به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 35
  1. #21
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 مهر 90 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1389-8-18
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    3,015
    سطح
    33
    Points: 3,015, Level: 33
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    314

    تشکرشده 320 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    سلام
    همه دوستان درست میگن
    دیوید عزیز این که ناراحتی نداره
    برای خود من خواستگاری اومده بود که با هم جور نبودیم قبل از من خودش پا پس کشید خیلی از خواستگارها رو هم خودم رد کردم
    این برای هریک از طرفین ممکنه پیش بیاد چون هر دو طرف حق انتخاب دارن
    پس بلند شو
    یه چیزی به ذهنم رسید : گفتین که دختر خانم از حرفای شما ترسیدن مثال زدین که شما توی اون زمان صحبتتون 7 -8 بار از حجاب صحبت کردین!
    خوب این یه نمونه شه ، بهتر نیست بشینی فکر کنی ببینی آیا واقعا افراطی صحبت کردی یا نه؟!شاید چون در مورد خانم قبلی به نحوه لباس پوشیدنشون حساس بودی این حساسیت رو بدون اینکه خودت متوجه بشی در صحبتات آوردی! یعنی هنوز هاله ای از حساسیت های گذشته ت در رفتار امروزت پیدا باشه
    من نظرم اینه که بشینی با خودت خواسته هات و ملاک هاتو بسنجی و به ازدواج قبلی هم به عنوان یک تجربه نگاه کنی و در ساختن آینده ت استفاده کنی
    شاید همین مورد هم تجربه ای بوده برات تا بتونی در تصمیم های آینده ت ازش استفاده کنی
    با یه صحبت 1-2 ساعته که آدم افسرده نمیشه
    به این موضوع به عنوان مرحله ای برای شناخت خودت نگاه کن و ازش درس بگیر
    بزرگان و دوستان جسارت منو ببخشید

  2. 4 کاربر از پست مفید ستایش بارن تشکرکرده اند .

    ستایش بارن (جمعه 08 بهمن 89)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 06 بهمن 89 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1389-10-24
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    1,557
    سطح
    22
    Points: 1,557, Level: 22
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    15

    تشکرشده 15 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    سلام دیوید جون
    برو ببینش. اینم نظره من. چرا انقدرسخت میگیری . ازدواجه موفق هیچ ربطی به سن و سال نداره برادره من. نترس. یک سال از شوهرم بزرگم ولی زندگی عالی داریم. دختر عمه ام شش سال از شوهرش بزرگه واقعا موفق هستن. یک بار دیدن فکر نمیکنم به جایی بر بخوره . مطمئن باش اشتباهاتی که در مورده قبلی داشتی ایندفعه حتی به طور ناخوداگاه انجام نخواهی داد . این رو مطمئن باش. و موفق تر از قبل خواهی بود.مبارکه برو ببین.

  4. 3 کاربر از پست مفید شاهپرک تشکرکرده اند .

    شاهپرک (جمعه 08 بهمن 89)

  5. #23
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 91 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    4,847
    سطح
    44
    Points: 4,847, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,967

    تشکرشده 1,971 در 570 پست

    Rep Power
    80
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    آقا دیوید
    خواستگاری یعنی همین دیگه، مرد میره خواستگاری و زن جواب میده .گاهی هم خود مرد قبل از جواب دادن زن میبینه مناسب هم نیستند و دیگه ادامه نمیده.
    طوری نشده که . از شما بعیده که به این زودی خسته بشید و منزوی بشید.
    اتفاقا اینبار باید با انرژی بیشتری برید خواستگاری! خوب شده که اون دختر دلیل جواب منفیشو گفته مثلا همین مسئله حجاب! یعنی توئ این زمینه شما یا واقعا خیلی افراطی هستید یا اینکه اون خانم ممکنه با حجاب مشکل داشته باشه . خوب دقت کنید و ببینید آیا واقعا شما در حد عادی ازش انتظار داشتید یا زیاده از حد؟
    ممکنه شما توقع زیادی ازش نداشتید اما طرز بیان کردن این موضوع رو بلد نبودید و همین باعث شده اون فکر کنه حجاب برای شما از هر چیزی مهمتره و چون دیده نمیتونه تا این حد قبول کنه ، جواب رد داده.
    به هر حال یه مرور روی خودت خوبه داشته باشی
    اصلا هم نگران نباش و با کسی قهر نکن و به کارت برس. از کجا میدونی خدا یکی بهتر از اینو برات کنار نذاشته باشه ؟؟
    اصلا هم نترس دیر نمیشه ، ببین اون دختر با اینکه از تو هم بزرگتره و دختره و نمیتونه بره خواستگاری و باید منتظر خواستگار باشه بازم سعی میکنه سریع و بی دقت عمل نکنه و فقط به خاطر ازدواج و بالارفتن سن انتخاب نمیکنه

