به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 20 مرداد 90 [ 21:19]
    تاریخ عضویت
    1389-9-24
    نوشته ها
    134
    امتیاز
    1,986
    سطح
    26
    Points: 1,986, Level: 26
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    315

    تشکرشده 315 در 112 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    سلام ...خوبی مولی عزیز ...
    چه خوب که تازه عروسی ..میدونی چرا ؟؟؟ چون همین الان تمامیه ریشه های زندگی دست خودته ولی تو هنوز نتونستی کاملا باهاش همفاز بشی ...
    میدونی الان چیزی که مهمه اینه که خمیر زندگیت دقیقا زیر دست خودته و الانه که میتونی بهش شکل بدی ...پس چرا ناراحتی ؟ این مزیت فقط در اختیار شما همسران خوب و عالیه که سعی دارند زندگی خودشونو به بالا بگشند ...اصلا از این حرفای متنفرمو از این حرفا نزنی دیگه ها ...این چه حرفاییه !!!
    پس اول از همه باید ناراحتی وسکوتو غمگینی رو از خودت دور کنی ...اهنگ های شاد بذار ...اون جو مرده وسردی که در خونتون مونده رو بنداز بیرون ..پرده ها رو بکش کنار ...بذار نور خورشید بتابه به زندگیتون ...سعی کن زندگیتو جور دیگه ایی ببینی ...اره درسته گفتی همسنات دارند برای خودشون کیف میکنند تنهایی ولی داری خودت میگی که تنهان ..پس شاید خوش باشند ولی در انتها بازم تنها هستند ولی تو تنها نیستی ...اصلا چرا به گذشتت فکر میکنی ؟؟؟
    هرچی که بوده گذشته ..رفته ..از حالا رو بچسب ...ok
    از اونجایی که بنده دیدم اقایون همیشه روی چنتا مساله تمرکز دارند ولی خانوما ماشاالله دیگه نگو ..پس توقع نداشته باش که اونم عین تو روی همونا تمرکز داشته باشه ...
    اینو بدون که همیشه این خانوما هستن که به اقایون خط میدند ...در تمامیه مراحل زندگی ...حتی تو دوستی ..و قبل ازدواج و همیشه این اقایون هستند که به نوع خودشون حرف شنوی دارند ...حالا وقتی ازدواج کنند که دیگه قوقاس...پس مسیری که به شوهرت باید خط بدی رو خوب دقت کن که اشتباه ندی وبعد پشیمون بشی ...
    یه مطلب خوندم برات میزارم ...امیدوارم تاثیر لازم را ازش بگیری ..( ناگفته نماند که از همین تالار خوندم )

    ترك وارونه!



    روزي زني نزد شيوانا آمد و به او گفت كه شوهرش با وجودي كه دو فرزند دارد اما از او سير شده است و به جستجوي همسري ديگر برآمده است. زن گفت هر چه هنر دارد به خرج مي دهد و هر چه مكر و كرشمه بلد است را عرضه مي كند اما شوهرش مصرانه طالب همسر جديدي است. زن از شيوانا كمك مي خواست تا راهي به او نشان دهد تا شوهرش به او بازگردد.
    شيوانا گفت :” از امشب به گونه اي با او برخورد كن كه انگار مرد جديدي است. فرض كن شوهرت عوض شده است و كسي ديگر شده است. رفتارت را بدون اينكه توهين آميز شود با او تغيير ده و خواسته هايت را به گونه اي جديد به او ابراز كن. در يك كلام همسري متفاوت از آنچه هستي براي شوهرت شو!“
    زن شگفت زده از اين پند شيوانا او را ترك كرد و رفت. چند هفته بعد شوهر آن زن نزد شيوانا آمد و گفت:” همسرش با وجودي كه دو فرزند از او دارد اما متفاوت شده است و ظاهرا قصد بر هم زدن كانون خانواده را دارد. مرد گفت هر چه خودم را تغيير داده ام اما او هنوز متفاوت از گذشته عمل مي كند. از اين تفاوت بسيار خوشنودم اما مي ترسم او مرا رها كند . شوهر از شيوانا كمك خواست تا راهي به او نشان دهد كه همسرش او را ترك نكند!“
    شيوانا گفت:” از امشب تغييرات همسرت را بپذير و با اين تغييرات به عنوان يك اتفاق پذيرفتني برخورد كن. تصوير همسر قبلي ات را از ذهن پاك كن و سعي كن همسر جديدت را آنگونه كه هست ببيني و بپذيري. اگر چنين كني قول مي دهم همسرت تو را ترك نخواهد كرد!“
    اگه اولش به فكر آخرش نباشي ،‌آخرش به فكر اولش مي يفتي ...

