سلام دوستان
یالاخره به واسته مادر دختر توانستم باهاش صحبت کنم البته تلفنی
این جور دختره میگه دلیل نه گفتنش اینه که برادرم گفته من تعصب زیادی دارم و اگر حجاب دختر زیاد نباشه من بد اخلاق هستم.
دختره میگه من مانتو در آینده می پوشم و آرایش نیمه کاره ای هم دارم و شما فقط منو بصورت چادری دیدی .
من گفتم اگر بیش از حد حجاب نداشته باشی من مشکل دارم اگر در حد معمولی باشه مشکلی ندارم .
گفتم فکر کنه ببینه با مشکل من که مالی و اقتصادی هست می تونه کنار بیاد یا نه .
اون دو روز بعد از اولین تماس من باهام تماس گرفت و گفت که می گن من بد اخلاقم و سوال دیگرش در مورد وضعیت درآمد من بود .
گفتم من در شرایطی که حرف غیر منطقی بشنوم بد اخلاق هستم .
و در مورد درآمد گفتم در حد بخور نمیر دارم و اگر زمان بگذره وضع مالیم خوب میشه گفتم که بلند کردن آدما از هر لحاظ به خدا بستگی داره.
اون گفت که خانه مستقل باید در آینده بگیرم و نه در حد یک اتاق بلکه تکمیل به نظر شما
من چکار کنم از یک طرف میگه که بخور نمیر باشه راضی هست و سطح توقع زیادی نداره از یک طرف میگه که باید زندگی بصورت یک زندگی معمول باشه مثلا نمونه اش همین خونه تکمیلی که در آینده باید رهن یا اجاره بکنم .
سئوال دیگه من اینه که می گم شما نظرتون چیه میگه خودش هم نمی دونه و دو دل هست به نظر شما دو دلیش بابت چی می تونه باشه و می گم جواب بله داری یا نه میگه حرفی برای گفتن ندارم .
شرط های او در کل :
مانتو بپوشه
ادامه تحصیل بده شاید تا مقطع ارشد
زندگی معمولی داشته باشه در حد بقیه مردم معمولی
خونه برادرهایش می خواد بره اجازه نگیره در حد اطلاع به من
خونه مستقل تکمیل می خواد
دو دلی من :
می ترسم از حد نصاب بیشتر حرفاش بشه
وضع مالیم در آینده خوب نشه
اگر می خواد با این حرفا من منصرف بشم چرا پس دوباره به من زنگ زده و گفت که چند روز دیگه زنگ می زنه بازم
امکان داره بخواد امتحان کنه اخلاق و رفتارم رو
اگر راهنمایی یا همفکری دارید ممنوع می شم
علاقه مندی ها (Bookmarks)