    بازم سعی کن

  6. 6 کاربر از پست مفید فرانک1389 تشکرکرده اند .

    فرانک1389 (یکشنبه 03 بهمن 89)

  7. #24
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    فرانک 1389

    ببین اون دختر با اینکه از تو هم بزرگتره و دختره و نمیتونه بره خواستگاری و باید منتظر خواستگار باشه بازم سعی میکنه سریع و بی دقت عمل نکنه و فقط به خاطر ازدواج و بالارفتن سن انتخاب نمیکنه

    این جمله را دوباره بخون، آقای دیوید!

    شاهپرک جان این آقا جواب منفی را هم گرفتن، شما میگی برو ببینش؟!؟!؟

  8. 4 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (دوشنبه 04 بهمن 89)

  9. #25
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 فروردین 90 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1389-9-10
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,870
    سطح
    25
    Points: 1,870, Level: 25
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    60

    تشکرشده 60 در 25 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    سلام دیوید جان
    من فکر میکنم کسی که این توانایی رو داشته که تصمیم بگیره زندگی تلخ قبلیش رو فراموش کنه و از اون به عنوان یه تجربه برای مراحل بعدی زندگیش استفاده کنه باید اعتماد به نفسش خیلی بیشتر از اینها باشه . بلند شو غرور بی جا و اعتماد به نفس ضعیف رو از خودت بتکان و برای داشتن یک زندگی خیلی خوب که حتما در انتظار تو هست خودت رو آماده کن یه کم باید بیشتر راجب خودت بدونی و شخصیت خودت رو تقویت کنی اعتماد به نفست رو تقویت کنی و پیشنهاد میکنم که معیارهات رو دسته بندی کنی بر حسب اولویت هات و برای هر کدام تعریفی مختصر و مفید داشته باشی که وقتی راجب اونا با طرف مقابل صحبت میکنی تو ذوق نخوره و افراط نشه میدونی باید اگر همه چیزو به خانواده ات سپردی اونا رو از معیارهات آگاه کنی. اصلا نگران نباش خوب با این دید که شخصی که میری خواستگاریش هم برای خودش معیارها و بایدها و نباید هایی داره و ممکن شما با اونا هم خوانی نداشته باشی جلو برو . این اتفاق خیلی کوچکتر از اینکه بخواهی گوشه غم بغل کنی بابا. بهترین ها در انتظار تو هستند برات بهترین ها رو آرزو میکنم.

  10. 4 کاربر از پست مفید sogandpiar تشکرکرده اند .

    sogandpiar (شنبه 23 بهمن 89)

  11. #26
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 مهر 90 [ 19:48]
    تاریخ عضویت
    1389-8-18
    نوشته ها
    159
    امتیاز
    3,015
    سطح
    33
    Points: 3,015, Level: 33
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    314

    تشکرشده 320 در 128 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرانک1389

    ببین اون دختر با اینکه از تو هم بزرگتره و دختره و نمیتونه بره خواستگاری و باید منتظر خواستگار باشه بازم سعی میکنه سریع و بی دقت عمل نکنه و فقط به خاطر ازدواج و بالارفتن سن انتخاب نمیکنه

    بازم سعی کن

  12. 4 کاربر از پست مفید ستایش بارن تشکرکرده اند .

