاید روزگاری برسه که تو در جایگاه اون زن قرار بگیری پس انقدر قاطعانه نگو که سرتق هست و پرورو
    بلکه اون زن حاضره به هر قیمتی هم شده نذاره دخترش کانون خانوادگی اشفته ای داشته باشه و هزاران افسوس و اگر و اما بعدها گریبانش رو بگیره
    بهتره با خودت کمی خلوت کنی ایا اگر کسی پا به زندگی خانوادگی شما میذاشت و پدرت اون رو به مادرت ترجیج میداد چه حسی پیدا می کردی ایا اونوقت تو خودت مادرت رو تشویق به موندن و استقامت نمی کردی تا بلکه پدرت از رفتار خودش پشیمون بشه و برگرده یک لحظه خودت رو جای دختر اون مرد بذار
    عزیزم نکن این کار رو
    از اه اون زن و بچه اش بترس که روزی گریبانت رو بگیره
    مستقیما به اون اقا بگو که دیگه حاضر به ادامه رابطه نیستی
    اینطوری دلت رو به روی یه عشق ناب هم باز می کنی وقتی که به ارامش رسیدی اونوقت متوجه میشی چه اشتباه فاحشی رو داشتی تو زندگیت انجام میدادی به خدا توکل کن و هرچه سریعتر از اون اقا دور شو
    امیدوارم بتونی بر احساسات خود غلبه کنی
    [size=large]حتي اگر تنهاترين تنهايان هم شوم باز هم خدا هست او جانشين تمام نداشته هاي من است .[align=center][/align][/size]

  4. #24
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 شهریور 95 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1388-4-11
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,901
    سطح
    54
    Points: 6,901, Level: 54
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    372

    تشکرشده 369 در 128 پست

    Rep Power
    33
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    اون خانم پرورو نیست اون میخواد فردا تبدیل نشه به یه زن مطلقه بی سرپناه و با بچه اش آواره نشه .حالا اگه نتونسته درست زندگی کن اون بجای خودش .
    اما الان میخواد زندگیشو نجات بده ازت خواهش میکنم از زندگیش بیای بیرون و بخدا توکل کنی
    در ضمن توی این مسئله شما یه آدم پررو بحساب میاید که منتظری زندگی اون از هم بپاشه و بعد بری سر زندگیش مطمئن باش عاقبت خوشی نخواهی داشت و صددرصد زندگی خیلی بدی رو خواهی داشت اصلا به این زندگی خوشبین نباش.

    نقل قول نوشته اصلی توسط talebi90
    من درست متوجه نشدم یعنی اون خانم رو شما دارید تایید می کنید که دو دستی زندگی شو چسبیده در حالی که می دونه همسرش جدایی رو می خواد ؟؟؟
    مگه می شه که این اقا از طلاق این خانم منصرف بشه ؟ اخه خودش رو به هر اب و اتیشی داره می زنه ؟
    معلومه که تایید میکنیم تازه بهش آفرین میگیم. بله که امکان داره از طلاق منصرف بشه اگه شما سایه اتونو از زندگی ایشون برداریشما واقعا دچار احساسات شدین لطفا کمی فکر کنید مگه فقط شما 34 سالتونه و ازدواج نکردین ؟!!!!!!!!!!
    شما اگر تو این 2 سال بجای اینکه برای شوهر دوستتون دام پهن میکردین میرفتین سراغ یه پسر دیگه تا حالا به نتیجه رسیده بودین!
    الان خیلی از پسرهاس سن بالا هستن که ازدواج نکردن یا خیلی از مردایی که حداقل کاملا از همسرانشون جدا شدن وجود دارن لطفا از زندگی دوستتون بیرون بیاین.
    آدم این مطالبو میخونه اعتمادشو به همه دنیا از دست میده متاسفانه.دوست آدم با نامزد و شوهرآدم طرح براندازی زندگیتو بکشن خیلی کار وحشتناکی داری انجام میدی

  5. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 مرداد 92 [ 00:03]
    تاریخ عضویت
    1389-10-15
    نوشته ها
    600
    امتیاز
    6,453
    سطح
    52
    Points: 6,453, Level: 52
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,919

