به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 37
  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 شهریور 90 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1389-10-20
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,586
    سطح
    30
    Points: 2,586, Level: 30
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    دوستان من همچنان به کمک و راهنماییتون نیازمندم. کممممممک.
    کلا این روزا زندگیم و آرامش فکریم ریخته به هم. تصمیم گیری لحظه به لحظه سختتر میشه.
    فکر کنم بهتره مساله رو بازتر کنم تا شاید بهتر بشه کمکم کنید.

    مشکل جدید تو این چند روز از اینجا شروع شد که یکی از خاستگارهام (گفته بودم 70، 80% با من جوره)خواست که با خواهرش بیاد دیدنم، منم قبول کردم. من قبلا درباره خانواده ایشون تحقیق کرده بودم اما با دیدن خواهرش و رابطه صمیمانه که اینها باهم داشتن متوجه شدم درصد معیارها مشترک داره بالاتر میره و تا حدی به دلم نشست، ایشون ذکر کردن که دارن کم کم به من وابسته میشن و میخان سریعتر تکلیف معلوم شه و منم بهش حق میدم. تو این مدت جدیتر باهاش حرف زدم، واقعا کیس مناسبیه.

    اما یه مشکل هست که من مرددم و همچنان دارم فکر میکنم همکارم می تونه برام مناسبتر باشه. مشکل هدف من و خود شخصیت منه.
    ببینید مساله ای که تو زندگی من هست و براش خیلی تلاش کردم ادامه تحصیلم در خارج از کشوره. سالهاست دارم برا این مساله تلاش میکنم هم از لحاظ مالی سخت کار کردم که مشکلات مالیمو حل کنم و هم از لحاظ درس و زبان. راستش تو این مدت تعلل هم کردم که همراه زندگیمو پیدا کنم و با او قدم تو این راه سخت و غریب بزارم (از تنهایی تو کشور غریب میترسم). این مساله 1هدف بزرگ برا منه که نمیتونم ازش بگذرم و قبل اینکه خاستگاری قدم جلو بزاره این مساله رو مطرح میکنم. اما خب از یه طرف نمیخام به خاطر یه رویا 4-5 ساله تمام زندگیمو خراب کنم و در انتخاب همسرم اشتباه کنم.

    اما خاستگارم: من باهاش جدی صحبت کردم او میگه با قضیه خارج رفتن مشکلی نداره و علاقه هم داره، البته بعضی وقتها میگه کار درستی نیست رفتن و برگشتن و از صفر شروع کردن. سر این مساله خیلی صحبت کردیم و بهش فهموندم من نمیتونم از این رویام بگذرم و او هم قبول کرد. اما متوجه شدم او داره کم کم احساسی برخورد میکنه و من براش خیلی مهم شدم. حالا من موندم سر دوراهی ها زیادی؟ میترسم این تصمیم او احساسی بوده و فردا تو زندگی زیر قولش بزنه(البته گفته وقت نداره دنبال کارها بره و میتونه همین الان مدارکشو بده من تا من کارها لازمو به جا او انجام بدم) حتما دوستایی که تو این مسیرن میدونن چقد کار سختیه و یک اراده قوی میخاد، میترسم وسط راه کم بیاره. از طرفی این مسیر منه نه او، او بیشتر به خاطر من میخاد قدم تو این راه بزاره، این راه ریسکش زیاده من میترسم راهم اشتباه باشه و زندگی اونو من خراب کنم.

    اما همکارم: امسال داره کم کم کارهام جور میشه که بتونم ادامه تحصیل بدم و راستش تو این مسیر درخواست به دانشگاهها و زبان و غیره همکارم خیلی راهنمایی و کمکم کرد چون خودش و دوستاشم تو این مسیرند. کلا یه مشوق اصلی برا من بود حتی از لحاظ روحی کمکم میکرد سست نشم. راستش داریم قدم قدم با هم جلو میریم. خب همکارم مسیرشو انتخاب کرده و من بدون نگرانی میدونم این شخص میتونه همراه خوبی برا من باشه.