    ستایش بارن (جمعه 08 بهمن 89)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 دی 90 [ 15:59]
    تاریخ عضویت
    1389-10-04
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,539
    سطح
    30
    Points: 2,539, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    152

    تشکرشده 150 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط blue sky
    deyvid عزیز این حرفها چیه می زنی برادر من

    یکم منطقی باش و درست و دقیق به مساله نگاه کن. مگه مراسم خواستگاری جای عرض اندام غروره؟ چرا باید غرورت بشکنه؟
    وقتی دو نفر آدم بدون هیچ شناختی میرن که حرفاشون رو با هم بزن (مخصوصا که خواستگاری سنتی باشه)، خوب هر لحظه ممکنه یکی از طرفین معیارهاشو تو طرف مقابل پیدا نکنه و بگه نه.
    شما نه اولین کسی بودی که این اتفاق می افته و نه آخرین کس هستی و نه اصلا اتفاق مهمیه.
    اصلا ممکن بود شما خودت به این نتیجه می رسیدی و می گفتی نه. اون وقت باید می گفتیم غرور شما حفظ می شد و غرور اون دختر می شکست؟!

    اصلا اگه بحث غرور تو این مسائل باشه، دیگه از ترس شکسته شدن غرور نه هیچ دختری باید پسری برای خواستگاری تو خونه راه بده و نه پسری با دسته گل بره خونه دختر خانمی.
    اون وقت میشه مثل قدیما... خانواده ها تصمیم می گیرن و دختر و پسر تا روز عقد همدیگه رو نمی بینن. و ر.ز عقد هم که جواب دختر و پسر مثبته و دیگه هیچ غروری نمی شکنه.

    عزیز من این حرف را هیچ وقت نزن. تو مراسم خواستگاری نه غرور جایی برای تعریف داره و نه رودربایستی. این امر هم عادیه عادیه. هر خواستگاری که به ازدواج منجر نمی شه.

    شما هم ببین گفته هات و خواسته هات چی بوده. اگه می بینی زیاده روی کردی که تعدیلش کن.
    (البته به این باور برس که زیاده روی بوده. چون شاید دختر بعدی همین اخلاقت رو بی توجهی فرضا به مساله حجاب بدونه و اون افراطی باشه تو زمینه حجاب. پس خودت باش و دنبال کسی باش که تو رو با باورهات قبول داشته باشه)
    اگرهم که به خواسته هات ایمان داری پس خدا رو شکر کن که همین الان اون خانم متوجه شد که باهم همخوانی ندارین. اگه به ذهنش می رسید که تغییرتون بده و بعد ازدواج به مشکل می رسیدید، چی؟)
    تازه برادر من یه "دختر 30 ساله بهم بگه نه" دیگه چه حرفیه. اگه شما اینقدر همسر ایندت رو سطح پایین گرفته بودی، اصلا نباید می رفتی سراغش. تازه اگه اون خانم راحت به هرکی جواب بله گفته بود که باید قبل از 20 سالگی ازدواج می کرد. آدما هرچی سختگیرترن سن ازدواجشون بالاتر می ره.

    آقا deyvid پاشو و با اعتماد به نفس برو خونه و بگو این که نشد یکی مناسبتر برام پیدا کنید. بابا تازه اولشه. باید اینقدر بگردی و اینقدر نه بشنوی و اینقدر نه بگی تا بالاخره شریک یه عمر زندگیت رو پیدا کنی. شوخی که نیست.
    سلام
    'blue sky' بی نهایت ممنونم ازراهنماییت:

