موضوع: در این شرایط ازدواج کنم یا نه

نوشته اصلی توسط tesoke

خب چی میشد حالا الکی میگفتین: آره، جات خالی بود، آخی، چرا دیر اومدی،... و از این جور حرفا، یه کم الکی خوشحالم میکردین به جایی برمی خورد. دل بچه مردم رو خوش می کردین چی میشد.

نه، خدایی جاتون خالی بود. من که تا به حال از پست هاتون خیلی استفاده کردم مخصوصاً این پست که لینکشو می ذارم،
http://www.hamdardi.net/post-133477.html#pid133477
این الکی دل خوش کنک نبودا. بسی خوشحالیم که برگشتید و بسی خوشحالتر می شیم که خبر قبولی و ازدواج و شیرینی و...

نوشته اصلی توسط tesoke

نگین دکتر مور مورم میشه.

سلام دكترررررررررررررر! حالتون چه طوره اسسسسسسسسستاد؟! :P اگر با يك ماه درس خوندن دكترا قبول شين كه واقعا يا شما ... يا اين مملكت ... البته يادش بخير قديم مديما بهمون ميگفتند دكترا قبول شدن فقط پارتي و مسخره بازيه كه منم در سه مورد اين قضيه رو ديدم ولي خداكنه با سراسري شدن آزمون دكترا اين روند قطع شده باشه.

برم اونجا و با ...و ... و زمبه (برادرهامو میگم) ...

زمبه؟! برادرتون ؟!

نوشته اصلی توسط yasa

سلام دكترررررررررررررر! حالتون چه طوره اسسسسسسسسستاد؟

شدیدا به حالت مورمورگی رفتم.

نوشته اصلی توسط yasa

اگر با يك ماه درس خوندن دكترا قبول شين كه واقعا يا شما ... يا اين مملكت ... البته يادش بخير قديم مديما بهمون ميگفتند دكترا قبول شدن فقط پارتي و مسخره بازيه كه منم در سه مورد اين قضيه رو ديدم ولي خداكنه با سراسري شدن آزمون دكترا اين روند قطع شده باشه.

آزمون اولیه همین یه ماه هم اضافه است. بچه های سال بالا با دو هفته قبول می شدند. اصل اون آزمون مصاحبه است که استادها بر اساس رزمومه انتخاب می کنند. پارتی بازی ها هم با این آزمون حذف نمی شه و همچنان هست.
در ضمن، به نظر من و خیلی های دیگه، بهتره این آزمون حذف میشد و فقط معیار زبان و رزومه میشد. این آزمون فقط وقت ما را هدر داد.

نوشته اصلی توسط yasa

زمبه؟! برادرتون ؟!

ما 5 تا برادر بودیم و شخصیت های میتی کمان 4 تا مرد داشت که من تسوکه بودم و 3 تای دیگه هم میتی کمان و سگارو و کایکو. برادر کوچولو هم یه بچه 4 ساله بود و همش میگفت من کی باشم؟ میگفتیم تو هم با برادر 4امی با همدیگه سگارو باشید، خب برادر چهارمی قبول نمیکرد که سگارو را با اون تقسیم کنه. منم که عمرا بزارم اون هم تسوکه باشه. پس موند دختره و سگه. گفتیم خب دختره باش. بچه ها هم وقتی کوچولو هستند عمرا حاضر بشن جنس مخالف بشن. این شد که راضی شد زمبه باشه. بهش می گفتیم: ببین زمبه هم خیلی خوبه، تو و سگارو با همدیگه به ما سه تا کمک می کنین. اون بیچاره هم قبول کرد.

چه باحال

سلام
دكتر (:D) تسوكه ميخواستم با اجازه يكبار ديگه جواب سؤالتون رو بدم كه "در اين شرايط ازدواج كنم يانه؟"

نه! در اين شرايط حواس پرتي ازدواج نكنيد! چون دوماهه كارتون به طلاق ميرسه! نكنه روز تولد خودتون رو هم فراموش كردين؟! تازه با اين حال دلتون هم ميخواد همسر بنده خدا روزي شصت بار به شما بگه چشم سرورم!!!
بچه ها كلي تو تاپيك "تاريخ تولد جشن تولد" تولدتون رو تبريك گفتند اما گويا شما تولدتون رو يادتون رفته بود. حتي آقاي مدير هم تبريك گفتند. لااقل يك تشكر ...

نوشته اصلی توسط yasa

نه! در اين شرايط حواس پرتي ازدواج نكنيد! چون دوماهه كارتون به طلاق ميرسه!

نه، تو رو خدا. قول میدم شوهر خوبی باشم.

