به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 42
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    نقل قول نوشته اصلی توسط yasa
    تو رو خدا آقاي تسوكه نگو! از اين حاضر جوابي خودتم در جهت مثبت استفاده كن برادر من! نه اينكه بچه ي مردمو گمراه كني!
    نگران نباشید، گمراهشون نمی کنم. من حتی میگم میشه این افراد را به بهترین دوست تبدیل کرد.
    اما افکارم خودم و روش خودم را در این مورد با چند خاطره و تجربه میگم. حرفای من شامل سه بخشه: 1) حل کردن سوءتفاهم ها. 2) در مورد خودمون 3) حاضرجوابی.

    بخش یک: حل کردن سوء تفاهم ها:
    من تا دو سال پیش یه لیست سیاه توی ذهنم داشتم و هر کی یه ذره بهم تیکه می انداخت اسمش می رفت توی اون لیست و یه جایی تلافی اش را در میاوردم. اما کم کم که بزرگ شدم و مراحل تکامل رفتاری را طی کردم (اوووق)، فهمیدم نه بابا این جوری ها هم نیست. حالا دو خاطره که باعث شد من عوض بشم:
    1) دایی های من تو زندگی به من خیلی کمک کردند. یکی از این دایی ها هم کلی منو تشویق میکرد و این باعث پیشرفت من تو زندگی میشد. اما گاها به من تیکه می انداخت. (این اخلاقش باعث شده بود که من بهش تو ذهنم، نمره ی 14 بدم.) تا این که دو سال پیش که یه تیکه به من انداخت، دیگه نتونستم تحمل کنم و شب به خونه اش زنگ زدم و این طور گفتم:
    من: دایی می خواستم بدونم چرا شما به من این تیکه را انداختین؟
    دایی: شوخی کردم دایی جان، منظوری نداشتم.
    من: آخه شما هفته ی قبل هم اون حرفو به من زدین.
    دایی: آره من اشتباه کردم و بعد از اون قضیه هم خانومم گفت که نباید به تسوکه (اسم خودمو که نمیگم) این حرفو میزدی. من هم خواستم بعد از اون قضیه ازت معذرت خواهی کنم، اما پیش نیومد. حالا هم به خاطر هر دو تا یه جا از تو معذرت خواهی میکنم.
    منم با شنیدن این که دایی من با 40 سال سن و سه بچه و کلی شان اجتماعی و ... داره در حالی که خانومش حرفاشو می شنید، از من این جوری محترمانه معذرت خواهی میکنه، شرمنده شدم.
    گفتم: البته ببخشین دایی که من زنگ زدم، اما خیلی ناراحت بودم و قاطی کردم. (حالا من داشتم معذرت خواهی می کردم.)
    دایی: خواهش میکنم دایی جان، نه بابا خوب کاری کردی زنگ زدی.
    حالا دیگه مثل گذشته دایی ام را فردی نمی بینم که می خواد دیگران را ضایع کنه، اون بنده خدا فقط یه ذره بیشتر شوخی میکنه و اصلا هم قصد تحقیر دیگران را نداره. حالا خیلی بیشتر از گذشته دوستش دارم و بهش نمره ی 19 تو ذهنم میدم.
    خاطره دوم:
    زن برادرم یه روز از دست همسایه جدیدش می نالید که یه زنیه که همش طلاهاشو به رخ ما میکشه و همش از جواهراتش میگه. خودشو به رخ ما میکشه. همه ی زنای همسایه ازش بدشون میاد. هر وقت وارد جمع ما میشه، همه ناراحت میشن. منم گفتم که یه راه بهتون میگم تا دیگه خودشو براتون نگیره. این دفعه که رفت روی اعصابتون، بهش بگو: این رفتارات اعصاب همه را خرد میکنه و باعث شده که ما از تو بدمون بیاد. اونم رفت و همین کار را کرد. دو هفته بعد که رفتم خونش، گفت بهش گفتم و بعد اون اومد به من گفت که من قصد نداشتم شماها را ناراحت کنم و ... . بعدها فهمیدم که این زن چون اعتماد به نفسش پایینه، نمی تونسته خودش را تو اون جمه دوست داشتنی نشون بده، به همین دلیل همش از جواهراتش میگفته تا یه جوری توجه را به خودش جلب کنه. الان اون زن شده دوست صمیمی زن برادرم و با هم آشپزی و نقاشی می کنند.