    باحرفهای منطقیتون منو ارومم کردی بازم ممنونتم'blue sky'عزیز

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamishetanha
    سلام. آقاي ديويد عزيز! گمان ميكنم شما ضعف هاي خودتون رو ميشاسين، اما سعي اي در برطرف نمودنشون نكردين. دوست خوبم، همه ي انسان ها يه سري ضعف دارند. از ضعف كه نبايد ترسيد. بايد با اون جنگيد. من چند تاشو براتون مثال ميزنم:
    1. نا اميدي، 2. عدم اعتماد به نفس كافي، 3. حساسيت زياد، 4. عدم احساس شادي و سرزندگي، 5. عدم ريسك پذيري، 7. ترس از آينده و....
    من گمان ميكنم شما بايد اين موارد رو در خودتون برطرف كنيد و او موقع اقدام به خواستگاري كنيد. خانوم ها نياز به يه تكيه گاه محكم و منطقي دارند. مسلما نميتونن ترس و حساسيت يك مرد رو بپذيرن. يه خانوم تو سن سي سال تنها هدفش از ازدواج خاتمه دادن به پريشوني ها و اضطراب هاشه! مسلما نميتونه به شخصي پريشون تر از خودش تكيه كنه. پس سعي كنيد اول خودتونو براي ازدواج مجدد آماده كنيد، بعد اقدام كنيد.
    در ضمن: تا همين الان خيلي خوب پيش رفتين، همين كه مايليد يه شروع تازه داشته باشين، خودش كليه. خواهش ميكنم دست نگه دارين و بيشتر خودتونو آماده كنيد تا چنين جوابي نشنويد.
    موفق باشين.
    سلام
    hamishetanha
    بی نهایت ممنونم ازراهنماییتون

    الان فکرمیکنم میبینم حق باشماست :
    ولی بهم حق بدید
    من توزندگی هیچ چیزی کم ندارم براخودم یه زندگیه خوبی جمع وجورکردم خونه ماشین مغازه خودمم جوانی سالم وجذاب ولی ولی . نا اميدي، 2. عدم اعتماد به نفس كافي، 3. حساسيت زياد، 4. عدم ريسك پذيري، 7. ترس از آينده .8 وعدم اعتمادبه خانمها این اخری دیگه داره منوتلف میکنه .....
    من اگه بااین عدم اعتمادبه خانمها را ه بیام فکرمیکنم 90 درصدمشکلاتم حل میشه میترسم فردابیان ناسازگاری کنندوهزاران سوال دیگرمنو دیونه میکنه واقعاداره اشکم درمیادوقتی به این موضوع فکرمیکنم بازمیگم تروخداخیلی کمکم کنید
    واینم عرض کنم من بچه پاستوریزه نیستم من مردعمل وزندگی ام تا این سن باروحیه هیچ دختری بازی نکردم که هیچ بلکه دوس دخترهم نداشتم:نه عرضشوداشتم نه غرورم اجازه میداد هرازگاهی هم که فکرشیطنت به مغزم میزدبه خودم میگفتم توکه نمیخوای باهاش ازدواج کنی چرا میخوای دوست بشی وهزاران سوال دیگه.....همیشه تنهای عزیز ودوستان همدردی کمکم کنید ازخدای مهربان خواستم همتونو توهمه مراحل زندگیتون کمک کنه انشاالله

    نقل قول نوشته اصلی توسط گل گلدون
    سلام دوست خوبم ناراحتي كه نداره دو نفر بايد همديگه رو ببينند ،صحبت كنند ،فكر كنند به هم مي خورند يا نه
    با يه بار رفتن و جواب نه شنيدن كه اين همه ناراحتي نداره
    شما بايد معيارهات به مادر و خواهرات بگي اونها هم بگردند كيس مناسب رو معرفي كنند و شما هم بررسي كنيد كه به درد هم مي خوريد يا نه شايد اينبار نظر شما منفي شه
    در ضمن جلسه اول زياد تند نريد و بهتون پيشنهاد مي كنم مقالاتي كه راجع به ازدواج وخواستگاري در سايت است رو قبل از رفتن حتما مطالعه بفرماييد
    سلام
    گل گلدون عزیز منمنون ازراهنماییتون
    حق باشماست من تندرفتم ایشالله دفعه بعد ملاحضه میکنم دست گلتون دردنکنه


    نقل قول نوشته اصلی توسط بهشت
    دیوید عزیز سخت نگیرید.

    من هم مثل همیشه تنها، فکر می کنم شما باید یه کم روی شخصیت خودتون کار کنید. می تونید برید مشاوره.