    اما مساله همون نقد و نسیه است؟من با توجه به مشکلاتی که داره از لحاظ احساسی برا خاستگارم پیش میاد دو راه پیش رو دارم:
    1- همین الان همکارم رو فراموش کنم و فقط به خاستگارم فکر کنم و اینم ذکر کنم در این صورت احتمال ازدواج خیلی بالاست اما مشکلات بعد از ازدواج هست که باید تلاشمو چند برابر کنم که راه بودن با همسرم و ادامه تحصیل در خارجو هموار کنم.
    2- همین فردا(نه دیرتر) با همکارم صحبت کنم و نظرشو بدونم. که من احساس میکنم حتی اگه این مساله رو قبول کنه به خاطر اختلاف سنی که داریم ممکنه ازدواج به راحتی صورت نگیره. اما اگه ازدواج صورت بگیره به دلیل هم رشته بودن و نظرات مشترک در مسیر پیش روم مشکلاتم کمتر میشه و حامی خوبی برا من میشه.

    به من بگید که چه کنم؟ کدوم راه بهتره؟ با توجه به اینکه از لحاظ احساسی الان خودمم گیج شدم و نمیدونم کدامیک برا من مهمتره، هرکدام مزیتها خاصی دارن .البته نه با فراموش کردن همکارم مشکلی دارم و نه با گفتن حرفام به او

  2. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 شهریور 90 [ 07:55]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,590
    سطح
    22
    Points: 1,590, Level: 22
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    به نظر من که همکارتون اصلا برای زندگی مشترک با شما فکر نمیکنه و دارین وقتتون رو هدر میدین.بهتره به بقیه فکر کنین.
    مطمئن باشین یک پسر اگه از کسی خوشش بیاد و قصد ازدواج داشته بعد از یک مدت کوتاه این رو ابراز میکنه تا نظر طرف مقابلش رو بدونه!
    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین:)
    دوستان من همچنان به کمک و راهنماییتون نیازمندم. کممممممک.
    کلا این روزا زندگیم و آرامش فکریم ریخته به هم. تصمیم گیری لحظه به لحظه سختتر میشه.
    فکر کنم بهتره مساله رو بازتر کنم تا شاید بهتر بشه کمکم کنید.

    مشکل جدید تو این چند روز از اینجا شروع شد که یکی از خاستگارهام (گفته بودم 70، 80% با من جوره)خواست که با خواهرش بیاد دیدنم، منم قبول کردم. من قبلا درباره خانواده ایشون تحقیق کرده بودم اما با دیدن خواهرش و رابطه صمیمانه که اینها باهم داشتن متوجه شدم درصد معیارها مشترک داره بالاتر میره و تا حدی به دلم نشست، ایشون ذکر کردن که دارن کم کم به من وابسته میشن و میخان سریعتر تکلیف معلوم شه و منم بهش حق میدم. تو این مدت جدیتر باهاش حرف زدم، واقعا کیس مناسبیه.

    اما یه مشکل هست که من مرددم و همچنان دارم فکر میکنم همکارم می تونه برام مناسبتر باشه. مشکل هدف من و خود شخصیت منه.
    ببینید مساله ای که تو زندگی من هست و براش خیلی تلاش کردم ادامه تحصیلم در خارج از کشوره. سالهاست دارم برا این مساله تلاش میکنم هم از لحاظ مالی سخت کار کردم که مشکلات مالیمو حل کنم و هم از لحاظ درس و زبان. راستش تو این مدت تعلل هم کردم که همراه زندگیمو پیدا کنم و با او قدم تو این راه سخت و غریب بزارم (از تنهایی تو کشور غریب میترسم). این مساله 1هدف بزرگ برا منه که نمیتونم ازش بگذرم و قبل اینکه خاستگاری قدم جلو بزاره این مساله رو مطرح میکنم. اما خب از یه طرف نمیخام به خاطر یه رویا 4-5 ساله تمام زندگیمو خراب کنم و در انتخاب همسرم اشتباه کنم.

    اما خاستگارم: من باهاش جدی صحبت کردم او میگه با قضیه خارج رفتن مشکلی نداره و علاقه هم داره، البته بعضی وقتها میگه کار درستی نیست رفتن و برگشتن و از صفر شروع کردن. سر این مساله خیلی صحبت کردیم و بهش فهموندم من نمیتونم از این رویام بگذرم و او هم قبول کرد. اما متوجه شدم او داره کم کم احساسی برخورد میکنه و من براش خیلی مهم شدم. حالا من موندم سر دوراهی ها زیادی؟ میترسم این تصمیم او احساسی بوده و فردا تو زندگی زیر قولش بزنه(البته گفته وقت نداره دنبال کارها بره و میتونه همین الان مدارکشو بده من تا من کارها لازمو به جا او انجام بدم) حتما دوستایی که تو این مسیرن میدونن چقد کار سختیه و یک اراده قوی میخاد، میترسم وسط راه کم بیاره. از طرفی این مسیر منه نه او، او بیشتر به خاطر من میخاد قدم تو این راه بزاره، این راه ریسکش زیاده من میترسم راهم اشتباه باشه و زندگی اونو من خراب کنم.