  2. 6 کاربر از پست مفید iMoon تشکرکرده اند .

    iMoon (شنبه 02 بهمن 89)

  3. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آذر 96 [ 15:16]
    تاریخ عضویت
    1389-9-14
    نوشته ها
    429
    امتیاز
    9,392
    سطح
    65
    Points: 9,392, Level: 65
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 258
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,069

    تشکرشده 2,080 در 437 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط moolee
    .این در حالیه که میبینم همسن و سالای من اکثرا مجرد هستن و دارن از زندگیشون لذت می برن
    چقدر ما آدما عجيبيم! همه از موقعيتي كه در اون قرار داريم ميناليم در حالي كه شايد اون موقعيت آرزوي ديگران باشه!
    نه دوست عزيزم اصلا اينطور نيست! تصور نكن كه همسن وسالاي تو كه ازدواج نكردند چقدر شادند باور كن اينطور نيست! (نمونش خودم)
    ايمان داشته باش كه آرامش و زيبايي واقعي زندگي در ازدواجه! مگر ما در قرآن نداريم كه اساس ازدواج زن ومرد براي رسيدن به آرامشه!
    من خودم مجردم و همسن وسال تو! به خدا هركس منو ميبينه ميگه فلاني تو در زندگيت "غم" داري؟! اصلا ميدوني "غم" چيه؟! از بس خوش و شادم با همه شوخي ميكنم! ولي ...
    ولي غم تنهايي غم بزرگيه! اين كه تو ازدواج كردي با اين سن يك نعمته! سعي كن قدرشو بدوني! پيشنهادهاي ميناجان و ديگر دوستان هم خوبه عمليش كن!

  4. 3 کاربر از پست مفید yasa تشکرکرده اند .

    yasa (جمعه 01 بهمن 89)

  5. #13
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 فروردین 90 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1389-9-20
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    سلام دوستان خوبم
    خیلی از داشتنتون خوشحالم کاش زودتر پیداتون می کردم
    شما به من میگید خودت جو رو عوض کن ،شاد باش ،حالا رو بچسب .............
    شما به من بگید چطوری؟
    برای زندگیم برنامه زیاد داشتم ،عاشق کوه رفتن و پیاده روی هستم ولی همسرم میگه که پاهاش درد میکنه ،فقط موسیقی کلاسیک و قدیمی دوست داره اهنگهایی که من دوست دارم رو مسخره میکنه ،دوست دارم برم مهمونی میگه که حوصله فامیلامو ندارم ولی اگه هر شب خونه مادرش بره سیر نمیشه،دوست دارم تولدش رو جشن بگیرم ولی اینقدر بی ذوقه که .....
    تو دوره ی نامزدیمون برای تولدش کلی تدارک دیدم 3 روز بعدش عقد کریم 2 روز بعد روز زن بود فکر کنید من فقط به تبریک گفتنش هم قانع بودم حتی اینم دریغ کرد،خیلی ناراحت شدم هیچ وقت یادم نمیره یعنی ذوق هم نداشت که اولین سالیه که زن داره .......
    موردای زیاد دیگه ای هست که باعث سرخوردگیم شده و نمیشه همش رو نوشت من با کلی ذوق و شوق و انرژی وارد زندگیش شدم ولی ......... یادم به این روزا که میوفته حالم بد میشه.......................................... .................................................. .........