    خواستگاری هم مراسمی هست که توش امکان نه برای هر یک از طرفین هست. ممکن بود شما از دختر مورد نظر یا اهداف و اعتقادات و ... خوشتون نیاد و شما بگید نه. این یه چیز کاملا طبیعی و معمولیه و اصلا نه شرمندگی داره و نه ناراحتی. باید خدا رو شکر کنید که اون خانم اینقد عاقل و صادق بوده که به شما گفته نه و نذاشته که بعد از ازدواج با هزار اختلاف و دردسر مواجه بشید و کار به طلاق بکشه.
    به نظرتون اگه همسر قبلیتون به خواستگاری شما جواب منفی می داد راحت تر بودید یا الان که بعد از عقد و بحث و ... جدا شدید؟ پس باید قدر بعضی " نه " ها را دانست و خدا را شکر کرد.
    سلام
    بهشت عزیزممنون وسپاسگزارم ازشما

    بله حق باشماست من احساسی عمل میکنم

    اگه مشاوره ای که حوصله داشته باشه بادقت راهنماییم کنه سراغ دارین لطفا بهم معرفی کنید

  14. 4 کاربر از پست مفید خودساخته تشکرکرده اند .

    خودساخته (شنبه 23 بهمن 89)

  15. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 اردیبهشت 92 [ 16:23]
    تاریخ عضویت
    1389-4-01
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    4,956
    سطح
    45
    Points: 4,956, Level: 45
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,162

    تشکرشده 2,174 در 573 پست

    Rep Power
    83
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    سلام اقا دیوید عزیز
    راهنمایی دوستان خیلی کامل و خوب بود.
    به نظرم شخصیت وابسته ای دارید. از نوشته هاتون مشخصه.
    مهم تر از جدایی اولتون و پاسخ منفی اون خانم رفتارهای شماست که هیشه با شماست و با هر کسی ازدواج کنی شما و اون خانم و اذیت می کنه.
    دیوید عزیز یک مشاور خوب پیدا کن و و به خودت کمک کن تا از این حالتها در بیای.
    اون روزی که اومدی و نوشتی به چالش کشوندمش و کلی بیچاره رو اذیت کردم حدس زدم باید جوابشون منفی باشه.
    شخصیتتون و روانکاوی کنید و عیب و ایراداش و در بیارید تا اول از همه خودتون اروم باشید بعد یک زندگی اروم هم نصیبتون بشه.
    موفق باشید

  16. 4 کاربر از پست مفید sisili تشکرکرده اند .

    sisili (دوشنبه 04 بهمن 89)

  17. #29
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 04 اسفند 90 [ 12:21]
    تاریخ عضویت
    1389-8-21
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    3,440
    سطح
    36
    Points: 3,440, Level: 36
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    761

    تشکرشده 743 در 207 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    سلام. دوست من پنج تا انگشت كه مثل هم نيست. مطمئن باشين اگر انتخاب آگاهانه اي داشته باشين و يه شخص متين و خانواده دار رو انتخاب كنيد حتما موفق ميشين. من هم واسه همين گفتم ضعف هاتونو برطرف كنيد. چون اگر ميخواين يه همسر نمونه داشته باشين، بايد خودتون هم يه فرد نمونه باشين. اگر يه زن اميدوار ميخواين، بايد خودتون هم اميدوار باشين، اگر يه همسر صبور و شاد ميخواين بايد خودتون هم صبور و شاد باشين و اگر همسري ميخواين كه بهتون اعتماد داشته باشه، بايد خودتون بهش اعتماد داشته باشين. دوست من 80 درصد رفتاري كه با ما ميشه تجلي رفتار ماست با اونها! اين يه قانونه! عمل و عكس العمل! حالا بعضي مواقع يه ضعف هاي فردي هست كه باهاشون كاري نميشه كرد. اما دوست من اگر ميخواين يه زندگي خوب و يه انتخاب موفق داشته باشين، بايد اول روحيه تونو بهتر كنيد تا بعد از اون بتونيد با منطق و به دور از فشارهاي احساسي و به دور از نگراني و تشويش يه انتخاب خوب انشاءاله داشته باشين. در ضمن رفتن به مشاوره ي قبل از ازدواج ميتونه در تصميم گيري صحيح ياريتون كنه.
    براتون آرزوي موفقيت ميكنم.