    اما همکارم: امسال داره کم کم کارهام جور میشه که بتونم ادامه تحصیل بدم و راستش تو این مسیر درخواست به دانشگاهها و زبان و غیره همکارم خیلی راهنمایی و کمکم کرد چون خودش و دوستاشم تو این مسیرند. کلا یه مشوق اصلی برا من بود حتی از لحاظ روحی کمکم میکرد سست نشم. راستش داریم قدم قدم با هم جلو میریم. خب همکارم مسیرشو انتخاب کرده و من بدون نگرانی میدونم این شخص میتونه همراه خوبی برا من باشه.

    اما مساله همون نقد و نسیه است؟من با توجه به مشکلاتی که داره از لحاظ احساسی برا خاستگارم پیش میاد دو راه پیش رو دارم:
    1- همین الان همکارم رو فراموش کنم و فقط به خاستگارم فکر کنم و اینم ذکر کنم در این صورت احتمال ازدواج خیلی بالاست اما مشکلات بعد از ازدواج هست که باید تلاشمو چند برابر کنم که راه بودن با همسرم و ادامه تحصیل در خارجو هموار کنم.
    2- همین فردا(نه دیرتر) با همکارم صحبت کنم و نظرشو بدونم. که من احساس میکنم حتی اگه این مساله رو قبول کنه به خاطر اختلاف سنی که داریم ممکنه ازدواج به راحتی صورت نگیره. اما اگه ازدواج صورت بگیره به دلیل هم رشته بودن و نظرات مشترک در مسیر پیش روم مشکلاتم کمتر میشه و حامی خوبی برا من میشه.

    به من بگید که چه کنم؟ کدوم راه بهتره؟ با توجه به اینکه از لحاظ احساسی الان خودمم گیج شدم و نمیدونم کدامیک برا من مهمتره، هرکدام مزیتها خاصی دارن .البته نه با فراموش کردن همکارم مشکلی دارم و نه با گفتن حرفام به او

  3. 2 کاربر از پست مفید Haji تشکرکرده اند .

    Haji (یکشنبه 26 دی 89)

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 آبان 94 [ 22:44]
    تاریخ عضویت
    1389-7-11
    نوشته ها
    153
    امتیاز
    4,871
    سطح
    44
    Points: 4,871, Level: 44
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    803

    تشکرشده 795 در 162 پست

    Rep Power
    29
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط نازنین:)
    خب من بهش فهموندم ازش خوشم میاد (البته اگه خنگ نباشه حتما فهمیده)به نظر من رفتار اون روز به روز صمیم تر میشه این یعنی جواب مثبت از طرف او؟
    شما خودت دختری...پسرا رو جون به جونشون کنی وقتی عاشق می شن تابلوئن...
    به رفتارش دقت کن... ببین این ابراز عشقه یا فقط صمیمیت...
    یه نکته هم می گم ولی قول بده از حرفم ناراحت نشی... ابراز دوستی..صمیمیت یا هر برخورد دیگه از طرف ایشون رو عشق در نظر نگیر...چون خودت بهش علاقه داری ممکنه این وسط اشتباهاتی بکنی...
    در مورد پست اخیرت:
    خارج رفتن،زندگی خوب،موقعیت مالی و تحصیلی خوب...اینا همه ش عالیه ولی چیزی که باعث پایداری رابطه تون می شه عشق و علاقه تون هم هست...
    شما از طرفی می گی می خوای بری خواستگاری و از طرف دیگه می گی با فراموش کردن همکارت مشکلی نداری...
    پس فکر نمی کنی با توجه به توضیحاتی که دادی خواستگارت گزینه مناسبت تریه...در صورتی که بهش علاقه داری.......


  5. 2 کاربر از پست مفید raha تشکرکرده اند .

    raha (شنبه 25 دی 89)

  6. #24
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 شهریور 90 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1389-10-20
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,586
    سطح
    30
    Points: 2,586, Level: 30
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    شیدا جان ممنون از صحبتات حق با توست احتمال اشتباه از طرف من خیلی زیاده.