    تشکرشده 1,958 در 415 پست

    Rep Power
    75
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    دوست خوبم
    همه ما آدمها احساس داريم . مخصوصا ما زنها و يه وقتاي خيلي مهمي توي زندگيمون به جاي اينكه اجازه بديم عقلمون تصميم بگيره اختيارمون رو مي ديم دست احساسمون . شايد بعضي وقتا هم نتيجه بده ولي خيلي وقتا هم خوب نيست .
    من خودم يه آدمي هستم كه نود درصد اشتباهاتم تو زندگي به خاطر اين بوده كه بيشتر به حرف احساساتم گوش كردم تا عقلم . و الان هم خيلي پشيمونم . هنوزم دارم به همين راه اشتباهم ادامه مي دم چون فكر مي كنم قدرت مقابله با احساسمو ندارم . اميدوارم تو تواناييشو داشته باشي و بتوني منطقي فكر كني .
    از حرف ما هم ناراحت نشو . ما كه از بيرون قصه تو رو مي شنويم خودمون رو جاي همه آدمهاي قصت مي ذاريم . تو ،‌اون زنه ،‌اون مرده ،‌اون بچه و آخر آخرش هممون مي بينيم كه منطقي ترين راه اينه كه واقعا از زندگي اونها خودتو بكشي كنار. آره ما حتما احساسات تو رو كمتر مي بينيم و درك مي كنيم . ولي مطمئن باش اين درست ترين راهه . هرچند تحملش براي تو خيلي سخت باشه .
    همونطور كه الان همه بچه هاي تالار دارن راه منطقي رو به من نشون مي دن و من با اينكه مي دونم حرفشون كاملا منطقي و درسته ولي لجبازي مي كنم و همش به حرف احساسم گوش مي دم . چون خيلي كم جنبه و بي طاقتم . ولي تو سعي كن مثل من نباشي چون خيلي عذاب خواهي كشيد . اگه طاقت داري تحمل كن و بگذر تا بعد يه مدت آرامشو تجربه كني .
    نگران تنهاييتم نباش . ايشالله خدا جواب گذشت و فداكاريتو يه جور ديگه خواهد داد . مطمئن باش .
    دعا مي كنم راه درستو انتخاب كني .

  6. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    طالبی 90،
    عزیزم شما الان دلت یه همراه و همدم می خواد. دلت ثبات و آرامش می خواد. کاملا هم حق داری. اما مساله اینجاست که این آقا اون گمشده و همدم شما نمی تونه باشه. زندگی با این آقا آرامش را ازت می گیره. یعنی همین آرامش اولیه ای را هم که داری از دست می دی. مخصوصا که شما دوست خانوم ایشون هستی. فکر میکنی زنی که به قول خودت الان داره خودش را به آب و آتیش می زنه که زندگیش را حفظ کنه فردا که ببینه شما با شوهرش ازدواج کردی آروم می شینه؟ زندگیت را زیر رو رو می کنه. از آبرو و آرامش و ... بگیر تا مسایل مالی و ... اون همیشه یه پای ثابت زندگی شما خواهد بود، به واسطه ی بچه. هیچ جوری هم نمی تونی سایه اش را از زندگیت برداری. هیچ قاعده و قانون و شرایطی نمی تونه رابطه ی پدر و فرزندی را قطع کنه یا فسخ کنه. مخصوصا که دختر هم هست و امکان نداره بتونی از پدرش جداش کنی.
    اون خانوم وقتی جدا بشه، وضعیتش از وضعیت کنونی شما بدتر می شه. ببین خودت داری برای آرامشت و آرزوهات زندگی دوستت را از هم می پاشی. فکر می کنی اون آروم می شینه؟

    یکی از مشکلات دیگه ای ( علاوه بر مواردی که دوستان گفتند ) دز زندگی با این آقا خواهی داشت، شکه.

    الان می گی نه. وقتی بری تو زندگی می فهمی یعنی چی. چون شاهد خیانتش به خانومش بودی و چون خودت یک پای این خیانت بودی، هر روز و هر لحظه حس می کنی داره بهت خیانت می کنه. تمام رفتارهاش برات مشکوکه. دایم نگرانی. این مشکل کوچیکی نیست. شک یکی از بدترین بلاهای زندگی و ارتباطه. امکان نداره تو بتونی بدون این شک زندگی کنی و حتما سراغت می آد.

    سوال کردی که ممکنه آقا از طلاق همسرش منصرف بشه؟
    بله. احتمالش خیلی زیاده.
    یک مدت وقت بیشتری روی تالار بذار و سرگذشت دوستان را بخون. چه بسیارند مواردی که حتی خود خانوم هم فکر می کرد که به آخر خط رسیده و دیگه راهی نیست اما بود و از طلاق برگشتند. به غیر از اون موارد زیادی هستند که حتی بعد از طلاق مجددا با هم ازدواج می کنند و برمی گردند.