  6. #14
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 09:40]
    تاریخ عضویت
    1389-7-21
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    7,206
    سطح
    56
    Points: 7,206, Level: 56
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 144
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class5000 Experience Points1000 Experience Points
    تشکرها
    1,662

    تشکرشده 1,673 در 522 پست

    Rep Power
    85
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    اون کارایی رو که ازت خواستم امتحان کن ضرری نداره باشه ؟
    [align=center]خدايا آن گونه زنده ام بدار كه نشكند دلي از زنده بودنم
    و آن گونه بميران كه كسي به وجد نيايد از نبودنم...
    [/align]

  7. #15
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    در مورد کادوی روز زن یا تولدت و ...
    1- نود درصد آقایون همینند. منحصر به همسر شما نیست. مناسبت براشون معنی نداره.
    2- یه پیشنهاد دارم. روز قبل از تولدت یا هر مناسبتی دیگه، سر یه فرصت که حواسش باشه بگو که خیلی دوست داری بدونی واسه فردا که تولدته واست چی خریده. ولی یه شب دیگه هم صبر می کنی تا فردا کادوت را ببینی. اینجوری داری یادش می ندازی که فردا کادو بخره. ( چاره ای نیست. باید یه کاری بکنی دیگه !!)

  8. کاربر روبرو از پست مفید بهشت تشکرکرده است .

    بهشت (جمعه 01 بهمن 89)

  9. #16
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 فروردین 90 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1389-9-20
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    منظور اصلی من که کادو نیست روزای معمولی که کار دارن و موقع این چیزا نیست مناسبت هم که پیش میاد باید قبول کنیم که مردا مناسبت ها رو فراموش میکنن و همه همینطورن و غیره.........
    چرا همیشه داریم کم کاریها و بی تفاوتیهاشون رو نسبت به این مسایل توجیه می کنیم،توی زندگی زناشویی همه چیز متقابله نه اینکه مرد فقط نیازهای مادی رو در نظر بگیره زن هم نیازای روحی و معنوی رو تامین کنه این حق هر زن یا مردیه که بتونه میزان ونوع محبت و علاقه همسرش رو نسبت به خودش احساس کنه تا به زندگیش دلگرم بشه[/poem]

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    منظور من هم فقط کادو نبود.
    من ګفتم قدم به قدم و ذره ذره برو به اون سمتی که می خوای. این یه قدمش.

    یه کم هم اطلاعاتت را در مورد تفاوتهای زن و مرد و چګونګی رفتار با مردها ( همسرتون ) بیشتر کنید. چندتایی کتاب در این زمینه تهیه کنید و بخونید.


  11. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    مولی عزیزم سلام

    از اینکه شرحال تو رو خوندم بسیار ناراحت شدم

    [عزیزیم همه چی گذشته وسعی نکن دنبال دلیل برای خودت بگردی اگرم اخلاف سنی باعث این مشکل شده اصلا مد نظر قرارش نده تو والاتر از اونی هستی که بخوای این چیزای جزئی رو معیار مشکلاتت قرار بدی .چه بسا خیلی ها هستن که با وجود اختلاف سنی زیاد بازم خوشبختن پس مساله یه چزه دیگس/