    منم فک کنم خاستگارم بهتر باشه آخه داره تموم سعیشو میکنه عشقشو به من ثابت کنه. اما من میترسم در زندگی آینده که عشق کمرنگ شه مشکلات زیاد شه.

    لطفا همه نظراتونو بگید هم جنبه ها مثبت قضیه رو بگید هم منفی هاشو.

  7. کاربر روبرو از پست مفید نازنین:) تشکرکرده است .

    نازنین:) (یکشنبه 26 دی 89)

  8. #25
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 آذر 91 [ 18:02]
    تاریخ عضویت
    1389-8-28
    نوشته ها
    725
    امتیاز
    3,175
    سطح
    34
    Points: 3,175, Level: 34
    Level completed: 84%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2,056

    تشکرشده 2,054 در 617 پست

    Rep Power
    86
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    در ادامه ی توضیحات شیدا ... شما فکر می کنی که همکارت برای رسیدنت به هدف ادامه تحصیل در خارج از کشور گزینه ی مناسبیه. حالا بقیه ی معیارهای لازم برای ازدواج را هم نداشت مهم نیست. مهم هدف شماست!!!

    عزیز من داری واسه زندگیت تصمیم می گیری نه کلاس کنکور و رشته ی تحصیلی. اتفاقا فردای زندگی شما با همکارت خیلی سخت تر خواهد بود. وقتی هر دو رفتید کشور مورد نظر و زندگیتون را شروع کردید به نهایت اون چیزی که ازش می خواستی رسیدی. شما یکی را می خواستی که با کمکش از ایران بری که رفتی و تموم شده دیگه ...

    بعد اختلاف سنی، خواستگاری شما از ایشون و ... همه تازه سرباز می کنند. ممکنه ایشون هم از روی سادگی و یا برای منافعشون ( در صورتی که شرایط شما برای ادامه تحصیل بهتر باشه مثلا بورس خوبی داشته باشید یا وضعیت مالی خوبی ) با ازدواج موافقت کنند اما وقتی کمی ثبات پیدا کردید و تکلیف تحصیل و مهاجرت روشن شد بعد ...

    یه زندگی خوب و سالم و شاد مهمتر از مدرک تحصیلی و ... است. اگر خواستگارتون 80-70 درصد با معیارهاتون جوره، حتی اگر تمایلی به مهاجرت و ... ندارند به نظرم قبول کنید. ادامه تحصیل وسیله است، نه هدف. حواست را جمع کن.
    مهمترین قسمت مساله این است که ایشون اگر شما را برای ازدواج پسندیده بود حتما به شما میگفت. کما اینکه رابطه ی کاری و دوستانه ی نزدیکی هم دارید. پس دلیلی برای نگفتن وجود ندارد.

    درضمن اگر دوست داشتی در مورد رشته و میزان تحصیلاتت بنویس.

    یه سوال هم از مدیر و مسئولین تالار داشتم. چرا بعضی دوستان به کرات یک متن طولانی را به عنوان نقل قول کپی می کنند؟ با این کار جستجو و پیگیری مطلب مشکل می شود. از خانم فرشته ی مهربان خواهش می کنم در صورت امکان عنایت کرده این نقل قولهای طولانی را پاک کنند.

  9. 5 کاربر از پست مفید بهشت تشکرکرده اند .

    بهشت (شنبه 25 دی 89)

  10. #26
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 شهریور 90 [ 11:32]
    تاریخ عضویت
    1389-10-20
    نوشته ها
    41
    امتیاز
    2,586
    سطح
    30
    Points: 2,586, Level: 30
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهشت
    ادامه تحصیل وسیله است، نه هدف. حواست را جمع کن.

    واقعا همفکری آدم رو آروم میکنه بعد چند روز سخت الان با راهنمایی ها دوستا یه کم احساس آرامش میکنم. هر نکته که میگید رو با دقت مطالعه میکنم واقعا ممنون.

    من کارشناسی ارشد کامپیوتر هستم. همکارم همینطور و خاستگارم کارشناسی ارشد عمران.

    کسی اینجا نیست که فکر کنه همکارم میتونه گزینه مناسبی باشه؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید نازنین:) تشکرکرده است .