  7. #27
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 مرداد 90 [ 12:11]
    تاریخ عضویت
    1389-10-30
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,330
    سطح
    35
    Points: 3,330, Level: 35
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 186 در 103 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    سلام به همه ي دوستاي گلم - مدير محترم همدردي و دوست عزيزم talebi
    قابل توجه بي دل عزيزم ، دوست خوبم تاپيكها رو كه ميخوندم تاپيك شما برام جالب بود ، درسته آقايون از نظر شرعي ميتونن همسر دوم اختيار كنن و دوباره ازدواج كنن ولي همسر اول چطور ؟
    يعني بنظر شما اينكه اين آقا 2 سال با اين خانم هرچند در حد يك تماس تلفني ولي به اميد بودن با هم در آينده در ارتباط بوده يعني اينكار صحيح بوده ؟
    talebi عزيزم من ميدونم الان شما چه حسي داري فكر ميكني توي اين سن ممكنه ديگه موقعيت خوبي نداشته باشي ولي اينطوري نيست عزيزم ، من خودم يكي از دوستام 38 سالشه 5 سال از شما بزرگتر ولي من خودم براش يه موقعيت خوب از بين اطرافيانم پيدا كردم كه ايشون هم يه پسر 41 ساله بود ، پس مي بيني كه اصلا اينطوري نيست توي هرموقعيت بالاخره كسي كه به شرايط شما باشه پيدا ميشه .
    منم با نظرم تمام دوستاي عزيزم موافقم - ديروز تاپيك شما رو خوندم و تمام ديشب رو بهش فكر ميكردم مگه ميشه يه زن و شوهر با هم اختلاف داشته باشن بعد 12 سال بتونن با هم زندگي كنن و حتي زندگيشون ثمره هم داشته باشه ، بنظر من اون آقا بعد از آشنائي با شما صددرصد به فكر جداشدن از همسرش افتاده پس بهتره اينكارونكني تا خداي بزرگ جواب اين كار و گذشت رو بهت بده ، هيچكس هيچكس از جريان زندگي اون اقا و همسرش آگاه نيست جز خدا پس نه شما نه من و نه هيچكس ديگه فقط به صرف حرفاي اون آقا نميتونه در مورد همسرش قضاوت كنه اگه همسرش روانيه و نياز به بستري شدن در تيمارستان داره پس چطور تونسته با يه همسر رواني 12 سال زندگي كنه و بچه دار شه ، به تشكيل اين زندگي مبهم فكر نكن بذار بعد از 34 سال در نهايت يه زندگي آروم و عاري از دغدغه هاي اينچنيني نصيبت بشه ، بدون صحبت هاي همسر اون آقا اصلا نميشه يكطرفه قضاوت كرد ، فقط خدا ميدونه كه چي تو دل اون خانمه و چرا تا حالا براي حفظ زندگيش تلاش كرده ، كسيكه براحتي خاطرات 12 سال زندگي رو خاطرات يه بچه رو فراموش كنه و براحتي بچه اش رو كه همخون و هم ريشه ي خودشه كنار گذاشت بخاطر شما و زندگي با شما پس چه تضميني هست كه چند وقت ديگه شما رو بخاطر يه چيز ديگه كنار نذاره ؟
    خودت رو يك لحظه جاي اون خانم بذار تصور كن 12 سال با كسي زندگي كردي و يه بچه ام داري با همين شرايط .
    مطمئنم كه حتي حاضر نيست توي فكر و خيال خودت رو جاي اون خانم بذاري .
    انشاءاله خدا همه ي مارو هدايت كنه

  8. #28
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    عزيزم

    در مبحث روانشناسي مثلثي وجود دارد كه بر مبناي آن مثلث نقش افراد دخيل در رابطه تعيين مي شود

    1- حمايت كننده

    به خوب و بد و يا درست و غلط بودن رفتارها و اعمال و افكار اين خانم كاري ندارم اما اين خانم در اين مثلث نقش حامي دارد و درست يا غلط از كيان خانواده ي آشفته و پريشان خود و حريم هاي زندگي اش و بچه اش دفاع مي كند . ( من نه اين خانم را تائيد مي كنم نه تكذيب بلكه تنها قصد دارم نقش او را برايت تعريف كنم )

    2- زجر دهنده

    به نمودار رفتاري - حسي - و....آقا كه نگاه مي كني كاملا مشخص است از دو جبهه ي زن به نفع خود بهره مي برد( اين حرف به معناي بد بودن اين آقا نيست بلكه دلائلي دارد كه ما به آن نمي پردازيم ) از يك طرف با دعوا و جنگ بانك نوازشي اش را پر مي كند و از طرف ديگر با تائيد گرفتن و....در يك چرخه عدم مديريت و تصميم گيري درست و قاطعانه گردش 360 درجه اي دارد و....( به هر ترتيب اين شرايط به معناي كويت بودن شرايط براي زن نيست و حال و روز تو هم نشان از سكونت در كويت را ندارد )


    3- قرباني

    نقش تو در اين رابطه كه دوست داري نقش آدم خوبه ي قصه را بازي كني و.....و بنا به دلائلي پايت به بازي رواني اين زوج محترم كشيده شده است .