    عزیزم من رفتار همسرت رو درک میکنم اما ما با هم یه تفاوتی داریم اینکه بر عکس شما من این رفتارو با همسرم داشتم نمیدونم نسبت بهش بی تفاوت بودم دوست نداشتم واسش کادو بخرم و یا هر چی اون ابراز علاقه میکرد من هیچ احساسی بهش نداشتم گویا وارد یه بحران افسردگی شده بودم اما بعد از مدتی همسرم با من همکاری کرد لباس هایی که من دوست داشتم رو میپوشید موهاشو اونجور که من دوست داشتم اصلاح میکرد باهام شوخی میکرد و.................بعد از مدتی همه چیز عوض شد اون دختر سرد تبدیل شد به کسی که حالا خودش بیشتر از همسرش به اون ابراز علاقه میکنه خدارو شکر

    همه چی دست خودت هست اونجور که دوست داره لباس یپوش .اونجور که دوست داره ارایش کن اون رو برا یرابطه جنسی تحریک کن و فضای مرده و سرد رو جون بده .

    عزیزم بهش حق بده مردا یکمی از این کارای عشق بازی خوششون نمیاد ما دخترا هستیم که اینقدر دنبال فیلم و هدیه هستیم بهش حق بده خستگی زمانه کمی بی حوصلش کرده

    دست رو دست گذاشتن هیچ کاری رو پیش نمیبره یه نفس عمیق بکش و برو غذایی که اون دوست داررو بپز خودت ارایش کن و وقتی اومد بغلش کن بهش بگ من به تو افتخار میکنم دوست دارم دختر یکم سیاست داشته باش و در نمازات دعا کن مطمئن باش جواب میگیری

    بی خبر نذاریم دوست دارم نازی

  12. 4 کاربر از پست مفید nazi.juje تشکرکرده اند .

    nazi.juje (شنبه 02 بهمن 89)

  13. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 فروردین 90 [ 23:51]
    تاریخ عضویت
    1389-9-20
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    سلام nazi عزیز منم دوست دارم
    این یه هفته حسابی در گیر امتحانا بودم و وقت نکردم بیام تو تالار ،دلم برا همتون کلی تنگ شده بود:rolleyes: ،ولی بی کار ننشستم سعی کردم به عنوان اینکه درس دارم شوهرم رو امتحان کنم و اتفاقا کلی نتیجه داد،روزا وقتایی رو که میومد خونه می نشستم پای تحقیق و شبا تا دیر وقت درس می خوندم بعضی شبا هم تو همون اتاق می خوابیدم ،به درخواست خودشونم که میگفتن موقع امتحانا نمی خواد غذا درست کنی کاملا عمل کردم ،وقتی هم منو می برد برا امتحان توی ماشین همش به کتابم نگاه می کردم موقع بر گشت هم از یکی دو تا از دوستام دعوت میکردم که برسونمشون و توی مسیر راجب امتحان و سوالاش حرف میزدیم خونه هم که میرسیدیم میگفتم خستم می خوابیدم بعدشم که بیدار میشدم دوباره می رفتم پای درس .................
    تا اینکه روز قبل از اخرین امتحانم اومد توی اتاق و نشست کنارم و گفت امتحانات کی تموم میشه بابا دق کردم دلم برات تنگ شده می دونی چند روزه که اصلا ندیدمت تو رو خدا یکم سرم غر بزن ............
    کلی تعجب والبته خوشحال شدم ،بهش گفتم تو که این طوری راحتتری من درس می خونم شما هم که ماشالا کم نمیاری سرت به کارای خوت گرمه ...........
    خلاصه زمینش باز شد که بشینیم با هم حرف بزنیم ولی نمیدونم چی بگم چه طوری حرفامو بزنم که نگه غر میزنی ..........بچه ها یکم راهنماییم کنید لطفا

  14. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: از حرف زدن با شوهرم خسته شدم

    تو که این طوری راحتتری من درس می خونم شما هم که ماشالا کم نمیاری سرت به کارای خوت گرمه

    نمیدونم چی بگم چه طوری حرفامو بزنم که نگه غر میزنی


    عزیز من، خیلی بد با همسرت حرف زدی.
    این خودش غر بوده دیگه.

  15. 2 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (شنبه 02 بهمن 89)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:42 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.