RE: يك نظرسنجي در مورد زنها و مردها
حرف شما متين و معقول اما..
اما اجازه بدين يه اعترافي بكنم چرا من تو پستهام مدام به ارزشهاي دروني تاكيد كردم و نگفتم "ارزش" خالي؟ چون بعضي چيزها از نظر شخص ارزشه نه از نظر همه ي آدمها.
مثلا ممكنه پسري به خواستگاري من بياد كه بسيار موجه و فهميدست اما جون به جونش هم كني ذاتا دوست نداره زنش بيرون كار كنه اين ممكنه از نظر خودش ارزش باشه ولي همه ي آدمهاي فهميده اونو ارزش ندونند (مخصوصا خانمها با اين رفتار مخالفن) حالا اون از يه طرفي دوست داره با يه آدم تحصيلكرده ازدواج كنه و از يه طرف دوست نداره اون كار بيرون داشته باشه و درنهايت مجبوره كه رضايت بده تا بتونه اون دختر تحصيلكرده هه رو بدست بياره درسته؟
ببينين اجازه بدين يه كمي اين پستو ربط بدم به پستاي اوليه چون احساس مي كنم يه كمي پرت شديم . من در اولين پست مثالي از دانشگاهمون آوردم و دخترايي كه احمق و ساده لوح بودند اما مورد توجه جنس مخالف قرار مي گرفتند نه فقط براي دوستي يا يه چيزي شبيه اين نه! اتفاقا خيلي هم پيشنهاد ازدواج دريافت مي كردند يا نظرسنجي كه تو دانشگاه صورت گرفته بود و پسرا گفته بودند "ما دوست نداريم همسرمون زياد باهوش باشه!" شايد شما الان بگين نه من به عنوان يك مرد چنين دخترايي رو نمي پسندم. باشه قبوله در كل نمي پسندين اما آيا اين دخترا بي دليل مورد توجه بودند؟ ابدا اين طور نيست. به هرحال اونا يه "چيزي" داشتند كه من نوعي نداشتم. اون "چيز"ه نمي دونم چيه اما به هرحال بخشي از نيازهاي يك مرده! كاش يك آدم رك و صادق مي گفت اون چيزه چيه اما به هرحال من تصور مي كنم اون چيزه اقتدار مرده يا مقبوليت داشتن يك مرد نزد همسرشه يا اينه كه زن مردو تاييد و تصديق فراوان كنه. درسته من قبول دارم كه يك مرد عاقل و فهميده هميشه دنبال زني ميگرده كه فضايل اخلاقي رو در خودش داشته باشه اما به هر حال گاهي هم نيازهايي داره كه با اون فضايل اخلاقيه زياد متناسب نيست
حالا فرض كنيد اين مرد فهميده با يك زن فهميده ازدواج مي كنه اما بخشي از نيازهاشو مي دونه كه نمي تونه پاسخ بده مثلا شايد روش نشه كه گاهي اوقات از همسرش بخواد احمقانه رفتار كنه تا احساس خوبي بهش دست بده يا يه جوري كه اون "چيزه" كه بالا بهش اشاره كردم رو هم بتونه بدست بياره من چون نمي دونم اون "چيزه" دقيقا چيه بخوام خودمو شبيه اون شخصيت دختر مزخرفه كه ازش تو دانشگاه خوشم نيومد دربيارم تا اون "چيزه" رو براي همسرم تامين كنم آيا اين كار درسته؟
موارد اصلي و زيربنايي كه شما فرموديد ارزشهايي هست كه از نظر همه ي آدما ارزشه اما من منظورم اونا نيست مثلا من نميگم كه من به عنوان يك خداپرست بيام با يك شيطان پرست ازدواج كنم و بعد بگم خوب حالا واسه اين كه همسرم خوشحال شه بيام شيطانو پرستش كنم؟؟؟؟؟!!!! اين ازدواج كه از پايه و ريشه غلطه!
نوشته اصلی توسط
tesoke
شبيه همين مورد مادر شما را من در يه مسئله ي روانشناسي خواندم.
شما واقعا كتابهاي روانشناسي هم مي خونديد ؟ آفرين چه پسر خوبي
[size=medium][align=center]بازيچه دست يار بودن عشق است
در پنجه غم شکار بودن عشق است
در محکمه اي که يار باشد قاضي
محکوم طناب دار بودن عشق است[/align][/size]
علاقه مندی ها (Bookmarks)