    این دو عامل باعث شد تا من دیدم نسبت به آدما عوض شه. این دو داستان نشون میده که خیلی از این رفتارها سوءتفاهم است. ما بیخود یه حرف بقیه را نشونه ی خوی شیطانی اونها می دونیم. باور کنین اونها منظوری ندارن. من بیخود دایی مهربانم را یه آدم خودخواه تصور می کردم و زن برادرم بی خود، همسایه اش را یه زن عقده ای می پنداشت. حالا من به یه جمله که البته ساخته ی خودم هم هست رسیدم:
    آدما به اون بدی که ما فکر می کنیم نیستن.
    بیش از 95 درصد موارد حرفای دیگران توی همین بخش جای میگیره. آدما قصد توهین به ما را ندارند. یه چیزی میگن و ما ناراحت میشیم، در حالی که اصلا یه منظور دیگه داشته اند.
    اما برای این که واقعا بدونین که این جوریه، بهتره چند بار که یکی یه چیزی بهتون میگه، محترمانه ازش بخواهید که منظورش چیه و اون وقتی توضیح داد، میبینین که بی خودی ناراحت شده اید. در هر حالت بیان نکردن این دلخوری ها و ریختن اونها تو دلتون باعث میشه تا یه دفعه فوران کنه و به خیلی ها آسیب برسونه. کافیه ازشون بخواهید تا منظورشون را بگن که آیا می خواستن شما را ناراحت کنن یا نه. پس گذشت مطلق، ممنوع و در عوض سوءتفاهم را برطرف کنین و بی خودی دلتون را پر از کینه نکنین. اگه من از دایی ام توضیح نمی خواستم، همیشه ازش بدم میومد و اگه زن برادرم از همسایه اش توضیح نمی خواست، بهترین دوستش را پیدا نمی کرد. :)

    موارد بعدی شامل: 2) در مورد خودمون 3) حاضرجوابی را در ارسال بعد میگم، دوستان لطفا نظری ننویسین تا حرف هام پشت سر هم باشه. خیلی زود می نویسم.

  2. 11 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (شنبه 06 آبان 91)

  3. #22
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    اما بخش دوم: در مورد خودمون.
    جالبه که ما همش فکر می کنیم که خیلی از آدمای دور و برمون دارن به ما تیکه می اندازن، اما حواسمون نیست که ما هم برای دیگران آدم دور و بری حساب میشیم. اما باز هم مثل همیشه به خودمون نمره ی بالا میدیم و ادعامونه کا ما به کسی تیکه نمی اندازیم و خیلی مهربونیم و این دیگرانند که موجب ناراحتی ما هستن. اما متاسفانه ما جزئی از اون 95 درصد برای دیگران به حساب می آییم.

    بازم دو تا خاطره:
    پیرو همین که اگه من از حرف کسی ناراحت بشم، محترمانه بهش میگم، یه روز با زن داداشم در این مورد حرف زدم و گفتم که به من نگین "عتیقه".
    زن داداش: اما عتیقه در فرهنگ ما معنی بدی نمیده.
    من: اما در فرهنگ ما به معنی چلمنگ و خنگ و ... هستش. لطفا نگین.
    زن داداش: اون هم گفت که نمی دونستم ناراحت میشی.
    من: نه، چون شما را می شناسم که منظور بدی نداشتین. مقصر این کلمه است که تو دو فرهنگ مختلف مشکل ایجاد کرده.
    زن داداش: باشه، دیگه نمیگم. اما تو هم حرفایی میزنی که من ناراحت میشم.
    من: چی؟ من که چیزی نگفته ام.
    زن داداش: چرا، هفته ی قبل که رفته بودیم شمال، تو جلوی مادر به من گفتی، این قدر میخوری، نترکی.
    من: خب، ناراحت شدین، اون فقط یه شوخی بود.
    زن داداش: اما برای من یعنی این که، تو خیلی پرخور هستی.
    من: نه، من اصلا همچین منظوری نداشتم، ببخشین.

