موضوع: توقعات قبل از ازدواج

خب ممنون از آقای " خیلی تنها " و خانم " همیشه تنها" که توضیح دادند.
ماشاء الله این تاپیک انقد سریع پیش میره که اگه کسی بخواد همه رو بخونه خیلی سخت و وقت گیره میشه بنابراین بنده به خوندن چند پست اکتفا کردم و منم نظرم رو میگم:

با توجه به عنوان تاپیک انتظاراتی که از همسر آینده ام دارم رو میگم :(البته توقع من خیلی پایینه ها )

1- اولین مشخصه اش میخوام این باشه که به دینداری بشناسنش، یعنی واجبتش رو انجام بده(مستحبات هم اگه باشه که دیگه نور علی نوره).البته منظورم فقط انجام یه سری حرکات نیست بلکه وقتی میگم به این خصوصیت شناخته شده باشه یعنی اینکه ریا نباشه !
چون انسان اول باید در مقابل خداوند متعهد باشه بعد در مقابل بنده های خدا که مهمترینهاش افراد خانواده ست. کسی که این خصوصیت رو داشته باشه از نظر من و برای من بیشترین میعارم رو داره!

2- متصف به اخلاق خوب و اسلامی باشه که خیلی موارد مهم توی این مورد نهفته ست!. یعنی خصوصیاتی مثل :
نجابت و چشم پاکی(بینهایت برام مهمه) یعنی فرق محرم و نامحرم رو بدونه و حریمها رو رعایت کنه نه به خاطر من به خاطر خدا.
شجاعت، یعنی ترسو نباشه و بتونه از حق و حقوق خودش و خونوادش دفاع کنه و بشه بهش تکیه کرد.
خوشرویی و محبت ، یعنی خنده و شادش و محبت و مهربونیش فقط مربوط به زمانی نباشه که پول داره یا دیگران حضور دارند بلکه این صفت همیشگیش باشه و اخلاقش تغییر نکنه.
و ...

3- تحصیلات، خودم لیسانس هستم و خب معلومه که دوست دارم همسر آینده ام هم باسواد باشه اما سطح تحصیلات برام خیلی مهم نیست! برام درک و شعور انسان مهمتر و والاتر از یه مدرک کاغذیه که این روزها تو هر دانشگاهی پولی هم شده و خیلی راحت میشه گرفت!
سوء تفاهم نشه (خودمم لیسانس هستم) میدونم منظورم رو متوجه هستید
و بنابراین اگه کسی که موارد قبلی رو داشته باشه اما دیپلم هم باشه من قبول میکنم و منت هم نمیذارم چون از طرفم این انتظار رو ندارم .

4- شغل، شغل همسر اینده ام برام مهمه که چی باشه.راستش از شغل آزاد خوشم نمیاد دست خودم نیست. دوست دارم ترجیحا یه شغل دولتی داشته باشه مثلا مثل خو دم کارمند باشه.

5- ظاهر، ظاهر (چهره) هم زیاد برام مهم نیست اما طوری باشه که به دلم بشینه. حتی اگه همه بگن زشت هم هست برام مهم نیست فقط کافیه به دلم خودم بشینه اما از شوهر چاق و هیکلی اصــــــــــــــلاً خوشم نمیاد چون به من نمیخوره بنابراین اگه کسی تا اینجا کل معیارهامو داشته باشه و چاق و هیکلی باشه ، متاسفانه همه حسناتش رو به این دلیل نادیده میگیرم و جواب منفی میدم

6- نظم و انظباط، وای ی ی خیلی مهمه .اصلا تحمل آدمهای بی نظم و شلخته رو ندارم

7- خونه و ماشین و پس انداز آنچنانی و ... رو انتظار ندارم اول زندگی داشته باشه چون به نظرم وااااقعا توقع زیادیه(خانمها منو نکشید این نظر شخصیه منه).اگه داشت که خدا رو شکر اما اگه نداشت من ازش نمیخوام ! اول زندگی همین که بتونه یه خونه اجازه کنه و مقروض نشیم کافیه(البته قرض اول زندگی هم چاشنی زندگیه و خودش باعث تلاش میشه)اما بعدش باید پا به پای هم تلاش کنیم و حداقل امکانات رفاهی رو با یاری خدا و باکمک همدیگه انشاء الله فراهم کنیم.

نکته:
دوستان عزیز اگر به این وعده خداوند اطمینان داشته باشیم :
که فرمودند :اگر از ترس فقر و نداری ازدواج نکنید، یعنی به خدا اعتماد ندارید.(یا اینکه ازدواج کنید خداوند از فضل خود شما را روزی میدهد) و ....
و توجه به روایات دین مون از جمله :
حدیثی از امام رضا(ع) که فرمودند : اگر اخلاق کسی را پسندیدید به او دختر بدهید(یا اگر دختر ندهید در زمین باعث فساد شده اید) و ...