  18. 4 کاربر از پست مفید hamishetanha تشکرکرده اند .

    hamishetanha (دوشنبه 11 بهمن 89)

  19. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 دی 90 [ 15:59]
    تاریخ عضویت
    1389-10-04
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    2,539
    سطح
    30
    Points: 2,539, Level: 30
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    152

    تشکرشده 150 در 54 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: تروخداکمکم کنید برسردوراهی ام

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستایش بارن
    سلام
    همه دوستان درست میگن
    دیوید عزیز این که ناراحتی نداره
    برای خود من خواستگاری اومده بود که با هم جور نبودیم قبل از من خودش پا پس کشید خیلی از خواستگارها رو هم خودم رد کردم
    این برای هریک از طرفین ممکنه پیش بیاد چون هر دو طرف حق انتخاب دارن
    پس بلند شو
    یه چیزی به ذهنم رسید : گفتین که دختر خانم از حرفای شما ترسیدن مثال زدین که شما توی اون زمان صحبتتون 7 -8 بار از حجاب صحبت کردین!
    خوب این یه نمونه شه ، بهتر نیست بشینی فکر کنی ببینی آیا واقعا افراطی صحبت کردی یا نه؟!شاید چون در مورد خانم قبلی به نحوه لباس پوشیدنشون حساس بودی این حساسیت رو بدون اینکه خودت متوجه بشی در صحبتات آوردی! یعنی هنوز هاله ای از حساسیت های گذشته ت در رفتار امروزت پیدا باشه
    من نظرم اینه که بشینی با خودت خواسته هات و ملاک هاتو بسنجی و به ازدواج قبلی هم به عنوان یک تجربه نگاه کنی و در ساختن آینده ت استفاده کنی
    شاید همین مورد هم تجربه ای بوده برات تا بتونی در تصمیم های آینده ت ازش استفاده کنی
    با یه صحبت 1-2 ساعته که آدم افسرده نمیشه
    به این موضوع به عنوان مرحله ای برای شناخت خودت نگاه کن و ازش درس بگیر
    بزرگان و دوستان جسارت منو ببخشید
    سلام
    ستایش باران عزیز بی نهایت ممنونم که راهنماییم می کنید
    بله حق باشماست من خیلی افراط کردم
    ازدواج قبلیم مغزمومتلاشی کرد باورکنیدبخداوندی خداهرکی جای من بودبه احتمال90 درصدیامیرفت معتادمیشدیاخودکشی میکردیابه انحراف کشیده میشدولی من بااینکه کارم به مرزجنون کشیده شده بود وبخاطراینکه چون مادرم ندارم نامادری دارم توبچگی ازگوشه کنارمیشنیدم میگفتن xحتما یامعتادمیشه یا نمیدونم ارازل واوباش یا .........بخاطرهمچین مساله هایی باز روان خودمو یخورده بازسازی کردم افتادم روریل زندگی ولی روانم اسیب دیدفکرم نسبت به خانماعوض شد تواین دنیاهیچ پشتوانه ای نداشتم پدرم هم ازاون پدرای.......بود عین مرغ سربریده بودم نه راهنمای خوبی داشتم نه کسی بودمحبتم کنه نه پشتوانه مالی داشتم (ستایش باران عزیز این یک هزارم قصه تلخ زندگیه منه وقتی داشتم زندگیه شیداحاتمی عزیز رومیخوندم باپوستو استخونم بنده خدارو درک میکردم قصه زندگی من با شیدای عزیز فرق میکنه ولی زجرمون شبیه همه هردومون بدجوری ازبچگی تا الان مجازات شدیم نمیدونم دیگه چی بگم بقیه بازبمونه برای فردا بازخاطرات لعنتی گذشته ازارم داددیگه نمیتونم بتایپم) دوستان همدردی عزیزشماروقسم میدم به هرکی که اعتقاد دارین منوراهنماییم کنید تادیگه توزندگی کم اسیب ببینم خدانگهدارتافردا

  20. 6 کاربر از پست مفید خودساخته تشکرکرده اند .

    خودساخته (شنبه 23 بهمن 89)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.