    خاطره ی دوم:
    چند روز قبل که خونه ی برادرم بودم، یه ساعتی با زن برادرم حرف میزدیم و اون گفت که تو مثل برادر منی، خیلی اخلاقت خوبه، اما یه اخلاق بدی داری که من ناراحت میشم.
    من: خب چیه؟
    زن برادر: چون خودت گفتی که بهتره دلخوری ها را بگیم، منم میگم.
    من: باشه بگین. (این راهکار را به زن برادرم هم داده ام.)
    زن برادر: تو به خاطر این که فوق لیسانس می خونی و من مدرکم از تو پایین تره، به من چند بار تیکه ی بی سوادی انداختی.
    من: عمرا. امکان نداره.
    زن برادر: چرا، البته چون اخلاقت خوبه، من زود فراموش کرده ام و نمی تونم ازت بدم بیاد، اما خب این کار را کرده ای.
    من: امکان نداره، اگه هر چی به من بگین قبول، اما من به خاطر تحصیلاتم به کسی فخر نفروختم.
    زن داداش: اون روز که من در مورد کامپیوتر فلان چیز را گفتم، تو سریع از من ایراد گرفتی و بعد هم به سوتی ای که من دادم، خندیدی.
    من: آهان اون روز، نه باور کنین من اصلا همچین منظوری نداشتم. خنده ی من به اون سوتی جالبتون بود و نه به خودتون. من خواستم با هم به اون سوتی بخندیم و نه این که من به شما بخندم.

    و بعد هم کلی در مورد این که منظوری نداشتم حرف زدم. میبینین. ما خودمون هم داریم برای دیگران مشکل و ناراحتی درست می کنیم. اما فکر می کنیم که اگه همه تو دنیا مثل ما بودن، دنیا گلستان میشد.
    اینو بگم که من اصلا برام قابل قبول نیست که بخوام به یکی دیگه توهین کنم. اصلا و ابدا تو مرام من نیست. اما ناخودآگاه و نخواسته این اتفاقات پیش میاد و من هم مقصر نیستم. بنابراین می تونیم اون جمله ی خودمو بسط بدهم و در این مورد این طوری بیانش کنم: ما هم به اون بدی که دیگران فکر میکنن، نیستیم.
    برای فرار از ای سوءتفاهم ها، یه راه حل اینه که با هم حرف نزنیم که نمیشه، بنابراین فقط یه راه حل میمونه و اون هم اینه که یه کم مثبت نگر باشیم و بدونیم که 95 درصد این ناراحتی ها بی منظوره و سوءتفاهم. اما همین سوءتفاهم ها را هم نباید بگذاریم تا تو دلمون بمونه. باید با احترام از طرف مقابل بخواهیم تا در مقابل این حرفش توضیح بده.

    خب فقط مونده قسمت سوم، از این که همکاری کردین و بین این دو نظرم چیزی ننوشتین ممنون.فقط مونده یک حالت دیگه. اونم زود زود مینویسم.

  4. 13 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (شنبه 02 بهمن 89)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    بخش سوم: حاضر جوابی؛
    اما در مورد 95 درصد حرف زدیم و موند اون 5 درصد باقی مانده. درسته که بیشتر ماها منظوری برای ناراحت کردن همدیگه نداریم ولی این وسط یه سری نخاله هایی پیدا میشن که بد جوری حال آدمو میگیرن. اینا میشن همون 5 درصد باقی مانده. این 5 درصد به هر دلیلی ممکنه بخوان حال ما رو بگیرن.

    چند دلیل:
    1) ممکنه از روی نادانی باشه، مثل همون داستانی که خانوم yasa در پست شماره 17 از این تاپیک نوشته بود، در این مورد بهترین برخورد را هم همون خواجه داشته. این مورد در اون 95 درصد نیست، زیرا طرف مورد نظر آدم موجهی نیست، بلکه یه نادانه.
    2) ممکنه از روی عقده ای بودن باشه، بالاخره آدمایی هستند که توی خانواده ای یا جو نامناسبی بزرگ شدن و از این که دیگران را آزار بدن کیف می کنند. مثل همین جوونایی که تو یه جای عمومی عربده می کشن، یا اونایی که ماشین دیگران را خط می اندازند و ... .
    3) ممکنه برای جلب توجه باشه، بالاخره بعضی ها هستند که می خوان با ما ارتباط برقرار کنند، اما این قدر خنگ هستند که حتی اگه بخوان خوبی کنند، باز میشن مثل دوستی خاله خرسه.
    حالت های دیگه ای هم ممکنه بوجود بیاد، اما دیگه احتیاجی به لیست کردن اونها نیست.