    نازنین:) (یکشنبه 26 دی 89)

  12. #27
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 17 شهریور 90 [ 07:55]
    تاریخ عضویت
    1389-9-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,590
    سطح
    22
    Points: 1,590, Level: 22
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    ببخشین من تازه اومدم زیاد وارد نبودم دفعه ی دیگه همش رو کپی نمیکنم
    نقل قول نوشته اصلی توسط بهشت
    یه سوال هم از مدیر و مسئولین تالار داشتم. چرا بعضی دوستان به کرات یک متن طولانی را به عنوان نقل قول کپی می کنند؟ با این کار جستجو و پیگیری مطلب مشکل می شود. از خانم فرشته ی مهربان خواهش می کنم در صورت امکان عنایت کرده این نقل قولهای طولانی را پاک کنند.

  13. 2 کاربر از پست مفید Haji تشکرکرده اند .

    Haji (یکشنبه 26 دی 89)

  14. #28
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 04 بهمن 91 [ 14:15]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    4,847
    سطح
    44
    Points: 4,847, Level: 44
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 103
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1,967

    تشکرشده 1,971 در 570 پست

    Rep Power
    80
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    نازنین جان
    نظر من هم اینه که اگه همکارت تو رو برای ازدواج میخواست تاحالا حتما اقدام میکرد خصوصا که گفتی رابطه خوبی با هم دارید و حتی در مورد خارج رفتن هم راهنماییت کرده!
    من خودم تو تاپیکی که یکی از دوستان لینکش رو گذاشت این سوالو از آقایون پرسیدم فقط بعنوان یه سوال و برای یه مورد خیلی خاص نه برای اینکه قصد اقدام داشتم یا کلا این روش رو بپسندم.
    در نهایت به این نتیجه رسیدم که بهتره از طرف دختر چنین اقدامی صورت نگیره چون ممکنه آقا تمام امتیازات و کمالات و حتی ایمان و اخلاق حسنه دختر رو به این خاطر نادیده بگیره و همه رو ببره زیر سوال!
    هرچند از اول نظر خودمم همین بود اما مطمئن تر شدم
    پس تو هم این کارو نکن در عوض به خواستگاری فکر کن که منتظر جواب توه!

  15. 4 کاربر از پست مفید فرانک1389 تشکرکرده اند .

    فرانک1389 (پنجشنبه 30 دی 89)

  16. #29
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 تیر 91 [ 13:06]
    تاریخ عضویت
    1388-12-05
    نوشته ها
    130
    امتیاز
    2,973
    سطح
    33
    Points: 2,973, Level: 33
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    176

    تشکرشده 167 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Cool | خیلی‌تنها

    نازنین خانم ، سلام
    من هنوزم سر حرف هام هستم! :

    1)به آقایون میگم در مواجهه با خانوم ها فقط جواب رو بشنون و به دنبال تغییر جواب اون خانوم نباشن چون این حق مسلم اون خانومه و بالعکس به خانوم ها میگم فقط به آقایونی فکر بکنن و جواب بدن که اقدام (مناسب ، رسمی و طبق اصول و...) کرده باشن

    2)اگه مردی کسی رو دوست داشته باشه (واقعاً دوست داشته باشه) به آب و آتش خواهد زد
    همه میدونیم که شناخت خیلی ارزشمنده ، اما چرا شما چیزی که معلومه رو رها کردین و به چیزی می‌پردازین که نمی دونین؟
    از نوشته ی شما برمیاد : هرجا که درمورد خواستگار ِ اقدام کرده صحبت می کنید خیلی دقیق و منطقی و با شناخت کامل صحبت می کنید. خیلی دقیق از خودش میگین ، از شرایطش ، حتی درصد میدین!(این یعنی شناخت تقریبی حاصل شده) ، خیلی دقیق از علاقه اش میگین ، از دلیل ِ کارهاش مطمئنین ، از دلش خبر دارین ، از میزان عشقش مطمئنین و . . .
    اما هربار در مورد همکار ِ اقدام نکرده ، صحبت می کنین ، شک و دودلی و تردید به چشم میخوره
    شما از دلش ، احساسش ، برنامه ی آینده اش ، عشقش ، مشکل اختلاف سنی اش و ... نامطمئن هستین

