منم از اینکه بلد نیستم سریع یه جواب دندان شکن بدم، به خودم میبالم.
راستی کینه ای که از یکی به دل گرفتی، با حاضر جوابی از بین میره!!!!! تعجب کردم از این حرف!!!
تشکرشده 7,657 در 1,487 پست
منم از اینکه بلد نیستم سریع یه جواب دندان شکن بدم، به خودم میبالم.
راستی کینه ای که از یکی به دل گرفتی، با حاضر جوابی از بین میره!!!!! تعجب کردم از این حرف!!!
تشکرشده 33 در 11 پست
سلام
منم اين مشكلو دارم كه نمي تونم جواب بدم چه از روي شرم كه رعايت بزرگتر را كرده باشم چه از اينكه همون موقع جوابي ندارم بگم ، ولي مشكلي كه بعد پيش مي آيد اينه كه از حرف طرف خيلي عصباني ميشم و خودخوري مي كنم كه چرا نتونستم جواب درست بهش بدم كه هم رعايت احترامو كرده باشم هم حرفمو زده باشم
خواهر شوهرم هم آدمه سر زبون داريه بعضي وقتها حرفايي ميزنه كه ...
خيلي دوست دارم باهاش رابطه صميمانه اي داشته باشم
teske عزيز اگه امكانش هست روشتون رو به من هم بگيد ممنون
azadehali (سه شنبه 28 دی 89)
تشکرشده 90 در 29 پست
دختر مهربون من نميگم با حاضر جوابي كينه طرف از دلت ميره گفتم وقتي جواب طرف رو دادي ديگه احساس نميكني در حقت ظلم شده ودرنتيجه از طرفت كينه اي به دل نمي گيري .در واقع همه چيز همون جا تمام ميشه وديگه اون مساله فكرت رو مشغول نمي كنه .
البته اگه شما اونقدر توانايي داشته باشيد كه اگه كسي حرف نيش داري بهتون زد اصلا به روتون نياريد قابل تقديره.ولي من خيلي ها رو ديدم كه از اين كه اينطور برخورد كردن از خودشون راضي نبودن.ونتونستن با خودشون كنار بيان.خصوصا وقتي اين مساله در يك جو خانوادگي بيان ميشده واحساس كردن كه بعد از چند سال اون وجهه رو ندارن وكسي ازشون حساب نمي بره.گاهي اوقات حتي بچه ها هم از اونها حساب نمي برن
sima3030 (سه شنبه 28 دی 89)
تشکرشده 7,657 در 1,487 پست
خب بذارید یه چیزی رو بگم.من زیاد گوشه کنایه ها رو متوجه نمیشم. نمیدونم چی شده که اینجوری شدم. خودمن هیچ وقت اینجوری حرف زدن رو بلد نبودم و نیستم و هر حرفی بخوام بزنم انقدر شجاعتش رو دارم که بگم و انقدر هم حواسم به دل طرف هست که یه وقت دلش رو نشکونم. شاید بخاطر اینه که اصلا متوجه گوشه کنایه طرف نمیشم. خیلی پیش اومده که مثلا توی 1جمع یکی یه جمله ای گفته بعدش که از اون جمع اومدیم بیرون دوستم بهم گفته فلانی حرف بدی زد و چرا جوابشو ندادی. منم میگم مگه با من بود؟ دوستم هم میگه آره خیلی تابلو بود. خب من هم اون جمله رو شنیده بودم. شاید شک هم کرده بودم که منظور دار بوده. ولی همون موقع میگم نبابا با من نبوده. اتفاقا بعدش هم که متوجه میشم دقیقا منظورش با من بوده، میگم توی خماری جواب ندادن من باشه بهتره تا اینکه باهاش غیر مستقیم دهن به دهن میشدم و مطمئنا چون اون حرفه ای تره من بازنده ی بازی میبودم. الان داره میسوزه که نتونسته بازی ای که میخواسته راه بندازه رو راه بندازه و با غرور تمام خودش رو برنده اعلام کنه.
اینجوری دقیقا طرف حالش گرفته میشه. ولی نه با جوابای شما. اثر کار زشت خودش داره روی روان خودش برمیگرده.
این عقیده منه. باهاش هم راحتم. اینجوری خیلی راحت تر امورات میگذره.
برام هم مهم نیست بقیه ای که توی اون جمع بودن چه فکری راجع به من میکنن. جواب دادن من، دوستای من رو زیاد و دشمنای من رو کم نمیکنه. بخاطر همین خودم رو درگیر نمیکنم.
ولی در کل قبول دارم آدمایی که با گوشه کنایه هاشون دل بقیه رو میرنجونن، خیلی نامردن.