    راهکار عملی:
    یه لیست از اونایی که از دستشون ناراحتین را بنویسین، بدونین که فقط 5 درصد ممکنه که واقعا بخوان شما را ناراحت کنند. 95 درصد را دوستانه حل کنین و ازشون توضیح بخواهین. (مثل مورد دایی من و همسایه زن برادرم) توی دلتون دلخوری ها را نگه ندارین. برای اون 5 درصد می تونین چند راه را انتخاب کنین. راههایی که من انتخاب میکنم:
    1) خیلی راحت باهاش در مورد این قضیه حرف میزنم و میگم، بهتره ما با هم شوخی نکنیم، چون من ناراحت میشم، مثلا همکلاسی من هر وقت میاد کنارم، دستش را میزاره روی دوشم، من هم مستقیم و با چاشنی شوخی بهش گفته ام، این کار رو نکن، من خوشم نمیاد و وقتی دیدم تکرار میکنه، بهش گفتم: همیشه با من یه فاصله ی 30 سانتی را حفظ کن و این قدر براش تکرار کردم تا دیگه این کارو نمی کنه.
    2) ازشون فاصله بگیرین، گاهی جواب ابلهان خاموشی است، برخی ها این قدر گوسفند تشریف دارن که بهتره آدم ازشون فرار کنه و باهاشون گلاویز نشه چون رفاقت با اونها که سودی نداره، فقط می مونه ضررش.
    اما یادتون باشه که اگه این لیست ناراحتی هاتون 20 نفر شده، فقط 5 درصد این لیست ممکنه بخوان عمدا شما را ناراحت کنن. 5 درصد برای 20 هم میشه، یک نفر. آره، واقعا توی همه ی آدما دور و بر ما فقط یه نفر یا نیم نفر هستند که ممکنه واقعا بخوان روح ما رو آزار بدن. یه وقت ور ندارین و به همه ی اون 20 تا بگین، ما نمی تونیم با هم شوخی کنیم و بهتره با هم ارتباط نداشته باشیم.

    نتیجه گیری:
    باور کنیم که نه ما و نه دیگران قصد آسیب زدن به هم رو نداریم. امکان این که یه آدم مریض دور و بر ما باشه، خیلی کمه. اگه داریم همه را بد میبینیم، مشکل از نگاه ما به زندگیه.

    آخیش، تموم شد. مرسی که صبوری کردین و چیزی ننوشتین. حالا می تونین پست بدین و بحث را ادامه بدیم.

  6. 10 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (شنبه 06 آبان 91)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 مرداد 90 [ 12:11]
    تاریخ عضویت
    1389-10-30
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    3,330
    سطح
    35
    Points: 3,330, Level: 35
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    184

    تشکرشده 186 در 103 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    سلام به همه ي شما دوستاي گلم
    من در اين مورد نظر شخصي خودم رو ميگم - براي من هم خيلي از اين اتفاقها افتاده كه برام 2 حالت داره به كسي كه اون حرف رو بهم زده به شخصيتش مراجعه ميكنم اگه ببينم درك و فهم و شعور زيادي نداره پس هيچ حرفي نميزنم و اصلا هم ناراحت نميشم چون نظرم اينه كه از هركس به اندازه ي شعور و فهمش بايد انتظار داشت ولي اگه ببينم نه شخص درست و حسابيه خب در مورد حرفي كه زده ازش ميپرسم و توضيح ميخوام .