    ناشناخته ها همیشه جالب و وسوسه انگیزند ؛ قبول
    اما دقت کنید ، این بار فرق میکنه ، به قول ِ بهشت : "عزیز من داری واسه زندگیت تصمیم می گیری نه کلاس کنکور و رشته ی تحصیلی"
    یه بار دیگه این بخش از نوشته تون رو بخونید:
    اما همکارم: امسال داره کم کم کارهام جور میشه که بتونم ادامه تحصیل بدم و راستش تو این مسیر درخواست به دانشگاهها و زبان و غیره همکارم خیلی راهنمایی و کمکم کرد چون خودش و دوستاشم تو این مسیرند. کلا یه مشوق اصلی برا من بود حتی از لحاظ روحی کمکم میکرد سست نشم. راستش داریم قدم قدم با هم جلو میریم. خب همکارم مسیرشو انتخاب کرده و من بدون نگرانی میدونم این شخص میتونه همراه خوبی برا من باشه.
    همین؟
    فقط و فقط همین؟! یعنی تمام معیارهاتون برای زندگی و همسر آینده همینه؟
    خواهر خوبم ازتون میخوام در این باره بیشتر فکر کنید ؛ شما گفتین: "کلا این روزا زندگیم و آرامش فکریم ریخته به هم. تصمیم گیری لحظه به لحظه سختتر میشه" اشکال نداره ، بازم بیشتر فکر کنین ، تصمیم گیری سخته؟ بایدم باشه ، نگران نباشین چون تصمیم مهمیه

    راستی ، یه چیز دیگه:
    اما متوجه شدم او داره کم کم احساسی برخورد میکنه و من براش خیلی مهم شدم. حالا من موندم سر دوراهی ها زیادی؟ میترسم این تصمیم او احساسی بوده و فردا تو زندگی زیر قولش بزنه
    خواستم بگم: این دقیقاً چیزیه که خودم هم در رابطه ام بهش متهمم!!
    احساساتی باشه مگه احساساتی بودن چه مشکلی داره؟! مگه مهم بودن شما چه مشکلی داره؟!
    (البته منظورم در حد نرمالش هست) واقعاً شما و بعضی خانوم ها دیگه زیادی مته به خشخاش میذارین! آخه اینم شد عیب و نقطه ضعف؟! (آخه بالاخره آقایون با کدوم ساز شما حرکات موزون انجام بدن؟؟)

    آرزوی هر آنچه که به صلاحتونه رو براتون دارم | موفق باشید

    _______________________________________

    یه درخواست از فرشته مهربان: من هم با نظر دوستمون (بهشت) موافقم ، چند مدتیه نقل قول های طولانی و پست های Spam زیادی توی تاپیک ها دیده میشه (اینقدر زیاد شده تاپیک زیر 3،4 صفحه ای نداریم!!!) و بعضاً اعضا به جای دکمه ی "تشکر" پست Spam میزنن و 10 تا دونه ایموشن ِ هم میذارن واسه قشنگی
    فرشته مهربان ، ممنون | بابت زحماتی که میکشین ، خسته نباشین
    _______________________________________

  17. 2 کاربر از پست مفید خیلی تنها تشکرکرده اند .

    خیلی تنها (دوشنبه 27 دی 89)

  18. #30
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 01 شهریور 90 [ 08:34]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    111
    امتیاز
    1,943
    سطح
    26
    Points: 1,943, Level: 26
    Level completed: 44%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    327

    تشکرشده 323 در 104 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: میخام برم خاستگاری

    من با مطالعه پست های شما تقریبا مطمئن هستم همکار شما در مورد شما به تنها چیزی که فکر نمی کنه ازدواجه!

    شما با ارتباط زیادی که با همکارتون دارید به ایشون دلبسته شده اید ولیکن در زندگی مشترک همین چیزهای مثبت می تونه نکته های منفی باشه می خواین از بدبینی های آینده بگم ؟ سوالی که می تونه توی ذهن هر کدومتون مطرح بشه :
    اون که با من اینقدر راحت بود چرا همین رفتار را با دیگری نداشته باشه ؟
    همکار بودن خودش می تونه نکته منفی باشه مردی که همسرش را هم در محیط کارش و با دغدغه های کاریش داشته باشه هم در خونه و ... مسائل زندگی و کار قاطی می شه و شاید دلزدگی ایجاد بشه و ...

    رشته چه تاثیری می تونه داشته باشه ؟ دو تا مهندس کامپیوتر نمی خوان با هم پروژه درسی انجام بدن که ؟ یا نمی خوان گیم بزنن ! می خوان زندگی کنند ! توی زندگی زبان برنامه نویسی یا لینوکس و ویندوز هیچ تاثیری نداره توی زندگی همدلی و همراه بودن موثره
    [align=right][size=large]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
    رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم
    [/size][/align]

  19. 3 کاربر از پست مفید ashnayedirooz تشکرکرده اند .

    ashnayedirooz (یکشنبه 26 دی 89)


 
صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.