اینو هم بدون که یه چیزی درون شما میبینه که درون خودش نیست. اونه که داره مجبورش میکنه به این کارا.
موفق باشی عزیزم
راستی جناب تسوکه منم مشتاق شدم ببینم راه کارتون چی بوده. بفرمایید لطفا.
دختر مهربون (سه شنبه 28 دی 89)
تشکرشده 355 در 115 پست
سلام
میدونی مشکل شما و البته خود من چیه؟!
اینه که حتی اگه سکوت هم میکنیم به این خاطر نیست که فکر می کنیم در شان ما نیست که دهن به دهن بشیم ... به خاطر اینه که بلد نیستیم جواب بدیم ... برای همین اگه ما بلد بودیم جواب دندان شکن بدیم جواب میدادیم و هیچ وقت نمیگفتیم در شان من نیست با این دهن به دهن بشم... و اگه می بینید که بعد مدتی امثال ما وجهه شون رو از دست میدن به این خاطره که دیگران متوجه میشن که این با ادب بودن و محترم بودن ما بیشتر به خاطر یه احساس ضعفه...
مثلا میگم یه وقت یه نفر به شما متلک میپرونه شما هیچ نمیگی اما رنگ به رنگ میشی و تا آخر مهمونی میری تو فکر همه می فهمن این که شما جواب ندادی به خاطر مودب بودن نبود بلکه به خاطر این بود که بلد نبودی جواب بدی!!! اما یه نفر دیگه یه متلک بهش میپرونن هیچ نمیگه ... یه نگاه از اون نگاه ها میکنه و بعد به ادامه ی خوش گذرونیش تو مهمونی ادامه میده... با بقیه حرف میزنه خوش بش میکنه انگار نه انگار که چند دقیقه پیش ضایعش کردن...
نمیدونم منظورم رو متوجه شدید یانه؟؟
خلاصه اینا رو گفتم که بگم باید عزت نفس و اعتمادبنفست رو بالا ببری تا جایی که اگه میگی باید در مقابل انسان بی نزاکت سکوت کرد این حرف اعتقاد درونیت باشه نه صرفا کلامی که با اون روی اعتماد به نفس پایینت و ضعفت در حاضر جوابی سرپوش بذاری!
خدا همه رو هدایت کنه
منم دوست دارم راهکارهای تسوکه رو بدونم... خیلی جالب به نظر میان!
چشم بارانی (یکشنبه 12 شهریور 91)
تشکرشده 2,459 در 516 پست
شرمنده هان، فردا امتحان دارم و باید برم سر درسم. این راه حل را هم با چند تا مثال که خودم استفاده کردم باید براتون توضیح بدم، به همین دلیل باید کلی بنویسم. امشب نمی تونم، اما فردا بعد از امتحان میام و این جا راه حل خودم را میگم. امیدوارم که به درد همه تون بخوره.
راستی، دیشب فلشم تو سایت خوابگاه جا مونده و گم شده. دعا کنین پیدا شه، خیلی ناراحتم. توش کلی اطلاعات مهم داشتم.
امیدوارم امتحان را خوب بدم تا با روحیه ی بیشتر بنویسم.
tesoke (سه شنبه 28 دی 89)
تشکرشده 2,080 در 437 پست
اول يه دست براي چشم باراني بزنم با اين حرف اما حرف تسوكه بي حرف تسوكه!نوشته اصلی توسط چشم بارانی
تو رو خدا آقاي تسوكه نگو! از اين حاضر جوابي خودتم در جهت مثبت استفاده كن برادر من! نه اينكه بچه ي مردمو گمراه كني!
به نظر من بهترين جواب براي بي ادبي و بي نزاكتي ديگران اينه كه اينقدر باهاش با ادب باشي كه شرمنده بشه!
اين حكايت كه من از تاپيك "فقط داستانهاي كوتاه و آموزنده" خوندم رو يكبار بخونيد تا منظورم رو بيشتر متوجه شويد:
شخصي خدمت خواجه آمد و نوشته اي به او داد. وقتي خواجه آن را خواند با عباراتي زشت كه او را خطاب ساخته و سگ خوانده بودش، روبرو شد.
او در مقابل اين كردار زشت با مهرباني گفت: اينكه مرا سگ خواندي درست نيست. چون سگ از چهارپايان است،عو عو مي كند،پوستش از پشم است،ناخن داز دارد. اين خصوصيات در من نيست. قامتم راست، تنم بي پشم و ناخنم پهن است.