  8. 3 کاربر از پست مفید ailara77 تشکرکرده اند .

    ailara77 (پنجشنبه 30 دی 89)

  9. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1389-9-14
    نوشته ها
    429
    امتیاز
    9,392
    سطح
    65
    Points: 9,392, Level: 65
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 258
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,069

    تشکرشده 2,080 در 437 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    آقاي تسوكه زحمت كشيدند و پاسخ كاملي دادند ولي من فقط يك نكته رو ميخواستم اضافه كنم اونم در مورد اين حرفه كه بعضي از دوستان زدند:
    "سكوت، ممکن است موجبات کینه را هم فراهم کند"

    من اين حرفو قبول ندارم! اجازه بدين يه تجربه ي شخصي رو در اين زمينه عنوان كنم:

    خوابگاه كه بودم يكي از نزديكترين دوستام هميشه پشت سر ديگران غيبت ميكرد و هروقت كسي بهش حرفي ميزد و ناراحتش ميكرد ميومد با من درددل ميكرد منم كه زياد حال نميكردم بهش گفتم تو چرا همش پشت سرشون مياي بهشون بدوبيراه ميگي؟
    گفت:آخه همون لحظه سكوت ميكنم ومثل تو جواب نميدم (متاسفانه من از اون آدمهام كه در لحظه ي ناراحتي سخت سكوت ميكنم و معمولا جواب ميدم ولي بعدش پشيمونم )
    گفتم: عزيزم از اين به بعد هر كس هر حرفي بهت زد همون موقع هر چي تو دلته بهش بگو تا برات كينه نشه.

    گذشت يه روز يكي از دوستام كه اتفاقا زبونش خيلي نيش داره (به اسم م) بهش حرفي زد دوستم هم تا تونست بهش توپيد. چند روز بعدش ديدم بازم در مورد اون قضيه داره حرف ميزنه و اين موضوعو فراموش نكرده!
    اما در عوض يكبار سر سفره كه بوديم "م" يه توهين خيلي بد به من كرد در اون لحظه از ناراحتي سرد شدم انگار يك پارچ آب سرد رو سرم ريختند ولي چيزي نگفتم جالبه كه فرداي همون روز با م دوباره سر صحبتو باز كردم و اون روز بيرون هم رفتيم و كلي هم بهمون خوش گذشت در حالي كه اصلا از دستش ناراحت نبودم!

    پس كينه چيزي نيست كه با جواب دادن يا ندادن بوجود بياد و بعضي آدمها هر چقدر هم كه بار آدم كنند باز هم كينه ي آدم رو به دل ميگيرند. و به نظر من كينه درصد زياديش به غرور انسان برميگرده .يعني آدمهاي مغرور با كوچكترين اهانتي صدبار از خودشون ميپرسند چرا اين حرفو زد؟ "به چه حقي" با من اينكارو كرد؟ اون اصلا "درحدي" نيست كه بخواد اين حرفو بزنه و...
    پس بهتره براي اينكه كوچكترين حرف ديگران به ما برنخوره "غرورمون" رو نابود كنيم

  10. 2 کاربر از پست مفید yasa تشکرکرده اند .

    yasa (جمعه 01 بهمن 89)

  11. #26
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 بهمن 90 [ 01:46]
    تاریخ عضویت
    1388-12-03
    نوشته ها
    202
    امتیاز
    2,945
    سطح
    33
    Points: 2,945, Level: 33
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    357

    تشکرشده 353 در 156 پست

    Rep Power
    35
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    سلام به همه ي دوستان
    راستش من هم مدت هااين مشكل را داشتم ولي به نظر خودم الان نسبت به قبل اين مشكل برايم كمرنگ تر شده است.به نظر من براي 95 درصدي كه بدون غرض حرفي يا تيكه اي مي اندازند بهترين راه اين است كه ازشون توضيح بخواهيم و با آرامش و لبخند بخواهيم كه منظورشان را بگويند
    اما در مورد 5 درصدي كه از روي غرض حرف مي زنند اين راه حل را شوهر من به من ياد داد و براي من واقعا جواب داده است و احساس مي كنم كه حس كينه ي من را كم كرده است.
    معمولا كسي كه با غرض تيكه مي اندازد تمركزش بر روي مسئله اي است كه براي شما از ديدگاه خودتان يا ديگران "نقطه ضعف" محسوب مي شود
    مثلا كسي كه آشپزيش بد است در مورد آشپزيش تيكه مي اندازندچون مي خواهند آشپزي او را به عنوان يك نقطه ضعف او نشان بدهند و .. و مثال هايي از اين قبيل. به نظر من بدترين واكنش اين است كه شما در برابر اين متلك ها و تيكه هاي با غرض ناراحت شويد و سكوت كنيد و يا اينكه شما هم با تيكه جواب بدهيد چون با اين كار شما هم تاييد خواهيد كرد كه آن مسئله(مثلا آشپزي) يك نقطه ضعف براي شما است و زمينه ي تيكه هاي بعدي و ادامه دادن موضوع را فراهم مي كنيد.