نوشته اصلی توسط yasa

نكنه روز تولد خودتون رو هم فراموش كردين؟! بچه ها كلي تو تاپيك "تاريخ تولد جشن تولد" تولدتون رو تبريك گفتند اما گويا شما تولدتون رو يادتون رفته بود. حتي آقاي مدير هم تبريك گفتند. لااقل يك تشكر ...

شارژ که نداشتم چیزی بنویسم، همین جا از همه تشکر میکنم، البته اونجا هم تشکر کردم. راستش را بخواهید اصلا یادم نبود تولدمه. چرا دروغ بگم. اگه نمی گفتین هم یادم نمیومد. تازه شم تا حالا کسی تولد منو تبریک نگفته بود. به همین دلیل من در طی این 26 سال روز تولدم یادم نمی موند. باز هم از همه ی دوستان و شما ممنونم.

نوشته اصلی توسط yasa

تازه با اين حال دلتون هم ميخواد همسر بنده خدا روزي شصت بار به شما بگه چشم سرورم!!!

نه، اگه روزی شصت بار بگه، بی مزه میشه. مثلا روز در میون یا دو روز در میون تا مزه اش نپره.

خب نتایج هم اومد و من هم قبول نشدم. خب چی کار کنم. آی تی فقط 15 تا پذیرش داشت. اگه از اول برق امتحان می دادم، همین علم و صنعت استادم منو می گرفت. ولی من آی تی می خوام. حالا باشه سال بعد و یا هم میرم خارج. فعلا نمی دونم چی کار کنم. شاید برای خارج اقدام کنم.

راستی این چند روز، حالم گرفته است. هم نتیجه دکترا منفی دراومد و هم این که یک مقاله ی ژورنال توپ را اماده ی ارسال کرده بودیم و همه ی کارهاش را هم انجام داده بودیم که ساعت 4 صبح در حالی که داشتم کارهای اخرشو می کردم، دیدم یه نفر قبلا مشابه کارمون را انجام داده بوده است. داشتم دیوونه میشدم. این مقاله از دستم رفت، فقط اینو بدونین که اگه می خواستم اپلای خارج کنم، این مقاله 20 میلیون تومن برام فایده داشت. فرداش هم که دکترا قبول نشدم. این قدر اعصابم خرد شده بود که رفتم دو سه روز خونه برادرم و با بچه هاش خودمو سرگرم کردم تا از ذهنم خارج بشه.

الان یه ذره حالم بهتره و از فردا می خواهیم برای یه مقاله ی دیگه، کارمون را شروع کنیم.

سلام آقاي تسوكه عزيز! قبول نشدي كه نشدي! فداي سرت! حتما به صلاحت نبوده. شايد اونجوري از زندگيت عقب ميفتادي! الخير في ما وقع... بهرحال از نظر ما كه دكتر تسوكه هستي! براي مقاله هم كه باز راه داره. مي توني يه كم مطالبشو كم و زياد كني و اسمشو تغيير بدي و براي يك جورنال ديگه بفرستي. من يك پايان نامه ارشد داشتم شش هفت تا مقاله ازش درآوردم كه يكيش هم ISI شد.

نوشته اصلی توسط سرافراز

بهرحال از نظر ما كه دكتر تسوكه هستي!



من يك پايان نامه ارشد داشتم شش هفت تا مقاله ازش درآوردم كه يكيش هم ISI شد.

سلام
واااااااااااااااي !!!! دروغ ميگي سرافراز جان! آقا اين استاد داور من تو پروژه ي پايانيم هي به من گفت اينو تغييرش بده يه كمي با هم از توش يك مقاله در مياريم من مسخره اش كرده ام! گفتم نه استاد موضوع من خيلي چرته به هيچ دردي نميخوره! هر چي اون گفت من قبول نكردم!!! فكر ميكردم مقاله يه چيز خيلي سخته خيلي بايد موضوعت پيچيده باشه و دردهاي بشريت رو دوا كنه!!!!

آقاي تسوكه اصلا ناراحت نباش . حتما حكمتي داشته. با پشتكاري كه شما داري حتما سال بعد موفق ميشي شايدم بري خارج ولي مطمئنم موفق خواهي بود.
وااااقعا دركت ميكنم كه آي تي خيييلي كم ميگيره
منم پارسال ارشد آي تي شرمت كردم درس نخونده بودم اما رتبم به نسبت بقيه ي بچه ها خيلي بهتر شد ولي قبول نشدم. در حاليكه اگه همون رتبه رو تو كامپيوتر آورده بودم احتمالا قبول بودم.

ممنون از دوستان. شاید هم به قول شما حکتی بوده.
حالا یه کک افتاده به جونم که اصلا اپلای کنم و برم خارج. پارسال بد جوری تو فکرش بودم، اما بی خیال شدم ولی دوباره می بینم باید مسیرم را کمی عوص کنم. فعلا دارم مشورت می کنم و صبر تا ببینم تصمیمم چی میشه.