جواب منطقي و صبورانه خواجه اثر خود را گذاشت و آن شخص را بي اندازه خجل و از اين كردار روي گردان ساخت.
yasa (سه شنبه 28 دی 89)
تشکرشده 37,080 در 7,002 پست
با سلام
گاهي ممكن است ما به قول چشم باراني عزت نفس پاييني داشته باشيم و قاطعيت نداشته باشيم. كه البته مسئله جدايي هست و كلي تر از موضوع اين تاپيك هست و ربطي به اهانت ديگران يا پاسخ گفتن به آنها ندارد.
قاطعيت و جسارت داشتن يعني مودبانه و با روش مناسبي بتوانيم در جمع صحبت كنيم. در مورد حق و حقومان درخواست داشته باشيم. و احساس كهتري نكنيم. و اين مسئله اي جدا از جواب دادن يا ندادن به طعنه و كنايه ديگران هست و نياز به مهارتهاي فراگيري دارد.
بازخوردهاي مناسب و صحيح دوستان گرامي، از زواياي مختلف به اين سئوال بسيار تحسين بر انگيز هست.
تمايل دارم در ذيل مستقيما نقل كرده و مورد تاكيد قرار دهم:
نوشته اصلی توسط مینا چ
نوشته اصلی توسط gole maryamنوشته اصلی توسط بهشت
نوشته اصلی توسط ani
نوشته اصلی توسط tesoke
نوشته اصلی توسط sisili
نوشته اصلی توسط فرانک1389
نوشته اصلی توسط چشم بارانی
مدیرهمدردی (یکشنبه 12 شهریور 91)
تشکرشده 76 در 46 پست
لطفا به ما هم یاد بده شاید بدرد خورد گرچه خداروشکر من تقریبا ازین لحاظ فعلا مشکلی ندارم . چون فوق العاده حاضر جوابمنوشته اصلی توسط tesoke
بطوری که یکی از همکارام همیشه میگفت خانم ...شما چرا همیشه برای هر حرفی جواب داری؟
ولی تاحالا به کسی بی احترامی نکردم با جوابام .
در کل باید طوری جواب بدی که جو متشنج نشه و خدای نکرده درگیری بوجود نیاد.
گاها جواب و به وقت دیگه موکول کردن اصلا اشکالی بوجود نمیاره.
تداعی (چهارشنبه 29 دی 89)
تشکرشده 4,928 در 1,071 پست
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
همانطور که "مدیرهمدردی" گفتند، حاضر جوابی بمنظور پرده دری و غیرمودبانه و بی محابا پاسخ دادن نیست.
وقتی کسی با رفتار یا گفتارش ما را مورد توهین قرار می دهد یا ما چنین گمان می کنیم که او به ما توهین کرده است (در واقع خود آن شخص چنین قصدی نداشته و ما دچار سوء تفاهم شده ایم)، در چنین حالتی بهترین راه بنظرم من سوال کردن (و البته مودبانه) در مورد علت برخورد آن فرد است.
وقتی از دست کسی ناراحت می شویم، اگر بتوانیم در حضور همان جمع با لحنی خوب از او بخواهیم که منظورش را واضح تر از رفتار یا گفتارش توضیح دهد، قضاوت خود ما و آن جمع نسبت به موضوع شفاف تر می شود.
من هم مثل خیلی از دوستان سکوت صرف را در همه جا قبول ندارم. چون گاهی سکوت نشانه تصدیق است و اگر همواره در برابر اهانتها سکوت کنیم، یعنی لایق آنها هستیم و دفاعی در برابرشان نداریم.
و از طرفی همانطور که "sima3030" هم گفت ممکن است موجبات کینه را هم فراهم کند. فرضا من امروز از گفته یا نوع رفتار کسی نسبت به خودم ناراحت شدم و حرفی نزدم. مدام این قضیه را در ذهنم زنده خواهم کرد و نسبت به آن فکر کرده و به آن پر و بال می دهم و نتیجه اینکه نسبت به فرد مورد نظر بیشتر و بیشتر حساس و دلخور می شوم. و این روی روابطم و آرامشم تاثیر سوء خواهد گذاشت.
درصورتیکه اگر همان لحظه صرفا یک جمله می پرسیدم که: "می تونی منظورت رو از این گفته ات یا رفتارت بیشتر توضیح بدی؟" و بدین وسیله خواستار توضیح بیشتر می شدم، هم باعث می شد که اگر سوء تفاهمی شده با توضیح برطرف شود و هم اینکه با توضیح منطقی طرف مقابل و به دور از نیش و کنایه به خودم هم فرصت می دادم که منطقی از خودم دفاع کنم و دیگر نگران این نباشم که در دم یک جمله بی نقص به ذهنم برسد.
هستی (چهارشنبه 29 دی 89)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)