    و در پايان معذرت مي خواهم كه اين را نيز اضافه مي كنم .



    اگر با اين مرد كارت به رابطه ي جنسي كشيده شده است كه اين چنين سنگ او را به سينه مي زني بهتر است بداني اين اتفاق براي تو به نسبت آنچه در انتظارت است اتفاق مهمي نيست كه بخواهي يك عمر زندگي ات را براي يك ارتباط جنسي فنا كني و نردباني بشوي براي ديگران تا از تو بالا بروند تا خستگي هايشان و ميزان آزردگي هايشان را با تو كم كنند و ....و در نهايت مظلوميت تو آدم بده ي قصه خواهي شد !


    اگر به واقع اين مرد را دوست داري و عاشق او هستي رهايش كن و به خدا بسپارش تو نمي تواني زندگي اين آقا رابه گلستان تبديل كني .

    امروز تازه نفسي ، فردا تو نيز در جنگ فرسايشي اين خانواده تحليل خواهي رفت ( اين جنگ در اين خانواده ادامه دار است و در حوصله ي بحث مجازي نيست كه بخواهم كل سيستم بازي آن ها و حتي خودت را برايت تعريف كنم )


    و باز به تكرار يك زمان 18 ماهه به خودت بده و از مشاوره گرفتن با يك مشاور مجرب و كاردرست كوتاهي نكن .

  9. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 شهریور 95 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1388-4-11
    نوشته ها
    174
    امتیاز
    6,901
    سطح
    54
    Points: 6,901, Level: 54
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    372

    تشکرشده 369 در 128 پست

    Rep Power
    33
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    یه استادی داشتم که خیلی باهاش دردل میکردم .یه روز بهش گفتم چرا خدا هرچیز خوبی و یا آدم خوبی توی زندگی من میاد ازم میگیره.جوابی که بهم داد خیلی منو قانع کرد .ازم پرسید تو دوست داری که به دیگران در صورت توان کمک کنی ؟ با قاطعیت گفتم بله
    استادم گفت : خوب شاید خدا اونو از تو میگیره به کسی میده که محتاج تر از تو باشه و اگه تو ناله و شکایت نکنی ثوابشو واسه تو مینویسه که داری شکر هم میکنی.مثلا یه کار خوب داری ولی بدون اون کار هم امکان زندگی واست هست و محتاج نیستی . پس اون کارو بدلایلی از دست میدی و کسی که میاد جای تو یا از لحاظ روحی و یا مالی و یا هر دلیل دیگه ای واقعا محتاجه به اون کار تو اگر خدارو شکر کنی مطمئن باش خودش حواسش هست و جایی جوابتو میده که باورت نشه.
    اتفاقا من کارمو که خیلی دوسش داشتم از دست دادم و اصلا ناراحتی از خودم بروز ندادم باورتون نمیشه بجای یه کار بتر چندتا کار بهتر به من پیشنهاد شد
    ما آدما اگه با خدا معامله کنیم هیچوقت سرمون کلاه نمیره
    من تو تاپیک قبلیم کمی تند برخورد کردم معذرت میخوام.
    ولی عزیزم خدای تو هم بزرگه سعی کن زندگی دوستتو بهبود ببخشی نه اینکه ویرانش کنی بخدا از ته قلب چنان خشنود بشی که خودتباورت نشهخدا خودش جواب خوبی بهت میده

  10. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 29 بهمن 89 [ 08:13]
    تاریخ عضویت
    1389-11-16
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    2,223
    سطح
    28
    Points: 2,223, Level: 28
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نقش زنی که طلاق گرفته در زندگی من ؟

    از همگی ممنون
    امروز یه اتفاق افتاد دوستم اومد محل کارم و هر چی از دهنش در اومد به من گفت
    من هم به اون اقا زنگ زدم گفت زنش غلط کرده و اینا می خوان از هم جدا شن مسائل بین من و تو به اون ربطی نداره
    خیلی ناراحتم


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:41 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.