سلام خواهر عزیزم
دلیل های زیادی ممکن وجود داشته باشه که تو این حس رو داری یکی از اونها شاید مربوط باشه به رابطه ای که قبلا با شخص دیگری داشتی شاید هنوز یه گوشه از احساسات گذشته داره تو وجودت وول میخوره و هنوز سعی میکنه به جمع خاطرات نره و یا شاید تو رو در موضع مقایسه قرار داده و یا شاید یه پیله ای دور تو تنیده شده از اون حال و هواهای گذشته که نمیذاره و یا خودت نمی خوای پروانه وجودت رو آزاد کنه دلیل دیگه فکر میکنم مربوط به تغییر دوران باشه که کاملاً طبیعی از دوران مجردی با مسئولیت های کمتر تفکرات آزاد تر حس متفاوت تر رفتن به دوران متأهلی با شرایط متفاوت تر و یا دلیل دیگرش میتونه دوری همسرت به خاطر نوع کارش باشه که فرصت های ابراز احساسات و دلبستگیهای عمیق تر رو کمتر کرده و یا شاید دلیلش همین باور نکردن ازدواجت باشه و یا شاید آمادگی ازدواج رو نداشتی دلایل دیگه ای که اگه کمی فکر کنی در ضمیر ناخود آگاه خودت حتماً پیداش می کنی و حتماً راه حل دلایل بالا رو خودت بهتر از هر کسی میدونی.البته فکر کنم( مطمئن نیستم) تا حدودی همسر محترم تو موانع صمیمیت بیشتر رو شاید به خاطر اینکه تو در موضع نزدیک شدن نیستی و یا شاید خودش منتظر تو پیش قدم بشی و یا شاید مواردی مشابه دلایل تو داشته باشه ،رو برنداشته. من فکر میکنم اول باید تمام موانعی رو که در خودت برای باور نکردن شرایط جدید هست رو به مرور از بین ببری بعد باید در مورد نزدیک شدن مسافت دلی از همسر ت کمک بگیری و با هم اقدام کنید بعدش باید سعی کنی فاصله محیطی رو تا اونجا که میتونی از بین ببری . زندگی شما تازه و پاک، قشنگی های نهفته ای داره که یکیش برای عشق ورزیدن همیشگی جادو میکنه از ظرافت و قدرتی که خانم ها دارند غافل نشو ازدواج خیلی مقدس و تو میتونی با رفتار های خوبی که مطمئنم داری قداستش رو هزار برابر کنی از حمایت ماورایی که از جانب شوهرت با محبتی که تو بهش میدی میتونی داشته باشی غافل نشو به آینده زیبایی که در کنار همسرت داری هر روز بیشتر از دیروز فکر کن و برای رسیدن به خواسته ها و رویا هاتون با هم تلاش کنید تو بشو اون اون بشه تو با هم . برای هم وقت بذارین حرف های دلتون رو بزنید تا از احساسات هم بیشتر بدونید برای هم دلتنگ بشید و تو این رو عنوان کن نمیدونی گاهی اوقات به زبان آوردن احساسات چقدر معجزه میکنه و روز به روز بیشتر به هم نزدیک بشین . این دوران خیلی قشنگی که تو با مهربونیات قشنگترش می کنی الان هم دیر نشده برای اینکه به نهال تازه و با طراوت بید مجنون زندگیت نت های کوچک عشق رو آب بدی تا بزرگترین درخت موسیقی عشق با باغبان زمان در عمیق ترین نقطه دل زندگی بارور بشه و زیر سایه این درخت با آسودگی خیال از محکم بودن ریشه، هر روز نفسی از عشق تازه کنید و با لذت ثمزاتش را بچینید و ببویید که بذر این بهشت را خداوند در شب عروسی به همه زوجها هدیه میده. میدونم که این لیاقت رو داری که خوشبخت ترین زن دنیا باشی.
علاقه مندی ها (Bookmarks)