در این صورت به ازدواج خودمون و دیگران سخت نمیگیرم و هم خدا خشنود میشه هم خودما و این ازدواج جوانها به خاطر سختگیریهای بیخودی عقب نمی افته و گناه و فساد هم زیاد نمیشه و روح و روان و حتی جسم جوان سالم میمونه

سلام به دوستاي گلم.
عزيزان گمان ميكنم همين حد براي نتيجه گيري كافي باشه. بنابرين من نتيجه گيري شخصي خودمو از اين تاپيك مينويسم. اگر دوستان هم لطف كنند و نتيجه گيري هاي خودشونو بنويسن تا همگي استفاده ببريم، ممنون ميشم.
و اما طي اين تاپيك به اين نتيجه رسيدم كه نه خانوما انتظارات زيادي دارند و نه آقايون. در حقيقت بيشتر از انتظار نگرانيه كه به توقعات قبل از ازدواج دامن ميزنه! نگراني از آينده! نگراني از عدم موفقيت در زندگي مشترك! مثلا دختري كه از همسرش انتظار داره كه حداقل بتونه يه خونه اجاره كنه، نگران اينه كه مبادا آواره بشه يا در خانواده همسر بر او سخت بگيرند يا زير دين خانواده همسر باشند، يا اينكه بعد از بچه دار شدن هم توان مستقل شدن نداشته باشند، يا مثلا مردي كه شرط كار كردن همسر رو نميپذيره، نگرانه كه نكنه همسرش امور منزل رو رها كنه و از مراقبت همسر و تربيت فرزندش عقب بمونه و كار رو به امور خونه اولويت بده.
اما اون چيزي كه ترس رو ميريزه و نگراني ها رو كنار ميزنه و به شخص شجاعت ازدواج رو ميده عشقه. چون عشقه كه توقعات رو بين دو همسر از بين ميبره و به اونها گذشت كردن رو ياد ميده و به اونها مي آموزه كه طرف رو فقط به خاطر خودش دوست داشته باشند.
كمتر زن خوشبختي ديدم كه همسرش رو مجبور به پرداخت مهريه و خريد هاي آنچناني كنه و كمتر مرد عاشقي ديدم كه حق و حقوق همسرش رو محدود كنه. (من از حق صحبت ميكنم. خود حق يه محدوده داره ولي گمان ميكنم محدود تر از اون ظلمه!)
اما توقعات معنوي كاملا به جا و صحيح هستند. چون تضمين گر عشقند. چون علاقه بين زوجين از بين نميره، مگر اينكه نيازهاي روحي و عاطفيشون توسط هم تامين نشه.
كاش پسر ها و دختر ها تصاوير وحشتناكي كه از هم در ذهن دارند پاك كرده و به هم به چشم مكمل نگاه ميكردند.
كاش دختر ها ساده تر ميگرفتند و بيشتر از اينكه به فكر توقعات مادي باشند، به فكر توقعات معنوي بودند. نه اينكه اصلا به فكر ماديات نباشند، اما مورد هاي خوب رو كه دستشون به دهنشون ميرسه و عاقل و بالغ هستند، به بهانه هاي پوچ رد نكنند. و كاش پسر ها باور ميكردند كه دختر هاي امروز ديگه ضعيف نيستند و آنقدر لياقت دارند كه بشه بهشون اعتماد كرد، بشه ازشون مشورت خواست و بهشون ميدون داد.
باور كنيد زن و شوهر، قبل از اينكه زن و شوهر باشند، انسانند و عاطفه دارند. اگر طرفين در توقعات مادي قانع باشند و در توقعات روحي و معنوي با هم تفاهم، همفكري و گذشت داشته باشند و به همسطح خودشون قانع باشند، (كبوتر با كبوتر، باز با باز)، ميتونن يه زندگي بسازن كه هزاران شاه و ملكه با همه ي ثروتشون تجربه نكرده باشند.چرا كه كار عشق بي نياز كردنه!
پيروز باشين.

ممنون از فرانک 1389 که خیلی خوب وجامع انتظاراتشونو بیان کردن
و ممنون از نتیجه گیری خوب و زیبای خانم همیشه تنها
شاید نتیجه گیری بهتر از این نمی شد از این پست کرد و به همین خاطره که من به جای نتیجه گیری نکته ای را اضافه می کنم:
من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه
هدف از ازدواج را خدا رسیدن به آرامش باطنی و در نتیجه مهیا شدن برای پیمودن راه سعادت می داند زن و مرد در کنار هم به آرامش می رسند و یکدیگر را در پیمودن مسیر کمال کمک می کنند و در این راه آن چه خدا توشه راه این دو ساخته است مودت و رحمت است.
زندگی دادگاه نیست که به دنبال حق خویش باشیم و با زور مهریه و حق طلاق و امثالهم بخواهیم آن را ادامه دهیم

زندگی ماشینی است که بنزین آن محبت و عشق است و سرنشینان آن مسافران راه کمالند دو نفر که راهشان یکی نیست نمی توانند با همدیگر همسفر شوند کسی که راهش را به سمت دوزخ انتخاب کرده همسفر خوبی برای فردی که به بهشت می اندیشد نیست و چون راه یکی نیست عشق و محبتی نیز اگر باشد با مشخص شدن تفاوت راه از بین می رود.
قبل از این که سوار ماشین زندگی شوید نگاهی به نقشه زندگیتان بیاندازید و هدفتان را مشخص کنید تا عوضی سوار نشوید

نوشته اصلی توسط montana

منظورم این نیست که اختلاف داشته باشین ، اما به دنبال شباهت خیلی زیاد تو جزییات گشتن هم منطقی نیست.

درسته، اینها فقط معیارهای منه و من دنبال صد در صد اونها در یک نفر نیستم و اگه دختری 80 درصدشو داشته باشه، حله.

نوشته اصلی توسط tesoke

از لحاظ حجاب ...

آقاي تسوكه اين چه جور حجابيه كه از يك طرف چادرشو اينقدر محكم گرفته و از يك طرف داره برا همه دست تكون ميده و ...
ولي شكلكهات واقعا خيلي بامزه بود. پس چرا از من پرسيدي چه جوري شكلك بذارم خودت كه استادي!