    مناسب ترين واكنشي كه از نظر من مي توانيد نشان بدهيد اين است كه به آن متلك بخنديد.خنده اي از ته دل و بدون استرس و كاملا صادقانه و حتي خودتان (اگر جنبه ي بالايي داريد)خودتان را در مورد آن موضوع مسخره كنيد و بخنديد باور كنيد بارها اين اتفاق براي من افتاده و بارها هم با اين كار جواب گرفتم. البته منتظر نباشيد كه همان لحظه جواب دهد ولي در طولاني مدت باعث مي شود كه ديگر آن موضوع به عنوان نقطه ضعف شما مطرح نشود.

    خنده به احتمال خيلي زياد طرفتان را ناراحت مي كند چون تيرش به سنگ خورده و شما با نشان دادن جنبه ي بالا از خودتان آن مسئله را كمرنگ مي كنيد و ديگر نقطه ضعف شما به چشم نمي آيد و ديگر ضربه پذير نخواهيد بود
    و نكته ي ديگر اينكه به طور مستقيم باعث ناراحتي طرف مقابلتان نمي شود و موضوع ادامه پيدا نمي كند
    و در آخر اينكه خنده ي بدون استرس و صادقانه هم باعث عوض شدن موضوع مي شود هم به نوعي جوابي بدون دردسر به طرف مقابل داده ايد و در دلتان كينه ي كمتري شكل خواهد گرفت.

    اميدوارم كه برايتان مفيد واقع شود
    موفق باشيد

  12. 7 کاربر از پست مفید mahsa_mhmh تشکرکرده اند .

    mahsa_mhmh (جمعه 01 بهمن 89)

  13. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 05 شهریور 91 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1389-5-28
    نوشته ها
    146
    امتیاز
    2,798
    سطح
    32
    Points: 2,798, Level: 32
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    232

    تشکرشده 238 در 85 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    دوست عزيز اگه يكي زياد حاضر جوابي كنه تو دست ميندازن حاضر جوابي نكن دوست من

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    85
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    به قول آقای مدیر ما برای اینكه كمتر آسیب ببینیم باید درجه حساسیت خود را كاهش بدیم و یك گوشمون در باشه، یكی دروازه. یعنی سعی نكنیم همه رو اصلاح كنیم .
    اما در كوتاه مدت ، سطح ارتباط خودمونو کم کنیم، تا در این خلاء ارتباطی فرصت بیشتری برای برنامه ریزی نسبت به حرفهای ناخوشایند داشته باشیم.
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  15. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 91 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    4,847
    سطح
    44
    Points: 4,847, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,967

    تشکرشده 1,971 در 570 پست

    Rep Power
    80
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    حالا من یه سوال دارم :

    یه بار یکی از زن داداشهام به خواهرم که از من بزرگتره و مجرده(40الان دیگه سالشه) یه تیکه انداخته بود که خواهرم خیلی خیلی خیلی ناراحت شده بود اما گفت چیزی بهش نگفتم!

    زن داداشم اول ازدواجش گفته بود تا 5 سال بچه دار نمیشم و قصد ندارم(همون نامادری برادرزاده ام) تا این بچه بزرگ بشه و مدرسه بره ،بعد.
    اما بعد یه سال باردار شد ! این به ما ربطی نداشت چون با شوهرش تصمیم گرفته بودن...

    خواهرم گفت بدون اینکه کسی چیزی بگه خودش گفته : فکر کردم دیدم اگه بچه دار نشم فردا پس فردا حرف مفت پشت سرم میزنن که فلانی بچه دار نمیشه!!! همونطوری که اگه دیر ازدواج کنی و سنت بره بالا میگن : فلانی ترشیده یا مونده رو دست پدر و مادر یا ...(خودش استاد این تیکه هاست)

    خواهرم داشت سکته میکرد اما به روی خودش نیاورده بود همون لحظه...چون اون که میدونه خوداهر من چند سالشه و مجرده نبای جلئش همیچین حرفی میزد حتی اگه منظورش به اون نبود ...

    اون موقعه من حضور نداشتم اما همیشه وقتی تو جمع کسی همچین حرفی بزنه فورا نمیذارم ادامه بده و در موردش سوال میپرسم و جواب هم میدم ( تو این یه مورد خیلی حساسم) طوری که طرف از گفته خودش پشیمان میشه و میگه : والا هی شما خوشین که دردسر شوهرداری و بچه داری ندارین و هیچی کم ندارین و ...

    شاید فکر کنید این جزء اون 5 درصد باشه اما نیست چون کل فامیل میدونن چه اخلاقی داره و واقعا حسوده ...

    مثلا گاهی به من میگه : ای کاش وقتی فرانک ازدواج کنه تو خونه شون یه دوربین مخفی بذاریم ببینیم چطوری با شوهرش رفتار میکنه و چه لباسهایی میپوشه ؟؟؟!!!!!!
    آخه این خیلی مذهبیه و محجب و ..... میخوام بدونم ایا با شوهرشم رودرواسی داره یا نه ؟؟؟؟!!!!
    منم همیشه بهش گفتم : مذهب من بهم میگه برای شوهرت از هر لحاظ کم نذار تا چشمش دنبال نامحرم نباشه و هرچی میخواد از تو خونه خودش به دست بیاره!! میگم هرچیزی که به فکرت برسه من برای شوهرم انجام میدم طوری که اگه بدونی باور نکنی این من باشم !! واونوقته که دیگه ادامه نمیده و فقط میگه : والا راست میگه

    یا مثلا در مو رد بالا رفتن سن : میگه دیگه تا کی میخوای صبر کنی و ایراد بگیری زودتر شوهر کن برو دنبال زندگیت!!
    منم چون میدونم منظورش همون کنایه ست میگم : تا وقتی همسر دلخواهمو پیدا نکنم ازدواج نمیکنم و هرگز به خاطر حرف مفت دیگران هول هولکی و بدون فکر و با هر کسی ازدواج نمیکنم .اینکه مجرد بمونم بهتره یا اینکه از هول حلیم بیوفتم تو دیگ؟ خودمو یکی دیگرو بدبخت کنم و با یه یچه برگردم یا مدام بسوزم و بسازم و یه ایل و طایفه رو بهم بریزم به خاطر ازدواج بهتره یا اینکه سنگین و متین خونه بابام زندگی کنم
    اگه همسر دلخواهمو پیدا کردم که خوب اگه نکردم راضیم و حرف هیچکس هم برام مهم نیست.

    بازم میگه : والا تو راست میگی

  16. #30
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 دی 91 [ 15:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-20
    نوشته ها
    614
    امتیاز
    10,182
    سطح
    67
    Points: 10,182, Level: 67
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 268
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered10000 Experience Points
    تشکرها
    2,396

    تشکرشده 2,459 در 516 پست

    Rep Power
    76
    Array

    RE: لطفا خانمهاي حاضر جواب راهنمايي كنن...

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرانک1389
    حالا من یه سوال دارم :
    خب این همه نوشتین که یادتون رفت سوالتون را بنویسین. سوالتون چیه؟

  17. 2 کاربر از پست مفید tesoke تشکرکرده اند .

    tesoke (یکشنبه 03 بهمن 89)


 
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رهايي از وابستگي(انسان رهايي يافت
    توسط fateme71 در انجمن نامزدی و عقد
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 تیر 92, 17:27
  2. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: سه شنبه 22 اسفند 91, 16:21
  3. تنهايي
    توسط عسل بانو در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 02 شهریور 91, 22:29
  4. راهنمايي براي شروع تلاش براي فردايي بهتر
    توسط roz_zard در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 07 دی 89, 12:45
  5. منو راهنمايي كنيد تنهايي وبي كسي دارد مرا از پادرمي اورد
    توسط تابي در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 دی 87, 09:18

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.